حضرت رقیه س ی(24).mp3
254.6K
حضرت رقیه (س)
ای که هستی غنچه ی گل از تبار آل عصمت
یا رقیه بر تو حی کبریایی داده عزت
تو ز نسل مصطفایی،نوه ی خیر النسایی
از همه با دست کوچک،می کنی مشکل گشایی
یا رقیه یا رقیه ⁴
تو گل گلزار دینی خاتم دین را نگینی
تالی زهرای اطهر شیعه را حبل المتینی
بس که خوب و مهربانی،بر همه دارالامانی
تو صفابخش قلوب و،بر حسین روح و روانی
یا رقیه یا رقیه ⁴
در خرابه یا رقیه پدرت از سفر آمد
در طبق با رخ گلگون آمد اما با سر آمد
یا رقیه در خرابه،بهر بابا بی قراری
تا که دیدی سر بابا،اشک تو گردیده جاری
یا رقیه یا رقیه ⁴
گفته ای با اشک دیده کی سر پاکت بریده
با نگاهی بر تو گشته دخترت قامت خمیده
ای امام بی قرینه،ماه رخشان مدینه
ای پدر بنگر به حالم،دخترت بی تو حزینه
یا رقیه یا رقیه ⁴
دیدن رخسار خونین بر دل و جانش شرر زد
بوسه ها بر روی بابا با دل خون چشم تر زد
گشته از هجر تو بیمار،دست می گیرم به دیوار
بس که خوردم تازیانه،راه رفتن گشته دشوار
یا رقیه یا رقیه ⁴
حاج رضا یعقوبیان
#امام_حسین (ع)
#حضرت_رقیه (س)
#محرم
به کانال آموزش مداحی و اشعار محرم بپیوندید 👇👇👇👇👇
🆔 ➺ @madahi313
حضرت رقیه س ی(34).mp3
113.3K
حضرت رقیه (س)
نگر ای پدر بر رخ نیلی ام
که آزرده از ضربت سیلی ام
غمت کرده پیرم
دعا کن بمیرم
پدرجان حسین ²
ز بس که دویدم پی قافله
ببین پای من گشته پر آبله
دگر بی شکیبم
غریبم غریبم
پدرجان حسین ²
سرت پیش من کربلا پیکرت
ز داغت زند ناله ها دخترت
الا بود و هستم
تو رفتی ز دستم
پدرجان حسین ²
نبودی مرا تازیانه زدند
چو عمه مرا بی بهانه زدند
الا ای حبیبم
شده غم نصیبم
پدرجان حسین ²
به هر جا که نام تو را برده ام
ز دشمن پدرجان کتک خورده ام
پدر کن دعایم
بگیری عزایم
پدرجان حسین ²
نبودی پدر دشمن تو به شام
به ما سنگ کینه زد از روی بام
در این شام ویران
منم من پریشان
پدرجان حسین ²
دگر خسته ام ای پدر زین سفر
مرا هم پدرجان به همره ببر
شوم من شبانه
به جنت روانه
پدرجان حسین ²
حاج رضا یعقوبیان
#امام_حسین (ع)
#حضرت_رقیه (س)
#محرم
به کانال آموزش مداحی و اشعار محرم بپیوندید 👇👇👇👇👇
🆔 ➺ @madahi313
حضرت رقیه س ی(40).mp3
128.3K
حضرت رقیه (س)
امشب پدر خوش آمدی،ممنونم ای بابا
واویلا واویلا
از شوق دیدار رخت،اشکم شده دریا
واویلا واویلا
تنها و سرگردان منم،در کنج این ویران
دنیا شده زندان
تا آمدی خرابه ام،گردیده روح افزا
واویلا واویلا
غریب مادر بعد تو،غم شد نصیب من
غم شد شکیب من
ای روشنی خانه ام،با تو کنم نجوا
واویلا واویلا
تا رأس تو دیدم به نی،رنگم پرید بابا
قدم خمید بابا
چون عمه ی مظلومه ام،دیگر شدم تنها
واویلا واویلا
هر جا که نامت برده ام،با ضربه ی سیلی
رویم شده نیلی
سیرم دگر از زندگی،بعد از تو ای بابا
واویلا واویلا
خوابم نمی برد پدر،از درد پاهایم
خرابه شد جایم
خون شد دلم از این همه،بیداری شب ها
واویلا واویلا
طفلم ولی بابای من،از داغ تو پیرم
از زندگی سیرم
مرا به همراهت ببر،ای کعبه ی دل ها
واویلا واویلا
سرت به روی دامنم،زد شررم بابا
خونجگرم بابا
رقیه ی دلخسته را،همره ببر بابا
واویلا واویلا
در کنج این ویرانسرا،سرت به دامانم
آرامش جانم
راحت شوم از درد و غم،روم سوی زهرا
واویلا واویلا
ای نور چشم فاطمه،جانم بود بر لب
با گریه ی زینب
گریان برای عمه ام،از این مصیبت ها
واویلا واویلا
چون مادرت در نیمه شب،گردم کفن بابا
دور از وطن بابا
با گریه ی اهل حرم،گردد عزا برپا
واویلا واویلا
حاج رضا یعقوبیان
#امام_حسین (ع)
#حضرت_رقیه (س)
#محرم
به کانال آموزش مداحی و اشعار محرم بپیوندید 👇👇👇👇👇
🆔 ➺ @madahi313
حر ی(13).mp3
197.2K
جناب حر
ناقابلم حسین جان،کن قابلم حسین جان
لطف و کرامتت را،کن شاملم حسین جان
مولای من حسین جان ²
من حرم و گنهکار،کردی مرا تو بیدار
با یک نگه شدم من،آماده بهر ایثار
مولای من حسین جان ²
سر تا به پا گناهم،مولی بده پناهم
به حق زینب آقا،بنما مرا نگاهم
مولای من حسین جان ²
گر راه تو ببستم،شرمنده ی تو هستم
آمده دست خالی،آقا بگیر تو دستم
مولای من حسین جان ²
جانم رسیده بر لب،هستم به تاب و در تب
خدا می دونه آقا،شرمنده ام ز زینب
مولای من حسین جان ²
خجلت نموده آبم،رفته توان و تابم
آلوده ام ز رحمت،آقا بده جوابم
مولای من حسین جان ²
اذنم بده حسین جان،تا که روم به میدان
تا جان کنم فدایت،در راه تو حسین جان
مولای من حسین جان ²
از بهر دادن جان،آماده بی قرارم
بیا کنارم آقا،در وقت احتضارم
مولای من حسین جان ²
حاج رضا یعقوبیان
#امام_حسین (ع)
#حضرت_حر
#محرم
به کانال آموزش مداحی و اشعار محرم بپیوندید 👇👇👇👇👇
🆔 ➺ @madahi313
✍
🩸سر مطهر قاسم و عبدالله علیهماالسلام را در پیش چشم خواهرشان میآوردند تا نمک بر زخم جگرش بزنند …
در نقلی آمده است که از یکی از دختران امام حسن علیهالسلام - که نام مبارک او را «جمیله» ذکر کردهاند - چنین گوید:
🥀 مرا با چهار نفر دختر دیگر بر یک ریسمان بسته بودند و سر قاسم و عبداللَّه علیهماالسلام برادر ما را گاهى مىآوردند و در برابر خرابه در پیش چشم ما مىآویختند.
🥀 جمعى از دختران شامیان بىحیا مىآمدند به جهت تماشاى آن سرها و در غیر وقتها نیز سنگ و کلوخ برما مىزدند و اذیت و آزار بر ما مىکردند و نمىگذاشتند که ما یک روز آرام و قرار بگیریم و شماتت بر ما مىنمودند و ما دقیقهای راحتى نداشتیم؛ سرما و گرماى روز و شب و از اذیت و آزار آن گروه بىادب و بد حسب و نسب، بلایی به سرمان آورد که،
📋 حتّى تَغَیَّرَ وُجوهُنا وَ صِرنا مِثلَ أسارىٰ الحَبَشة
▪️رنگ صورتمان تغییر کرد و همانند اسرای حبشه شده بودیم.
📚 بحرالمصائب، ج۹ ص۱۶۵
خنده بر پاره گریبانی مان میکردند
خنده بر بی سر و سامانی مان میکردند
پشت دروازه ی ساعات معطل بودیم
خوب آماده ی مهمانی مان میکردند
از سر کوچه ی بی عاطفه تا ویرانه
سنگ را راهی پیشانی مان میکردند
هر چه ما آیه و قرآن و دعا می خواندیم
بیشتر شک به مسلمانی مان میکردند
شرم دارم که بگویم به چه شکلی آن جا
وارد بزم طرب خوانی مان میکردند
بدترین خاطره آن بود که در آن مدت
مردم روم نگهبانی مان میکردند
هیچ جا امن تر از نیزه ی عباس نبود
تا نظر بر دل حیرانی مان میکردند
#امام_حسین (ع)
#حضرت_رقیه (س)
#محرم
به کانال آموزش مداحی و اشعار محرم بپیوندید 👇👇👇👇👇
🆔 ➺ @madahi313
حضرت عبدالله ع ی(1).mp3
170.9K
حضرت عبد الله ابن الحسن (ع)
با تو ای عمه جان گرم گفت و گویم
عمه جان بنگر غربت عمویم
بر زمین افتاده گل زهرا
در میان خون یکه و تنها
عمه جان زینب عمه جان زینب ²
بنگر عمه جان ناله و گریه ها
کن تماشا همه غربت خیمه ها
نظری تو بر گریه هایم کن
آخرین سربازم رهایم کن
عمه جان زینب عمه جان زینب ²
از چه افتاده است بر زمین آفتاب
دشمنش آمده سوی او با شتاب
دل من گردیده حزین او
خون چکد عمه از جبین او
عمه جان زینب عمه جان زینب ²
عمه از غم او خون شده جگرم
غم تنهایی اش زد به جان شررم
می روم عمه سوی دشت خون
تا شود رخساره ی من گلگون
عمه جان زینب عمه جان زینب ²
عمه جان از غمش قامت من خمید
شمر بی دین پست سوی مقتل دوید
می روم گردم جانفدای او
می دهم جانم از برای او
عمه جان زینب عمه جان زینب ²
گرچه کودک ولی پسر حسنم
با عدوی عمو این بود سخنم
کودکم شیر کربلا هستم
من ز جام عشق عمو مستم
عمه جان زینب عمه جان زینب ²
دشمن بی حیا کن عمویم رها
تو به جای عمو دست من کن جدا
کن رهایش شمر ستم گستر
شرمی بنما از شخص پیغمبر
عمه جان زینب عمه جان زینب ²
کن تو پرپر ز کین لاله و یاسمن
تیر کین از ستم بر گلویم بزن
گشته مقتل عرصه ی جولانم
می دهم در راهش سر و جانم
عمه جان زینب عمه جان زینب ²
حاج رضا یعقوبیان
#امام_حسین (ع)
#حضرت_رقیه (س)
#محرم
به کانال آموزش مداحی و اشعار محرم بپیوندید 👇👇👇👇👇
🆔 ➺ @madahi313
حضرت عبدالله ع ی(4).mp3
137.2K
حضرت عبد الله ابن الحسن (ع)
عمه مرا دعا کن،حاجت من روا کن
ببین عمو غریب است،دست مرا رها کن
عمه عمو غریب است
تنها و بی شکیب است ²
بر سبط ختم مرسل،اگر چه نور عینم
مظلومه عمه جانم،فدایی حسینم
عمه عمو غریب است
تنها و بی شکیب است ²
عمه میان گودال،ببین عمو غریب است
افتاده بر زمین و،تنها و بی شکیب است
عمه عمو غریب است
تنها و بی شکیب است ²
بر گوش جان نوای،هل من معینش آید
عمه ببین عمو را،خون از جبینش آید
عمه عمو غریب است
تنها و بی شکیب است ²
عمه نگر به مقتل،عمو به خون تپیده
با خنجر آن ستمگر،کنار او رسیده
عمه عمو غریب است
تنها و بی شکیب است ²
از این همه مصیبت،عمه دلم شکسته
شمر ستمگر از کین،بر سینه اش نشسته
عمه عمو غریب است
تنها و بی شکیب است ²
دشمن بی مروت،عموی من رها کن
به جای او بیا و،دست مرا جدا کن
عمه عمو غریب است
تنها و بی شکیب است ²
خجلت زده ز اویم،با او به گفت و گویم
جان می دهم به راهش،در دامن عمویم
عمه عمو غریب است
تنها و بی شکیب است ²
#امام_حسین (ع)
#حضرت_رقیه (س)
#محرم
به کانال آموزش مداحی و اشعار محرم بپیوندید 👇👇👇👇👇
🆔 ➺ @madahi313
✍
🩸ضربه که به دست عبدالله «علیهالسلام» زدند، ناله کشید:«وا أُمّاه…»
مرحوم علامه مجلسی چنین نقل میکند:
🥀 وقتی که در میانه گودال قتلگاه، عبدالله بن الحسن علیهماالسلام در برابر حرمله ملعون (و یا به نقلی أبجر بن کعب) ایستاد و فرمود: ایزنازاده! عمویم را میکشی؟!
📋 فَضَرَبَهُ بِالسَّیفِ فَاتَّقاهُ الغُلامُ بِیَدِهِ فَأطَنَّها إلَی الجِلد
▪️آن نانجیب با شمشیری خواست ضربهای به سیدالشهداء علیهالسلام وارد کند که عبدالله علیهالسلام دستش را جلو آورد و ضربه شمشیر دست او را به پوستی آویزان کرد.
📋 فإذًا هِیَ مُعلّقةٌ فَنادیٰ الغُلامُ «یا أمّاه»
▪️در همان هنگام که دستش به پوستی آویزان شد، نالهای از دل کشید و فریاد برآورد:«آه … ای مادر!»
📚بحارالانوار ج۴۵ ص۵۳
ابن الکریمم و پسرِ شاهِ بی حرم
از خیمه آمدم به تماشایِ دلبرم
من از تبارِ شیرِ جمل هستم ای سپاه
ده ساله ام ولی ز رگ و خونِ حیدرم
خالی کنید دورِ بزرگِ قبیله را
تعظیم کن سپاه، به این شاهِ محترم
خونِ حسن میانِ رگم موج می زند
گردن زده ز ازرقِ شامی برادرم
از خیمه پابرهنه دویدم به قتلگاه
افتاده شاه رویِ زمین در برابرم
تا استخوانِ بازوی من بی هوا شکست
بی اختیار ناله زدم وای مادرم
تا آمدم بغل کُنمت حرمله رسید
پاشیده شد به ضربه ی یک تیر،حنجرم
ممزوج شد حسین و حسن زیرِ ضربه ها
اینجا به بعد روضه بخوانم من از شما
باجانِ فاطمه که چنین تا نمیکنند
جان دادنِ غریب تماشا نمیکنند
زهرا نشسته گوشه ی گودالِ قتلگاه
باحالِ مادر از چه مدارا نمیکنند
خالی کنید دورِ عمویِ غریب من
دورِ کسی که هلهله برپا نمی کنند
یابن الدعی مکن همه جا نیزه را فرو
پهنایِ نیزه را به گلو جا نمی کنند
بردار پایِ نحس خود از رویِ صورتش
این گونه بغضِ سینه ی خود وا نمی کنند
در پیشِ چشم عمه رها کن محاسنش
شیب الخضیب را همه معنا نمی کنند
در بین دنده ها مَشِکَن چوبِ نیزه را
از بهرِ جایزه به تن امضا نمی کنند
آقایِ عالم است برهنه نکن تنش
بر بُردنِ لباس تَقَلا نمی کنند
#امام_حسین (ع)
#حضرت_رقیه (س)
#محرم
به کانال آموزش مداحی و اشعار محرم بپیوندید 👇👇👇👇👇
🆔 ➺ @madahi313
حضرت عبدالله ع ی(15).mp3
154.4K
حضرت عبد الله ابن الحسن (ع)
دست عبد الله،کن رها عمه
بر عمو هستم،جانفدا عمه
ای عموجانم ⁴
بنگر عمه،شد عمو تنها
در خطر افتاد،بین دشمن ها
ای عموجانم ⁴
از فرس عمه،بر زمین افتاد
سر خود روی،خاک غم بنهاد
ای عموجانم ⁴
بنگر باشد،بر لبش یا رب
آمده عمه،جان او بر لب
ای عموجانم ⁴
از عمو هیهات،من جدا گردم
در رهش عمه،جانفدا گردم
ای عموجانم ⁴
عمه جان غرق،خون شده رویش
قاتل از کینه،می دود سویش
ای عموجانم ⁴
تا کنم یاری،بر عموجانم
می دهم دستم،می دهم جانم
ای عموجانم ⁴
عمو افتاده،غرق خون پیکر
زد غریبی اش،بر دلم آذر
ای عموجانم ⁴
ظلم دشمن ها،عمه افزون شد
زین همه غربت،دل من خون شد
ای عموجانم ⁴
می روم سوی،مقتل خونین
درد او را من،می دهم تسکین
ای عموجانم ⁴
یوسف زهراست،همه ی هستم
در رهش عمه،می دهم دستم
ای عموجانم ⁴
می خورد بر هم،لب خاموشش
می دهم عمه،جان در آغوشش
ای عموجانم ⁴
#امام_حسین (ع)
#حضرت_رقیه (س)
#محرم
به کانال آموزش مداحی و اشعار محرم بپیوندید 👇👇👇👇👇
🆔 ➺ @madahi313
حضرت عبدالله ع ی(20).mp3
251.9K
حضرت عبد الله ابن الحسن (ع)
عمه جان بنگر عمو را بر زمین افتاده در خون
ظلم و کین دشمنانش بین گودال گشته افزون
زین همه کینه و بیداد،از روی زین عمو افتاد
دست هایم را رها کن،تا روم از بهر امداد
عمه جان عمو غریب است ⁴
بنگر حال عمو را عمه جان دلشکسته
عمو مشغول مناجات دیگر از دنیا گسسته
پیکرش گردیده خونین،آمده دشمن بی دین
عمه ی مظلومه ی من،می روم از بهر تسکین
عمه جان عمو غریب است ⁴
عمه جانم گرچه او بر کل این عالم حبیب است
بنگر در مقتل خون عمو تنها و غریب است
بر مشامم عطر و بویش،پر ز خون گردیده رویش
از برای سر بریدن،می دود دشمن به سویش
عمه جان عمو غریب است ⁴
مانده ام جا از شهیدان غم عالم شد نصیبم
عمه جان دستم رها کن بر عمویم بی شکیبم
من نمی کنم رهایش،می روم گردم فدایش
بنگر مظلومه عمه،پیکر در خون شنایش
عمه جان عمو غریب است ⁴
عمه بنگر در ره او دست عبد الله جدا شد
خون پاکم در کنارش زینت کرب و بلا شد
با عمو در گفت و گویم،خون دستم شد وضویم
روی دامان عمویم،خورده تیری بر گلویم
عمه جان عمو غریب است ⁴
#امام_حسین (ع)
#حضرت_رقیه (س)
#محرم
به کانال آموزش مداحی و اشعار محرم بپیوندید 👇👇👇👇👇
🆔 ➺ @madahi313
✍
🩸 آمدنِ جگرگوشهٔ امام حسن علیهالسلام به قتلگاه و شهادت رسیدن او بر روی سینه عمویش ...
در نقلها آمده است:
📋 ثُمَّ إنَّ شِمرَ بنَ ذِي الْجُوشَنِ أَقْبَلَ فِي الرِّجَّالَةِ نَحوَ الْحسينِ ثُمَّ إنَّهُم أحَاطوا به إحاطَةً
▪️وقتی که شمر به همراه لشکرش دور تا دور امام علیهالسلام را گرفتند و سخت او را احاطه کردند،
📋 فَانفلتِ الصَّبيُّ مِن يَدها، و قالَ: و اللّهِ لا اُفارقُ عَمّي
▪️عبدالله دستش را از دست عمهاش کشید(و به سمت قتلگاه دوید) و گفت:
به خدا از عمویم جدا نمیشوم..
📋 فأقبَلَ حَرمَلَةُ بنُ كاهِلِ اللَّعينِ إلىٰ الْحسينِ عليه السّلام، فضَرَبَ الصَّبيَّ بِالسَّيفِ، فَأَطَنَّ يَمينَه إلىٰ الْجِلدِ، فإذا هِيَ مُعَلَّقَةٌ
▪️در اینجا بود که حرمله بن کاهل اسدی به طرف امام علیهالسلام آمد،
(در بعضی دیگر از مقاتل به جای حرمله، ملعونی به نام بحر بن کعب آمده که حضرت عبدالله علیه السلام رو به او کرده و فرمودند:ای پسر زن بدکاره! عمویم را میکشی؟!) و با شمشیر به دست عبدالله بن الحسن علیهماالسلام زد و دست او به پوست آویزان شد و فریاد زد:
📋 يَا عَمَّاهُ أَدرِكْني
▪️عموجان! مرا دریاب
📋 فأخَذهُ الْحسينُ و ضَمَّهُ إلَيه، و قال: يا ابْنَ أخي صَبراً عَلىٰ ما نَزَلَ بِكَ يا وَلَدي
▪️پس امام حسین علیهالسلام او را گرفت و به سینه چسپاند و فرمود: ای پسر برادرم! بر آن چه که بر سرت می آید صبر کن.
📋 فبَينَما هوَ يُخاطبُه إذ رَماهُ اللَّعينُ حَرملةُ بسَهمٍ، فَذَبَحَه في حِجرِهِ
▪️در همین حین، حرمله ملعون تیری را به طرف عبدالله علیه السلام زد که او را در آغوش عمویش ذبح کرد.
📋 فَصَاحَتْ زينبُ: وا اِبنُ أخاه! لَيتَ الْمَوتَ أعدَمني الْحَياةَ، لَيتَ السَّماءَ أَطْبَقَتْ عَلى الأرضِ، و لَيتَ الْجِبالَ تَدَكْدَكَتْ عَلى السَّهْلِ
▪️زینب کبری علیهاالسلام از همان کنار خیمه ها متوجه شهادت عبدالله شد و فریاد زد: وای از پسر برادرم! ای کاش مرگ من فرا میرسید! ای کاش آسمان بر زمین فرود میآمد! ای کاش کوه ها از هم پاشیده و صاف میشدند!
🥀 عمر بن سعد ملعون در نزدیکی حضرت زینب علیهاالسلام بود که حضرت به او فرمود:
📋 يُقتَلُ ابْنُ بنتِ رسولِ اللّهِ و أنتَ تَنظُرُ إلَيه؟
▪️وای بر تو! پسرِدختر رسول خدا صلی الله علیه و آله دارد کشته میشود و تو نگاه میکنی؟! اما آن ملعون جواب حضرت را نداد.
📚المنتخب، طریحی ج٢ص۴۵١
📚تاریخ طبری ج۵ ص۴۵٠
📚نفس المهموم ص٣۵٩
در یازده بهارم تنها حسین گفتم
یاد حسن که کردم یک یاحسین گفتم
عمه نوازشم کرد زیرا حسین گفتم
به تو عمو نگفتم بابا حسین گفتم!
باید همه بدانند در زیر دین هستم
عبداللهم ولی من عبدالحسین هستم
مانند قاسم عزمِ کشته شدن که دارم
در رگرگ وجودم خون حسن که دارم
گیرم زره ندارم! یک پیرهن که دارم!
جای کلاهخودم عمامه من که دارم
بگذار من بیایم تا راه حل بسازم
مثل حسن بجنگم صدها جمل بسازم
بی اکبر و ابالفضل دور تو بود خلوت
گفتی بمان به خیمه گفتم عمو اطاعت
عمه مراقبم بود با صدهزار زحمت
تنها زدی به میدان آخر چقدر غربت!!
دیدم به قصد قتلت لشکر به راه افتاد
تا پیکر شریفت در قتلگاه افتاد
یک نیزه بین پهلو یک نیزه در گلو بود
دست کسی به ریش و دست کسی به مو بود
با چکمه بر لبت زد آن کس که روبرو بود
دیدم در آن شلوغی زهرا کدام سو بود
خون از تو رفت و چشم مظلوم تو به هم ریخت
تیر سه شعبه خوردی حلقوم تو به هم ریخت
مشغول اذیت تو جمع اراذل اوباش
یک عده گرم خنده یک عده گرم پرخاش
توهین زیاد کردند بد مست های فحاش
بر سینه ات نشسته یک نانجیب عیاش
آنجا کنار عمه این روضه را که دیدم
“والله لا افارق”.. سوی تنت دویدم
بر پیکرت کشیدم با گریه پیکرم را
دادم نشان به عالم آن روی دیگرم را
نذر سر تو کردم دستان لاغرم را
بازو شکست و دیدم بازوی مادرم را
شکرخدا که من هم پای تو جان سپردم
دیدی که من دلیرم! دیدی به درد خوردم!
#امام_حسین (ع)
#حضرت_رقیه (س)
#محرم
به کانال آموزش مداحی و اشعار محرم بپیوندید 👇👇👇👇👇
🆔 ➺ @madahi313
✍
🩸به فدای آن آقازادهای که طاقت دیدن تنهاییِ عمویش را نداشت و فریاد میزد:«به خدا از عمویم جدا نمیشوم!»
در نقلها آمده است:
📋 كَانَ عَبدُ اللّهِ بنُ الْحَسَنِ الزَّكيِّ وَاقِفَاً بِإزاءِ الْخَيْمَةِ، وَ هو يَسمَعُ وِداعَ عَمِّهِ الْحُسينِ
▪️عبدالله بن الحسن علیهماالسلام، در کنار خیمه ها ایستاده بود و صدای وداع عمویش امام حسین علیهالسلام را میشنید.
📋 فَخَرَجَ فِي أَثَرِهِ، و هُو يَبكِي و يَقولُ: و اللّهِ لا اُفارِقُ عَمِّيَ
▪️پس دنبال عمو رفت و گریه میکرد و می گفت: به خدا دست از عموجانم نمیکشم...
🥀 حضرت زینب علیهاالسلام خودش را به او رساند تا جلوی او را بگیرد چرا که هنوز کودک بود و به سن بلوغ نرسیده بود؛ سیدالشهدا علیه السلام تا دید عبدالله دارد به سمت او میآید، رو به زینب کبری سلاماللّهعلیها کرد و فرمود:
📋 يا اُختِي اِحبِسِيه
▪️خواهرم! او را نگه دار.
📚المنتخب، ج٢ص۴۵١
📚تاریخ طبری ج۵ ص۴۵٠
📚نفس المهموم ص٣۵٩
عمه محکم گرفته دستش را
داشت اما یتیمتر میشد
لحظه لحظه عمو در آن گودال
حال و روزش وخیمتر میشد
باورش هم نمیشد او باید
بنشیند فقط نگاه کند
بزند داد... بعدِ هر تیری
"ای خدا کاش اشتباه کند"
کار او نیست بی عمو ماندن
داغها را الیالابد بکشد
تا ببیند چه میشود باید
به نوکِ پایِ خویش قد بکشد
ازدحامی میانِ گرد و غبار
از حرامی و سنگ و شمشیر است
نوک سرنیزههای بی احساس
با تنی زخم خورده درگیر است
تشنه بود و زِ گونهها خونش
روی لبهای آتشین میریخت
یک نفر آب میخورد پیشش
یک نفر آب بر زمین میریخت
خواست تا خویش را به سینه کشد
تا که شاید رسد به اطفالش
یک نفر نیزهای به کتفش کرد
رفت و او را کشید دنبالش
از همانجا به سنگ اندازان
"داد میزد تو رو خدا نزنید"
وای بر من مگر سر آورید
اینقدر تیغ بی هوا نزنید
هرچه گلبرگ بر زمین میریخت
پخش هر گوشه بوی گُل میشد
کمکم احساس کرد انگاری
دست بی جان عمه شُل میشد
دستِ خود را کشید از آنجا
یک نَفَس میدوید در گودال
از میانِ حرامیان رد شد
شمر با او رسید در گودال
باز هم پای حرمله وا شد
پیچ میخورد حنجری ای داد
پیش چشم حسن عمو میدید
بازویش در مقابلش اُفتاد
دو گلو را سهشعبه با هم دوخت
نیزهها هم که از دو سو رفتند
اسبها کارِ خویش را کردند
دو بدن بینِ هم فرو رفتند
چند ساعت میانِ آن گودال
به گمانم قمار میکردند
فقط عبدلله است شاهد که
چند ساعت چکار میکردند ...
#امام_حسین (ع)
#حضرت_رقیه (س)
#محرم
به کانال آموزش مداحی و اشعار محرم بپیوندید 👇👇👇👇👇
🆔 ➺ @madahi313