نفس المهموم.pdf
15.58M
📚 نام مقتل: نَفَسُ المَهْموم فی مُصیبَةِ سیّدنا الحُسَیْن المَظْلوم
🍃نویسنده: شیخ عباس قمی(ره)
🔸ترجمه: آیت الله ابوالحسن شعرانی(ره)
#معرفی_مقتل
#لهوف
#نفس_المهموم
#ذکر_مصیبت_کوچ_کربلا 1 #متن_روضه
#قتلگاه
#متن_روضه
خاندان امام به اصرار از لشکریان خواستند که آنها را به قتلگاه ببرند.
.
همین که چشم زنان بر کشتگان افتاد، ناله سردادند و بر صورت های خود زدند.
راوی می گوید: به خدا سوگند، زینب دختر علی را از یاد نمی برم که بر حسین ندبه می کرد و با صدایی غم انگیز و دلی پردرد فریاد می زد:
وامحمداه، صَلّیٰ عَلَیْکَ مَلیکُ السَّماء، هَذا حسَینٌ بِالعَراء، مُرَمَّلٌ بالدِّماء، مُقَطَّعُ الأعضَاء وَاثَکْلاه وَ بَنَاتُکَ سَبَایَا، اِلَی اللهِ الْمُشتَکیٰ وَ اِلی مُحَمَّدٍ الْمُصطَفیٰ و الی عَلِیٍ المُرتَضَیٰ و الی فَاطِمةَ الزَّهراء وَ الی حَمزة سَیّدالشُّهداء. وامُحَمَّداه، وَ هَذا حُسینٌ بِالْعَراءِ تَسفی عَلیه ریحُ الصَّبَاء، قَتِیل أولادِ البَغَایَا. وَاحُزْنَاه، وَاکرباه عَلیک یَا اباعَبدِاللهِ، اَلْیَوم مَاتَ جَدِّی رَسُولُ اللهِ. یَا اصحابَ مُحَمّد، هؤلاء ذُرِیَّةُ المُصطفی یُسَاقُونَ سُوقَ السَّبایَا
«وامحمّداه، درود فرشتگان آسمان بر تو، این حسین است که عریان بر خاک افتاده و به خون آغشته شده و اعضایش از هم جدا شده است وامصیبتاه، این دختران تو هستند که اسیرند. شکایت می برم به خدا و به محمّد مصطفی و علی مرتضی و فاطمه زهرا و به حمزه سیدالشهدا. وامحمّداه، این حسین است که عریان (روی خاک افتاده) و باد صبا خاک بیابان را بر بدنش می پاشد. اوست که به دست زنازادگان کشته شده است. آه ای ابا عبدالله چه غصه ای و چه مصیبتی در شهادت تو، گویا امروز جدّم رسول خدا از دنیا رفته است. ای یاران محمّد، اینان خاندان مصطفی هستند که همانند اسیران آنان را می برند».
این سخنان، دل های سنگدلان و کوه های استوار را آب می کرد. راوی می گوید: به خدا قسم زینب با گریه خود، هر دوست و دشمن را به گریه انداخت. حضرت سکینه بدن پاک پدر را در آغوش گرفت. گروهی از آن مردم خشن و بی رحم آمده و او را از بدن جدا کردند.
.
مقتل #لهوف ص 180 و 181
.