## دلم می خواست هر شب جمعه با امام زمان کربلا باشم
به دنبال یوسف نرجس در به در توی کوچه ها باشم
مرا کشته درد شیدایی امان از این عشق و رسوایی
دلم می خواست قبر گمشده را با امام زمان می شدم زوار
اباصالح روضه می خواند ومیزدم من سر بر درو دیوار
به یاد آن صورت نیلی که خورده بود از عدو سیلی
دلم می خواست گوشۀ حرمت با امام زمان روضه می خواندم
که یک صبح جمعه با مهدی در کنار بقیع ندبه می خواندم
رقیه بود و علی اصغر سکینه بود و علی اکبر
دلم می خواست یک دعای فرج قسمتم می شد وادی عرفات
به هنگام مردنم می شد آب غسل من آب شط فرات
پیامبر بود و گل طه علی بود و همسرش زهرا
دلم می خواست انتظار فرج با دعای فرج می رسید پایان
اگر آید یوسف زهرا درد پهلویش می شود درمان
شود قبر گمشده پیدا شود درمان سینه زهرا
دلم می خواست یک شب جمعه یک دعای کمیل کربلا باشم
دلم می خواست یک شب جمعه یک دعای کمیل در نجف باشم
به محراب کوفه من یک شب با امام زمان کربلا باشم
دلم می خواست قسمتم می شد یک محرم در کربلا باشم
بگیرم یک مشک پر آب و ساعتی دور بچه ها باشم
کنم پیدا دست سقا را ببوسم من اشک زهرا را
بیا ای حلال مشکلها تو را جان مادرت زهرا
یا ابا صالح یا ابا صالح
#پیاده_روی_اربعین
#غزل
🔹شاهراه آسمان🔹
بر شاهراه آسمان پا میگذارم
این کفشها دیگر نمیآید به کارم
آوردهام آهِ دلِ جاماندهها را
سنگینی آن بغضها شد کولهبارم
آوارهتر از رودها، صحرا به صحرا
خود را به امواج خروشان میسپارم
پاداش حج، در هر قدم! اجر کمی نیست
شکر خدا این گونه طی شد روزگارم
خرما تعارف میکند، لبخند شوقی
از پینههای دستهایش شرمسارم
تیر هزار و سیصد و هشتاد و هشت است
تا کربلا زخم تنت را میشمارم
این ازدحام شهر، خلوتگاه راز است
من هم دلم را با تو تنها میگذارم
ذکر مصیبت میکند لبهای خشکت
بر زخمهای تو چگونه خون نبارم؟
در کربلای غربت تو، تاب ماندن...
از کربلایت پای برگشتن ندارم
من آمدم، بیشک تو هم میآیی آخر
ای مهربان! ای روشنیبخشِ مزارم!
از راه برمیگردم اما از تو هرگز...
📝 #عباس_همتی
Hمنم باید سرم بره Z:
#زائر_کرببلاالتماس_دعا
تا میبینم یك زائری راهی كربلا میشه
با زیارت نرفته ها دل من هم نوا میشه
اگه رفتی زیر قبه حسین یادم كن
اگه رفتی تو بین الحرمین یادم كن
میون سینه زنی و شور شین یادم كن
یادم كن تو دلمه غم اربابم
یادم كن كنار حرم اربابم
التماس دعا زائر كربلا
التماس دعا زائر كربلا
بیخیال دنیا فقط غصه من شده همین
نمیشه انگار امسالم كربلا باشم اربعین
رسیدی به موكب امام رضا یادم كن
شب جمعه رسیدی به قتلگاه یادم كن
رسیدی به موکب امام رضا یادم کن
تله زینبیه و پایین پا یادم کن۲
باز روی لبم قسم اربابم
یادم کن کنارحرم اربابم
التماس دعا زائر کربلا2
سلام(بخوانیدوارسال کنید):
بسم الله الرحمن الرحيم
#حضرت_زینب_س_اربعین
#محمود_ژولیده
▶️
ای تپش قلب شما یا حسین
وقت ملاقات شده با حسین
پردگیان ! بارِ گِران وا کنید
در حرم فاطمه مأوا کنید
بال مَلک فرش عزای شماست
کرب و بلا کرب وبلای شماست
اَمن و اَمانست دگر کربلا
باغ خزان است عجب نینوا
سَروَرتان زیر همین خاکهاست
این تن بی غسلِ بدن پاکهاست
داده ثمر دولت آل علی
شد سپری غربت آل علی
مثل کبوتر پرِ خود وا کنید
خود گِره از معجر خود واکنید
خوف ز معجر نکند بانویی
هیچ نلرزد ز تعب زانویی
داده ثمر نهضت خون و قیام
دورۀ خلخال کِشی شد تمام
هیچ بلایی نشود آشکار
کَنده ز گوشی نشود گوشوار
خار مغیلان نرود پایتان
شعله نگیرند به مأوایتان
خیمه زنید آن طرف قتلگاه
کس نکند غارت این خیمه گاه
آنهمه دلشورۀ گهواره نیست
تیر سه پرِ یا گلوی پاره نیست
نیست جوانی که بگیرد رکاب
حنجر خشکی که بخندد به آب
وای بر این آب که آزاد شد
ساقیِ شرمنده چه ناشاد شد
دوره مظلوم کُشی طی شود
شمر ، دگر صدر نشین کی شود
قافله دیگر نخورد کعب نی
رأسِ جدا باز نگردد به نی
مژده که سرها به بدنها رسید
خیز اخا خواهر تنها رسید
این تو و این قافله ات یا اخی
این همۀ عائله ات یا اخی
هر چه سپردی به من آورده ام
امر تو را گوش ، به جان کرده ام
وایِ من از دختر دردانه ات
آه ز جان دادنِ پروانه ات
رفت شبیه گل یاس کبود
شاهد من یک زن غساله بود
آنچه که آنجا زن غسّاله دید
تازه بلایی است که در هاله دید
در همۀ گلشنِ سرخ و کبود
هیچ گُلی این همه زخمی نبود
کوفه و شام آنچه که دشنام داشت
بر دل طفلان یتیمت گذاشت
بود سرت شاهد این کاروان
وقتِ گرفتاریِ این بانوان
تهمت و تحقیر و جفا و ستم
صبر مرا هیچ نمی کرد کم
گر چه شدم همسفر سلسله
جز غم هجر تو ندارم گله
بی تو قرارم همه از دست رفت
دار و ندارم همه از دست رفت
هرچه بلا بود خریدم بجان
هرچه جفا بودم کشیدم بجان
داعیۀ عفّتمان راستین
معجرمان بود سرِ آستین
از غم و درد و الم و هر چه هست
آنچه که دیدم همه زیبایی است
از همۀ آنچه که دل بسته ام
مانده نماز شب بنشسته ام
بود در این فاصله هر کوی تو
هر شبم ای دوست دعا گوی تو
حال منم تشنۀ احسان تو
این تو و این کُشتۀ هجران تو