eitaa logo
🧕🏻مامان‌ باید‌ شاد‌ باشه 🇱🇧🇮🇷🇵🇸
1.6هزار دنبال‌کننده
10.7هزار عکس
1.7هزار ویدیو
64 فایل
. 🌻﷽🌻 اینجا مادران میدان دار عرصه تربیت اند. استفاده از مطالب کانال با ذکر سه صلوات بر محمد و آل محمد آزاد است. 💌ارتباط با ما: @ShiraziSNSF @madarane96
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سرگرمی را جدی بگیریم! ❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️ بازی ها و سرگرمی ها را باید جدی گرفت؛ چون سرگرمی‌های ما، تعیین کننده‌ترین بخش‌های زندگی ما هستند. آنقدر که ما در هنگام تفریحات و سرگرمی‌ها تحت تاثیر قرار می‌گیریم، کارهای جدی در ما تاثیرگذار نیستند. چون معمولاً سرگرمی ها را با میل خودمان انتخاب می‌کنیم و با لذت به سراغ آنها می‌رویم. خوش به حال کسانی که سرگرمی‌شان قرآن است. استاد پناهیان "مامان باید شاد باشه" @madaranee96
اختلافات کهنه 💠 مدام در مورد اختلافات قدیمی و از یاد رفته صحبت نکنین! یادآوری اونا باعث تلخی و ناراحتی می‌شه. 💠 هدف از گفت‌وگو کردن، نزدیک شدن روحی و عاطفی خانوم و آقا با همدیگه است، در حالی که گفتن این موضوعات، معمولاً مشکلات رو زیاد می‌کنه و سردی عاطفی به بار میاره. 💠 اگه همسرتون وارد اختلافات گذشته شد با عوض کردن موضوع و دعوت همسرتون به صبوری و گذشت، فضای گفتگو رو به سرعت تغییر بدین. حتما باید آخر گفتگوی شما حتما بدون دلخوری باشه. "مامان باید شاد باشه" @madaranee96
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روز عاشورا هراسان بود دشمن تا شنید بعدِ عباسِ علی، پرچم به دوش زینب است بفرمائید روضه 👇🏻👇🏻👇🏻
مداحی_آنلاین_همه_رفتن_و_من_جاماندم_ای_دوست_میرداماد.mp3
11.74M
🌴روضه حضرت زینب(س) 🌴همه رفتن و من جاماندم ای دوست 🎤 سید مهدی میرداماد 🌴🌴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هر جا ڪہ روم در نظرم يادِ تو باشد اے راهِ من و چاهِ من و مقصدِ من تُو...
👨 پدرِ فرزندانتان باشید آقا میگن: مردی که در راه خدا کار می‌کند، باید همه عرصه های زندگی‌اش خدایی باشد. ممکن است شما بیرون از خانه به خاطر پیش آمدن یک حادثه کوچک، عصبانی شوید؛ اما این عصبانیت نباید در داخل خانه، خود را نشان دهد. با همسرتان مهربان باشید، به معنای حقیقی کلمه، پدر فرزندانتان باشید. با آنها بیگانه نباشید. ۸۰/۷/۲۷ "مامان باید شاد باشه" @madaranee96
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
متن دعای هفتم صحیفه سجادیه دعا یادت نره مامان جون🤲 "مامان باید شاد باشه" @madaranee96
غول گلاب پاش ✍نویسنده:یگانه مرادی لاکه 👇🏻👇🏻👇🏻
غول گلاب پاش.mp3
2.95M
🎀 قصه های خاله پونه 🌺 ⏰ ۶:۰۸ دقیقه @yekiboodyekinabood "مامان باید قصه گو باشه" @madaranee96
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🧕🏻مامان‌ باید‌ شاد‌ باشه 🇱🇧🇮🇷🇵🇸
#چیست_آن ۱۷۲ مامان جون😊 هر شب یه چیستان میزاریم واستون❓❓ به یاد روزهای مدرسه...🎒 🧐چیستان شماره
جواب چیستان صد و هفتاد و دوم: چیستان چی بود؟ ⁉️ اون چیه که واسه همه لباس می‌دوزه، اما خودش لُختِ⁉️ جوابش چیه: سوزن🪡 چند تا از جوابها رو با هم بخونیم:🤣😂🤣 سلام عیدتون مبارک🎊 فکر کنم سوزن باشه یا شایدم چرخ خیاطی سلام عیدتون مبارک جواب چیستان۱۷۲ سوزن سلام،دخترم میگه سوزن،درسته؟ قربونت،۷سالشه☺️ سلام جواب چیستان ۱۷۲ سوزن سلام جواب چیستان میشه ( سوزن )😁 سلام.شب خوش .فکر کنم سوزن باشه🧐🧐🧐🧐🧐🧐 جواب سوزن هست؟ "مامان باید پاسخ گو باشه"
۱۷۳ مامان جون😊 هر شب یه چیستان میزاریم واستون❓❓ به یاد روزهای مدرسه...🎒 🧐چیستان شماره صد و هفتاد و سوم: ⁉️ اون چیه که بزاز نیست و پارچه داره پنبه زن نیست و پنبه داره نجار نیست و چوب داره⁉️ جوابت رو بفرست به 🆔: @madarane96 "مامان باید شاد باشه"
یه گلبول عشق از مهربانوی خوبمون:👇🏻👇🏻👇🏻
اینم یه گلبول قرمزیِ دیگه.❤️ ‌"مامان باید عاشق باشه" @madaranee96
@childrin1.کانال دُردونه..mp3
3.99M
"با صدای عمو پورنگ" 💜 🐞💜 💜🐞💜 " مامان باید لالایی بخونه" @madaranee96
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مامان جون، ⭕️ خواب و نظم خوابیدن توی کنترل اضطراب مهمه! بیشتر بهش توجه کن 🍃🌺🌺🍃🌺🌺🍃🌺🌺🍃 بریم واسه پیشنهاد چهارم: 👇🏻👇🏻👇🏻
خواب و استراحت مهمه اهمیت خواب، استراحت و توجه به سلامتی ممکنِ مهم به نظر نرسه اما تاثیر خیلی زیادی روی اضطراب ما داره! با توجه به شرایط زندگیت باید یه الگوی مناسب واسه زمان و میزان خواب و استراحتت پیدا کنی! همین‌طور برنامه غذایی سالمی رو دنبال کنی. اگه باور نداری واسه یه هفته وقت بذار و روی الگوی مناسب سبک زندگی‌ات تمرکز کن. "مامان باید شاد باشه" @madaranee96
مامان جون، اهل رمان خوندن هستی؟📚 رو خوندی؟ میای با هم این رمان عالی رو بخونیم؟🤓 هر شب یه تکه از این قصه پر شور و احساس رو بخونیم... 👇🏻👇🏻👇🏻
💠معرفی کتاب فرنگیس 🔹کتاب «فرنگیس» روایت دلیری‌های خانم فرنگیس حیدرپور، شیرزن خطه‌ی گیلان‌غرب، به قلم خانم مهناز فتاحی از روایت‌های خواندنی مقاومت زنان ایرانی در برابر مهاجمان بعثی، در دوران دفاع مقدس است. همیشه وقتی تندیس زنی تبر به دست را کنار پارک شیرین کرمانشاه می‌دیدم با خودم فکر می‌کردم کاش بتوانم یک روز این زن قهرمان را از نزدیک ببینم و با او حرف بزنم. می‌گفتند فرنگیس در روستایی نزدیک گیلان‌غرب زندگی می‌کند و مایل نیست خاطراتش را تعریف کند. می‌دانستم نوشتن خاطراتش سخت خواهد بود اما همیشه به نوشتنش فکر می‌کردم. روستا حداقل سه ساعت و نیم تا کرمانشاه فاصله داشت و رفت و آمد به این روستا برای یک زن نویسنده سختی های زیادی داشت. این بخشی از روایت خانم مهناز فتاحی، نویسنده کتاب از چگونگی شکل‌گیری فکر نوشتن کتاب «فرنگیس» است. مدت ها دیدن فرنگیس آرزویم بود تا اینکه از طریق یکی از دوستان شماره تلفن و آدرسش را پیدا کردم. همراه همان دوست و خانواده‌ام به سمت روستای گورسفید راه افتادیم و ظهر به خانه اش رسیدیم. از دیدن فرنگیس احساس غرور کردم. قدبلند و ایستاده قامت، با دست هایی بزرگ و قلبی مهربان. خیلی باابهت تر از تندیسش. مردم درست می گفتند فرنگیس نمی‌خواست مصاحبه کند. دوست نداشت از او فیلم و عکس تهیه بشود. آن قدر طی سال‌ها از او عکس و فیلم گرفته بودند که خسته شده بود. می‌گفت این همه عکس و فیلم که چه بشود؟ روزگار سختی بود و حالا سخت‌تر. تردید به جانم افتاده بود نکند با این همه سختی از ادامه کار باز بمانم تا اینکه در مهرماه سال ۱۳۹۰ سخنان مقام معظم رهبری را در مورد ثبت خاطرات این بانوی گیلان‌غربی شنیدم و دلم گرم و عزمم جزم شد. بسیاری از نویسندگان کشور بعد از صحبت‌های ایشان آمادگی خود را برای ثبت خاطرات فرنگیس اعلام کردند اما وقتی از فرنگیس در این مورد سؤال کردم فهمیدم چند نفری سراغش آمده‌اند ولی پس از آن رفته‌اند و دیگر بازنگشته‌اند. تکلیف مشخص شده بود و راه من روشن. مصاحبه‌ها را با فرنگیس انجام دادم و بعد از آن با مردمی که او را می‌شناختند حرف زدم، با خانواده‌اش، همشهری‌هایش و حاصل سه سال رفت و آمد به روستای گورسفید و آوه‌زین خاطرات شنیدنی و غمگین از فرنگیس و مردمش بود. مردمی که بیشترشان جانبازند. جانبازهای بی پرونده. مردمی که هنوز با مین‌ها می‌جنگند. کودکانشان روی مین می‌روند و هر روز شهیدی دیگر به شهیدان روستا اضافه می‌شود. قرار بود بعد از مصاحبه با فرنگیس برادرهایش را هم به نوبت ببینم. اما در این سه سال ابتدا رحیم و بعد جبار راهی بهشت شدند. فرنگیس بعد از فوت رحیم و شهادت جبار به شدت بیمار شده بود. تازه آن وقت بود که یاد حرف‌های آقای سرهنگی افتادم که این یادگارهای جنگ می‌روند قبل از آنکه خاطراتشان ثبت شود. تازه می‌فهمیدم چرا این‌قدر آقای سرهنگی نگران ثبت این خاطرات است. اما قسمت سخت‌تر کار زمانی بود که فهمیدم در بخش مستندات مدارک چندانی در دست نیست. فقر و جنگ دست به دست هم داده بود تا فرنگیس هیچ تصویری از کودکی و جوانی خود نداشته باشد. حتی برادرهای رزمنده‌اش نیز فرصت داشتن عکس را نداشته‌اند. فرنگیس می‌گفت در کودکی آنچه برای مردم محروم ما مهم بود سیر کردن شکم بچه‌ها بود و ما از کمترین امکانات محروم بودیم چه برسد به عکس گرفتن. در زمان جنگ هم آن‌قدر آواره شدیم و دربدری کشیدیم که یادگاری برایمان به جا نماند. به هر حال مستندات به سختی جمع‌آوری شد. حتی وقتی به مسئولین مختلف شهر مراجعه کردم نتوانستند همکاری لازم را داشته باشند. آنچه از مستندات در این کتاب آمده است بیشتر به خاطر حمایت‌های مردم محلی بوده است. در آخرین جلسات وقتی به دیدن فرنگیس رفتم به من هدیه‌ای قشنگ داد. فرنگیس به کوه رفته بود و برایم ازبوه (نوعی گیاه خوشبوی کوهی) چیده بود. گیاه را بوییدم و مثل هدیه‌ای ارزشمند توی دستانم گرفتم و از فرنگیس تشکر کردم. بوی خوش خاطرات فرنگیس با بوی خوش گیاه در هم آمیخت و برایم همیشگی شد. همان زن سخت حالا برای من از کوه گیاه چیده بود و به من دوستی هدیه می‌داد. فرنگیس مرا به گوشه گوشة زندگی‌اش راه داده بود. خوشحالم که پس از سه سال خاطراتش آمادة چاپ شده است. این شما و این خاطرات زنی کرد که تاریخ جنگ را در دل خودش دارد. از اولین روزهای آغاز جنگ غیر رسمی تا پایان روزهای جنگ. خوشحالم از اینکه خاطره‌نگار خاطرات این شیرزنم. با سپاس از خدای مهربان که فرصت نوشتن از فرنگیس را به من داد و در این راه نگاه مهربانش همیشه همراهم بود. خدایی که رنج تنهایی در سفر خستگی و خوف را از من گرفت و امید و اراده را به من و پاهایم عطا کرد. سپاس از تمام کسانی که در این راه مرا یاری کردند: آقای سرهنگی استاد بزرگوارم که بعد از شنیدن طرح با جملة زیبای مبارک باشد به من قوتی عجیب داد و لحظه به لحظه مرا حمایت کرد.
خانم لیلی منفردی و همسرش که راه خانة فرنگیس را نشانم دادند. سهیلا، دختر فرنگیس که مرا برای ثبت خاطرات بسیار یاری کرد. آقای سلمان حسن‌پور رئیس بنیاد شهید و آقای حسن بگیان از کارمندان بنیاد شهید گیلان‌غرب. آقای فرامرز اکبری فرماندار گیلان‌غرب و خانم شیدا نوربخش مسئول کمیسیون بانوان فرمانداری گیلان‌غرب. آقای خدابخش حسنی از رزمندگان عزیز و رئیس بنیاد شهید گیلان‌غرب در زمان دفاع مقدس. همکاران خوبم در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان گیلان‌غرب. مردم خوب آوه‌زین، گورسفید و گیلان‌غرب. و سپاس از کسانی که مرا یاری نکردند، از من روی برگرداندند، و باعث شدند برای انجام این کار مصمم‌تر شوم. مهناز فتاحی تابستان ۱۳۹۳ هدیه محضر شهدا و امام شهدا صلوات.🌷 "مامان باید شهید پرور باشه" @madaranee96
نامه کوتاه به بابای معنوی‌مون سردار دلها...
🧕🏻مامان‌ باید‌ شاد‌ باشه 🇱🇧🇮🇷🇵🇸
به مناسبت میلاد با سعادت حضرت امام علی علیه السلام و روز مرد، 💥 مامان جون بیا که چالش داریم 💥 😀
قرعه کشی "هدیه اخلاقی‌ت به همسرت چيه؟": 1⃣خانم منصوره نادی اصفهان شهرستان مبارکه 2⃣خانم مریم بخشایش قم 3⃣خانم سمانه محمدزاده شهرستان تربت حیدریه "مامان باید شاد باشه" @madaranee96
🧕🏻مامان‌ باید‌ شاد‌ باشه 🇱🇧🇮🇷🇵🇸
به مناسبت میلاد با سعادت حضرت امام علی علیه السلام و روز مرد، 💥 دخترای گل بیاین که چالش داریم 💥
قرعه کشی "نامه کوتاه به بابای معنوی‌مون سردار دلها": 1⃣خانم فاطمه قدمی یزد 2⃣خانم زهرا خیری تهران "مامان باید شاد باشه" @madaranee96