@Rozekhanegeeروضه خانگی - حضرت امالبنین(س) - 427.mp3
زمان:
حجم:
13.11M
🥀من سفارش شدۀ زهرایم آبرو یافته از مولایم...
▪️روضه #حضرت_ام_البنین سلام الله علیها
حجت الاسلام سید رضا #چهل_اخترانی
@RozeKhanegeeروضه خانگی - حضرت ام البنین(س) - 428.mp3
زمان:
حجم:
12.95M
🍁عقل یک سر گشته حیران تو یا امّ البنین
سلام الله
🥀روضه #حضرت_ام_البنین سلام الله علیها
حاج احمد سلطانی
#حضرت_ام_البنین
گداى خوشه چينم تا قيامت خرمن او را
كه حسرت مي كشد فردوس عطر گلشن او را
چنان مشكل گشا ، باب الحوائج ، كاشف الكرب است
گرفتند اوليا الله عالم دامن او را
نديدم سربلندو سرفرازى را مگر اينكه
بديدم محضر ام البنين خم گردن او را
معين گشته مزد فاطميه دست اين بانوست
كه معنا كرده سفره دار زهرا بودن او را
اميرالمومنين همسر ، ابوفاضل پسر ، به به
بنازم اين مقام و جاه و شأن احسن او را
عباى مرتضى را وصله كه ميزد همه ديدند
كه نخ ميكرد جبرائيل بعضا سوزن او را
زيارت ميكنم جاى رباب و نجمه و زينب
مزار اطهر او را ، معلا مدفن او را
اگر ديروز جارو كرد زير پاى زينب را
كنون جارو كشند اينسان ملائك مسكن او را
چنان جانسوز مرثيه ميان كوچه سرميداد
كه ميديدند مردم گريه هاى دشمن او را
به او گفتند عباست صدا ميزد حسينم كو؟
نشانش داد زينب پاره ى پيراهن او را
اگرچيزي جز اين ميماند از عباس ، ميدادند
فقط دادند دستش تكه تكه جوشن او را
عمود آهنين ، تير سه شعبه ، نه نه اينها نه
فقط شرم از رباب انداخت بين خون تن او را
**
رباب از در كه مي آمد دل ام البنين ميريخت
غم لالايي اش ميبرد بالا شيون او را
محمدجواد پرچمی
گنه بو غملی گوگل غرق بحر ماتمدور #ورود_محرم
▪️🌿🌾▪️🌿🌾▪️🌿🌾
#ماه محرم
#گریز به #حضرت_ام_البنین سلام الله علیها
.
غفاری زنجانی
.
گنه بو غملی گوگل غرق بحر ماتمدور
پوزولموش عالم امکان بیر آیری عالمدور
بو شورش و بو نوادن یقین محرّمدور
حسینچیلر یوزونه رنگ ابتلا چکیلوب
تمام مسجد و منبرلره قرا چکیلوب
.
.
صفای کعبه چخوب کعبه دن صفا گتوروب
منای عشقده قربان ویره فدا گتوروب
اوشاق بیوک هاموسون میر اتقیا گتوروب
قوتاروب آلتی آیین اصغر ملک منظر
فدای اکبر اولا شوقیله گلوب اکبر
.
.
همان بو آیدا گیچوبدی چراغ پیغمبر
حسیننون باشینی کسدی شمر تشنه جگر
گوروندی کرب و بلاده نمونه محشر
بو آیدا فاطمه نون قلبی غصّه دن سخلوب
شهید اولوبدی حسین مرتضی ایوی یخلوب
.
.
بو آیدا اهل جفانون گوزونی قان دوتدی
بو آیدا یر یوزونی ضجّه و فغان دوتدی
نقاب غمده یوزون گوگده کهکشان دوتدی
ستاره لر هامی دوتقون فضاده گورسندی
بیر آیری رنگده آی گون سماده گورسندی
.
.
بو آیدا دست فلک نقشۀ الم چکدی
جلال زینبه دست قضا قلم چکدی
خدا بلور نه بلالر او محترم چکدی
خدنگ غم دل مجروحه سین دوباره یاروب
بیر آز زماندا دیلّر که زلفلری آغاروب
.
.
بو آی او آیدی اوغولسوز قالوب خانم لیلا
ویروبدی اکبری دینه فدا او کنز حیا
گلنده پیکر اکبر بیله دیوب گویا
گرک بو چولده اوغول مطلبیم حصول اولسون
منای حقده بو قربانلقوم قبول اولسون
.
.
همان بو آیدا دگوب حلق اصغره پیکان
ایچوبدی سو یرینه لخته لخته قرمزی قان
ربابی قویدی فراقینده دیده سی گریان
دییردی ای سووا حسرت قالان مارالیم وای
سه شعبه تیریله ای اوخلانان غزالیم وای
.
.
باتوبدی قانه بو آیدا لواسی عبّاسین
شماره گلمدی زخمی یاراسی عبّاسین
ایدوبدی بو سوزی ازبر آناسی عبّاسین
دیردی دوغرانان ای سرو قامتی بالاوای
اولان بپا سودان ئوتری قیامتی بالاوای
.
.
محالبدور چخا یادّان قیامتون عبّاس
رقیه دن سودان ئوتری خجالتون عبّاس
ورار نهادیمه اود غملی ساعتون عبّاس
یوخوما گل دانش اول انقلابدن یارالی
نجه یوز اوسته یخلدون عقابدن یارالی
.
.
بو واضح امردی اوغلوم هامی آلار نظره
بیری اگر اوجا یردن بالا یخلسا یره
وئرر الین قاباقا تا سپر اولا خطره
ایشتمیشم غم الینده سخلموسان عبّاس
عقابدن یره السیز یخلموسان عبّاس
.
.
نه نن ئولیدی بالا گلدی نه بلا باشوا
یغشوب هُوسه زنان قوم اشقیا باشوا
وروبلا دست عداوتله بیر یارا باشوا
او یاره باعث اولوب گوزده کی بو گوز یاشما
او یاره سالدى ئولونجه منیم قرا باشما
.
.
دانشدولار منه اوغلوم مزاروین حدّین
گلوبدی سیل محن یخدی صبریمین سدّین
اوجِیدی سرو مثالی اوغول سنون قدّین
روادی تیر محن قلبیمی همیشه یارا
او سرو قدّ هارا خردا بیر مزار هارا
.
.
دیدوم سبب ندی زینب ایله بیان دیمه دی
بو ماجرانی ایدوبدی اودا نهان دیمه دی
نقدر ایلدیم اصرار او مهربان دیمه دی
بیله خیال ایدورم ای اولان قمر چهره
کیچیلموسن یارادان گئتموسن کیچیک قبره
.
.
/// تغییر وزن///
.
اوغلانلار آناسی دیدولر عرشه اوجالدیم
اوغلانلاریمی کرب و بلایه یولا سالدیم
یولّاره باخوب محنت هجراندا قوجالدیم
من آغلیورام عونمیله فضلیم ئولوبدی
جعفر بویانوب قانه ابوالفضلیم ئولوبدی
.
.
پوزقوندی بو حالیم کیمی چون شهر مدینه
ایلردی مباهات بو شهر اهلی حسینه
حسرتدی نه وقتی گوزوم اول ماه جبینه
آغلار منی هجرینده قویوب نور دو عینیم
دونّم باشنا بیرده اگر گلسه حسینیم
.
.
.
#حضرت_ام_البنین سلام الله علیها
🥀🥀🥀🥀🥀
زبانحال حضرت امالبنین س با حضرت زینب س
شرمنده ام که سوخت میان شرر پرت
آتش گرفت باغ گل لاله در برت
شرمنده ام که مشک ابالفضل پاره شد
شرمنده رباب شد و کام اصغرت
مهلت نداد عمود به قولش وفا کند
عباس من که آب شد از آه آخرت
زینب حلال کن پسرم را حلال کن
قسمت نشد صدات کند چون برادرت
دست شکسته خون ز دو چشمان خون گرفت
خیلی شدم دوباره بدهکار مادرت
ای من فدای ناله ی روی بلندی ات
شرمنده ام که رفت ز دستت برادرت
سم ستور قسمت آن جسم پاک شد
بالای نیزه رفت سرش در برابرت
عباس رفت و آتش لشکر بلند شد
آتش گرفت چادر و دامان و معجرت
وحید محمدی
هدایت شده از کانال روضه دفتری ایتا وتلگرام
#حضرت_ام_البنین
تک و تنها به بقیع رفته و غوغا می کرد
چشمِ هر سوخته ای ،پهنه ی دریا می کرد
با قدی خم به سرش می زد و می رفت ز حال
با همین سر زدنش..بابِ سخن وا می کرد
با سرانگشتِ خودش خطّ و خطوطی می زد
وَ سپس ناله و اندوه...مهیّا می کرد
صورتِ قبر برایِ پسرانش می ساخت
وَ همانجا به دمی محشرِ کبرا می کرد
روضه خوان بود و خودش گریه کُنی بی پروا
با کلامی ،نَفَسی ولوله برپا می کرد
خدمتی کرد به اولادِ علی بی منّت..
او کنیزیِ درِ خانه ی زهرا می کرد
بر حسین ابن علی عاشقِ شوریده شد و
بر قد و قامتِ او خوب تماشا می کرد
وَ پس از روزِ دهم تا دمِ مردن یکسر..
ضجّه ها می زد و با خویشتن آوا می کرد
حضرت اُمّ بنین با دلِ خونش هر روز
تک و تنها به بقیع رفته و غوغا می کرد
محسن راحت حق
#حضرت_ام_البنین
بشیر گفت زمانی علم زمین افتاد
که دست حضرتِ صاحب کرم زمین افتاد
بشیر گفت همین که سرت ز هم وا شد
عقیله ای نگران، در حرم زمین افتاد
بشیر گفت به چشمت سه شعبه کوبیدن
ز کاسه چشمِ تو از این ستم زمین افتاد
بشیر گفت که بالاسرت حسین آمد
شکست پیشِ تو،در هر قدم زمین افتاد
شنیده ام که تو قبل از حسین جان دادی
شنیده ام ز غمت زینبم زمین افتاد
تو در گلوی حسین حکمِ هر نفس بودی
نفس نبود اگر بازدم زمین افتاد
حسین قامتِ اِستاده و رشیدی داشت
چه شد که تا شد و با قَدِ خم زمین افتاد؟
اگر چه بارِ مصیباتِ تو مرا خم کرد
اگر چه با خبرِ تو،پرم زمین افتاد
همینکه گفت بشیر آسمان ز عرش فتاد
ز غُصه مادرِ پیر و کمانِ تو جان داد
رضا باقریان
#حضرت_ام_البنین
ای مادر بهشت تو را غصه ها شکست
هر بار بی قراری زینب تو را شکست
بر سر گرفت چادر زهرا... سکوت کرد
آهی کشید و بغض لبت بی هوا شکست
هر بار یاد فاطمه کردی دلت شکست
وقتی دلت شکست، دل مرتضی شکست
ای هم نفس ترین علی بعد فاطمه
قلبت میان غربت یک ماجرا شکست
پیشانی ات که گنبد محراب را شکافت
وقت هجوم تیغ به شیر خدا شکست
ده سال پیر قصه ی اشک حسن شدی
از زخم هر زبان که دل مجتبی شکست
وقتی حسین رانده شده از شهر مادریش
باید نوشت حرمت آل عبا شکست
عباس شد ستاره دنباله دار تو
تا کربلا رسید، و در کربلا شکست
یک عمر گریه کردی و گفتی فقط حسین
ای مادر بهشت تو را غصه ها شکست
وحید محمدی
@tekenokariسه ساله.mp3
زمان:
حجم:
3.74M
🌿▪️🌿#حضرت_ام_البنین سلام الله علیها#زمینه
#بند
سه ساله روضه خونم
کنار بقیع گریونم
چهار تا قبر خیالی
دلیل اشک روونم
با اینکه یاد داغ بچه هام اشکمو در میاره
با اینکه فکر عباسم مدام اشکمو درمیاره
با اینکه این زخم بی التیام اشکمو در میاره
ولی من
گریه میکنم برای تسلای فاطمه
گریه میکنم برای عزیزای فاطمه
گریه میکنم برای حسین جای فاطمه
گریه میکنم
#بند
تو قلبم غم اولاده
سه سال عذابم داده
شنیدم دستای عباس
توی علقمه افتاده
با اینکه فکر دستای قلم اشکمو در میاره
با اینکه فکر سقای حرم اشکمو درمیاره
با اینکه روضه ی صاحب علم اشکمو درمیاره
ولی من
گریه میکنم برای چشای تر رباب
گریه میگنم برای علی اصغر رباب
گریه میکنم برای دل مضطر رباب
گریه میکنم
#بند
یه بغضی تو سینم نشسته
که راه نفسهامو بسته
شنیدم جگرگوشه ی من
سرش با عمودی شکسته
با اینکه این غم ازعمق وجود اشکمو درمیاره
با اینکه ضرب سنگین عمود اشکمو درمیاره
با اینکه چشمای خون الود اشکمو درمیاره
ولی من
گریه میکنم برا زخم پیشونیه حسین
گریه میکنم براچشم بارونیه حسین
گریه میکنم برای لب خونیه حسین
گریه میکنم
#شعر و سبک: امیر آهمند#انجمن ادبی تکیه نوکری
#حضرت_ام_البنین علیها سلام
▪️▪️✨▪️▪️✨▪️▪️✨
ای همسر سردار جهان،مادر عباس
وی دامـن تـو مهـد ادب پـرور عباس
در بیت علـی آمده!هـمسنگر عباس
خوانده است تو را مادر خود خواهر عباس
امالشهـدا،فاطمه ی دوم حیدر
هم فاطمه ی دوم و هم زینب دیگر
تو چشمه ی فیض از نفس پنج امامی
تو فاطمه ی بیت شـه عـرش مقـامی
تو همسر تنهـا وصـی خیرالانامی
تو مـادر والا گهـر خـون و قیامی
جوشـد ادب و فضـل ز آیات کلامت
پیوسته ز هفتاد و دو تن باد سلامت
شک نیست به این رتبه که حیدر به تو نازد
زینب کـه بـود عصمـت داور به تو نازد
تـا روز جــزا آل پیمبــر بــه تـو نازد
عبـاس تـو در عـرصه ی محشر به تو نازد
کی مثل تو ای خاک رهت هم سر و هم جان
یک روزه دهد چـار پسر در ره جانان؟
ای سوخته در شعلـه ی مصباح هدایت
ای مادر جود و کرم و فضل و عنایت
خشنـود ز رفتـار تـو زهـرای ولایت
جان همه خوبان جهـان باد فـدایت
با آن همه قدر و شرف و جاه و عزیزی
کـردی بـه بنـیفاطمـه اظهـار کنیزی
عون تـو شـده در صف عـاشور فدایی
عثمان تو بگرفت ز خون رنگ خدایی
تا دادن جـان،جعفر تو بود ولایی
عباس تو از روز ازل کـربوبـلایی
چون حرمت زهرا به تو شد واجب عینی
گشتنـد عزیـزان تـو هرچار،حسینی
تـو ام بنینـی نــه!تـو امالشهـدایی
پیوسته به ثاراللَه و از خویش جدایی
دلباختـه ی جلـوه ی مصبــاح هــدایی
بیش از پسران گریه کنِ خون خدایی
ای بوسه ی خورشید به خاک کف پایت
حق است کند فاطمه پیوسته دعایت
دادی بـه ره شمـس ولا چـار قمـر را
دور پسـر فاطمــه گـردانـده پسـر را
در ماتمشان ریخته بس اشک بصر را
آتـش زده از گریه دل اهـل نظـر را
از بس که در امواج بلا یار حسینی
بـا داغ پسرهـات عــزادار حسینی
یک روزه به دل داغ روی داغ تو دیدی
چون فاطمه یـا فاطمه از غصه خمیدی
بر گرد همـان چـار مزاری که کشیدی
از داغ حسینبـنعلـی جامـه دریـدی
با آن کـه دلت خون ز غم چار جوان بود
چشمت به حسینبنعلی اشکفشان بود
بـا داغ چهـار اختــر تابنده جبینت
گفتـی کــه نخـوانند دگر امبنینت
آتش نزند کس به دل زار و حزینت
ای لشکر ماتم به یسـار و به یمینت
خون خوردی و نالیدی و از پای فتادی
تـا جـان بـه سـر گریه ی پیوسته نهادی
روزی که تو رفتی و جهان غرق عزا بود
تابـوت تـو بـر دوش عزیـزان خدا بود
با داغ تو خـون بـر جگر اهـل ولا بود
عباس تو ای مـادر عبـاس!کجا بود؟
ای کاش که چون عون،کنارت پسری بود
از جعفر و عثمـان عزیـزت خبری بود
ای قبله ی دل تـربت بیشمـع و چـراغت
ای داغ پس از داغ دوبـاره روی داغـت
ای چارگل خفته به خون،حاصل باغت
باشـد کـه بیایـم بـه مدینه به سراغت
با آن که شدم زائر بیصبر و قرارت
نگذاشت عدو گل بفشانم به مزارت
یا فاطمه خون دلـم از دیـده روان است
قبر تو عیان است عیان است عیان است
چشم همـه بـر تربت پاکت نگران است
آن فاطمه قبرش ز چه از خلق نهان است؟
از اشک،مگـر خاک بقیع تو بشویم
آن تربت پنهان شده را بلکه بجویم
هرچند که خون جگرت بود روانه
دیگـر بدنت دفـن نگـردید شبانه
بر بازوی و پهلـوت ندیدنـد نشانه
ای کوه غم چار جوانت روی شانه
بر «میثم» دل سوخته کن اشک،عنایت
تا خـون دل خـویش کنـد وقف عزایت
#استاد غلامرضا سازگار
به قلم: محمد نظری/سیدمهدی حسینیAudioCutter_1739136076608 (1).mp3
زمان:
حجم:
7.65M
.
#شور_حضرت_عباس
#شور_حضرت_ام_البنین
[بند اول]
دلبر گاهی نگاهی
لیلی کربلایی
آخ چقدر که تو ماهی،ابوفاضل ابوفاضل
قربون زخم ابروت
کشته داد موج گیسوت
گیراییه برو روت،ابوفاضل ابو فاضل
قربون مشکِ حرم ابوالفضل
روزیم رسید از کرم ابوالفضل
تو رو میبینم چشامو میبندم
فکر و خیالت بسمه اباالفضل
امیر،قد بلندم،ای ابرو کمندم
من از تو هستم آقا،به تو برمیگردم
فدای رخ زیبات،مجعد گیسو
میدونی جز تو آقا،من باهمه سردم
(یاعباس یاسیدی)
[بند دوم]
بانویِ عرش اعظم
ذکرت بر لب دمادم
شأنت باشد معظم،بی بی جانم
دین و مذهب و آیین
حظ برده دلم از این
عشقه تو ام البنین،بی بی جانم
فرموده آقا و رییس مذهب
چشاتو دادی برا غمه زینب
مادره ساداته حضرت زهرا
مادره سینه زنا داری منصب
نوای،دل زارم،همه کس و کارم
یه وقتا شبا تا صبح،برا تو میبارم
ننم مادره سقا،نگاره نگارم
تو محشر بیا مادر،بمون تو کنارم
(سیدتی یا امالبنین)
#حضرت_ام_البنین #حضرت_عباس
به قلم:
#محمد_نظری
#سیدمهدی_حسینی