بوی عطر غذا در خانه پیچیده منتظر است هوا کمی دیگر تاریک شود تا چراغ ها را روشن کند😉 سماورش مانند همیشه دست به کمر روی طاقچه کنار اطاقست و آبنبات های رنگی را در کیسه‌ی پارچه ای در کنار آن قایم کرده😜 صدای زوزه‌ی باد از لابلای پرده های گلدوزی شده به خانه سرک می کشد؛ خانه در سکوت است و تنها صدای رادیو و عصای مادر بزرگ است که این سکوت را می شکند.😏 مادر بزرگ با لباس های گلدار بلند و چارقد سرخابی گلدانهای روی پله را آب می دهد؛ بوی نم خاک و گلهای شب بو فضا را پر کرده است. پدربزرگ با دوچرخه‌ و کلاه لبه دار قدیمی‌اش از راه می‌رسد؛ صدای کلیدی که به‌ در می‌اندازد آشناست؛😂 در دستش پاکت میوه و نان سنگک که روی دسته دوچرخه اش خوابانده😊😊 #یادمانه @MADARANE_1 ایتا t.me/madaran_2 تلگرام

از طبیعت و سالم خوری لذت ببریم #قدرپدربزرگ‌هاومادربزرگ‌هارابدانیم شما هم بفرمائید🌹 #یادمانه @madarane_1 کانال ایتا t.me/madarane_2 کانال تلگرام

#یادمانه @madarane_1    ایتا t.me/madarane_2   تلگرام

#مادربزرگ‌ها‌برکت‌خونه‌اند.... #یادمانه @madarane_1    ایتا t.me/madarane_2   تلگرام

یاد اون روزها بخیر....😍😍 #سبک_زندگی_اسلامی_ایرانی #یادمانه @madarane_1 ایتا t.me/madarane_2 تلگرام

بسم الله الرحمن الرحیم امروز آقارضای من زیرسایه امام رئوف امام رضاعلیه السلام هشت روزه شد. اول از همه خدارو شاکرهستم که زیرسایه اهلبیت اینهمه نعمت خصوصا نعمت فرزندسالم رو بهم عطا کرد وازخانم شریفی عزیزهم بابت دلسوزی ها و راهنمایی ها و تدابیری ک بهم ارائه دادن تشکر ویژه میکنم🌹 ان شاءالله اجرتون با خدای مهربان. خداروشکر من با انجام حدود شصت هفتاددرصدی 😏 تدابیر اصلاح مزاج و بالاکشیدن جنین مانع تولد نوزاد نارس و کم وزن شدم وخداروشکر پسرم تو۳۷هفتگی ساعت۳ونیم بامداد شنبه ۱۳شهریور ۱۴۰۰خیلی راحت و زود درعرض نیم ساعت ۴۵دقیقه بدنیااومد..❤️ وخداروشکر بخیه کمی خوردم و اصلا بازایمان و بخیه زایمان قبلیم قابل مقایسه نبود. من که اون شب فکرمیکردم بازم جنین پایین اومده و مرتب باهمسرم تلاش میکردیم بالابکشیمش😁 ولی برخلاف دفعات قبل بالانمیومد 💪 فهمیدیم که گل پسرمون دیگه دلش برای آبجیش زهراخانم تنگ شده و هرچی زودترمیخاد بیاد پیشش... انقباضات لحظه به لحظه شدیدترمیشد ودرعرض نیم ساعت فول شدم کیسه آبم خونه پاره شد وبلافاصله به سمت بیمارستان و زایشگاه حرکت کردیم اینقدر پروسه زایمان سریع داشت سپری میشد که هرآن میترسیدم توماشین بدنیابیاد😄 بیمارستان ک رسیدیم ماماگفت خ آروم حرکت کن خودتو ب تخت برسون ک بچه الان میاد تا من آماده بشم تا ماما اومد درداصلی منو رها کرد.. وخاستن باآمپول فشار ❌ 💉❌ بچه رو بدنیا بیارن منتها من نذاشتم .. خداروشکر۲۰دیقیه بعد غلام حضرت رضای من بدنیااومد.. بعدهم کامش رو با تربت و آب زمزم و رطب برداشتم و اذان و اقامه گفتم.. خداروشکر باانجام یکی دومورد تدابیرزردی ک خانم شریفی برام فرستاد پسرم زردی هم نگرفت.🐣 ناگفته نماندخانوادم بدلیل کرونا قرنطینه بودن و ازبیمارستان ک مرخص شدم تاالان خودم تنها کارای خودمو آقارضا رو انجام دادم 💪 چون زایمان خوبی داشتم و دلیل اصلیش رو انجام تدابیر ازحدود۳۴_۳۳هفتگی میبینم. ان شاءالله روزی همه آرزومندان🌹🌹 #دلنوشته_زائو19 #یادمانه @madarane_1 ایتا t.me/madarane_2 تلگرام

زندگی زیباست 🌷 همانطور که #طبیعت #دشت و دمن در کنار #مادر بودن... 🌹 قدر #نعمت های الهی را بدانیم. ۷ دقیقه با #رویاهایت سفر کن وقتی برمی گردی آرزو می کنی کاش همانجا می بودی... #زندگی در طبیعت نوش جانت #پدرمادر_نعمت‌ها‌ی_تکرارنشدنی #مادر #یادمانه @MADARANE_1 t.me/madarane_2 تلگرام

لذت زندگی روستایی خوشا به حال آنهایی که بهره دارند. #یادمانه @madarane_1 کانال ایتا t.me/madarane_2 کانال تلگرام

لذت زندگی روستایی این زندگی چند؟؟؟ خوشا به حال آنهایی که بهره دارند😂 کره دوغی با حرارت دادن و ذوب کردن آن و جداکردن دوغ، به #روغن‌زرد‌گاوی تبدیل می‌شود.. #یادمانه @madarane_1 کانال ایتا t.me/madarane_2 کانال تلگرام

یاد اون روزها بخیر....😍😍 #سبک_زندگی_اسلامی_ایرانی #یادمانه @madarane_1 ایتا t.me/madarane_2 تلگرام

از طبیعت و سالم خوری لذت ببریم #قدرپدربزرگ‌هاومادربزرگ‌هارابدانیم شما هم بفرمائید🌹 #یادمانه @madarane_1 کانال ایتا t.me/madarane_2 کانال تلگرام

بوی عطر غذا در خانه پیچیده منتظر است هوا کمی دیگر تاریک شود تا چراغ ها را روشن کند😉 سماورش مانند همیشه دست به کمر روی طاقچه کنار اطاقست و آبنبات های رنگی را در کیسه‌ی پارچه ای در کنار آن قایم کرده😜 صدای زوزه‌ی باد از لابلای پرده های گلدوزی شده به خانه سرک می کشد؛ خانه در سکوت است و تنها صدای رادیو و عصای مادر بزرگ است که این سکوت را می شکند.😏 مادر بزرگ با لباس های گلدار بلند و چارقد سرخابی گلدانهای روی پله را آب می دهد؛ بوی نم خاک و گلهای شب بو فضا را پر کرده است. پدربزرگ با دوچرخه‌ و کلاه لبه دار قدیمی‌اش از راه می‌رسد؛ صدای کلیدی که به‌ در می‌اندازد آشناست؛😂 در دستش پاکت میوه و نان سنگک که روی دسته دوچرخه اش خوابانده😊😊 #یادمانه @MADARANE_1 ایتا t.me/madaran_2 تلگرام