.
#نوحه_مهدوی
#اسارت
#زبانحال_حضرت_زینب_وحضرت_عباس_علیهماالسلام
العجل ای منتقم که آخرین خونخواهی
توو کدوم روضه دوباره غرق اشک و آهی
کربلایی یا مسیر شهر کوفه و شام
روز و شب با کاروون اسرا همراهی
آه، بیا آقا
داره عمه میزنه تو رو صدا
بیا که به مرگ خود فاطمه ها شدن رضا
آه، نزار آقا
عمه ها رو ببرن شام بلا
تا به کی باید ببینن روی نی، سر جدا
العجل به حقّ...... ناله های زینب
بیا که رسیده..... جون عمّه بر لب
اللهم عجل لولیک الفرج......
🌸
باز دارن رو نیزه ها سر تو رو می بندن
به شکاف مونده روی سر تو می خندن
برای اینکه سکینه دق کنه با طعنه
دور نیزه ی سرت مقابلش می رقصن
آه،چه بی امون
از جای عموده، خون تو روون
یه نگات اشکه و چشم دیگرت کاسه ی خون
آه، ای با وفا
به تو بدتر از همه شده جفا
سرتو به پهلو می زنن به روی نیزه ها
چشماتو ببند تا ...نببینی جسارت
دیگه بر سر نی... هی نکش خجالت
اللهم عجل لولیک الفرج......
🌸
جواب حضرت عباس به خواهر علیهما السلام:
نبینم که خسته از جسارت و آزاری
چی به روزت اومده که قامت خم داری
بدتر از عموده واسه من همین داغی که
می بینم تو ازدحام ِکوچه و بازاری
آه، پیش نگام
تو رو خارجی صدا زدن مدام
تو رو با ناقه ی عریان می برن به شهر شام
آه، نور دلم
تو رو میزنن همش مقابلم
من بمیرم که تو همسفر شدی با قاتلم
می بینی سرم رو.... زیر دست و پاها
پاسخ گِلایَت....... میشه سبّ اعداء
اللهم عجل لولیک الفرج......
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
.👇
اللهم عجل لولیک الفرج (253).mp3
4.31M
اللهم عجل لولیک الفرج
.
📋 هم حسینی ها، هم یزیدی ها
#زمینه
#حسین_طاهری 🎤
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
هم حسینیها، هم یزیدیها
ظهر عاشورا، کربلا بودند
هم حسینیها، هم یزیدیها
ظاهراً هر دو، با خدا بودند
اما تاریخ این و نشان داد
معیار حق تنها حسینه
ای دل کربلایی شو اما
کربلایی که با حسینه
سوی دیار عاشقان رو به خدا میرویم
برای یاری حسین به کربلا میرویم
« ذکر اهل ولا، فَلْیَرْحَلْ مَعَنَا
فَلْیَرْحَلْ مَعَنَا، فَلْیَرْحَلْ مَعَنَا»
مردم کوفه، کوچه به کوچه
با حسینیها، العجل گفتند
مردم کوفه، در شُعار اما
لشکر ارباب، در عمل گفتند
کوفیهای اهل شعار که
آقای خود را سَر بُریدند
اما مردان کربلایی
سر دادند و عزت خریدند
پشت سر اماممان رو به خدا میرویم
با مهدیِ صاحبزمان به کربلا میرویم
« ذکر اهل ولا، فَلْیَرْحَلْ مَعَنَا
فَلْیَرْحَلْ مَعَنَا، فَلْیَرْحَلْ مَعَنَا»
*شاعر: #حمید_رمی ✍
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
.👇
.
#زمینه
#پنجم_صفر
#زمینه_حضرت_رقیه(س)
*بند اول*
عمه قربونت بره
چرا آخه روی خاک خوابیدی
عمه قربونت بره
رنگ صورتت میگه ترسیدی
عمه قربونت بره
فکر کنم باز خواب زجر و دیدی...
عمه قربونت بره
سر تا پا تن تو غرق خونه
عمه قربونت بره
بمیرم موهات نمیشه شونه
عمه قربونت بره
زدنت سیلی و تازیونه...
هرکی ندونه من که خوب میدونم چه بلایی سرت آوردن
هر کی ندونه من که خوب میدونم گوشواره از گوش تو بردن
شام و کوفه تو رو آزردن
عمه فداتشه رقیه؛شیرین زبونم
کل وجود تو درده؛دردت به جونم...
حالت وخیمه نداره؛تعریف عزیزم
تو درد میکشی و واست؛من اشک میریزم...
///آه رقیه جانم...///
*بند دوم*
من ازش بدم میاد
از همونی که منو سیلی زد
من ازش بدم میاد
دختر زجر میزنه حرف بد
من ازش بدم میاد
از اونی که به بابام گفت مرتد
من ازش بدم میاد
از همون دزدی که برد گهواره
من ازش بدم میاد
نیزه داری که کارش آزاره
من ازش بدم میاد
حرمله سر به سرم میزاره...
عمه کلافم؛حوصله ندارم؛از سفر کی میرسه بابا
میخوام ببینه؛دختر سه سالش؛شده مثل مادرش زهرا...
عمه بابامو میخوام حالا...
میگم به بابا نبودی؛من سیلی خوردم
عمه نبودش توو این راه؛حتما میمردم...
میگم به بابا که زجر از؛ موهام کشیده
زد با لگد توی پهلوم؛اون خیر ندیده...
///آه رقیه جانم...///
#مهدی_ندرخانی کرج
#شب_سوم_محرم
👇👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دوباره تو گناهم، منکه همش رفیق نیمه راهم
تو که رفیق خوبی بده تو آغوش خودت پناهم
┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄
6.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 ببینید | تصاویری جدید از حرم مطهر سیدالشهداء در کربلای معلی
#ماه_محرم
#شعر_عاشورایی
#امام_حسین علیهالسلام
#قصیده
🔹خون خدا🔹
نمیدانم تو را در ابر دیدم یا کجا دیدم
به هر جایی که رو کردم، فقط روی تو را دیدم..
تو را پیچیده در خون، در حریر ظهر عاشورا
تو را در واژههای سبز رنگ «ربّنا» دیدم
تو را در آبشارِ وحیِ جبرائیل و میکائیل
تو را یک ظهر زخمی در زمین کربلا دیدم
تو را دیدم که میچرخید گِردت خانهٔ کعبه
خدا را، در حرم گم کرده بودم، در شما دیدم
شبیه سایهٔ تو، کعبه دنبالت به راه افتاد
تو حج بودی، تو را هم مروه دیدم، هم صفا دیدم
شب تنهای عاشورا و اشباحی که گم گشتند
تو را در آن شب تاریک، «مصباح الهدی» دیدم
در اوج کبر و در اوج ریای شام، ای کعبه!
تو را همشانه و همشأن کوی کبریا دیدم
دمی که اسبها بر پیکر تو تاخت آوردند
تو را ای بیکفن، در کسوت آل عبا دیدم
دلیل مرتضی! شبه پیمبر! گریهٔ زهرا!
تو را محکمترین تفسیر راز «انّما» دیدم
هجوم نیزهها بود و قنوتِ مهربان تو
تو را در موج موج «ربّنا» در «آتِنا» دیدم
تو را دیدم که داری دست در دستان ابراهیم
تو را با داغ حیدر، کوچه کوچه، پا به پا دیدم
تو را هر روز با اندوه ابراهیم، همسایه
تو را با حلق اسماعیل، هر شب همصدا دیدم
همان شب که سرت بر نیزهها قرآن تلاوت کرد
تو را بر دامن زهرا و دوش مصطفی دیدم
تنور خولی و تنهایی خورشید در غربت
تو را در چاهِ غربت همنوای مرتضی دیدم
سرت بر نیزه قرآن خواند و جبرائیل حیران ماند
و من از کربلا تا شام را «غار حرا» دیدم
به «یحیی» و «سیاوش» جلوه میبخشد گل خونت
تو را ای صبح صادق با «امام مجتبی» دیدم
تو را دلتنگ در دلتنگی شامی غریبانه
تو را بیتاب در بیتابی طشت طلا دیدم
شکستم در قصیده، در غزل، ای جان شور و شعر
تو را وقتی که در فریاد «اَدرِک یا اَخا» دیدم
تمام راه را بر نیزهها با پای سر رفتی
به غیرت پا به پای زینب کبری تو را دیدم
دل و دست از پلیدیهای این دنیا، شبی شُستم
که خونت را، حنای دست مشتی بیحیا دیدم
چنان فواره زد خون تو تا منظومهٔ شمسی
که از خورشید هم خون رشیدت را فرا دیدم
مصیبت ماند و حیرت ماند و غربت ماند و عشق تو
ولا را در بلا جستم، بلا را در ولا دیدم
تصوّر از تفکر ماند و خون تو تداوم یافت
تو را خون خدا، خون خدا، خون خدا دیدم
علیرضا_قزوه
🔻مقدمتان را به این کانال 2 هزارنفری
🟩⬜🟥امامتفاوت وعالی
گرامی می داریم
5.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سخنرانی کوتاه
در برابر بی حجابها در مجلس عزای سیدالشهدا چه کنیم
حجت الاسلام دکتر #عالی
🔻مقدمتان را به این کانال 2 هزارنفری
🟩⬜🟥امامتفاوت وعالی
گرامی می داریم