#شب_هفتم
#حضرت_علی_اصغر.ع
#واحد
#منصوره_محمدی_مزینان
#علی_کبیری
#چشممنوتوخیسشدهلالااصغر
#حلقه_ادبی_ریان
#بند۱
چشم من و تو خیس شده لا لا... اصغر
آسمونم خسیس شده لالا... اصغر
آب توی اینجا نیس شده لالا... اصغر
شش ماهه ی من...
شش ماهه ی من...
شش ماهه ی من...کوچکترین سرباز عشق
شش ماهه ی من... ای مرغِ نو پرواز عشق
شش ماهه ی من... لالایی یات آواز عشق
امیدِ مادر:
پیش دوچشمای ترم
پر پر نزن ...کبوترم
دورتر نرو از پیش من
همین جا باش دور وبرم
#بند۲
امروز چه روز شومیه ،ای وای ای وای
اینجا پر از حرومیه ، ای وای،اِی وای
چه روز نا تمومیه ، ای وای، اِی وای
لالالا لا لا...
لالالا لا لا...
لالالا لا لا...غنچه ی شیرین عسلم
لالالا لا لا.. جات خالیه تو بغلم
لالالا لا لا... برسه ای کاش اجلم
نیوفتی مادر:
مثلِ یه تار مو علی
به نیزه گیر شده سرت
همش،میخوای بیفتی باز
جلوی پایِ مادرت
#بند۳
از وقتی که تو رفتی اَفسُردَم ...مادر
سرت رو نیزه شد بلند ،مُردم... مادر
با هر نگاه تو، زمین خوردم ...مادر
آرزو داشتم....
آرزو داشتم....
آرزو داشتم... قد بکشی جوون بشی
آرزو داشتم.... همدم عمه جون بشی
آرزو داشتم....تو هم یه پهلوون بشی
بد سوخته قلبم؛
بشکنه دستِ حرمله
آرزو به دلم گذاشت
نقشه ها داشتم واسه تو
ولی چه کار کنم؟ نزاشت
✼═══┅🔶🍁🔶┅═══✼
✅کانال سبک وشعر باب الحرم
#شب_سوم
#حضرت_رقیه.س
#واحد
#منصوره_محمدی_مزینان
#علی_کبیری
#صورتآسموندرهمه
#حلقه_ادبی_ریان
#بند۱
صورت آسمون درهمه
بزم ابرای پر ماتمه
توی قلبم یه دنیا غمه
بابا ...ببین سرم چی اومده
دست و پاهام چقد تاول زده (۲)
بی حیایی حرف بد زد
من رو خولی با لگد زد
واغریبا ..... واغریبا
#بند۲
بابایی جون، ببین دخترت
جون میده پای زخم سرت
تا بیاد زیرِ بال و پرت
بابا...یه مرد بی حیا و مست
باحرفِ بد دل منو شکست (۲)
وقتی دختر...بی پناهه
زنده موندن اشتباهه
واغریبا ..... واغریبا ۳
#بند3
چِشمَم از این سفر ترسیده
مثلِ ابر بهار باریده
بس که تو این سفر بد دیده
ای وای...مَن الذی اَیْتَمَنی؟
ای وای... چرا آخه بی کفنی
قد کمون و دلشکسته
جون می دم با حالِ خسته
واغریبا ..... واغریبا
✼═══┅🔶🍁🔶┅═══✼
✅کانال سبک وشعر باب الحرم
#حضرت_زینب_س_مدح
#فرزندان_حضرت_زینب_س_شهادت
ستون عرش به شوق تو استوار شده
بخوان نماز که سجاده بیقرار شده
قنوت میروی و عطر یاس میپیچد
به احترام دعای تو نوبهار شده
چکیده باز ستاره ز چشم روشن تو
شب از تلألؤ نور تو نونوار شده
دویده ثانیهها تا رسد به مقدم تو
زمان به شوق وجود تو رهسپار شده
به عشق پاقدم تو بهروی دوش نسیم
شکوفه سرزده از خاکِ بیبهار شده
دمیده سایهی مهرت در آسمان عفاف
قسم به چادر مادر که یادگار شده
خِرد بهپای تو افتاد و وامدار تو شد
اگر به مرکب فرزانگی سوار شده
چه قدر حیدری و هم چه قدر فاطمهای
چه قدر حُسن حَسَن در تو بیشمار شده
بگو به نمنم بارانِ ذکر تسبیحت
به ابر دیده که لبریز انتظار شده
بگو خودت چه مُحرّم؟ چه ندبه و چه غم است؟!
که کل عالم و آدم به غم دچار شده
چقدر چشمه و دریای سرخ جوشیده
ز قطرهقطرهی اشکت که چشمهسار شده
کنار صبر تو زانو زده شکیبایی
و کوه زیر قدومت پر اعتبار شده
چه کوفه، موصل و شامی که از نفس افتاد
ز خطبه خطبهی سرخت که ذوالفقار شده
سپاه ظلم که با صبر تو در افتاده
شکستخوردهی این اوج اقتدار شده
اسیر ذلت و خواری نمیشوی، هیهات!
شکوه بیرق هستی همین شعار شده
و احترام تو بر هر چی بود واجب شد
یزید ماند و سپاهی که لعن و خوار شده
::
خوشا که حاصل عمر حسینی و علویت
دوسروِ خوش قد و قامت، دو باوقار شده
بدون شبهه به امضای فاطمه برسد
شهادتی که بهپایِ تو افتخار شده
✍ #منصوره_محمدی_مزینان
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه |