•••
غافلان تشديد مےخوانند و عشّاق تو تاج
اى بنازم " ميم " نامت با مشدد بودنش...
#منمحمدﷺرادوستدارم
#رسول_خدا
#پدرِمهربان
https://eitaa.com/madaranee96
خداوند بر داوود آهن را نرم کرد؛
و بر محمد دل ها را...❤️
#منمحمدﷺرادوستدارم
#رسولِ_خدا
#پدرِمهربان
"مامان باید شاد باشه"
https://eitaa.com/madaranee96
#شعر
#صلوات بر پیامبر(ص)
🐤قناری آی قناری
عجب صدایی داری
🌸بخون بخون برامون
ترانۀ بهاری
❤️صلِّ علی محمد
صلوات بر محمد
🐦قناری آی قناری
کوچیک و بزرگ نداره
🌹صلوات بر پیغمبر
شادی و شور مییاره
❤️صل علی محمد
صلوات بر محمد
🕊قناری آی قناری
وقتی میخوای بخوابی
🌺یواشکی چی میگی
به من بده جوابی
❤️صل علی محمد
صلوات بر محمد
🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱
#منمحمدﷺرادوستدارم
#رسولِ_خدا
#پدرِمهربان
https://eitaa.com/madaranee96
❤️❤️❤️❤️❤️
نامش ستوده است، ستایش بر او...!
#منمحمدﷺرادوستدارم
#رسول_خدا
#پدرِمهربان
https://eitaa.com/madaranee96
و إنّي أحبک أکثر اتِّساعاً من السَماء
و وسیع تَر از آسمان،دوستت دارم...
#منمحمدﷺرادوستدارم
#رسول_خدا
#پدرِمهربان
https://eitaa.com/madaranee96
تا نام تو بࢪده می شود، چࢪاغهای صلوات، دࢪ جان لحظه ها فࢪوزان مےشوند....🌿
تا فضیلتے از تو گفته می شود، دلها از بوی گل محمدی زنده مے شوند....🌺🌸
قرآن تو، نزدیکترین ࢪاه ࢪهایی است و نهج الفصاحه ات، پاکترین مبحث بندگے......
#منمحمدﷺرادوستدارم
#رسول_خدا
#پدرِمهربان
https://eitaa.com/madaranee96
#شعرِکودکانه
#صلوات
دویدم و دویدم🌸به باغ گل رسیدم
وقتی به باغ رسیدم🌸 بوی گلاب شنیدم
رفتم از گل پرسیدم🌹 این بوی خوبت از چیست ؟
گل محمدی گفت :🌹پیامبر خوب ما
محمد مصطفی (ص)🌺وقتی اومد به دنیا
از خوشحالی وا شدم🌺قشنگ و زیبا شدم
هر کی منو بو کشید🌻 از ته دل داد کشید
صل علی محمد 🌻صلوات بر محمد
#منمحمدﷺرادوستدارم
#رسول_خدا
#پدرِمهربان
https://eitaa.com/madaranee96
#داستان
#پیامبروکودکان
خورشید وسط آسمان می درخشید . عرق از سر و روی بچه ها که بی توجه به آفتاب داغ عربستان وسط کوچه بازی می کردند، جاری بود .
یکی با صدایی شبیه فریاد گفت : من خسته شدم کمی استراحت کنیم انگار همه منتظر بودند که به محض شنیدن ، همان جا وسط کوچه روی زمین ولو شدند .
سر و صدایشان اندکی فروکش کرده بود که یکی گفت : چقدر بازی کردیم ! دیگری جواب داد : آری ولی افسوس، بازی هایمان خیلی تکراری شده، کسی بازی جدیدی بلد نیست ؟
سر و صدا دوباره بالا گرفت . هر کس که فکر می کرد ، پیشنهادش از بقیه بهتر است، می خواست با فریاد ، نظرش را اعلام کند .
صحبت بچه ها تازه گل انداخته بود که صدای نزدیک شدن چند سوار، همه را به خود آورد .
باید از سر راه سوارها کنار می رفتند، اما کسی حوصله برخاستن نداشت . به جای بلند شدن شروع به نق زدن کردند که یکی با خوشحالی فریاد زد:
برخیزید: رسول خداست که می آید.
همه مثل فنر از جا پردیدند و با شادی و سرو صدا و لبخند به سمت رسول خدا دویدند .
دیدن پیامبر، همیشه بچه ها را خوشحال می کرد . همه دور مرکب پیامبر حلقه زدند . پیامبر با خوشرویی به همه سلام کردند .
می شود ما را هم سوار مرکبتان کنید !
یکی از بچه ها بود که این حرف را می زد . پیامبر لبخندی زدند و به کمک همراهانشان، آن بچه را سوار مرکب خود کردند .
صدای خنده و شادی تمام کوچه را پر کرده بود . بچه ها یکی یکی بر مرکب پیامبر سوار شدند و می خندیدند .
همه از این بازی جدید ذوق زده بودند .
وقتی همه بر مرکب سوار شدند ، پیامبر با مهربانی از آن ها خداحافظی کردند و رفتند .
بچه ها از خوشحالی در پوست خود نمی گنجیدند ، هر کس با جیغ و داد می خواست خود را زودتر به خانه برساند تا این خبر را به همه بدهد که بر مرکب پیامبر سوار شده است .
#منمحمدﷺرادوستدارم
#رسول_خدا
#پدرِمهربان
https://eitaa.com/madaranee96