eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
3.6هزار دنبال‌کننده
10هزار عکس
13.6هزار ویدیو
1.2هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
. کربلا شد خیمه سوزان گشته زینب موپریشان زینب امشب غصه دار و دلغمین است فکر و ذکرش جان زین العابدین است آسمان غرق باران است‌ مادرش دیده گریان است بر زمین شاه عطشان است یا حسین یا عزیز الله شامیان در فکر غارت گرم ظلم و هتک حرمت شام عاشورا شده اوج عذاب است آب آزاد است و لب تشنه رباب است قلب او خسته و مضطر ناله اش....ای گل پرپر پس کجاست علی اصغر یاحسین یا عزیز الله خیمه های بی علمدار بین آتش شد گرفتار هر طرف یک معجری آتش گرفته دامن یک دختری آتش گرفته در آتش شاخه های یاس خیمه ها می کند احساس نبود سایه ی عباس یاحسین یاعزیز الله مشابه سبک زیر خوانده می‌شود 👇
. ☑️بند اول چیکار کنم خدایا کجا برم ازینجا داخل خیمه آتیش بیرون خیمه اعدا شام غریبونه تو و خیمه ها دارن میسوزن قاتلای تو هر کجا به بچه هات چشم میدوزن اه ای خدا حالا باید چیکار کنم از دست این حرومیا باید کجا فرار کنم آه ای خدا امون ازین دشت بلا امانتن به پیش من این بچه ها ☑️بند دوم یه جای دشت تن تو یه جای دشت سر تو به جای تسلیت مشت میخوره خواهر تو تو نیستی و اینا ما رو چه بی بهونه میزنن با ضرب سیلی و لگد یا تازیونه میزنن تو خیمه ها دشمنا فکر غارتن ببین تمومه بچه هات توو زنجیر اسارتن ببین داداش که غصه ها یارم شده میون این دشت بلا اتیش پرستارم شده 👇
زمان: حجم: 916.4K
غروب است و خیمه می سوزه زنی تنها خون جگر مانده کنار گهواره ی خالی ربابی که بی پسر مانده اگر غارت شد حرم یعنی زن و بچه بی سپر مانده نه قاسم نه اکبر و عباس فقط زینب چشم تر مانده آه و واویلا که حسین زینب شهیده آه و واویلا نور عین زینب شهیده اسارت وقت عزاداری هنوز کُلّی دردسر مانده برای طفلان در این شبها بیابانی پر خطر مانده سه ساله سیلی زدن دارد اگر او دور از پدر مانده کبوتر بچه زمین خورده از او مُشتی بال و پَر مانده شده مثل مادرش زهرا که بین دیوار و در مانده آه و واویلا که حسین زینب شهیده آه و واویلا نور عین زینب شهیده خدا هم باشد عزادارش پیمبر هم نوحه گر مانده شب قدر کربلایی هاست که نیزه قران به سر مانده غروب است و خیمه می سوزه زنی تنها خون جگر مانده نه قاسم نه اکبر و عباس فقط زینب چشم تر مانده آه و واویلا که حسین زینب شهیده آه و واویلا نور عین زینب شهیده
زمان: حجم: 1.39M
خیمه خیمه خیمه خیمه خیمه ی آتیش خیمه خیمه خیمه خیمه خیمه ی غربت نیزه نیزه نیزه نیزه سر میارن کوفیای کوفیای بی مروت سر خورشید رو بریدن با تموم کهکشونش می ریزه از آسمونا به زمین تشنه خونش گل تشنه گل پرپر روی نیزه مثل ماهه نفسای زینب زار زجّه و ناله و آهه یا حسین غریب مادر یا حسین عزیز خواهر غرق خونه غرق خونه حنجری زخمی بین خاکه بین خاکه پیکری عریان پاره پاره پاره پاره یک تن بی سر زیر و رو شد زیر و رو شد با سم اسبان وقتی پیش چشم خواهر دست و پا زد زیر خنجر دور قتلگاه به پا شد شیون و ناله ی مادر وقتی بین خاک و خون ها پیکر حسین می لرزید قاتلش به روی سینه از قفا سرش رو برّید یا حسین غریب مادر یا حسین عزیز خواهر گریه گریه گریه گریه گریه ی بارون ناله ناله ناله ناله از دل پر خون آسمونا دشت و صحرا در عزا هستند ای واویلا ای واویلا از غم هجرون می رسد ناله ی زهرا کربلا شده یه محشر می خونه نوحه ی جانسوز وای حسین غریب مادر اگه کشتنت حسینم چرا تشنه جان سپردی تن بی سر شدی خاک و با خودت کفن نبردی یا حسین غریب مادر یا حسین عزیز خواهر سینه زنها سینه زنها یا حسین می گن نوحه خونا نوحه خونا شور و می گیرن شال ماتم شال ماتم آبرومونه یا حسین جان عاشقانت بی تو می میرن آرزوی قلب عاشق خاک بین الحرمینه همه هستی دل من عشق عباس و حسینه کاشکی با دست ابوالفضل حاجت دلو بگیرم پای شش گوشه ی ارباب یا حسین بگم بمیرم یا حسین غریب مادر یا حسین عزیز خواهر .
. منو این بی کسی منو کوه غمها ببین تنهاییمو بلند شو یازهرا رو جسم بی جونت میریزه آب اسما دارم خواب میبینم؟ بلند شو یازهرا غسل تنت سخته برای ما زهرا زهرا پر شده جسمت از جراحتها زهرا زهرا هنوز خون میریزه از زخمها زهرا زهرا تورو چجور کفن کنم تنها زهرا زهرا یازهرا... دارم تابوتت رو رو دوشم میبرم تورو از دست دادم نمیشه باورم میشه باتو امشب وداعِ آخرم داری میری زهرا نمیشه باورم علی پریشان توعه زهرا زهرا زهرا شام غریبان توعه زهرا زهرا زهرا کاشکه بمیرم از غمت حالا زهرا زهرا زنده نمونه علی تا فردا زهرا زهرا یازهرا.. منو این داغ سخت منو این همه صبر تن بی جونت رو میزارم توی قبر شکسته پشت من ز غصه لبریزم روی جسمت زخمیت دارم خاک میریزم بعد تو سخت میگذره زهرا زهرا زهرا قبر تو قبر حیدره زهرا زهرا زهرا خوب نشد زخم تنت زهرا زهرا زهرا خونی شده باز کفنت زهرا زهرا زهرا
. 🏴 ۱۴۰۲ سلام الله علیها ✍ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ شام تاره - غم می‌باره گریه‌ی بی‌صدا خیلی سخته آه از این‌ قاب - از چشِ آب خون می ریزه زمین لخته لخته دیوار و در خونه‌ عزادار شده روی سرمون غصه‌ها آوار شده از کجای این مصیبتا بگیم آخه روضه‌ها توو قلبمون تلنبار شده وای مادر ، ای وای مادر ۲ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ بوی دود و - رخ کبود و حوریه صورتش پشت در سوخت بی‌گناه بود - پا به‌ماه بود مادر بی سپر با پسر سوخت از بردن اسم حیدرش ابا نکرد گرچه دنیا به مادر وفا نکرد اون فاضله‌ی زکیه هیچ‌کسی رو جز الله و محمد و علی صدا نکرد وای مادر ، ای وای مادر ۲ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ قدکمون بود - ناتوون بود آسمون از غمش هی می‌بارید مهربون بود - نیمه جون بود اشکای نم‌نمش هی می‌بارید شال کمر علی رو که رها نکرد هیچ کس کمکی به مادر ما نکرد حتی اون غلاف و تازیونه و لگد قلب مادرم رو از علی جدا نکرد وای مادر ، ای وای مادر ۲ . 👇
. امشب که دگر بسته شده دیده ی کوثر سخت است، سخن گفتنِ ما از دلِ حیدر بالینِ سرِ پیکرِ زهراست، چه غوغا مظلوم به مظلومه کند، گریه مکرر تا حال ندیدست کسی شیرِ خدا را اینگونه زمین خورده ز یک امرِ مقدر تابوتِ تو بانوست، سبک تر ز پرِ کاه سنگینیِ داغِ تو کجا و درِ خیبر رد کرد ز دور و برِ خانه، همه کس را یک نعش فقط مانده در این بیتِ محقر دور و برِ تابوت، فقط چند یتیمند طفلانِ علی مانده و خاموشیِ مادر تجهیزِ شبِ غسل و شبِ کفن و شبِ دفن از کلّ مصیباتِ جهان است فراتر بر یک یکِ اَیتامِ حرم، کرد سفارش آرام بگیرید، عزیزانِ پیمبر اَسماء بریز آب، دهَم فاطمه را غسل اَسماء نریز آب، دگر نیست میسر بشکست سکوتِ همۀ اهلِ حرم را بازوی ورم کردۀ بانوی مطهر فریادِ علی، کرد در آن لحظه قیامت بگذاشت به دیوارِ حرم، ناله کنان سر خونِ تنِ حامیِ علی، بند نیامد خون گریۀ مولاست، از آن واقعه برتر هرجور که بود، آن تنِ بشکسته کفن شد اما بخدا بندِ کفن باز شد از سر دستانِ شهیده ز کفن باز برون شد فریادِ یتیمانِ علی رفت به محشر می‌گفت منادی که یتیمانِ خودت را دریاب علی، حالِ ملائک شده مضطر با چند نفر، گشت غریبانه چو تشییع پس در دل شب، خاک شد آن بانوی پرپر می‌زد به سرِ قبر، علی با کفِ افسوس می‌گفت که شرمنده شدم من ز پیمبر سلام_الله_علیها ✍ .
. ز خانه میرود زهرا ، شبانه میرود زهرا وای که با تنی غرق ، نشانه میرود زهرا وای من ، وای من ای وای من کفن شد ، پیکر زهرای من یازهرا ، یازهرا یازهرا به جسم کوثرم ریزد ، ز دیده اش گلاب اسماء بند نمی آید این خون ، هر چه که ریزد آب اسماء غمش را ، پهلویش ابراز کرد زخم او ، باز دهن باز کرد یازهرا ، یازهرا یازهرا رسیده وقت تدفینش ، رسیده وقت تدفینم لحد برای زهرا ، نه ، برای خویش میچینم ظاهراً ، مزار زهرا ولی باطنا ، این شده قبر ولی یازهرا ، یازهرا یازهرا .👇
. ۱۴۰۲ سلام الله علیها ✍ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ سوت و کوره توو کوچه ها تاره تاره آسمونا روضه میخونه توو آسمون خود خدا ۲ تموم دنیا غمگینه غم علی چه سنگینه خونی که از رو کفن پیداست زینب داره با چشم می بینه نمونده واسه علی راه / نداره چاره ای جز آه (به عزت و شرف، لا اله الا الله) ۲ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ غرق ضجه ست توی سکوت جان حیدر توی تابوت آیه صبره روی لباش بین قنوت ۲ بی کس و یاور و یاره از توو چشاش خون میباره مونده چه جوری تک و تنها فاطمه شو توو قبر بذاره به زیر نور کم ماه / نداره چاره ای جز آه (به عزت و شرف، لا اله الا الله) ۲ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ شام غربت شام عزاس آسمونم غرق نواس میون قلب و دل علی کرببلاس ۲ توو گوش زهراش میخونه از غمی که بی امونه روضه ی کربلا گرفتن بیاد شاهی که بی جونه با این مصیبت جانکاه / نداره چاره ای جز آه (به عزت و شرف، لا اله الا الله) ۲ . 👇
. علیه‌السلام هر چند کهنه، پیرهنی داشتی؛ چه شد؟ گر بود پیرهن، کفنی داشتی؛ چه شد؟ ای یوسف عزیز! چه کردند گرگ‌ها؟ آخر تو "کهنه‌پیرهنی" داشتی؛ چه شد؟ جسم تو ذرّه‌ذرّه در این‌دشت، پخش گشت در زیر آفتاب، تنی داشتی؛ چه شد؟ ای دور از دیار که تا دِیر می‌روی! آواره تا به کی؟ وطنی داشتی؛ چه شد؟ خود را چه‌خوب خرج‌خدا کردی! ای کریم! سر داشتی؛ چه‌شد؟ بدنی‌داشتی؛ چه شد؟ هم بی حبیب ماندی و هم بی زهیر؛ آه! نام‌آوران صف‌شکنی داشتی؛ چه شد؟ تو شمع و در طواف تو جمع مخدّرات در خیمه‌‌گاه، انجمنی داشتی؛ چه شد؟ بالین تو سکینه، کنارت رقیّه بود در باغ، یاس و یاسمنی داشتی؛ چه شد؟ .
. بیش از ستاره زخم و فلک در نظاره بود دامان آسمان ز غمش پر ستاره بود لازم نبود آتش سوزان به خیمه ها دشتی ز سوز سینه ی زینب شراره بود می خواست تا ببوسد و برگیردش زخاک قرآن او، ورق ورق و پاره پاره بود یک خیمه نیم سوخته، شد جای صد اسیر چیزی که ره نداشت درآن خیمه، چاره بود در زیر پای اسب، دو کودک ز دست رفت چون کودکان پیاده و دشمن سواره بود آزاد گشت آب، ولیکن هزار حیف! شد شیردار مادر و، بی شیرخواره بود چشمی برآنچه رفت به غارت،نداشت کس اما دل رباب، پی گاهواره بود یک طفل با فرات کمی حرف زد ولی نشنید کس که حرف زدن با اشاره بود یک رخ نمانده بود که سیلی نخورده بود در پشت ابر، چهره ی هر ماهپاره بود از دست ها مپرس که با گوش ها چه کرد از مشت ها بپرس که با گوشواره بود ................. این همه راه دویدم ز پی دلدارم به امیدی که در این دشت برادر دارم تو دعا کن به کنار بدنت جان بدهم فکر همراهی با شمر دهد آزارم اسبها پای خود از سینه ی او بردارید من هم از این تن بی سر شده سهمی دارم خیز و نگذار که ما را به اسیری ببرند من که از راهی بازار شدن بیزارم یک عبا داشتی و خرج علی اکبر شد با چه از روی زمین جسم تو را بردارم به وداع من و تو خیره بود چشم رباب ......................... هرچه او بیشتر نَفَس می‌زد بیشتر می‌زدند زینب را تیغ شان مانده بود در گودال با سپر می‌زدند زینب را چادرش زیرِ پایِ او پیچید بین نامحرمان زمین اُفتاد از سَرِ تَلِّ خاک تا گودال با کَمَر می‌زدند زینب را سَرِ شب کودکان همه در خوا تا سحر می‌زدند زینب را یک نفر در میان گودال و صد نفر می‌زدند زینب را ...