eitaa logo
مادرانه های مشترک
12.6هزار دنبال‌کننده
3هزار عکس
109 ویدیو
27 فایل
نکات تربیتی کاربردی انجام کارهای روزمره در کنار فرزندان تبدیل کارهای خانه به بازی مشارکت بچه ها و مسئولیت پذیری بازیهای خانگی قصه های کاربردی و ... شرافت هستم یک مادر *در حد توانم برخی از سوالات را پاسخ میدم* @Sherafat518
مشاهده در ایتا
دانلود
به نام خدا فعالیتهای روز هفدهم ماه مبارک رمضان 1⃣ سوره/ آیه : سوره طه آیات ۴۲-۴۵ 2⃣ کتاب/ قصه : کلمه جادویی، نویسنده: خانم کلر ژوبرت ( مناسب ۳تا ۶ سال هست) 3⃣ حدیث: خطبه ۱۷۶ نهج البلاغه حکمت ۱۵۰ نهج البلاغه 4⃣ شهید امروز: شهید عزیزالله نصراصفهانی موشک روز هفدهم، موشک شهاب یک🚀 پرتاب شد. 😉 ✅ نشر فقط با نام و لینک کانال مادرانه های مشترک👈 @madaranehayemoshtarak
به نام خدا فعالیتهای روز هجدهم ماه مبارک رمضان 1⃣ سوره/ آیه : سوره واقعه آیات ۶۳؛۶۴ و سوره یس آیات ۳۳ 2⃣ کتاب/ قصه : «خانه ی من کجاست ؟» نویسنده ریحانه جعفری، این کتاب در مورد یک دانه سیب. به نام دانیسی هست که به دنبال خانه خودش میگردد. متن قصه مناسب بالای سه سال هست ولی متن کتاب نسبتا طولانی است و از لحاظ حجم داستان مناسب بالای هفت سال هست. 3⃣ حدیث: نهج البلاغه حکمت ۱۲۸ 4⃣ شهید امروز: شهید سید علی اندرزگو 5⃣ فعالیت/ کار : شرکت در مراسم احیا موشک روز هجدهم، موشک زلزال 🚀 پرتاب شد. 😉 ✅ نشر فقط با نام و لینک کانال مادرانه های مشترک👈 @madaranehayemoshtarak
به نام خدا فعالیتهای روز نوزدهم ماه مبارک رمضان 1⃣ سوره/ آیه : سوره آل عمران آیه ۱۵۲ تا ۱۵۵ ( در مورد علت شکست سپاه اسلام در جنگ احد) 2⃣ کتاب/ قصه : از ، قصه ی «نسیم و اُحُد » 3⃣ شهید امروز: شهدای دانش آموز تپه ی شنام موشک روز دوازدهم، موشک 🚀 پرتاب شد. 😉 ✅ نشر فقط با نام و لینک کانال مادرانه های مشترک👈 @madaranehayemoshtarak
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
0⃣2⃣ روز بیستم ماه مبارک رمضان 🌙ثواب روزه و عبادات روز بیستم ماه مبارک رمضان تقدیم به شهید سعید چندانی تولد: ۱۳۶۰، شب میلاد حضرت عیسی (ع) ، زاهدان شهادت: ۱۳۷۵، شب ۲۱ رمضان تقدیم به روح مطهر این شهید همراه با قرائت فاتحه و ذکر صلوات: ✨الّهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم✨ 🔵 لینک کانال مادرانه های مشترک👈 https://eitaa.com/madaranehayemoshtarak
به نام خدا سعید چندانی متولد ۱۳۶۰، در استان سیستان و بلوچستان، منطقه سنی نشین، که مذهب او نیز سنّی حنفی بود. او در سن حدود ۱۲ – ۱۳ سالگی، چند ماهی در حوزه اهل سنت، طلبه بود. و در کنار طلبگی در یک کارواش مشغول به کار بود. یک روز در کارواش برای او اتفاقی می افتد، و لگن او آسیب شدیدی می بیند. بعد از مدتی او را به بیمارستان می برند برای عمل جراحی. ولی متوجه میشوند که یک غدّه ی بدخیم در بدن او وجود دارد. سپس او را به تهران اعزام میکنند. ولی دکترهای تهران هم او را جواب کردند. و هیچ امیدی به زنده بودن او نبود. مادر بزرگوارش با حالتی مادرانه و متضرّعانه رو به درگاه خداوند متعال می آورند؛ و خواستار شفا یافتن فرزندشان  میشوند.شبی در خواب مشاهده میکنند که شخص بزرگواری تشریف می آورند و می فرمایند: «پسرت را ببر پیش پسرم تو قم». مادرش بعد از بیداری پرس و جو میکند که آیا زیارتگاهی در قم داریم؟ میگویند: بله. حرم حضرت معصومه (س). مادرش میگوید: خانم نه، آقا. جواب میدهند: نه کسی نیست. (در ذهن مخاطبان چنین چیزی بود که مادرش حتما دنبال مقبره ای می گردد که کسی آنجا دفن شده است.) مادر بزرگوار سعید در بیمارستان، وارد نمازخانه می شود. مشغول عبادت بود که خانمی از پشت سر تشریف می آورند و فقط می فرمایند: «جمکران» و سپس می روند. مادرش متوجه میشود که جمکران دوای درد سعید است. به سرعت می رود بالا و به دکتر می گوید: « آقای دکتر؛ اگه جمکران قرصه، به من بده. اگه شربته، به من بده. اگه دارویی، پوشیدنی ای، نوشیدنی ای هست، به من بده… … به هر حال ایشان را راهنمایی میکنند به مسجد مقدّس جمکران. وقتی به قم رسیدند، مادر سعید، رو به حضرت معصومه (س) میکند و می گوید که: « خانم جان؛ سعید جان مریضه. بی حاله. من میرم و شفای سعید جان رو میگیرم و میام. » وقتی به مسجد میرسند، در اتاقی ساکن میشوند. مادر سعید از خادمین میپرسد که اینجا چگونه باید دعا کند ؟ به او می گویند آقا را به مادرشان قسم بده. شب شهادت حضرت زهرا (س) بود. دو نفر وارد اتاق می شوند و در کنار سعید قرار می گیرند. سعید خودش تعریف می کرد: « خوابیدم. بین خواب و بیداری دو نفر اومدن توی اتاقم. یه خانوم و یه آقا. با هم عربی حرف میزدن. من به اونا اعتنایی نکردم. آقا کنارم نشست و سلام کرد. پتو رو از روی سرم برداشتم و از روی اجبار جواب دادم. آقا به نظرم آشنا اومد. خانم، روبند و چادر سیاه داشت. چند دقیقه ای با هم صحبت کردیم راجع به موضوعی و با زبان عربی در صورتی که من عربی اصلا بلد نیستم ولی زبانشان را می فهمیدم.اون خانوم خودش را معرفی کرد و گفت: فاطمه زهراست (سلام الله علیها). و گفت که چون مادرت خیلی گریه و التماس میکند، من سفارش شما را به فرزندم مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) کردم». با دستی که امام زمان (عج) بر بدن سعید میکشند، او شفا پیدا میکند و دیگر هیچ یک از علائم بیماری در او وجود ندارد… * مادرش در بدو ورود به مسجد، یک عهدی بسته بود: « اگه سعید شفا پیدا کند، من پیرو شما میشم. » آنها به عهد خود وفا کردند و شدند از شیعیان و پیروان راستین مولا علی علیه السّلام و ائمه ی بعد از ایشان. بعد از بررسی های پزشکان، به سیستان و بلوچستان بر می گردند. جریان شفا یافتن سعید و شیعه شدنش، باعث شد موجی در آن منطقه پدید بیاید. موجی از شیعه گری. خیلی ها بواسطه ی این اتفاق شیعه شده بودند. و همین باعث شد که این اتفاق، به مذاق وهابیت ملعون خوش نیاید. یک روز به طرف او تیراندازی کردند که تیر، به گوشش اصابت می کند و گوشش آسیب می بیند. خانواده ی چندانی که جان سعید را در خطر میبینند، برای ادامه تحصیل او را به مشهد می فرستند. سعید به خانواده گفته بود که من مدت کمی میهمان شما هستم و باید بروم… سعید چندانی به یکی از خادمین مسجد جمکران گفته بود که: « سیّد؛ من رفتنی هستم و آقا علی بن موسی الرّضا (ع) فرمودند که بیا که جایگاه تو پیش ماست… و دیدار ما تا زمان ظهور ولیّ الله أعظم أرواحنا فداه… » آری. او خود، قبل از شهادتش، خبر شهادتش و اینکه در کجا آرام می گیرد را به نزدیکانش گفته بود. پس از مدتی، وهابیت ملعون، این شخص بزرگوار و عنایت شده را مسموم و مضروب کرد، و روح او در شب ۲۱ رمضان سال ۱۳۷۵ به ملکوت اعلا پیوست. تولّد سعید چندانی، مصادف بود با میلاد حضرت عیسی علیه السّلام. شفا یافتن و تولّد دوباره ایشون، مصادف بود با شهادت بی بی فاطمه الزّهراء علیها السّلام. شهادت  و سوّمین تولّد این بزرگوار، مصادف شد با شهادت امیرالمؤمین علی علیه السّلام.   🔵 لینک کانال مادرانه های مشترک👈 https://eitaa.com/madaranehayemoshtarak
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بینش علی ( ع) تنها به اینکه نان و آب و رفاه خلق را تامین کند یا آنها را به عدالت ببندد محدود نمی شود. هدفی که او دارد به وسعتی می رسد که حتی تاریخ هم نمی تواند آن را تحمل کند ولی علی (ع) باید آن را تحمل کند؛ چون علی(ع) بزرگ تر از تاریخ است. 🏴 شهادت امیرالمومنین امام علی (علیه السلام) تسلیت باد. ✅ لینک کانال مادرانه های مشترک👈 @madaranehayemoshtarak
1⃣2⃣ روز بیست و یکم ماه مبارک رمضان 🌙ثواب روزه و عبادات روز بیست ویکم ماه مبارک رمضان تقدیم به شهدای حمله رژیم صهیونیستی به کنسولگری ایران در دمشق : ۱- شهید محمدرضا زاهدی ۲- شهید محمدهادی حاجی رحیمی ۳- شهید حسین امان اللهی ۴- شهید  سید مهدی جلادتی ۵- شهید محسن صداقت ۶- شهید علی آقا بابایی ۷- شهیدسید علی صالحی روزبهانی تقدیم به روح مطهر این شهیدان همراه با قرائت فاتحه و ذکر صلوات: ✨الّهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم✨ 🔵 لینک کانال مادرانه های مشترک👈 https://eitaa.com/madaranehayemoshtarak
یا شافی احیای شب بیست و سوم اینگونه برای من رقم خورد، شاید کمی بیشتر قدر نعمت‌هایی را که دارم بدانم. شاید امشب از کنار فرشته های کوچک بیمار که با گریه هر کدامشان اشک میریزم و مادران دردمند و دل نگران، بتوانم واقعی تر «بک یا الله» بگویم. شاید خواست خدا این بود که امشب جایی باشم که خجالت بکشم برای حاجات شخصی خودم لب باز کنم. از همگی شما عزیزان التماس دعا دارم به خصوص برای همه ی کودکان مریض 🤲