╔═ೋ✿࿐
🌻|↫#سلام_امام_زمان
پاسخ یک سلام از زبان تو؛
همه شهر را به سلامتی می رساند!
راستی ؛کی میشود روزی که ؛
چشم در چشم تو
پاسخ سلاممان را بشنويم؟
ࡃَܥܼـِّـܠܙ ܠِࡐَܠࡅِّ࡙ــܭَ ߊܠܦَ̇ــــܝَܥܼܢ🌤
ـ ـ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ ـ
6.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 #تصویری
🔸امامزمان(عجل الله)......
5.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
توسل به امام زمان نشدنی ها را شدنی می کند ...
#مرگ_بر_اسرائیل
#طوفان_الاقصی
از رخوت یک سکوت هم سُستتر است
از یک پَرِ در سقوط هم سُستتر است
میگفت که کوهم و... خلایق دیدند
از خانۀ عنکبوت هم سُستتر است!
✍ #محمدرضا_ترکی
https://eitaa.com/amozeshmadahibanovan
#حضرت_معصومه_س_ورود_به_شهر_قم
او که آمد همه پروانهی یک شمع شدند
آفتاب آمد و در سایهی او جمع شدند
همه بهر ادب و عرض سلام آمدهاند
به زمین بوسی فرزند امام آمدهاند
مردمان شوکت او را همه در قم دیدند
چقدر گل به ره مقدم او پاشیدند
از زمانی که چو خورشید به ما تافته است
خاک قم از قدم او برکت یافته است
* *
گفتم از فلسفهی هجرت او باید گفت
کمی از رنج ره و غربت او باید گفت
تشنهای آمد و بر چشمهی کوثر نرسید
خواهری آمد و بر وصل برادر نرسید
غم هجران به همه آب و گلش بود که رفت
داغ دیدار برادر به دلش بود که رفت
دیدن داغ برای همگان گر سخت است
داغ خواهر ولی از بهر برادر سخت است
این برادر خبر از شوکت خواهر دارد
کی به دل محنتی از غربت خواهر دارد
گر که هر روز و شبِ خویش مرتب گِرید
جای دارد که به مظلومی زینب گرید
زینبی که همه جا محنت و ماتم دیده
زینبی که ز طفولیت خود غم دیده
خواهری که به کنار تن صدچاک افتاد
آتش از آهِ دلش بر همه افلاک افتاد
شامیان غربت اورا همگی میدیدند
جای گل، سنگ به روی سر او پاشیدند
خواهری کز غم هجرانِ برادر جان داد
عمر خود را به غم و درد و الم پایان داد
بس کن از این غم جانسوز «وفایی» خاموش
با ولینعمت خود باش به غم، همآغوش
✍ #سیدهاشم_وفایی
https://eitaa.com/amozeshmadahibanovan
✅ #نفرین_فاطمه سلام الله علیها
🔹 خروش فاطمه و تصمیم او بر نفرین
🔸عیّاشی روایت کرده است (پس از بیرون بردن علی (ع) از خانه) فاطمه (س) بیرون آمد و به ابوبکر رو کرد و فرمود:
🔸«آیا میخواهید شوهرم را از دستم بگیرید و مرا بیوه کنید، سوگند به خدا اگر دست از او برندارید، موی سرم را پریشان میکنم و #گریبان_چاک_مینمایم و کنار قبر پدرم میروم و به درگاه خدا ناله میکنم».
آنگاه فاطمه (س) دست حسن و حسین (ع) را گرفت و از خانه بیرون آمد تا کنار قبر پیامبر (ص) برود.
🔸حضرت علی (ع) از جریان آگاه شد و به سلمان فرمود: برو فاطمه (س) دختر محمّد (ص) را دریاب (گوئی) دو طرف مدینه را مینگرم که بلرزه درآمده و در زمین فرومیروند، سوگند به خدا اگر فاطمه (س) موی خود را پریشان کند و گریبان چاک نماید و کنار قبر پیامبر (ص) برود و به پیشگاه خدا ناله نماید، دیگر مهلتی برای مردم مدینه باقی نمیماند و زمین همهی آنها را در کام خود فرو میبرد.
🔸سلمان با شتاب نزد فاطمه (س) آمد و عرض کرد: «ای دختر محمّد! خداوند پدرت را مایهی رحمت جهانیان قرار داده است، به خانه بازگرد و نفرین مکن».
فاطمه (س) فرمود: ای سلمان، آنها میخواهند علی (ع) را به قتل برسانند، صبرم تمام شده، بگذار کنار قبر پدرم بروم و مویم را پریشان کنم گریبان چاک نمایم، و به درگاه پروردگار بنالم.
🔸سلمان عرض کرد: «من ترس آن دارم، مدینه به لرزه درآید و زمین دهان باز کند و مردم را در خود فروببرد! علی (ع) مرا نزد شما فرستاده است و فرموده که به خانه بازگردی و از نفرین نمودن منصرف شوی».
🔸در این هنگام حضرت زهرا (س) فرمود:
🔹اِذاً اَرْجِعُ وَ اَصْبِرُ وَ اَسْمَعُ لَهُ و اُطِیعُ
🔸: «در این صورت (چون شوهرم فرموده) به خانه بازمیگردم و صبر میکنم، و سخن آن حضرت را میپذیرم و از او اطاعت میکنم».
🔸علّامه طبرسی در کتاب احتجاج نقل میکند که امام صادق (ع) فرمود: وقتی علی (ع) را از خانهاش بیرون آوردند، تمام بانوان بنیهاشم از خانههای خود بیرون آمدند تا نزدیک قبر رسول خدا (ص) رفتند، حضرت فاطمه (س) صدا زد: «پسر عمویم را آزاد کنید، سوگند به خداوندی که محمّد (ص) را به حق مبعوث نمود، اگر او را رها نکنید، مویم را پریشان میکنم، و پیراهن پیامبر (ص) را بر سرم میافکنم، و در درگاه خدا ناله میکنم، ناقهی صالح پیغمبر در پیشگاه خدا، گرامیتر از فرزندان من نیست».
🔸سلمان میگوید: نزدیک فاطمه (س) بودم سوگند به خدا دیدم که پایهی دیوارهای مسجد رسول خدا (ص) از زمین جدا و گشوده میشود، که اگر کسی خواسته باشد میتواند از آن عبور نماید، نزدیک رفتم و عرض کردم «ای بانوی بزرگوار و ای سرور من! خداوند پدرت را مایهی رحمت جهان قرار داد، شما سبب عذاب مردم نشوید، فاطمه (س) از زمین جدا و گشوده میشود، که اگر کسی خواسته باشد میتواند از آن عبور نماید، نزدیک رفتم و عرض کردم «ای بانوی بزرگوار و ای سرور من! خداوند پدرت را مایهی رحمت جهان قرار داد، شما سبب عذاب مردم نشوید، فاطمه (س) به خانهی خود مراجعت نمود، و شکاف مسجد بهم پیوست، بطوری که غبار از پایه مسجد برخاست و در بینی ما رفت.
🔸محدّث بزرگ شیخ کُلینی از امام باقر و امام صادق (ع) نقل میکند که فرمودند: «وقتی که کار آن گروه آن گونه به پیش رفت، فاطمه (س) لباس عمر را گرفت و به طرف زمین کشید و سپس فرمود: سوگند به خدا ای پسر خطاب! اگر من از آن اکراه نداشتم که بلا به بیگناهان برسد، البتّه میدانی که سوگند یاد میکردم و به خدا پناه میبردم و به زودی خداوند خواستهام را اجابت میکرد».
🔸و نیز روایت شده: وقتی که علی (ع) را از خانه بیرون آوردند، فاطمه (س) پیراهن رسول خدا (ص) را بر سرش نهاد، دست حسن و حسین علیهماالسلام را گرفت، و نزد ابوبکر آمد و گفت: «ای ابوبکر مرا با تو چکار، که میخواهی فرزندانم را یتیم کنی و شوهرم را از دستم بگیری؟، سوگند به خدا اگر درست بود، موی سرم را پریشان مینمودم، و به درگاه خدا شیون میکردم».
🔸شخصی از هواداران ابوبکر، به ابوبکر گفت: «شما چه تصمیمی دارید؟ آیا میخواهید همهی مردم به هلاکت برسند؟!» (آنگاه علی (ع) را رها کردند) علی علیهالسلام دست زهرا (س) را گرفت و او را به خانه برد.
🔹و در روایت دیگر آمده امام باقر (ع) فرمود: وَاللَّهِ لَوْ نَشَرتْ شَعْرَها ما تُواطُرّاً «سوگند به خدا، اگر فاطمه (س) مویش را پریشان میکرد، همهی مردم میمردند».
--------------------------------------------------
📘 #بیت_الاحزان #شیخ_عباس_قمی (ره)
#حضرت_فاطمه_س_شهادت
#حضرت_فاطمه_س_نفرین
#مظلومیت_علی_ع
#جناب_سلمان رض
#ابوبکر
#عمر
♻️در ثواب نشر مطالب سهیم باشید♻️
https://eitaa.com/amozeshmadahibanovan
21.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰روز شنبه روز زیارتی
🌸 حضرت رسول اکرم صلی الله علیه وآله وسلم
#التماس دعا 🤲
https://eitaa.com/amozeshmadahibanovan
1_6924198605.mp3
1.66M
کسل ترین ؛ دزدترین ؛ بخیل ترین ؛ تو خالی ترین و عاجزترین مردم کدامند؟؟؟
https://eitaa.com/amozeshmadahibanovan
درود و رحمت الهی
کلاسهای مداحی فردا
کلاس اول ۹ صبح
کلاس دوم ۱۰:۳۰
نوجوانان. ۱:۱۵