اي خداي عشق آمد از سفر پيغمبرت
نيمه جان برگشته اي آرام جانت خواهرت
خواهرم اما نه آن خواهر که رفت از کربلا
زينبم اما نه آن زينب که بشناسي مرا
شمه اي گويم که از داغت چسان برگشته ام
با لواي عشق رفتم با عصا برگشته ام
بين همراهان زداغت قد کمان باشد بسي
ليک از زينب کماني تر نمي باشد کسي
از علمدارت نشاني مانده باقي حسين
پوستي بر استخواني مانده باقي حسين
بسکه تا شام بلا بر من جسارت کرده اند
شام تا کرببلا طفلان مرا آورده اند
آنقدر زخم زبان بر قلب تنگم مي زدند
اي برادر شکر مي کردم که سنگم مي زدند
بارها کردم جدا از ما جدا گردد سرت
تا نبينبي زير شلاق اوفتاده خواهرت
عشق تو هر سو کشاندم ورنه اي روح حجاب
دختر زهرا کجا و بزم ننگين شراب
سر به زيرم از امانت داري ام اي پير عشق
ز آنکه جا مانده يکي از غنچه هايت در دمشق
@madahionline_313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ببین بابام چقدر خوشگل بود💔
🔺واکنش همبازیهای دختر شهید به حرفهای او درباره پدرش❗️😔
#شهدا_شرمنده_ایم
#شب_جمعه
#اربعین
@madahionline_313
✍
مناجات با #امام_زمان (عج)
بیا بیا که مانده است ،دیده ی من به راه تو
کعبه نشست معتکف ،به دیده ی سیاه تو
تمام اهل عالمند ،همیشه در پناه تو
چشم خلایق همگی ،منتظر نگاه تو
عزیز آل مصطفی ،یوسف فاطمه بیا
آهِ دل مرا شنو ،دادرسم بیا بیا
بغض گلوی من ببین ،ای نَفَسم بیا بیا
رمز رهایی دلم ،در قفسم بیا بیا
به ناله از دوری تو ،چون جرسم بیا بیا
هستی خود کنم فدا ،یوسف فاطمه بیا
قسم به غربت علی ،بیا عزیز فاطمه
بهر ولایت علی ،بیا عزیز فاطمه
نذر محبت علی ،بیا عزیز فاطمه
به حق غیرت علی ،بیا عزیز فاطمه
عزیز آل مرتضی ،یوسف فاطمه بیا
کجایی ای پناه من ،امید من قرار من
خزان گرفته قلب من ،بیا بیا بهار من
بیا دمی گذر نما ،ز خاک رهگذار من
همیشه از روز ازل ،لطف تو بوده یار من
تویی فقط پناه ما ،یوسف فاطمه بیا
قسم به آه مادرت ،میان کوچه ها بیا
به دست های بسته ی ،حضرت مرتضی بیا
به پیکر بی کفنِ ،شهید سر جدا بیا
ستاره ی آل عبا ،به حق مصطفی بیا
کعبه ی جمع اولیا ،یوسف فاطمه بیا
به حق اشک زینب آن ،عمه ی سادات بیا
به ناله ی رقیه آن ،قبله ی حاجات بیا
قسم به آه هر شبِ ،اهل مناجات بیا
به سوی اهل قبله اِی ،کعبه ی طاعات بیا
همیشه می کنم دعا ،یوسف فاطمه بیا
#محمد_مبشری
@madahionline_313
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
دودمه هر سه معصوم هفتهیِ آخر ماه صفر
یا نبی یامجتبی جانم رضا ذکرِ همه
تسلیت یافاطمه
مزدِ سینهزن براتِ کربلا و علقمه
تسلیت یافاطمه
دودمه حضرت رسول صلّی اللّه علیه و آله و سلم
یا اَباَالزّهرا رسولاللّه ختمالمرسلین
رحمتٌلِلعالمین
سنگِ عشقت را به سینه زد امیرالمؤمنین
رحمتٌلِلعالمین
#دودمه #مدینه
دودمه شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام
تو اگر فرماندهای ارباب میگیرد علم
یاحسن شاهِ کرم
کوریِ چشمِ حسودان در دلم داری حرم
یاحسن شاهِ کرم
@madahionline_313
#امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام
#مناجات
هزار شکر که زهرا خرید ما را باز
که جمعِ ما همه در جنس دَرهَمِ حسن است
بد است پیشِ کریمان که بیش و کم خواهیم
که کار و بارِ دو عالم از عالم حسن است
قسم به گریه کنانش که زود میبینیم
قرارِ ما همه صحنِ معظمِ حسن است
چه غم که قفل زیاد است از قضا و قَدَر
کلیدِ رفعِ بلا ذکرِ اعظمِ حسن است
چقدر فاطمه میخواهدش کسی را که
کنارِ داغِ حسینش غمش غمِ حسن است
فقط نه مرحم انبوهِ زخمهای حسین
که اشکِ چشمِ عزادار مرحم حسن است
همینکه روضهی "لایومک" را حسن فرمود
دمیدهاند شروعِ عزا دَمِ حسن است
نه اینکه اول ماه صفر نه آخر آن
محرم و صفر ما، مُحَرَمِ حسن است
فقط نه کوچه و دیوار و آتش و سم بود
تمامِ کرببلا مقتلِ غمِ حسن است
#حسن_لطفی
@madahionline_313
#امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام
#غزل
هر کسی سورهٔ حُسن از لب ما نشنیدهست
«بوی پیراهن یوسف ز صبا نشنیدهست»
هر کسی هست دل از دست ندادهست هنوز
صوت قرآن مسیحای مرا نشنيدهست
زیر این گنبد دوار کسی از دو لبش
جز صدای سخن عشق صدا نشنیدهست
طعنه و زخم زبان هر چه هم از هرکه شنید
ولی از او احدی غیر دعا نشنيدهست
دو سه باری همه ی زندگیاش را بخشید
در این خانه کسی چون و چرا نشنیدهست
«ندهد فرصت گفتار به محتاج کریم
گوش اين طايفه آواز گدا نشنيدهست»
#یوسف_رحیمی
@madahionline_313
#امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام
#شهادت
میِ ما کرب و بلا ، میکده ی ماست بقیع
بحرِ عشقست نجف ، ساحلِ رویاست بقیع
خادمانش همگی حور و ملائک هستند
گر چه خاکیست ولی جنّةِ اعلیٰ ست بقیع
چار خورشید در آن گستره آرامیدند
بی سبب نیست که همشأنِ ثریّاست بقیع
زیرِ جلدش گلِ بی خارِ نبی در کفن ست
بی صدا شانه کشِ مویِ سپیدِ حسن ست
نقل کردند که در کوچه حسن تنها بود
شاهدِ بستنِ دستانِ علی بابا بود
نوجوان بود .. ولی دشمن از او وحشت داشت
از همان بچگی اش مثلِ پدر غیرت داشت
غیرتی باشی و ناموسِ تو سیلی بخورَد ..؟
وای از آنروز که در معرکه تیغ ات نبُرَد
نانجیبی که سرِ مادرِ او نعره کشید
از سرِ سفرهٔ شان نان و نمک کم نچشید
وَ بماند پس از آن نعره چه در کوچه گذشت
ضربه ای که سببِ تفرقه شد .. گر چه گذشت
بر نیامد دگر از دستِ طبیبان کاری
احدی نیست که قدری بدهد دلداری
باید از شدّتِ غم پیرهنِ خویش درید
باید از غصّه شود گیسویِ این طفل سفید
مادرش دختِ نبی بود .. به او حق بدهید
همه ی عمرِ علی بود .. به او حق بدهید
حقّشان بود .. ولی محضِ خدا دَم نزدند
صبر باعث شده که شعله به عالم نزدند
بُرد تقدیر زمان را به جلو .. آهسته ...
دشمن از معجزه ی عدلِ علی شد خسته
او کسی نیست که خالی کند این میدان را
می سپارد به حسن مَرکبِ سرگردان را
وی که سرمایه ی خود را به همه بخشیده
بیشتر از همه در دَهر مصیبت دیده
آنهمه زخمِ زبان خورد ولی با اینحال ...
بود برنامه اش از هر نظری سنجیده
مُنتها ساغرِ او .. کارگرِ جعده نشد
وعده ای شوم ، وفا از دلِ او دزدیده
آه از آنشب که شبِ رحلتِ پیغمبر بود
وَ اتاقی که در آن اشکِ خدا باریده
گفت ای جانِ اباالفضل .. حسینم تنهاست
بفرستید پیِ آنکهِ سیه پوشیده ..!!
آنقدر فاجعه بد بود .. که خواهر ترسید ...
بس که خون جگرش رویِ زمین پاشیده
پاره های جگرش داخلِ تشت اند هنوز
کودکانِ حسن آواره ی دشت اند هنوز
#مهران_ساغری
@madahionline_313
#حضرت_رسول_اعظم_صلوات_الله_علیه
#حضرت_فاطمه_سلام_الله_علیها
کم گریه کن که گریه امانت بریده است
گویا که وقت رفتن بابا رسیده است
حق داری از غمش به سرو سینه می زنی
چون مثل او کسی به دو عالم ندیده است
در روز آخرش چه شده این چنین نبی
جز اهل بیت تو زهمه دل بریده است
بر روی سینه اش حسنین ناله می زنند
اشکش بر ای هر دو زغم ها چکیده است
برگو که مرتضی چه شنیده کنار او
رنگش چنین زطرح مسائل پریده است
اینجا همه برای شما گریه می کنند
چون از سقیفه بوی جسارت وزیده است
این روزها به پشت در خانه ات مرو
گویا عدو که نقشه ی قتلت کشیده است
جان حسین و جان حسن جان مرتضی
کم گریه کن که گریه امانت بریده است
#کمال_مومنی
@madahionline_313
#حضرت_رسول_اعظم_ص
#شهادت
چه اعجازیست در چشمش، که نازل کرده باران را
گلستان میکند لبخندهای او بیابان را
بزرگان از همان اول به پایش سجده میکردند
مدائن از سرِ تعظیم ویران کرد ایوان را...
میان شانههایش میدرخشد قرص خورشیدی
که روزی در تجارتها بحیرا دیده بود آن را
عذاب دوری از کویش، خیال دیدن رویش
پریشان میکند نزدیک سیصد سال، سلمان را
نیازی نیست هنگام فتوحاتش به شمشیری
فقط کافیست طولانی کند تحریر قرآن را
به غیر از دوستی با اهل بیت اجری نمیخواهد
نمک از سفرهاش برداشتی، مشکن نمکدان را
ولی چندیست زهرا روز و شب از گریه بیتاب است
علی این روزها باید بسازد بیتالاحزان را
علی، شب با چراغی خانههای شهر را میگشت
ملول از دیو و ددها آرزو میکرد انسان را
نَفَس در سینهام تنگ است، از این ماجرا بگذر
مجالی تا فدای نَفسِ پیغمبر کنم جان را
همین کافیست مقبول تو باشد بیتی از شعرم
که لبخند تو زیبا میکند اشعار حَسّان را
#محمد_مهدی_خانمحمدی
@madahionline_313
#حضرت_رسول_اعظم_ص
#شهادت
رفتی و دست مهربانت رفت در خاک
رفتی و از داغت عزادارند افلاک
با خویش بردی آن نگاهِ مهربان را
آن رحمتِ جاری و پاک و بیکران را
رفتی ولی بویِ تو را دارد مدینه
ابری شده از غصّه می بارد مدینه
یک عمر در راهِ خدا سختی کشیدی
رفتی ولی از امتت خیری ندیدی
قرآن صدایت می زند برگرد احمد
آیاتِ رحمن غرقِ ذکرِ یا محمد
برگرد آیاتِ خدا بی تو غریبند
آیات نور و انّما بی تو غریبند
غارِ حرا دلتنگِ شبهایِ تو مانده
در حسرتِ یک بوسه از پایِ تو مانده
رفتی ولی در قلبهایِ دشمن و دوست
آن چهره و لبخندِ زیبایِ تو مانده
هر چند نشنیدند یک عده صدایت
در آسمانِ شهر آوایِ تو مانده
بر رویِ پیشانیِ ایتامِ مدینه
مثل همیشه جایِ لبهایِ تو مانده
بر رویِ پیشانیِ ایتامِ مدینه
مثل همیشه جایِ لبهایِ تو مانده
نور علی نورِ دلِ غمگینِ زهرا
در ظلمتِ این قوم، زهرایِ تو مانده
رفتی برایش ناله مانده.. درد مانده
رفتی علی در بینِ صد نامرد مانده
آقا تو رفتی بیت الأحزان را ندیدی
سینه زدن بر خاکِ سوزان را ندیدی
رفتی ندیدی ناله های دخترت را
خون گریه ها و ربنای دخترت را
رفتی ندیدی بعدِ تو حرمت شکستند
دستانِ حیدر را میان کوچه بستند
رفتی سفارشهایِ تو روی زمین ماند
بعد از تو زهرا و امیرالمومنین ماند
بعد از علی تنها و بی یاور حسن شد
خونین جگر، خونین دهن، خونین کفن شد
رفتی ندیدی ماجرای کربلا را
رفتی ندیدی پیکرِ در بوریا را
در کربلا اجرِ رسالت اینچنین بود
جسمِ حسینت پاره پاره بر زمین بود
بی اعتنا از گریه زینب گذشتند
از رویِ جسمش با سُمّ مرکب گذشتند
بی اعتنا از گریه زینب گذشتند
از رویِ جسمش با سُمّ مرکب گذشتند
اینجا میان روضه ها زینب قدم زد
آتش به جانِ شعرهایِ محتشم زد
این کشتۀ افتاذۀ بی سر حسین است
این که نمانده از تنش پیکر، حسین است
این که سپاهی ریخته رویِ تن او
این شاهِ بی سردار و بی لشکر، حسین است
این خیمه ای که گیسوی حورش طناب است
حالا اسیرِ شعله ها و آفتاب است
این پیکری که زینتِ دوش نبی بود
حالا تمامِ پیکرش شد خاک آلود
#مجتبی_شکریان
@madahionline_313
#امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام
#شهادت
تویی ضریحِ کرامت؛ تمام خلق، دخیلاند
اگر کریم تویی؛ حاتمانِ دَهر، بخیلاند
غباری از قطراتِ تیمُّمِ تو طهارت
بُحور، پیشِ نَمِ مسحِ پایت آبِ قلیلاند
هزار مَن غزل آنسو در آسمانِ ترازو
مناقبِ تو در اینسو بدون وزن، ثقیلاند
به کاسهی مَلَکِ رزق، ریختند کمت را
مجاورانِ گدایت به خرجِ خلق، کفیلاند
ملقبی به مُعِزُّالْبَشر؛ مُذِلّ شیاطین
همیشه سنگْعیاران کنار قله ذلیلاند
میان آن همه سردارهای جنگندیده
سپاهیان سکوتِ تو جنگجوی اصیلاند
ندادهاند رضایت؛ به حرمتت به نمکدان
چه سنگها که به آیینهات همیشه گُسیلاند
شرارههای دری که تمام عمر، تو را سوخت
قضای آتشِ نمرودها به جانِ خلیلاند
گواهِ غربت صدّیقه پیرْموی سرت شد
قصیدههای سپیدِ تو آیههای دلیلاند
نمیرسد به کفِ پای مقتلت قد شعرم
قلم خمیده؛ رطبهای روضهات به نخیلاند
#رضا_قاسمی
@madahionline_313
#امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام
#مدح
حُسن بی انتها فقط حسن است
بی نهایت عطا فقط حسن است
آبشار همیشه سرشار از
لطف و جود و سخا فقط حسن است
جای دیگر نمی روم هرگز
دستگیر گدا فقط حسن است
در هیاهوی این جهان غریب
با غمم آشنا فقط حسن است
دست بی منتی که می گردد
پیِ هر بی نوا فقط حسن است
با جذامی گوشه گیر شهر
آنکه شد هم غذا فقط حسن است
حسرت زر شدن اگر داری
نظر کیمیا فقط حسن است
آنکه دنبال دوستان خودش
هست روز جزا فقط حسن است
صاحب روح و جان عاشق من
از همان ابتدا فقط حسن است
آنکه مانند دست های پدر
شده دست خدا فقط حسن است
#حسن_کردی
@madahionline_313