.
#زمزمه
#حضرت_رقیه(سلام الله علیها)
#سبک_قافله_سالار_من
#سبک_ناحله_الجسم_یعنی
1-می بینی اما حالا ...
دیگه دارم میفتم از پا
تمومه کار من ای بابا
ببین شدم شبیه زهرا
2-سِنّی ندارم اما ...
ببین سپیده گیسوی من
کبوده دست و بازوی من
لگد زدن به پهلوی من
3-توی خرابه امشب ...
هلال غم دمیده بابا
سرتو کی بریده بابا
موهاتو کی کشیده بابا
4-کرب و بلا تا اینجا ...
باید هزاردفعه میمُردم
بابا تا اسمتو میبُردم
از این و اون کتک میخوردم
5-وای من از شهر شام ...
لباس پارمو میدیدن
به حال و روز من خندیدن
عروسک منو دزدیدن
6-خواب میبینم هر شب من ...
تو مجلس یزیدم بابا
چه حرفایی شنیدم بابا
دیگه نگم چی دیدم بابا
7-حرفا زیاده اما ...
یکیشو من بگم شرمنده
اونی که دستمو میبنده
منو میزد برای خنده
8-اون شبی که زجر اومد ...
تو گوش من هنوز حرفاشه
رو صورتم جای دستاشه
به چادرم جای پاهاشه
#شب_سوم_محرم
#استاد_مجید_طاهری 🎤
#مرثیه
#زمزمه
#حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
👇
کانال مداحی محرم ایتا👇
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
@madahi_moharram
.
🕊﷽🕊
🌷#روضه_امام_زمان_عج
🕊#روضه_امام_حسین_ع
🌷#روضه_حضرت_علی_اصغر_ع
🕊#گریز_به_حضرت_علی_اصغر_ع
🌟ماهدیه کنیم بروح احمدصلوات
🌟برآدم و نوح وهم محمدصلوات
🌟بر جمـه انبیا و اوصیا باد سلام
🌟بر خاتم انبیا محمــــد صــلوات
(#دعایفرج)
🔸 #السلامعليكيامولایصاحبالزمانيابنرسولالله
🔸 #السلامعليكيابنأميرالمؤمنين
🔸 #السلامعليكيابنفاطمهالزهراءسیدهنساءالعالمين
🔸 #السلامعليكيابنالأئمهالحججعلىالخلقأجمعين
🔸 #السلامعليكیامولای
🔹 #یاصاحبالزمان..3
🌾خوشا روزی که غمخوار من آید
🌾شبـــــی آقا به دیـــــدار من آید
🌾خوشــــا روزی که ماه من بیاید
🌾به پایان آن شـــب تار من آید
♻️آقا جان..امروز به هزار امید اومدیم تو مجلس..
مگه میشه مولا جوابمون رو نده؟
🌾خوشاروزی که دردل غم نباشد
🌾شـــب شادی دلــــدار مـــن آید
آقا جان..
🌾بجزدیدارتو آقاجان کاری ندارم
🌾بیــــا تا آخـــــرِ کار من آیـــــــد
🌷#یابن_الحسن..
⏪ان شاالله بیاد اون روزی که امام زمان تکیه به دیوار خانهٔ کعبه بزنه..
لحظه ای که صدا میزنه..
#یااهلالعالماناالمهدی
#یااهلالعالمانجدیالحسینقتلوهعطشانا
🌷#یابنالحسن..
(همه صدا زدند)
⬅️ماه ماه محرمه..
بهترین و خالص ترین عمل چیه پیش خدا؟
گریه برا مصائب اهل بیته.. مخصوصا یکی یه دونهٔ خدا ابی عبدالله..
قدر اشک چشمتُ بدون..
⬅️تو ماه شعبان دو تا قنداقه رو ملائکه به آسمونا بردند..
یکی قنداقه ابی عبدالله بود..
یه وقت بیبی دوعالم نگاه کرد دید حسینش تو گهواره نیست..
(مضطرب شد نگران شد..مادره دیگه دل نگران میشه)
⏺پیغمبر فرمود فاطمه جان نگران نباش، آسمونیا چشم انتظار حسینت بودن.. ملائکه عاشق زیارت پسرت بودند..آسمونیا میخواستن حسینتو ببینند..
بعد از سه روز قنداقه ابی عبدالله رو سالم آوردن برای مادرش، خانم فاطمه زهرا..
🍁(دومین قنداقه که به آسمان برده شد میدونی کدوم قنداقه بود)
⬅️قنداقهٔ نازدانهٔ امام عسکری و نرجس خاتون..
اصلا نازدانه همه عالمه..
ولی نعمت همه مونه...
قنداقه آقا صاحب الزمان رو هم به آسمان بردند،،
بعد مدتی برگردوندن..
اما اما اما..
(هااا...بعضیا فهمیدن چی می خوام بگم..جلو جلو رفتن تو روضه...)
⬅️آخ من یه مادری رو سراغ دارم تو خیمه.. رو خاک ها نشسته..هی دست رو دست میزنه..
میگه ای خدایی که یوسف رو به یعقوب برگردوندی، ،پسر منم بهم برگردون..
ای (رباب)3 ..
(امان دل از دل رباب)2
نام باب الحوائج علی اصغر امام حسینه..
🔆🔅به نیت اونایی که التماس دعا گفتن..
آی مریض دارا.. حاجت دارا.. آی جوون دارا..آی گرفتارا.. بندِ قنداقهٔ این آقازاده رو بگیر..
(علمای بزرگ وقتی حاجت بزرگی داشتن متوسل میشدن به روضهٔ علی اصغر ع)
آی آبرو دارا..آی آرزومندان کربلا..
اما یه وقت دیدن ابی عبدالله وسط میدان حیرانه..
♻️( خدا نیاره برا هیچکس به چه کنم ،چه کنم بیفته)
⏪آره والله،، همه کارهٔ عالم،، چاره ساز عالم،، ارباب من و شما نمی دونه چکار کنه..
یه قدم سمت خیمه برمی داره..
دوقدم برمی گرده..
نمی دونه چی جواب مادر علی اصغر رو بده..
اما دیدن قنداقهٔ علی اصغر رو زیر عبا پنهان کرد..
بجای اومدن به خیمه..
آخ رفت پشت خیمه..
داره برا علی اصغرش قبر آماده میکنه..
آاااخ..الهی هیچ بابایی به روز حسین نیفته..
الهی هیچ بابایی برا جگر گوشه اش قبر آماده نکنه..
⚜آخ گُلِ نشکفته ام راچید دشمن
⚜سپس براشک من خندید دشمن
⚜الهــــــی که نبیـــــند باغبانـــی
⚜شـــود یاس سپیدش ارغــوانی
⬆️(اوج)اومدن گفتن رباب..
اگه می خوای یه بار دیگه بچه تو ببینی.. زود برو پشت خیمه..
اما یه وقت رسید.. دید حسین، علی رو داخل یه قبر کوچولو گذاشته..
می خواد خاک بریزه..
صدا زد مهلا مهلا یابن الزهرا..
آقا جااان..
اجازه بده یه بار دیگه صورت قشنگ اصغرمو ببینم..
آقا جان مادرم طاقت ندارم..
بزار یه بار دیگه علی مو ببینم..
آخ مادر سیرابت کردند مادر..
با تیر سه شعبه آبت دادن مادر..
آخ علی جان..
🦋(دشتی)
🍂لالایی کودکِ ناخورده شیـــرم
🍂شدی سیرابِ خون طفلِ صغیرم
🍂دعا کــــن بعد تو مادر بمیـــــرد
🍂نباشــد قبـــر تو در بر بگیــــرد
✅خدابه حق ابی عبدالله ع..
به حق شیرخوارهٔ حسین...علی اصغرع..
به حق ناله های دل خانم رباب..
هرکسی با هر حاجتی اومده..
امروز کسی دست خالی برنگرده..
⏹همهٔ حاجات مد نظر، رأس همه حوائج فرج آقامون مولامون صاحب الزمان،از عمق وجودت ناله بزن..بگو..
#یاحسیــــــــن
.
کانال مداحی محرم ایتا👇
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
@madahi_moharram
@ahangg_bot ایتا.mp3
2.4M
عمه جون بیا فصل ریحونه؛ بابا اومده کنج ویرونه ♬♫♪
ببین عمه نور چشمونم لبای زخمش غرق در خونه
عمه جون بیا گل به صحرا شد آخر از کار ما گره وا شد ♬♫♪
بیا که گمگشته پیدا شد شو تارم شام یلدا شد
به لب اومه از غمش جونم منو کشته تازه مهمونم ♬♫♪
به لب اومه از غمش جونوم منو کشته تازه مهمونوم
عمه جون بیا؛ اومده با سر کنج ویرونه زاده ی حیدر ♬♫♪
بیا که با دیدن رویش گل عمر من شده پرپر
به لب اومه از غمش جونم منو کشته تازه مهمونم ♬♫♪
به لب اومه از غمش جونوم منو کشته تازه مهمونوم
خشکی لبها و چشم و زخم سرت آتش افکنده به دامن رقیه دخترت ... ♬♫♪
#شب_سوم_محرم
#محرم
کانال مداحی محرم ایتا👇
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
@madahi_moharram
Seyed Majid Bani Fatemeh - 03 - Shabe Sevom Moharam 95.mp3
7.16M
🏴 سرود محرم امسال
▪️با اجازه ی خودِ زهرا(س) سینه میزنم برات آقا
#سبک_یه_قلب_مبتلا_تو
بسم الله و بالله
و علی مله رسول الله
و باذن علی ولی الله
با اجازه خوده زهرا
سینه میزنم برات اقا
سیدنا المظلوم یا حسین
با شور محرم
با شروع مصیبت اعظم
اومدیم زیر سایه پرچم
پا به پای خواهرت زینب
گریه میکنم برات هر شب
سیدنا المظلوم یا حسین
.
کانال مداحی محرم ایتا👇
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
@madahi_moharram
4_5818797026623620618.mp3
3.2M
.
#شب_سوم_حضرت_رقیه_س
🏴سبک زمینه یا شور بی بی حضرت رقیه خاتون سلام الله علیها
#زمینه_حضرت_رقیه_س
#شور_حضرت_رقیه_س
#ای_مشکل_گشا
🏴بند اول
ای مشکل گشا
خاتون کرب و بلا
دختر سلطان عشق(رقیه جان)۴
ای زهرا نما
هستی الگوی حیا
عشقِ بانوی دمشق(رقیه جان)۴
چه اسم زیبایی داری بی بی
(اسم تو قلبمو میلرزونه)
هر چی دارم تو زندگیم قطعاً
(از کرم رقیه خاتونه)
ضربان قلبمی،هیجان قلبمی
جاری مثه خون توی شَرَیان قلبمی
(سیدتی،یا رقیه)
🏴بند دوم
اعجازه خدا
به دردم تویی دوا
ای داروی تب عشق(رقیه جان)۴
شور روضه ها
ای زیباترین نوا
زمزمهٔ بر لب عشق(رقیه جان)۴
تو انتها و آخر عشقی
(عشق تو واسم دین و ایمونه)
به کوریه منکر تو میگم
(دلبر من رقیه خاتونه)
ضربان قلبمی،هیجان قلبمی
جاری مثه خون توی شَرَیان قلبمی
(سیدتی،یا رقیه)
🏴بند سوم
عشقِ نوکرا
دلها بر تو مبتلا
قلبمه تسلیم تو(رقیه جان)۴
محشر محشری
به زینب تو دلبری
واجبه تعظیم تو(رقیه جان)۴
ارادتم بی بی به تو خاصه
(چشام برات همیشه گریونه)
غصه ندارم روز محشر من
(که شافعم رقیه خاتونه)
ضربان قلبمی،هیجان قلبمی
جاری مثه خون توی شَرَیان قلبمی
(سیدتی،یا رقیه)
#شب_سوم_محرم
🎤با نوای زیبای کربلایی مصطفی بابایی
✍️🎵ڪربلایی امیرحسین سلطانی
👇
کانال مداحی محرم ایتا👇
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
@madahi_moharram
.
#غزل_مرثیه
گویا به سر رسیده غم انتظــارها
از راه آمده است نگــار ِ نگـــارها
بابا خوش آمدی قدمت روی چشم من
چشمی که خون شده ز غم روزگارها
با گریه ام بساط ستم را به هم زدم
آورده ام بـرای شما افتخـــارها
این گیسوان ِ مختصرم فرش راه تو
باقیش مانده است میان شرارها
پاهای کوچکم پُرِ آلاله ها شده
بس که دویده ام پی تو در فرارها
گفتی مرا دوباره بغل می کنی، ولی
دستت کجاست، آه چه شد آن قرارها
محو سر تو بودم و خوردم زمین پدر
یک مرتبه، دو مرتبه… نه، بلکه بارها
خسته شدم پدر، نفسم بند آمده
از بس که پا به پا شده ام با سوارها
صوت خفیف ودست نحیف و تنی ضعیف
مانده برای دختر تـــو یادگــارها
✍مصطفی هاشمی نسب
#مرثیه
#غزل_مرثیه
#حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
.👇
کانال مداحی محرم ایتا👇
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
@madahi_moharram
.
#شب_سوم_محرم
#شب_سوم #حضرت_رقیه
#زمینه شهادت بی بی حضرت رقیه خاتون سلام الله علیها
#سلطان_وفا_بابا
🏴بند اول
سلطان وفا بابا،رفتی به کجا بابا
بعد تو نصیب ما،شد جورو جفا بابا
قربان روی تو،روی نیکوی تو
مثل گیسوی من،سوخته گیسوی تو
از غم تو،بی شکیبم_نور چشمم،ای حبیبم
بابا حسینِ غریبم
(بابا حسینِ غریبم)
🏴بند دوم
ای دلبر جانانه،خوش آمدی ویرانه
شمع شب تاری و،من گرد تو پروانه
میبوسم روی تو،روی نیکوی تو
بشکسته ابرویم،مثل ابروی تو
کشته ی شیب الخضیبم_ای نگارم،ای طبیبم
بابا حسینِ غریبم
(بابا حسینِ غریبم)
🏴بند سوم
بابای وفادارم،ای محرم اسرارم
میگویمت از دردی،که در دل خود دارم
بعد تو بی هوا،خوردم سیلی پدر
از زجر و حرمله،دارم خون بر جگر
خسته حال و بی شکیبم_کشته ی شیب الخضیبم
بابا حسینِ غریبم
(بابا حسینِ غریبم)
#پنجم_صفر
✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی
👇👇👇
4_6041773208732960934.mp3
3.86M
.
#محرم_۱۴۰۰
#شور
بند1⃣
همین خیمه برامون حرمه
مثه کرب و بلا محترمه
کسی که زیر پرچم میشینه
فاصله اش تا خدا یک قدمه
چشمامو توی روضه تا میبندم
انگاری که صحن تو روبرومه
امسالم اگه جا بمونم ارباب
کهنه میشه بغضی که تو گلومه
ایشالله که رفیقامو توی صحنت ببینم
ایشالله قسمتم باشه زیر گنبد بشینم
دس به دعا شدم
آمین بگو برام
تا اینکه برسه
ویزای کربلام
آقام آقام حسین
بند2⃣
تا میبینیم هر دفعه بلا
میریم هئیت واسه دفع بلا
همه اینو میدونن که فقط
با یه روضه میشه رفع بلا
با درد اومدیم و با دوا رفتیم
این خاصیت مجلس حسینه
حتی ملک اینجا شفا گرفته
دارالشفای کی مثه حسینه
تا وقتی واسه ارباب کم میذاریم کم میبینیم
تا اهل گریه تو روضه نباشیم غم میبینیم
تنها کسیه که
بهجت داره غمش
عالم رو بیمه کرد
ماه محرمش
آقام آقام آقام حسین
بند3⃣
از اون لحظه که اینجا اومدم
دیگه راه حرم رو بلدم
به جای شبکه های ضریح
پر پرچمتو بوسه زدم
تو روضه ی تو گریه میکنم تا
از غصه و غم فاصله بگیرم
واسه تموم قطره های اشکم
از حضرت زهرا صله بگیرم
امیدم گریه هامه که به یک دنیا می ارزه
تا این ثروت رو دارم عزتم بی حد و مرزه
این پیرهن سیاه
بخت سفیدمه
تو ظلمت گناه
نور امیدمه
شعر و سبک: محمدحسین مکارم
#امام_حسین
👇
کانال مداحی محرم ایتا👇
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
@madahi_moharram
.
مداحان برای«مقتل امام حسین(ع)» چه کتابی بخوانند؟
در آستانه محرم حسینی، مجموعه«کتاب هیئت»، اقدام به معرفی مجموعه کتب با محوریت «مقتل امام حسین علیهالسلام» کرده است.
عقیق:بیان مداحی و مراثی اهلبیت(علیهمالسلام) بهویژه ذکر مصائب امام حسین(علیهالسلام) از شریفترین عبادتها محسوب میشود که از جانب خداوند متعال ثوابهای عظیمی برای آن قرار داده شده است. روایات متعددی نیز در این زمینه از سوی ائمه اطهار(علیهمالسلام) وارد شده که در اینجا به ذکر دو نمونه اکتفا میشود:
امام رضا(علیهالسلام) به حسنبن علی بن فضال فرمودند: «مَنْ تَذَکَّرَ مُصَابَنَا فَبَکَی وَ أَبْکَی لَمْ تَبْکِ عَیْنُهُ یَوْمَ تَبْکِی الْعُیُونُ».(وسائلالشیعة، ج 14، ص 50.) هرکس مصیبتهای ما را یاد کند و بگرید و دیگران را بگریاند، چشمان او گریان نمیشود در روزی که همه چشمها گریانند.
همچنین امام صادق(علیهالسلام) در ضمن حدیثی به جعفربن عفان فرمودند: «مَا مِنْ أَحَدٍ قَالَ فِی الْحُسَیْنِ علیهالسلام شِعْراً فَبَکَی وَ أَبْکَی بِهِ إِلَّا أَوْجَبَ اللَّهُ لَهُ الْجَنَّةَ وَ غَفَرَ لَهُ». (وسائلالشیعة، ج،: 14، ص 593.) هرکس درباره حسین(علیهالسلام) شعری بگوید و بگرید و بگریاند، خداوند بهشت را بر او واجب کرده و او را میآمرزد.
مسلماً زمانی که یک امر تا این حدّ والا و مقدس باشد، به حکم آیه «اللَّهُ أَعْلَمُ حَیْثُ یَجْعَلُ رِسَالَتَهُ». (الأنعام، آیه 124. «خدا داناتر است که رسالت خود را در کجا قرار دهد».)کسانی که این امر به آنها واگذار میشود نیز افرادی والا و شایسته هستند و در نزد خداوند متعال مقام و مرتبهای دارند که این امر مقدس به آنها واگذار شده است؛ بههمین جهت است که ذاکرین اهلبیت(علیهمالسلام) در بین افراد جامعه مورد تکریم و احترام خاصی هستند. البته این حقیقت را نباید از نظر دور داشت که هرچه سطح علمی مداحان و ذاکران اهلبیت(علیهمالسلام) بالاتر باشد، تأثیر بیشتری روی آحاد جامعه خواهند گذاشت و افراد بیشتری را جذب مکتب نورانی اهلبیت(علیهمالسلام) خواهند کرد؛ شاید همین امر سبب شده که خود مداحان محترم نیز در مورد ارتقا بخشیدن به سطح مطالعاتی خود در زمینه تاریخ اسلام، اشتیاق زیادی نشان دهند و با مراجعه مکرر به استادان تاریخ، خواستار این باشند که یک سلسله کتابهای معتبر و مناسب در زمینه تاریخ اهلبیت بهویژه تاریخ زندگی و مقتل امام حسین(علیهالسلام) را به آنها معرفی نمایند، تا آنها با خیال آسودهتری به بیان مداحی و مراثی بپردازند.
دفتر مقتل جامعه ایمانی مشعر بهمنظور ارتقا بخشیدن به اطلاعات تاریخی جامعه مداحان، مسئولیت این امر خطیر را به عهده گرفته و بر این اعتقاد بود که تهیه سیر مطالعاتی مقاتل امام حسین علیهالسلام علاوه بر ایجاد فرهنگ و انگیزه مطالعه در بین مداحان، دسترسی به کتابهای مرجع و دست اول را آسان کرده و از پراکندهخوانی کتب توسط مداحان و سخنرانان جلوگیری میکند. همچنین موجب تمییز مطالب صحیح از غیر صحیح و تمییز مطالب مستند از غیر مستند میشود. از اینرو جامعه ایمانی مشعر با مراجعه به استادان طراز اول رشته تاریخ اسلام و دعوت از آنان برای برگزاری نشستهای متعدد، گام نخست را در این راه برداشت و استادان محترم نیز با وجود مشغلههای فراوان، خاضعانه همکاری کردند و تمام تلاش خود را در این راه مبذول داشتند. در نهایت بعد از جلسات مختلفی که با حضور استادان محترم حجج اسلام مهدی پیشوایی، محمد هادی یوسفی غروی، محمدرضا جباری و آقای دکتر محمدحسین رجبی دوانی برگزار شد، یک سلسله کتابهای معتبر تاریخی در سطوح: «پیش نیاز»، «مقدماتی»، «متوسطه»، «پیشرفته»، «پژوهشی»، و «ملحقات» معین گردید و قرار شد فهرستی از آنها در اختیار جامعه مداحان قرار گیرد تا با مراجعه به کتابهای پیشنهادی، سطح علمی خود را در زمینه مقاتل امام حسین(علیهالسلام) بالا برده و به همه ابعاد این قیام خونین آشنا گردند. از آنجا که ممکن بود بعضی از این کتابها برای ذاکران اهلبیت(علیهمالسلام) ناآشنا باشد، ازاینرو دفتر مقتل جامعه ایمانی مشعر بر آن شد تا خلاصهای از محتوای هر کتاب را به همراه اجمالی از زندگینامه نویسنده تهیه و در قالب کتاب«سیر مطالعاتی مقاتل امام حسین(علیهالسلام)» در اختیار مداحان محترم قرار دهد.
علاقهمندان برای تهیه این کتب میتوانند از طریق کانال«کتاب هیأت» در ایتا، تلگرام و اینستاگرام به نشانی KetabeHeyat و یا تماس و واتسپ با ۰۹۱۹۸۸۰۰۲۵۵ (مجید عرب مختاری) اقدام کنند.
4_6044229260011374915.mp3
1.4M
.
#زمینه
#شب_سوم_حضرت_رقیه_س
#متن_نوحه
خورشید روز و شب رقیه،
ای قاری سورۀ تبارک
جواب بده یه سؤالو بابا:
مَنِ الَّذی قَطَعَ وَریدَک
نکنه سری که رو نیزهها بود (تو بودی)۳
نکنه تنی که تُو بوریا بود (تو بودی)۳
حرف بزن، بابا جواب بده
تشنمه، یکمی آب بده
خیلی دلم گرفته، خیلی حالم خرابه
کاشکی مدینه بودیم، نه توی این خرابه
………………………..
محلّههای یهودی بابا،
محل به دخترت نذاشتند
برا پذیراییِ از ما،
چیزی به غیرِ سنگ نداشتند
نکنه سری که گریه کرد برام (تو بودی)۳
اونیکهازآسمونمیزدصِدام (تو بودی)۳
شب توی، خرابه سردمه
نیمنگات، دوای دردمه
بابای مهربونم، دوریت برام عذابه
کاشکی مدینه بودیم، نه توی این خرابه
………………………..
آروم شدم تا که همه گفتن:
پیش تو با سر اومده بابات
خرابه رو چراغونی کردی،
با سرخیِ خونِ روی لبهات
نکنه بابا توی طشت طلا (تو بودی)۳
مسافر غریب شام بلا (تو بودی)۳
چوب میخورد، روی لبت بابا
سنگ میخورد، رو سرِ بچهها
گریه چه بیامونه، روضه چه بیحسابه
کاشکی مدینه بودیم، نه توی این خرابه
#حمید_رمی
#شب_سوم_محرم
#پنجم_صفر
👇
کانال مداحی محرم ایتا👇
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
@madahi_moharram
4_5816469304673044235.mp3
5.81M
.
#شب_سوم_حضرت_رقیه_س
#نوحه
این اولین و آخرین باره
بدون من میری سفر بابا
این اولین و آخرین باره
دیگه نمیذارم بری تنها
از بیتوموندن دیگه بابا میترسم
از گمشدن تُو بیابونا میترسم
بابا میخوای بدونی چرا میترسم؟
به قصد ثواب زدنم
جلوی رباب زدنم
تُو بزم شراب زدنم، زدنم
.....................................
این اولین و آخرین باره
که غصههام همهش میشه تکرار
این اولین و آخرین باره
رفتم بدون تو سرِ بازار
از ازدحام و بروبیا میترسم
من از نگاه یهودیا میترسم
بابا میخوای بدونی چرا میترسم؟
همه از رو بام زدنم
تا گفتم سلام زدنم
جلو عمههام زدنم، زدنم
.....................................
این اولین و آخرین باره
که روزی صد دفه کتک خوردم
این اولین و آخرین باره
که همسفر شدم با نامحرم
من از سنان و خولی بابا میترسم
من از مسلمونیِ اینا میترسم
بابا میخوای بدونی چرا میترسم؟
همه با وضو زدنم
برا النگو زدنم
کجا بود عمو...زدنم، زدنم
#حمید_رمی
#شب_سوم_محرم
#پنجم_صفر
👇
کانال مداحی محرم ایتا👇
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
@madahi_moharram
4_5823632571388396679.mp3
8.02M
.
#زمینه
#شب_سوم_حضرت_رقیه_س
#متن_نوحه
حالا که به تو رسیدم، دیگه گریه بسه
حالا که بابامو دیدم، دیگه گریه بسه
آبلهیدستوپامبمونه،زخمایرویلبامبمونه
گلهندارمبشرط اینکه،دیگهکنارمبابامبمونه
من نمیگم، تو بگو که درد و دلهای تو بیشتره
من نمیگم، تو بگو چرا موهات پر از خاکستره
فدای سرت، همۀ زخمام
بمیرم برا، زخمای بابام
....................................................
شب بیکسی سر اومد، دیگه گریه بسه
بابایی که با سر اومد، دیگه گریه بسه
روضههایشهرشامبمونه،کبودیگونههامبمونه
گلهندارمبشرط اینکه،دیگهکنارمبابامبمونه
من نمیگم، تو بگو کی موهای سرت رو کشیده
من نمیگم، تو بگو چرا سرت بوی تنور میده
فدای سرت، تموم دردام
بمیرم برا، زخمای بابام
....................................................
حالا که رسیده مهمون، دیگه گریه بسه
من خوب خوبم باباجون، دیگه گریه بسه
طعنههایپشتبامبمونه، بازارا و ازدحام بمونه
گلهندارمبشرط اینکه،دیگهکنارمبابامبمونه
مننمیگم،توبگوباباکجابودیایندوسهروز
من نمیگم، تو بگو چرا لب تو خونیه هنوز
فدای سرت سفیده موهام
بمیرم برا زخمای بابام
#حمید_رمی
#شب_سوم_محرم
👇
کانال مداحی محرم ایتا👇
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
@madahi_moharram
4_5816745299271485285.mp3
13.45M
.
#زمینه
#شب_سوم_محرم
#حضرت_رقیه
#پنجم_صفر
هر طوری بود خودمو به تو رسوندم
هر طوری بود دست دشمن نموندی
میگن همه که میرسه حق به حقدار
هر طوری بود خودتو به من رسوندی
خیلی باهات حرف دارم خیلی
خیلی چشام میباره خیلی
انقدر کتک خوردم من بابا
خیلی تنم درد داره خیلی
یه نفرم نگفت، که من عزادارم
یه نفرم نگفت، که من گناه دارم
یه نفرم نگفت، خسته تنها زخمی بیمارم
گله دارم گله دارم گله دارم از دنیا
گله دارم گله دارم گله دارم ای بابا
..............................................
اون دختری که بوده یکی یه دونه
حالا چطور بدون بابا بمونه
هر جور شده با هزار ضجر و زحمت
آخر خودش رو به بابا میرسونه
خیلی باهات حرف دارم خیلی
خیلی شدم آواره خیلی
یک شب من از ناقه افتادم
خیلی تنم درد داره خیلی
یه نفرم نگفت، موهاش پریشونه
یه نفرم نگفت، این بچه مهمونه
یهنفرمنگفت،دستاشپاهاشچشماشپرخونه
بیبهونه بیبهونه بیبهونه زد بابا
بیبهونه بیبهونه بیبهونه با دعوا
..............................................
من دختر امام یه دنیا بودم
اما حالا بابایی ببین کبودم
من زخمی از طعنههای شام و کوفه
من کشتهی محلّههای یهودم
خیلی باهات حرف دارم خیلی
خیلی دل من زاره خیلی
هر روز غذام سیلی بود بابا
خیلی تنم درد داره خیلی
یه نفرم نگفت، چقد کتک خوردم
یه نفرم نگفت، بچهم کم آوردم
یه نفرم نگفت، من گل بودم اما پژمردم
بابا مُردم بابا مُردم بابا مُردم دق کردم
بابا مُردم بابا مُردم بابا مُردم پرِ دردم
#حمید_رمی
👇
کانال مداحی محرم👇
👇
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
@madahi_moharram
خیلی غصه خوردم.mp3
4.97M
.
#محرم_۱۴۰۰
#شب_سوم_حضرت_رقیه_س
#زمینه
بند1⃣
خیلی غصه خوردم
از دلتنگی مردم
خیلی خیلی دیر کردی
خیر مقدم بابا
زحمت دادم بابا
خوابم رو تعبیر کردی
سی روزه که سر نزدی چه عجب
دلتنگ رقیه شدی چه عجب
تو هم مث من بغلی شدی که
از نیزه پایین اومدی چه عجب
تا میفتادم به جای کمک سهم من کتک میشد
انگاری اگه منو میزدن دلشون خنک میشد
بند2⃣
شمری که تورو کشت
از رو ناقه با مشت
من رو زیر پا انداخت
میبینی دنیارو
هر دوتای ما رو
دست شمر از پا انداخت
خنجر به تو زد تازیونه به من
بی وقفه به تو بی بهونه به من
دستی که رسوند به موی سر تو
عمه نگذاشت برسونه به من
خیلی وقتا روضهٔ ما با هم دیگه مشترک میشد
جلو چشم تو منو میزدن دلشون خنک میشد
بند3⃣
سرتاپام خاکی بود
لباسام خاکی بود
اشکم رو درآوردن
رؤیام میخواستم
بابامو میخواستم
واسم یک سرآوردن
بابا عمو نیست که بیاد ببینه
تاج سر ماه رو زمین میشینه
پیداست که تنم مث شب سیاه
جایی که قمر نباشه همینه
چه کبود شده صورتی که با یه اشاره لک میشد
به عمو بگو منو میزدن دلشون خنک میشد
شعر و سبک: احسان نوری
#شب_سوم_محرم
انجمن تکیه نوکری مشهد
👇
کانال مداحی محرم ایتا👇
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
@madahi_moharram
.
#محرم_۱۴۰۰
#شب_سوم_حضرت_رقیه_س
#زمینه
بند1⃣
خیلی غصه خوردم
از دلتنگی مردم
خیلی خیلی دیر کردی
خیر مقدم بابا
زحمت دادم بابا
خوابم رو تعبیر کردی
سی روزه که سر نزدی چه عجب
دلتنگ رقیه شدی چه عجب
تو هم مث من بغلی شدی که
از نیزه پایین اومدی چه عجب
تا میفتادم به جای کمک سهم من کتک میشد
انگاری اگه منو میزدن دلشون خنک میشد
بند2⃣
شمری که تورو کشت
از رو ناقه با مشت
من رو زیر پا انداخت
میبینی دنیارو
هر دوتای ما رو
دست شمر از پا انداخت
خنجر به تو زد تازیونه به من
بی وقفه به تو بی بهونه به من
دستی که رسوند به موی سر تو
عمه نگذاشت برسونه به من
خیلی وقتا روضهٔ ما با هم دیگه مشترک میشد
جلو چشم تو منو میزدن دلشون خنک میشد
بند3⃣
سرتاپام خاکی بود
لباسام خاکی بود
اشکم رو درآوردن
رؤیام میخواستم
بابامو میخواستم
واسم یک سرآوردن
بابا عمو نیست که بیاد ببینه
تاج سر ماه رو زمین میشینه
پیداست که تنم مث شب سیاه
جایی که قمر نباشه همینه
چه کبود شده صورتی که با یه اشاره لک میشد
به عمو بگو منو میزدن دلشون خنک میشد
شعر و سبک: احسان نوری
#شب_سوم_محرم
انجمن تکیه نوکری مشهد
👇
کانال مداحی محرم ایتا👇
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
@madahi_moharram
کانال مداحی محرم ایتا👇
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
@madahi_moharram
┈•꧁بٰابُ༼﷽༽الْحَرَم꧂•┈
|⇦•پدرم کرده دعا...
#قسمت_اول_روضه و توسل به طفلان حضرت زینب سلام الله علیها و روضه اصحاب اجرا شده شب چهارم محرم ۹۹ به نفس حاج حیدر خمسه •ೋ
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
پدرم کرده دعا پیرغلامت بشوم
یا جوان مرگ، شهیدِ سَرِ راهت بشوم
مادرم خواسته از مادرتان بعدِ نماز
تا نَفَس هست فقط خَرجِ عزایت بشوم
*اگه مي بيني از اين روضه به اون روضه ميري برا خاطر مادرهايِ ماست،شیرِ حلالی که با اشکِ روضه به ما دادن، الان هم اگه خودشون نميتونن بيان، ميگن: روضه ميري سلامِ مارو هم برسون...*
کیمیایی ست عجب روضه ی جانسوزِ حسین
مددی صاحبِ عزا تعزیه دارت بشوم
رخصتِ خیمه ی خود را بده تا مثل زهیر
خيمه ات آيم و مجنونِ صدايت بشوم
#شاعر:یدالله شهریاری
*زهيري كه هر جا ابي عبدالله مي رفت راهش رو عوض مي كرد، خيمه هاش رو عوض مي كرد، داشت نهار مي خورد، زنش گفت: زهير! يه سوار داره مياد، اومد بيرون ديد علي اكبر رو فرستاده، گفت: سلام زهير، بابام سلامِت رسونده گفته بيا...گفت: برو سلامم رو به بابات برسون، بگو راهِ ما از هم جداست، تا اومد بره، زنش اومد گفت: زهير! ردش كردي، پسرِ زهرا دنبالت فرستاده، گفت: زهير الان بچه هام رو بر مي دارم ميرم، پسرِ فاطمه دنبالِ تو فرستاده ردش كردي، ديد الانِ زنش بره، گفت: باشه الان ميرم پيش حسين ببينم حرفِ حسابش چيه، سوارِ بر مركبش شد، نزديكاي خيمه ي ابي عبدالله شد، همه روشون رو از زهير برگردوندن.
خبر دادن به ابي عبدالله زهير اومده، اومد دَمِ خيمه، دستاش رو باز كرد زهير رو بغل گرفت، واردِ خيمه شدن، لحظاتي گذشت اومدن بيرون، ديدن زهير مثل مجنونا داره راه ميره، گفتن: چي شده زهير؟گفت: الان منم ميام.
اومد سمت خيام خودش، به زنش گفت: زود باش وسيله هات رو جمع كن، بچه هات رو هم بردار، هر چي دارم مالِ تو، برو...
زنش پرسيد: تو كه اول نمي خواستي بري، چي شد؟ گفت: آي زن! حسين يار نداره. گفت: زهير! من باعث شدم بري، حالا ميخواي بري برو، حسين با زن و بچه اش اومده، تو برا حسين، منم كنيزيِ زن و بچه ي حسين رو مي كنم...*
عالم علی و نورِ جهانتاب زینب است
مثلِ علی و مثلِ نبی ناب زینب است
از جلوه های فاطمه سیراب زینب است
تشنه حسین، تشنه حسن، آب زینب است
یعنی که پنج تَن دلِ یک قاب زینب است
این کیست این عقیله ی آقایِ کربلاست
این کیست این که غیرتِ فردایِ کربلاست
این کیست این رَاَیتُ جَمیلایِ کربلاست
این کیست حضرت زهرایِ کربلاست
عصمت کم است، صاحبِ القاب زینب است
*كاروان از مدينه دور نشده بود، اومدن گفتن: حسين! دوتا سوار دارن ميان، با عجله كاروان رو نگه داشت، رسيدن، ديد عبدالله دو تا آقازاده هاش رو آوُرده، اومد مقابل ابي عبدالله، گفت: بچه هام رو قابل ندونستي ببري؟ هر دو مهريه هايِ خواهرت هستن.
عمه ي سادات پرده ي كجاوه رو زد كنار، گفت: خير ببيني عبدالله، شيرِ مادرت حلالت، داشتم دق مي كردم، بچه هام رو آوُردي.عبدالله گفت:حسين! هر جا ديدي بچه هام به كارِت ميان، هر دوتاشون فدايِ تو...
كاروان راه افتاد، تا رسيدن كربلا، روزِ عاشورا هي مي اومدن دورِ ابي عبدالله، هي شمشيراشون رو نشون مي دادن، يعني دايي جان اجازه بدي رفتيم، امام حسين هي مي گفت: نه بروید پيش مادرتون.
هر دوتا بغض كردن، اومدن تويِ خيمه، ناراحت، زانو بغل گرفتن، بي بي زينب اومد گفت: چي شده؟ گفتن: برو از دايي بپرس، اصلاً مارو نمي بينه، هر کی خواست بره ميدان گذاشت بره، اما نميذاره ما بريم، زينب خوشحال شد، يعني دلتون ميخواد بروید؟ آره مادر! اگه رفتید كشته ميشيد؛ مادر! فدايِ سَرِ دايي...يه ذوقي كرد خانوم، چادرش رو به كمر بست، گفت: الان ميرم اجازه ي شما رو مي گيرم...*
آورده رویِ دست خودش جانِ خویش را
آماده کرده است دو قرآن خویش را
رو کرده است بر همه شیرانِ خویش را
دو گِرد بادِ خویش دو طوفانِ خویش را
خورشیدِ این دو اخترِ نایاب زینب است
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
ــــــــــــــــــ
#
#روضه_دوطفلان_حضرت_زینب
#روضه_اصحاب_علیهم_السلام
#حاج_حیدر_خمسه
#شب_چهارم_محرم
#ویژه_ایام_محرم
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅