eitaa logo
کانال روضه ، نوحه ایام محرم ،اربعین تا ورود اسرا به مدینه
4.2هزار دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
1.5هزار ویدیو
131 فایل
کانال روضه ، نوحه ایام محرم ،اربعین تا ورود اسرا به مدینه 👇 @madahi_moharram ارتباط با مدیران👈 @msoghandi @y_a_m_h
مشاهده در ایتا
دانلود
نماهنگ دلشوره.mp3
5.59M
🚨 اجرای سبک ویژه 🎞️🎧 | نماهنگ: «دلشوره» 🎙️ | صوت: موسی الرضا محمدی 📝 | شعروسبک: عباس زاده «منتظر» 👇 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @madahi_moharram
"دلم میخواست هرشب جمعه؛ با امام زمان کربلا بودم… به دنبال یوسف زهرا؛ در به در سوی کوچه ها بودم! مرا کشته درد شیدایی؛ امان از این عشق و رسوایی! بیا ای حلال مشکلها؛ تو را جان مادرت زهرا… دلم میخواست قبر گمشده را؛ با امام زمان میشدم زوار اباصالح روضه میخواند و میزدم من؛ خود بر در و دیوار… به یاد آن صورت نیلی؛ میزدم اندر صورتم سیلی! بیا ای حلال مشکلها؛ تو را جان مادرت زهرا! دلم میخواست یک شب جمعه؛ یک دعای کمیل در نجف بودم… به محراب کوفه من یک شب؛ در به در توی کوچه ها بودم… بیا ای حلال مشکلها؛ تو را جان مادرت زهرا دلم میخواست غسل جمعه کنم؛ صبح جمعه با آب نهر فرات…" وضوی من اشک یک ریزه؛ گوشه حرم سید شهدا بگیرم قنداقه رو در بر؛ ببوسم پای علی اصغر بیا ای حلال مشکلها؛ تو را جان مادرت زهرا! دلم میخواست قسمتم میشد؛ یک محرم در کربلا باشم بگیرم یک مشک پر آب و ساقی؛ دور خیمه ها بودم! کنم پیدا دست سقا را ببوسم؛ من اشک زهرا را… بیا ای حلال مشکلها؛ تو را جان مادرت زهرا.. دلم میخواست یک دعای فرج؛ قسمتم میشد وادی عرفات! به هنگام مردنم میشد؛ آب غسل من آب نهر فرات کنم پیدا دست سقا را؛ ببوسم من اشک زهرا را! بیا ای حلال مشکلها؛ تو را جان مادرت زهرا… ───┤ ♩♬♫♪♭ ├─── نوحه دلم میخواست هرشب جمعه با امام زمان کربلا بودم
1402092213.mp3
22.62M
شور | اینجا کربلا مداح : کربلایی اینجا کربلا ، اینجا نینوا حرم اباعبدالله ، حرم محترم اباعبدالله به گوش به گوش ، همه خموش وارد میشوند ، ملائک مقرب خدا انبیا و اولیا ، به دربار شاهنشاه اعلی حضرت حسین ابن علی اعلی شوکت حسین ابن علی اعلی قدرت حسین ابن علی اعلی هیبت حسین ابن علی آدم صفی الله ، نوح نبی الله ابراهیم خلیل الله ، سماعیل ذبیح الله موسی کلیم الله ، عیسی روح الله جلوتر از همه ، علی و فاطمه پشت سر رسول خاتم ، میخوانند همه با هم حسین حسین ۵... این نغمه ی هر لحظه ی جبرائیل است این صدا صدای صور اسرافیل است حسین حسین ۵... اباعبدالله اباعبدالله ۲... . شاعرونغمه‌پرداز
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تصاویری زیبا از سفره حضرت رقیه سلام الله علیها در بین الحرمین 👇 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @madahi_moharram
من اگر اینجا رسیدم میهمان زینبم تا ابد مدیون لطف بیکران زینبنم واجب التعظیم باشد دختر شیر خدا مثل خیل انبیا از خادمان زینبم ناله صوت الحزین او به گوش من رسید با حسین جان گفتن خود همزبان زینبم راه را با اشک چشمم آب و جارو میکنم دست بر سینه غلام آستان زینبم روز محشر در کنار حاج قاسم ها بگو خاک پایش نه غلام دوستان زینبم ذوالفقار خطبه هایش بوی حیدر میدهد واله و سرگشته از فن بیان زینبم در طواف محمل خود هیجده خورشید داشت در چهل منزل به فکر آسمان زینبم راه را واکن ابوفاضل که زینب آمده روضه خوان شوکت و قد کمان زینبم حضرت پرده نشین برگشته از بزم شراب این چهل منزل فقط در فکر جان زینبم درمیان دختران جای رقیه خالی است در عزای روضه خوانِ کاروان زینبم 👇 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @madahi_moharram
مثنوی اربعین(دشتی) کربلا تعظیم کن ، پیرِ قبیله می رسد کوچه وا کن با ادب ، دارد عقیله می رسد کیست این خانم علمدارِ سپاهِ اربعین شاه بانو، دخترِ آقا امیرالمومنین شرم دارد از تماشایِ جمالش آفتاب شد یکی از گریه کن هایِ کلاسِ او رباب هرنفس هر محملی یک منبرِ روضه شده پینه های دستِ زینب ،آخرِ روضه شده گریه آزاد است هرمنزل چه شوروحالی است روضه خوانها دورِ هم ،جایِ رقیه خالی است زینبِ امروز ، با روزِ دهم، ... تغییر کرد این چهل روزِاسارت، عمه جان راپیر کرد بارها وبارها رأسِ بریده گریه کرد بر گرفتاریِ این ، قامت خمیده گریه کرد سنگ هایِ بی ادب سنگِ صبورش را شکست چشمهایِ کوچه بازاری، غرورش راشکست چشمهایِ کوچه بازاری جسارت می کند هرچه می بینند با لبخند قیمت می کند!!!! هرکس و ناکس کنارِ ناقه، پایش واشده بابنیِ الزّهرا شبیهِ خارجی ها تا شده بچه ها را، با کمربندِ زِرِه ،می زد سنان گیسوانت را به یک شاخه گِرِه می زد سنان نیزه دارت از سرِ شب تا طلوعِ صبح ،مست روی صندوقهای حملِ سر، حرامی می نشست بسکه شد نیزه به نیزه حنجرت پاشیده شد در میانِ پنجه ها مویت بهم تابیده شد بدترین جایِ سفر شد مجلسِ ابن زیاد تا که دادِ او درآید پا به روی سر نهاد هرکجا ام المصائب صبرکرد وصبرکرد بی صدا ام المصائب صبرکرد وصبرکرد کوچه ها ام المصائب صبرکرد و صبرکرد شام را ام المصائب صبر کرد و صبرکرد حضرت پرده نشین را عاشقی ، آواره کرد مثلِ مادر چادرش را تازیانه پاره کرد برسیاهی های چادر جای پا افتاده است از فشار گریه دیگر از صدا افتاده است درد ِ غیرت بر دل ِ هفت آسمان افتاده است نام زینب بر زبان ِ این و آن افتاده است چادری که روی آن روح الامین حساس بود با وقار فاطمی اش ، کعبهٔ عباس بود بر سر بازار زیر پای ِ مردم گیر کرد کوچه های شام اهل بیت را تحقیر کرد باید از این روضه صدها بار مُردُ زنده شد با چه دستی روز غارت گوشواره کنده شد 👇 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @madahi_moharram
ارواحنافداه اشک است همدم دلِ هجران کشیده ها آخر سپید شد به رهِ تو چه دیده ها روزی اشک ما همه در چشم های توست ای ناله دارِ تنگِ غروب و سپیده ها تو ناز کن لیلی خیمه نشینِ عشق نازِ تو می کشند گریبان دریده­ها می­گفت عاشقی که تو را در بغل گرفت مائیم و اشک حسرتی و این شنیده­ها آرامِ جانِ فاطمه برگرد از سفر چشم انتظار تو همه قامت خمیده ها ای کاش امشبی که رویِ سویِ کربلا ما را دعا کنی وسط برگزیده ها تا می­شویم لحظه­ای دلتنگ کربلا دل را حرم کنیم به این اشک دیده ها ره وا کنید قافله سالار می رسد زینب برای دیدن دلدار می رسد 👇 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @madahi_moharram
خواب ديدم سحري پاي ضريحت هستم - حاج منصور ارضی.mp3
1.12M
خواب دیدم سحری پای ضریحت هستم چه کنم حسرت آن بر دل من می ماند چه جوان ها که به پای غم تو پیر شدن بشود دوستی آن دم که کهن می ماند بوی سیب از همه ی کرببلا می آید اشک مادر اثرش روی بدن می ماند هر چه مردست اگر پای تو بی سر بشود پرچم عشق تو بر شانه ی زن می ماند صدهزاران چواویس خاک ره زینب نیست عاشق از یار جدا شهر قرن می ماند گر بنا شد که وصیت بنمایند عشاق چه بدن هاست که بی غسل وکفن می ماند... یاد پیراهن تو بال و پرم درد گرفت بوریا گفتم و دیدم جگرم درد گرفت 🎤حاج منصور ارضی 👇 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @madahi_moharram
گریز به حضرت ابالفضل ◾️◾️◾️◾️◾️◾️ سلام همسفرِ نیمه راهه بی سرِ من سلام ماهِ به دریایِ خون شناورِ من گذشته است چهل روز از شهادتِ تو هنوز مانده به گودال دیده ی تَرِ من زن و بچه رو جمع کرد،صدا زد:حسینم را همین جا سر بریدند… هزار بار سرت را به نوک نی دیدم هنوز داغ تو یک لحظه نیست باورِ من خدا گواه است چه دیدم در این چهل منزل که بود همسفرم،قاتلِ برادرِ من تن تو ماند به زمین پیشِ خواهرِ تو سرِ تو گشت جدا پیشِ چشمِ مادرِ من حسین جان! از زمانی که رویِ زمین افتادی شروع شد.. ز خاطرم نرود هرگز، ای عزیزِ دلم که چوب خورد به لبهات در برابرِ من به ذوالفقارِ زبان،حمله بر عدو کردم 🔹یه جوری خطبه خواند،که بعضی ها که دور بودند و صدا رو می شنیدن،سئوال کردند:طنینِ صدا آشناست،علی اومده به کوفه؟… خطبه هایت طَنین صوتِ علی ست یا ز مادر گرفته ای الهام!؟ زینبی ، حیدری ، تو زهرایی این بُوَد اصلِ صَنعَتِ ایهام ای که از قامتِ هلالیِ تو راست گردیده قامت اسلام به ذوالفقارِ زبان،حمله بر عدو کردم چنانکه محملِ من گشته بود سنگرِ من گزارشاتِ سفر را زمن بپرس ولی مپرس از اینکه نیامد سه ساله دخترِ من 🔸حسین جان! نگاه نکن این همه سختی کشیدم،اول بهت بگم،که شیرِ شیر آمده ام،کاری کردم باهاشون که همه شهر گریه می کردن،با همین بچه هایی که پریشونن،شام رو گرفتم،من دخترِ علی ام،مادرم فاطمه بابام علی رو از مسجد تو خانه آورد،دختر فاطمه ام،یه کاری کردم همه پریشان،نالان…نفرینشون هم کردم…گفتم:ان شاءالله چشماتون گریون باشه،چون شما بابام رو دیده بودید،یتیم هاتون نمک گیرِ بابام بودن…داداش سخت بود ولی همش زیبایی بود… رفقا! اُسرایِ کربلا رو همه ی بلاد بردن،کوفه در جنوب کربلاست،حلب،در شمال غربیِ کربلاست،بِعَلبَک،لبنانِ فعلی،به سمت غربِ شامِ…کمتر از یک ماه، صدها کیلومتر،خیلی راهه،روی ناقه ی عریان،یه جایی سه ساله صدا زد:عمه جان! اینا نمیخواد وایستن؟…حالا برایِ چی؟ چون این ناقه لنگ بود،ناقه ای که امام سجاد هم سوارش بود لنگ بود… الان زائر هشتاد کیلومتر،صد کیلومتر، ده قدم راه هم که میره…تویِ همین ده قدم همه میان میگن:” هَلابیکُم یا زُوار الحسین”...😭 خوش اومدین،بفرمایید چایی،بفرمایید شربت،غذا…داداش! از ما هم پذیرایی کردن… ناموسِ خدا و مَلأ عام که دیده؟ شادی و کف و خنده و دشنام که دیده؟ سرهایِ بنی فاطمه در شام که دیده؟ قرآن و سر و سنگِ سرِ بام که دیده؟ هُورا و کف و داغِ دل و گریه  و ناله بهتر که نگویم که چه شد طفلِ سه ساله من خنده و شادی و کف و هلهله دیدم ده فاطمه را بسته به یک سلسله دیدم رأس شهدا را جلویِ قافله دیدم من خنده ی شادی به لبِ حرمله دیدم از کعبِ نی و شادی و بیداد بگویم از سلسله ی گردنِ سجاد بگویم مردم عوضِ بزم عزا،عید گرفتن در ریختنِ خونِ خدا عید گرفتن دور سرِ شاهِ شهدا عید گرفتن در ماتم مصباحِ هُدا عید گرفتن رخسارِ گُلِ یاس و کبودی چه بگویم قرصِ قمر و سنگِ یهودی چه بگویم کارم تمومِ نمونده جونی به تنم یه اربعینِ دارم زار می زنم زار می زنم،زار می زنم،حسین… می خونم نوحه برات ،وای،وای،وای می کنم گریه برات،های،های،های ▪️حسین جان!قربونِ زائرات،زائرهای کوچیک و کم سن و سال،قربون زائرایی که الان تو آغوش پدر و مادراشون خوابشون برده دارن میان،قربون زائرایِ سیرابت،قربون زائرایِ شیرخواره ات که هر موقع گشنه میشن،مادرشون هست،یه گوشه کنارِ جاده مادر میشینه،چادر رویِ سرِ بچه اش میکشه،بچه اش رو شیر میده...😭،بچه که آروم میشه،بلند میشه،بسم الله..طرف کربلا حرکت میکنه…حسین…. ▪️مثل اربعین که بی بی حضرت زینب سلام الله علیها رسیدن کربلا،تا سه روز هی ناله زد،هی حسین حسین گفت،تا این زن و بچه ها می اومدن آروم بشن،می رفتن علقمه…دوباره گریه و زاری شروع می شد… ای برادرِ من، چشمِ تو روشن… ▪️عباس! یادته میخواستم برم قبر جدم رو زیارت کنم،می دویدی عباس از جلو،همه مشعل ها و شمع ها رو خاموش می کردی،مبادا سایه ی من رو  هم کسی ببینه… ای برادرِ من، چشمِ تو روشن… روم نمیشه بگم رفت معجرِ من حسین….😭 👇 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @madahi_moharram
4_5845889547182803952.mp3
1.2M
❣﷽❣ 🔻 🔻 کربلا 🔻 🔻 کربلا کربلا اللهم الرزقنا .. 🔻یا حسین ـ یا حسین ـ اربعین کربلا(۴) دلم می‌خواست كه این روزا زائرِ كربلات بودم كنارِ قبرِ شش گوشه ات منتظرِ نگات بودم دلم می‌خواست این اربعین از غصه بر لب می‌شدم مثلِ اونا كه اومدند همراه زینب می‌شدم 🔻یا حسین ـ یا حسین ـ اربعین کربلا(۴) می اومدم تا كه بگم زینب چها كشیده است تو مجلسِ یزدیان چه دیده چه شنیده است می‌خوام بهت بگم آقا یاس پرپرت چی شد شبیه مادر شما، رقیه دخترت چی شد می‌خوام بگم تو شهر شام به زخمِ دل نمك زدند میون چشم بچه هات خواهرت و كتك زدند 🔻یا حسین ـ یا حسین ـ اربعین کربلا(۴) دلم می‌خواد تو كربلا آقا به من خونه بدی مثلِ همه كبوترات به من آب و دونه بدی كبوتری كه این دلش عاشق و مبتلا باشه می‌خواد طواف كعبه‌اش یه گنبدِ طلا باشه 🔻یا حسین ـ یا حسین ـ اربعین کربلا(۴) 🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾•• 👇 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @madahi_moharram
4_5920163047992724606.mp3
1.57M
ای پرنده منم اینجا توی شهر غصه هام که توو غربت غم یارم شده خواب هرشبام کربلا خونه ی مادریمه و منم دارم دیگه دق میکنم و ،خسته ازین حال و هوام تو که پر داری و آزادی بگو موندی چرا پر بزن برو از اینجا حرم امام رضا(ع) نه نیاز داری به ویزا نه یه اشنا میخوای هوایی مرزا رو رد کن میرسی کرببلا بشکن این قفل قفس رو برو خال آسمون پر بزن برو تا جنت تا بهشت بی کرون آب و دونه تو میریزن زائرای مهربون پر بزن بجای ماها زیارت نرفته ها تو که آزادی برو به سمت ایوون نجف از مسیر موکب و مشایه تا به هرطرف یه خبر برام بیار از زائرای اربعین از نجف تا کربلا از کاظمین تا سامرا ‌شصت هزار تا زائر آخه به خدا خیلی کمه عاشقای میلیونیت کجا رو دارن غیر تو با یه گوشه ی نگات زندگیا عوض میشه خوش به حال اون که میشه عاقبت بخیر تو الهی دورت بگردم ،چرا راهم نمیدی سهمیه بندی شده کرببلات برای ما باشه آقا حرمت ارزونی خوبات ولی لا اقل رو بر نگردون از ماها ایرونیا 💠💠💠1⃣0⃣8⃣7⃣💠💠💠 👇 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @madahi_moharram
☑️بند اول بلند شو برادر که زینب رسیده ۲ ببین رنگ و رو از رخ من پریده ۲ حسین جان ببین دیده های ترم رو ببین حال و روزه بد و مضطرم رو تو رفتی عزیزم مصیبت کشیدم چه چیزا که من توو اسارت ندیدم ما رو میزدن بی بهانه/ آوردم برا تو نشانه با حال پریشان ؛ میخونم حسین جان حسین جان ... ☑️بند دوم چهل روز کشیدم غم هجر و دوری چهل روز فقط کار ما شد صبوری چهل روزه سخت تر گذشت از چهل سال ندیدیم خوشی بعدِ جنجالِ گودال غم تو برادر نشست روی این دل ازون روز سرت رو دیدم در مقابل نبودی که دستام و بستند سرم رو توی شام شکستند ببین نور دیده ؛ قد من خمیده حسین جان ... ☑️بند سوم تو روو نیزه بودی به ما شد جسارت با خلخال ما کردن اینها تجارت میدیدم که بستس چشای علمدار میبردن با خفت ماها رو توو بازار همه حاجتم بود برادر یه چیزی که توی اسارت نریم به کنیزی بگو جرم ماها چی بوده که کل تن ما کبوده وای از ازدحام و شلوغی شام و حسین جان ... ☑️بند چهارم نمیدونی داداش شدم من دل آشوب تو قران میخوندی و میخورد لبت چوب میسوختیم با اشک و با درد و عذاب و تعارف میکردن به ماها شراب و یکی زد من و با لگد یا که با مشت ولی اون نگاه های هرزه منو کشت دلم غرق رنج و عذابه که افتاد و غش کرد ربابه دلم غرق خونه / تنم نیمه جونه حسین جان ... 💠💠💠1⃣0⃣8⃣6⃣💠💠💠 ✍ 👇 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @madahi_moharram
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
321.8K
🎤کربلایی مسلم نوشین باد معلومه از چشام پریشونی صحبت اربعینه میدونی میخوام برم اضافه شم آقا منم به اون ارتش میلیونی بخر ازم نوکریمو نگاه نکن به بدیمو بده تو رو جون زهرا اذن پیاده رویمو به دستای سردار ام البنین حرم اربعین حرم اربعین میبینم اشک آسمونا رو تو اون مسیر پیر و جوونا رو تا برسم به کربلا آقا با گریه میشمارم ستونا رو یه حرفی مونده تو سینه ام نیتم از اربعینم اینه که شاید تو اون راه یه بار آقامو ببینم به زهرا نزن دیگه رومو زمین حرم اربعین حرم اربعین روی لبا ذکر حسین جانه این حرف بچه های ایرانه تا ستون هزار یک امسال قرار نوکرای سلطانه امام رضا نفسامه دست خودش کربلامه توی مسیر روی دوشم پرچم سبز آقامه بیا دست خالی من رو ببین حرم اربعین حرم اربعین 👇 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @madahi_moharram
29.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مگه میشه بانی روضه ها رو جدا کرد 😭😭 عادل شهیدم چقدر خوب شد بیدارم کردی🥀 حتما ببینید شاید شما هم خواب باشید😥 👇 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @madahi_moharram
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
◾یک منبر ◾روضه‌ی اربعین هرکسی شد کربلایی یاد ما هم میکند درمسیر نوکری صد شور و ماتم میکند بازصف‌درصف‌به‌هم پیوسته‌ هرکس عازم است اربعین اشک دو چشمم را چو زمزم میکند اینکه که گفته کشته‌ی اشکم بدان اشک تو هم در مسیر عاشقی کار محرم میکند یاد ساقی‌حرم سقای طفلان حسین سینه‌زن با نوحه و با ذکر و با دم میکند آه و واویلا ز سوز حنجر طفل رباب کربلا یاد رباب از غصه و غم میکند ذکر ادرک یا اخا پیچیده در کرببلا زین‌ سبب این‌روضه اشکم را دمادم میکند 👇 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @madahi_moharram
با غصه های بی بدل خواهر رسیده با یک عصا زیر بغل خواهر رسیده مولا ببین در هاله ای از نور دور از آن دیده های مبتذل خواهر رسیده شمشیر نه اما لسان که حیدری هست فاتح به هر جنگ وجدل خواهر رسیده از این کبودی هامشخص می شود که از بغض صفین و جمل خواهر رسیده گیسو سپید و قدکمان و دل شکسته از آنچه دیده روی تل خواهر رسیده صد بار مرد و زنده شد اما دریغ از یک مرگ احلیٰ من عسل خواهر رسیده وقتی که اسقونی شنیده از لب خشک با کام تشنه محتمل خواهر رسیده چون مادر عباس می گوید حسین و بر داغ ابناء، بی محل خواهر رسیده . شد اربعین و خسته از داغ سه ساله مثل ردیف این غزل خواهر رسیده ✍علی مهدوی نسب 👇 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @madahi_moharram
زهجرانت روان در کوه دشتم.mp3
4.28M
🥀 روضه اربعین حسینی ع ...........................❇️ زهجرانت روان در کوه و دشتم چهل روزه که چهل منزل گذشتم چشای خواهرت هر روزه تر شد چو مرغی بعد تو بی بال و پر شد چهل روزه بلا بسیار دیدم به پای کودکانت خار دیدم چهل روزه دل زینب کباب است سر و دستم همه جای طناب است بیادم آمده آهی دوباره امان از دردهای گوش پاره گل زرد اقاقیه تو پژمرد حسین جان هر قدم زینب کتک خورد دوباره ماه غمهایم سر آمد چگویم دخترت با من نیامد تمام این سفر نام تو برده ولی آخر خرابه جان سپرده من از زخم سرش خون پاک کردم همانجا دخترت را خاک کردم .......................... شعر: موسوی موسوی خورشیدی 👇 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @madahi_moharram
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا