#مادرنوشت
پیشترها فکر میکردم آشپزخانهی هر خانه، آیینهی تمامنمای انضباط بانوی آن خانه است
چون آشپزخانه قلمروی اختصاصی اوست
بعدها فهمیدم حال زن هرچه خوبتر باشد، اوضاع آشپزخانه هم بهتر است، زن هر چقدر هم منظم، تا حالش خوش نباشد، روح هم در تمیزی و مرتبی خانه و علی الخصوص آشپزخانه نیست!
حالا مدتهاست دریافتم، وقتی کودکی در خانه داری، هیچ جا قلمروی اختصاصی نیست، آشپزخانه که جای خود دارد!
آشپرخانه منبع بازی های دوست داشتنی و دست یافتن به دست نیافتنیهای کودکانه است.
از همان ابتدا که چهاردستوپا به دنبالت راه میافتد، با قفسههای پایینی عجیب دوست میشود، عاشق بهم ریختن ظروفش میشود و تو اگر بخواهی مانند مادران خلاقی که فرزند را از وسایل خانه بیشتر دوست دارند، عمل کنی، ناچار میشوی تغییر چیدمان بدهی و ظروف پلاستیکی، قالبهای کیک و دسر، نایلونهای تمیز مخصوص خرید و هر آنچه بیخطر است را دم دستش بگذاری تا حسابی مشغول و کیفور شود.
بعدها هم که کم کم یاد میگیرد صندلی بگذارد و خود را به قفسههای بالایی برساند، دیگر جایی برای پنهان کردن خوراکیهای ممنوعه نمیماند؛
و آنجاست که میفهمی، لذت بردن از بازیگوشیها و کشف کردنهای پیدرپی کودک، حالت را خوب میکند و آشپزخانهات را نامرتب و دیگر کسی را از روی نظم خانهاش قضاوت نمیکنی!
میتوانستی کابینتها را یک به یک قفل مخصوص بزنی، درب آشپزخانه را ببندی یا پارتیشن فلزی متحرک جلوی ورودی بگذاری،
اما کودکت میماند و دنیایی از کشف نشدهها، حسرتها، دست نیافتنیها!
و به دنبال آن، بهانه گرفتنها، نقزدنها، راه دررو پیدا کردنها و دور از چشم، بهم ریختنها.
و تو میماندی و اعصابی خُرد و تحملی کم
و خستگیِ دوبرابری... یکی برای اِعمال محدودیتها و دیگری برای جمع و جور کردنِ گذر کردن از خط قرمزها!
مدتهاست کلیشههای ذهنیام را دور ریختهام و حال خوبم را خریدهام.
و بالاخره هر روز راهی پیدا میکنم که هم کودکانی شاد و خلاق داشته باشم و هم در کمترین زمان، نظمی متناسب با خانهی بچهداری به دور و اطرافم بدهم.
همین جمع و جور کردنهای ریزریز و مداوم است که به فرمودهی پیامبر رحمت(صلیاللهعلیهوآله) به ازای جابجا کردن هر قطعه اش خداوند نظر رحمتی به خودم، حالم و زندگیام میکند.
مطمئنم حال بانوی خانه که خوب باشد، حال همه خوب است...
🖊 عطیه شریف
🗓 به بهانهی روز جهانی #خانه_داری
🇮🇷 @Farhangbanoo
#بازی
#رشد
#نظم
#خلاقیت
🆔 @moharamemadara
♥️♥️♥️
♥️♥️
♥️
♥️ #مادرنوشت
از نگاه کلافه ات می فهمم دلت بهانه ی شیر میگیرد.
باید زودتر حواست را پرت کنم تا کلافگی ات بالا نگرفته!
دوست داری الان چیکار کنیم جان مادر؟ برویم سروقت خوراکی ها؟
بغلش میکنم تا کمی سرحال شود.
اگر گفتی کدامش را بخوریم بهتر است؟
کدام خوشمزه تر است؟
شیر گاو بخوریم؟قوی میشویم و کلی بدو بدو میکنیم!
کشمش هم داریم. کدام را بدهم بهتر است؟
من که می دانم هر دویش برایت خوب است.
تو انتخاب کن که کیف کرده باشی!
مشمش!
فدای زبان باز نشده ات نورچشمم.
بله کشمش الان بهتر است.پس شیر را شب میخوریم.
حالا چه بازی بکنیم خوبتر است؟
توپ...توپ بازی.
پس بدو توپ نهایت را بیار تا بازی کنیم.
خوش بیحالت که انقدر ساده و سریع انتخاب میکنی.
خداکند که منم بتوانم
در انتخاب های لحظه به لحظه ای که برایم پیش می اید بی تکلف بهترین را فهم کنم.
باید معیارهای حق در جانم انقدر ثبت شده باشد که بشود درست انتخاب کرد.
🆔 @madar_yazd
♥️♥️♥️♥️♥️♥️♥️
♥️♥️♥️
♥️♥️
♥️﷽
♥️ #مادرنوشت
اصلاً فکر میکنم که چرا؟…
من که انقَدَر حقیرم، کَمَم، بدم،
سرشارم از نقص، ازجهل، از کدورت…
اصلاً من همانم که مَنْ كَانَتْ مَحَاسِنُهُ مَسَاوِيَ، فَكَيْفَ لا تَكُونُ مَسَاوِيهِ مَسَاوِيَ؛
منی که خوبیهایم زشت و بد است چه برسد به بدی ها و زشتیهایم!…
منی که در غنا و داشتن هایم فقیرم چه برسد در فقرم(۱)،
همین من که در علم و دانستنم جاهلم چه برسد به جهل و نادانسته هایم(۲)
فکر میکنم که چرا باید ادامه پیدا کنم؟…
مرا چه به تداوم، مرا چه به تکثیر
مرا چه به نسل، مرا چه به فرزند، مرا چه به #مادری…
زشت و بد در خود چه دیده که به خود اجازه و جرئت تکثیر داده است؟
اصلاً به چه امیدی؟!…
فکر میکنم
و قیافه ام در هم میرود
دارم ناامید میشوم
دارم میترسم
به چه حق و جرئتی… منِ زشت، منِ کم… این بچهها… این ادامه…
سرم مستأصل به دستانم تکیه میکند؛
شاید همزمان عقلم به دلم،
منطقم به اعتقادم…
یکهو چشمم داغ میشود
و یادم میآید که میشود دَم گرفت:
یا مُبَدِّلَ السَّیِّئات بالحَسَنات!
ای تبدیل کننده بدی ها به خوبی ها!
یا مُبَدِّلَ السَّیِّئات بالحَسَنات!
میخندم😍
ای تبدیل کننده من به این معصوم ها!
ای تبدیل کننده زشتی های من به زیباییِ این طفل ها
ای تبدیل کننده حقارت و کمی و کدورت های من به عزت و آبرو و زلالِ "ادامه" من…
اشکآلود میخندم و میگویم:
خدایا! اگر لباس مادری میپوشم، آن هم مکرراً، نه گویی که از خودپسندی و خودلایق پنداری است! نه!
که تماماً از یقین من به این نام توست پروردگار ما!
یا مُبَدِّلَ السَّیِّئات بالحَسَنات!
اصلاً یک چیز بگویم و تمامش کنم؟
مگر خودت نگفتی «إنَّ الحَسَناتِ یُذهبنَ السَّیِّئات» ؟ همانا زیبایی ها و نیکویی ها، زشتی ها و بدی ها را میبرند؟
پس بگو فرزندانم، نسلم، همان مبدَّل های زیبای زشتی های من، بیایند و زیر بغل های منِ از پای افتاده را بگیرند و با خود ببرند! ها
ببرند مرا به سرای رستگاری
به آستان ابدی عزت و نور
*رَبَّنا هَب لَنا مِن أَزواجِنا وَ ذُرِّیَّاتِنا قُرَّةَ أَعْیُنٍ*
پینوشت:
۱- إلهي أنا الْفقیر في غِنايَ فکیف لا أَكُونُ فقيراً فِي فقرِي
۲- إلهي أنا الجاهلُ في علمي فکیفَ لا أَكونُ جَهولاً فيد جهلي
۳- مدتهاست وقتی به فرزند داشتن فکر میکنم، این ذکر به ذهنم میآید: یا مُبَدِّلَ السَّیِّئات بالحسنات/خدایا زشتی های مرا، با و در این فرزندان، زیبا و زیبایی کن
و ذکر مدام من اینست:
رَبَّنا هَبْ لَنا مِنْ أَزْواجِنا وَ ذُرِّیَّاتِنا قُرَّةَ أَعْیُنٍ وَ اجْعَلْنا لِلْمُتَّقینَ إِماماً
@madar_yazd
@hejrat_kon
♥️♥️♥️♥️♥️♥️
♥️ #مادرنوشت
دیشب خسته بودم واقعا دیگه اعصابی نداشتم 🤕ساعت نه شب 🌙
گفتم نماز بخونم بعد بیام بغلت کنم؟ 👧🏻
آخه سجاده ام بغل تشک ش پهن کرده بودم 🙂 داشت با عروسک ش حرف میزد گفت آره نماز بخون☺️
اما اومدم قامت الله اکبر ببندم 😋
گفتم بزار اول بغلش کنم 😜 القصه موهاش نازکردم و بغل 👧🏻 واقعا حالم خوب شد انرژی زیادی گرفتم خوابید پریدم روی سجاده 😍
عجیب نیست اما واقعی هست 🤔
خب کودک معصـوم وصل هست به عرش الرحمان 😉
🆔 @madar_yazd
♥️♥️♥️♥️♥️♥️♥️
┊ ┊ ┊ ┊
┊ ┊ ┊ ♥️
┊ ┊ ♥️
┊ ♥️
♥️
#مادر_نوشت
#تجربه
#مادرنوشت
#نظم
سلام من اگر بخوام وسایل خونه مخصوصا آشپزخونه رو مرتب و جابجا و نظم دهی کنم پسرم فورا همراهم میشه بدون اینکه حتی یک کلمه ازش خواهش کنم در نود درصد مواقع واقعا نظم دهی و مرتب کردن کلی خونه رو خیلی دوست داره و واقعا با ذوق و کیف و انرژی بسیار زیادی اینکارو انجام میده و منو پدرش رو همراهی میکنه و پایان کار هم با حالیکه واقعا خسته میشه خیلی خوشحال و راضیه😊
اما در مورد جمع کردن وسایل خودش به ندرت پیش قدم میشه و فقط در صورتیکه ما شروع کنیم او هم میاد کمک و وقتی هرچیزی جای خودش قرار میگیره بسیار شاد و خوشحال میشه و مدام تشکر میکنه که کمکش کردیم که وسایلش جابجا بشن
اما در کل فکرمیکنم چون ما کارهای خونه رو همیشه بعنوان یک تشویق به حساب آوردیم الان عمیقأ از انجامش احساس شادی و رضایت میکنه
البته که تفهیم موضوع نظم در مورد وسایلش رو فقط با جملاتی مثل گم میشه یا پا میذاریم روش میفتیم یااینکه ممکنه بشکنه و یا ماشینا خستن برن بخوابن و.. بیان میکنیم
#نظم
♥️http://eitaa.com/madar_yazd