eitaa logo
کانال روضه ، نوحه ایام محرم ،اربعین تا ورود اسرا به مدینه
6.6هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
1.6هزار ویدیو
185 فایل
کانال روضه ، نوحه ایام محرم ،اربعین تا ورود اسرا به مدینه 👇 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @madahi_moharram ارتباط با مدیریت👈 @msoghandi
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴شب دوم محرم 🕯 ورودیه ‌کربلا 1⃣ اینجا حرمت ما شکسته می شود الأمالی للصدوق عن عبدالله بن منصور عن جعفر بن محمّد بن علیّ بن الحسین عن أبيه عن جدّه [زین العابدین] علیه السلام: [سارَالحُسَینُ(علیه السلام)] حَتّی نَزَلَ کَربَلاءَ، فَقالَ: أيُّ مَوضِعٍ هذا؟ فَقيلَ: هذا كَربَلاءُ يَابنَ رَسولِ اللهِ. فَقالَ: هذا وَاللهِ يَومُ كَربٍ و بَلاءٍ و هذَا المَوضِعُ الَّذي يُهَراقُ فيهِ دِماؤُنا و يُباحُ فيهِ حَريمُنا. الأمالي، صدوق به نقل از عبدالله بن منصور، از امام صادق(ع) از پدرش امام باقر(ع) از جدّش امام زین العابدین(ع): حسین(ع)حرکت کرد تا در کربلا فرود آمد و پرسید: نام این سرزمین چیست؟ گفتند: ای فرزند پیامبر خدا! این جا کربلاست. حسین(ع) فرمود: به خدا سوگند، این، روزِ کرب و بلاست و این جا، همان جایی است که خون های ما در آن ریخته و حرمت ما شکسته می شود. 📚الأمالى للصدوق، ص ٢١٩، ح٢٣۹ 2⃣ آهوها در سرزمین کربلا در امان اند. کمال الدین: إنّ مُخالِفینا یَروونَ أنَّ عیسَی بنَ مَریَمَ(ع) مَرَّ بِأَرضِ کَربَلاءَ، فَرَأی عِدَّةً مِنَ الظِّباءِ هُناكَ مُجتَمِعَةً، فَأَقبَلَت إلَیهِ و هِيَ تَبکي وأنَّهُ جَلَسَ و جَلَسَ الحَوارِیّونَ، فَبَکی و بَکَی الحَوارِیّونَ، وهُم لایَدرونَ لِمَ جَلَسَ و لِمَ بَکی، فَقالوا: یا روحَ اللهِ و کَلِمَتَهُ! ما یُبکیكَ؟! قالَ: أتَعلَمونَ أيَّ أرضٍ هذِهِ قالوا: لا، قالَ: هذِهِ أرضٌ یُقتَلُ فیها فَرخُ الرَّسولِ أحمَدَ و فَرخُ الحُرَّةِ الطّاهِرَةِ البَتولِ شَبیهَةِ اُمّي، و یُلحَدُ فيها، هِيَ أطیَبُ مِنَ المِسكِ؛ لِأَنَّها طینَةُ الفَرخِ المُستَشهَدِ و هکَذا تَکونُ طینَةُ الأَنبِیاءِ وأولادِ الأَنبِیاءِ و هذِهِ الظِّباءُ تُکَلِّمُني، وتَقولُ: إنَّها تَرعی في هذِهِ الأَرضِ شَوقا إلی تُربَةِ الفَرخِ المُستَشهَدِ المُبارَكِ، و زَعَمَت أنَّها آمِنَةُ في هذِهِ الأَرضِ. کمال الدین مخالفان ما [نیز] روایت می کنند که عیسی بن مریم(ع) از سرزمین کربلا عبور کرد و تعدادی آهو در آنجا دید که جمع شده بودند. آهوان، گریان به سوی او آمدند. او نشست و حواریان نیز نشستند. او گریست و حواریان نیز گریستند در حالی که نمی دانستند چرا عیسی نشست و چرا گریست. گفتند: ای روح و کلمه خدا! چرا گریه می کنی؟ فرمود: آیا می دانید که این کدام سرزمین است؟ گفتند: نه. فرمود: این سرزمینی است که در آن فرزند پیامبر خدا، احمد و فرزند زنِ آزاده پاك و بتول که همانند مادر من است کشته می شود و دفن می گردد و آن خوشبوتر از مشک است؛ زیرا آن، گِل فرزند شهیدِ آن پیامبر است و این چنین است سرشت پیامبران و فرزندانشان. این آهوان با من حرف می زنند و می گویند: در این سرزمین، به عشق خاکِ آن فرزندِ پاک می چرند و گمان می کنند که در این سرزمین در امان اند. 📚کمال الدین، ص ۵۳۱ الخرائج و الجرائج، ج ۳، ص۱۱۴۳، ح۵۵ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۲۰۲ 3⃣عبور امیرالمونین(ع) از کربلا کامل الزیارات عن عبدالله بن میمون القدّاح عن أبى عبدالله [الصادق](ع): مَرَّ َّأميرُالمُؤمِنينَ(ع) بِکَربَلاءَ فی اناسٍ مِن أصحابِهِ فَلَمّا مَرَّبِهَا اغرورَقَت عَيناهُ بِالبُکاءِ، ثُمَّ قالَ: هذا مُناخُ رِکابِهِم و هذا مُلقی رِحالِهِم و هُنا تُهرَقُ دِماؤُهُم، طوبى لَکِ مِن تُربَةٍ، عَلَيکِ تُهرَقُ دِماءُ الأَحِبَّةِ! کامل الزیارات به نقل از عبدالله بن میمون قدّاح، از امام صادق(ع): امیرمؤمنان [علی(ع)] با گروهی از یارانش از کربلا گذشت. به آن جا که رسید اشک چشمانش را پر کرد و سپس فرمود: این جا خوابگاه شتران آنها و این جا جایگاه اسباب سفرشان است و این جا خونشان ریخته می شود. خوشا به حال تو ای خاک که خون های عاشقان، بر روی تو ریخته می شود. 📚کامل الزیارات، ص۴۵۳، ح۶۸۵ خصائص الٲئمّه علیه السلام، ص۴ تذکرة الخواصّ عن الحسن بن کثیر و عبد خیر: لَمّا وَصَلَ عَلِیُّ(ع) إلی کَربَلاءَ، وَقَفَ و بَکی وقالَ: بِأَبیهِ اغَیلِمَةٌ یُقتَلونَ هاهُنا، هذا مُناخُ رِکابِهِم، هذا مَوضِعُ رِحالِهِم، هذا مَصرَعُ الرَّجُلِ، ثُّمَ ازدادَ بُکاؤُهُ. تذکرة الخواصّ به نقل از حسن بن کثیر و عبدِ خَیر: هنگامی که علی(ع) به کربلا رسید ایستاد و گریست و فرمود: "پدر، فدای جوانانی باد که این جا کشته می شوند! این جا خوابگاه شترانشان و این جا محلّ فرود آمدنشان و این جا، جای بر خاک افتادن آن مرد است" و سپس گریه اش زیاد شد. 📚 تذکره الخواص، ص ۲۵۰ 📚منبع: برگرفته از کتاب حسینیه ماثور، حجه الاسلام شیخ محسن حنیفی، صفحات ۵۰۳ ، ۵۰۴ ، ۵۰۶ ۹۸
•-----🖤═✾🌺✾═🖤-----• من آمدم که گریه کنم دست من بگیر ترسم زمان رود شود این عرصه زود، دیر قسمت نشد اگر که جوانمرگ تو شوم لطفی نما شوم درِ این خانه پیرِ پیر باشد مرا به نوکری خود مکن قبول من داد میزنم که شمائی به من امیر ماه محرّم است خودم که نیامدم ! زهرا(س) مرا کشانده دوباره به این مسیر چونکه شفای تو اشک است، فاطمه(س) بر گریه بر عزای تو کرده مرا اجیر آخر شنیده ام به غمت خنده کرده اند بر خشکی لبان تو در خشکی کویر مثل زنی که مُرده جوانش شبانه روز من زار میزنم به تن رفته در حصیر مجتبی صمدی شهاب •-----🖤═✾🌺✾═🖤-----• اختصاصی