eitaa logo
مادران شریف ایران زمین
9.1هزار دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
149 ویدیو
27 فایل
اینجا پر از تجربه‌ست، تجربهٔ زندگی مامان‌های چند فرزندی پویا، «از همه جای ایران»، که در کنار بچه‌هاشون رشد می‌کنند. این کانال، سال ۱۳۹۸ به همت چند مامان دانش‌آموختهٔ دانشگاه شریف تاسیس شد. ارتباط با ما و ارسال تجربه: @madaran_admin تبلیغات: @tbligm
مشاهده در ایتا
دانلود
«"مواظب باش نمیری"» (مامان ۲ سال و ۸ ماهه) دست بردم درجه ی بخاری را پادساعتگرد بچرخانم و بیشتر کنم که ناغافل خاموش شد. هرچه کردم دوباره روشن شود ولو روی همان درجه‌ی کم، نشد🤦🏻‍♀. آقای همسر هم تماس گرفت که کارش امروز بیشتر است و فعلاً خانه نمی‌آید و این یعنی حالا حالاها سرما، مهمان ناخوانده‌ی منزل ماست. قلبم به رسم عادت تمام این روزهایم، باز پرکشید سمت زنان و کودکان فلسطینی، لبنانی و سوری، حتماً سردشان است، آواره‌اند، گرسنه‌اند و ترسیده! بینشان هم خانم باردار یا خانمی که تازه زایمان کرده هست، قطعاً هست😢! چه حالی دارند توی آن اوضاع؟! با آن شرایط حساس و نیازهایی که یکی دوتا نیستند، چه می‌کنند. غم می‌نشیند به جانم، جایی از درون جمجمه‌م تیر می‌کشد😔. کاسه بشقاب‌های نشسته خودی نشان می‌دهند، در این سرمای خانه، تصور دست بردن زیرآب و ظرف شستن هم برایم سخت است ولی باید بشورم🥶. به ناچار شعله‌ی اجاق گاز را روشن می‌کنم، دست‌هایم را بالای آتش آبی رنگ می‌گیرم، بلکه گرمتر شود و بعد، ظرف غذا و قاشق کوچکی می‌گذارم جلوی دخترم"خودت رو بپیچون توی پتو، تا سردت نشه" آخرین سفارش را هم می‌کنم و برمی‌گردم سراغ ظرف‌ها. پرنده‌ی ذهنم دوباره پر می‌کشد. چه می‌کنند دخترکان کشورهای همسایه‌م؟ زمان گرسنگی، غذایی هست برایشان؟ یا پتویی که هنگام سرما، دور خود بگیرند یا اصلاً مادری که سفارش کند مواظب خودشان باشند😭؟ ظرف می‌شورم و فکر می‌کنم. فکر می‌کنم میان این همه آوارگی و تنهایی زنان ملت‌های همسایه، من نشسته‌ام اینجا، زیر سقف خانه‌م، امنیتم را کسی به سرقت نبرده و دغدغه‌م تحمل سرمای درون خانه‌ست و این که نکند دخترکم چند قاشق کمتر از دیروز غذا بخورد🥲. لیوان کف آلود را زیر شیرآب می‌گیرم و در ذهنم دنبال بهای امنیتم می‌گردم. چه کسی و چه چیزی بهای این تامین مرا داده؟ صدای دخترک معصوم شهید مدافع حرم، در فضای ذهنم پخش می‌شود. قیمت امنیت من همان اضطراب پشت جمله‌ی "مواظب باشیا که نمیری" دخترک است، خطاب به پدرش. همان سخت دل کندن و دل بریدن لحظه آخر، که دم رفتن دست دور پای بابا حلقه کند، بلکه چندثانیه بیشتر پدرش را به آغوش بکشد😭. بله! تاوان امنیت مرا این دختر و امثالش دادن. تا زیر سایه‌ی دلتنگی خانواده شهدا برای عزیزشان، من، زن ایرانی، میان این همه هیاهو... به دور از غارت و ویرانی و گرسنگی، در امنیت آشپزخانه‌م برای دخترکم غذا ببرم🥣. ظرفشویی را خشک می‌کنم و برمی‌گردم، با دیدن ظرف خالی، مطمئن می‌شوم دخترم همه غذایش را خورده الحمدلله. گرسنگی علاج دارد، اصلاً همه چیز در این دنیا علاج و تسکین دارد جز دلتنگی و فراق! جز غم پنهان در "مواظب باش نمیری"😭🥀. [به یاد ویدئوی صحبت‌های شهید سیدمصطفی صادقی با دخترش، که این روزها مداوم در ذهنم پخش می‌شود] 🍀🍀🍀 کانال مادران شریف ایران زمین @madaran_sharif