« #پاك_كردن_ذهن »
💠شما با لباسهای بيرون به رختخواب نمی رويد، اما برخی از مردم با ذهنی پُر از غم به خواب می روند و بعد شكايت می كنند كه خوب نخوابيده و روز بعد خسته هستند.
👤خياطی می گفت:
«اگر شبها جيبهای لباسها را خالی كنيد، لباسها زيباتر به نظر می رسد و بيشتر عمر خواهند كرد.»
✨👌بنابراين، من قبل از خواب، اَشيايی مانند خودكار، پول خُرد و دستمال را از جيبم در می آورم و آنها را مرتب روی ميز می گذارم.چيزهای زايدی مثل خرده كاغذ و ... را به درون سطل زباله می ريزم. با اين كار، احساس می كنم كه همه چيز تمام شده و بار آنها را از ذهنم خارج گرديده است.
🌙يك شب، وقتی كه مشغول اين كار بودم به نظرم رسيد كه ممكن است خالی كردن ذهن نيز مانند خالی كردن جيب باشد.
💫همهیِ ما در طی روز، مجموعهای از آزردگی، پشيمانی، نفرت و اضطراب را جمع آوری می كنيم. اگر اجازه دهيم كه اين افكار انباشته شوند، ذهن را سنگين می كنند و عامل مختل كننده در آگاهی می شوند.
💫سپس تصور كردم كه اين زبالههای ذهن در زبالهدانی خيال می ريزند. اين كار، باعث احساس آرامش و رها شدن از باورهای ذهنی می شود و خواب را آسانتر می كند.
💆🏻♂ذهن كه بدين ترتيب از عوامل انرژی خوار پاك شده است، می تواند با استراحت كردن قوايش را تجديد كند.
فاصله ما تا خوشبختی به اندازهیِ فاصله ما تا خودمان است.
«همهی تغييرات از شما آغاز میشود»
👤#وينسنت_پيل
🪴
⤹◌. .‹.⿻ ֢ ֗ .›⿻⤹◌. .‹.⿻ ֢ ֗ .›⿻
#خودتان_را_باورکنید ...
شبی بعد از یکی از سخنرانیهایم مردی به سراغم آمد و بعد از کمی مقدمه چینی گفت:
" من اصلاً خودم را قبول ندارم، هیچ وقت فکر نمیکنم از عهده کاری برآیم. من بسیار بزدل و افسرده هستم. احساس میکنم دارم غرق میشوم. ۴۰ سال دارم، اما چرا باید هنوز احساس حقارت باعث شود به خودم شک داشته باشم؟ میخواهم بدانم چطور میتوانم به خودم ایمان بیاورم؟ خواهش میکنم کمکم کنید. "
به او گفتم:" خوب دو کار باید کرد. اول اینکه باید ریشه این مشکل را پیدا کنیم که این نیازمند تحلیلهای عمیق روانکاوانه است و زمان زیادی میبرد. اما من فرمول سریعتری دارم. "
آن مرد با خوشحالی پرسید :" چه فرمولی؟ "
ادامه دادم :" پیشنهاد میکنم همین امشب تا انتهای این خیابان را پیاده رفته و کلماتی را که میگویم تکرار کنی. حتی هنگام خواب نیز آنها را بارها و بارها با خود تکرار کنی. فردا صبح قبل از برخاستن از بستر نیز، همین کار را انجام بده. قبل از رسیدن به مهمترین قرار ملاقات خود نیز سه بار دیگر آنها را بگو. البته فراموش نکن که باید با ایمان کامل آن کلمات را به زبان بیاوری تا قدرت لازم برای غلبه بر عقده حقارتت به تو عطا شود. "
آن کلمات این بود :" در پناه خداوند بلند مرتبه، انجام هر کاری برایم ممکن است. "
آن مرد از شنیدن این جمله جا خورد. سپس در حالی که چشمانش برقی میزد گفت:"بسیار خوب. "
من دور شدن او را در سیاهی شب دیدم و احساس کردم، ایمان درونش را بیدار کردهام.
از آن شب به بعد، آن مرد مرتباً مرا در جریان روند پیشرفتش قرار میداد و میگفت: آن چند کلمه به ظاهر ساده، زندگیش را زیر و رو کرده است. حالا او خود را مردی قوی، باثبات وسرشارازاعتماد به نفس میداند؛ مرد با ایمانی که معتقد است جریانهای زندگی، موافق او هستند نه علیه او.
(برگزیده ای از سخنان #وینسنت_پیل )
.
#حکایت_زیبـــا📜
👇 🇯🇴🇮🇳 👇
⃟ ༄ ࿐ ࿐༄ ࿐
࿐ @madar_tabasom 𓆩 ♡ 𓆪