eitaa logo
مدار 01:20
14.2هزار دنبال‌کننده
42.7هزار عکس
27.1هزار ویدیو
111 فایل
🔴 ما ساعت هایمان را در 01:20 بامداد جمعه ۱۳ دیماه ۹۸ کوک و شمارش معکوس را آغاز کرده‌ایم تا روزی که ان‌شاءالله در قدس نماز بخوانیم 🔹دسترسی سریع به ناب ترین اخبار، اطلاعات و تحلیل ها 🔸تبلیغ نداریم 🔹️آنتی صهیون (فقط مسائل مهم) eitaa.com/antiizion
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم 📍زمان برای ایجاد چتر هسته‌ای فرا رسیده است! .../۱ این روزها مجددا شاهد برگزاری هسته‌ای در وین هستیم. حقیقت آن است که برای هر ناظر بیرونی این ماجرا، کلاف سردرگم پرونده هسته‌ای ایران، روندی معیوب و ناقص را دنبال می‌کند و هیچ‌گاه به سر منزل مقصود نرسیده است. چه در دوران پیش‌روی و چه در دوران عقب‌نشینی. گذشته از تحلیل شرایط مذاکره و سناریوهای پیش رو، لازم است نگاهی جامع و کلی به پرونده هسته‌ای ایران و تعامل غرب با آن داشته باشیم تا پس از چند دهه هزینه و تندی و کندی بتوانیم نگاهی متوازن و برخواسته از واقع‌گرایی و نه برخواسته از امیدهای واهی داشته باشیم. به نظر نگارنده اساسا یک برنامه پایه‌ای برای خلع سلاح ایران، کنترل رفتار جمهوری اسلامی و پیش‌بینی پذیر نمودن ایران بود که به نظر می‌رسد طراحان غربی با درصد بالایی توانستند آن را با موفقیت اجرا کنند و در این میان نقش عناصر داخلی و همراهان ایرانی آنها در دولت‌های مختلف انکارناپذیر است. عدم پاسخ مناسب به حملات اسرائیل در سوریه، با این عنوان که روند مذاکرات هسته‌ای از سال ۱۳۹۳ به بعد را مختل می‌کند، موجب گرفتار شدن جمهوری اسلامی در دام پیش‌بینی پذیر شدن و نهایتا از دست رفتن بازدارندگی آن در مقابل دشمن گردید که این روند تداوم و تشدید پیدا کرد تا آنجا که اوج آن در ترور علنی شهید حاج قاسم سلیمانی به عنوان نماد نظامی‌گری جمهوری اسلامی رقم خورد و در واقع ترور گستاخانه ، با هدف آغاز عملیات فروپاشی نظام جمهوری اسلامی طراحی شده بود؛ چرا که در غیر اینصورت نیازی به ترور علنی و گردن گرفتن مسئولیت آن نبود و می‌شد با یک تیر پهپاد یا پرتابه در سوریه این کار را بدون هزینه بعدی انجام داد. اگرچه عملیات فروپاشی با حضور عظیم مردم ایران در پیکر شهید سلیمانی ناکام باقی ماند، اما پاسخ ضعیف و نامتناسب نظامی به امریکا در حمله به عین الاسد طبیعتا نمی‌توانست و نتوانست بازدارندگی از دست رفته را بازیابی نماید. حمله موشکی به البته از نظر پرستیژ سیاسی یک امتیاز مثبت برای جمهوری اسلامی ایران و ضربه‌ای جدی به امریکا بود و اثرات مخرب و بلندمدتی برای هژمونی و ابرقدرتی امریکا بدنبال داشت. شاهد عدم بازیابی بازدارندگی، عملیات‌های خرابکاری اسرائیل در نطنز و سپس ترور شهید به عنوان هدایت‌کننده اصلی طرح بازدارندگی هسته‌ای جمهوری اسلامی در درون خاک ایران است. که با هدف مختل نمودن طرح‌های مربوطه و همچنین حذف مهم‌ترین فرد تصمیم‌ساز جمهوری اسلامی در زمینه راهبرد هسته‌ای انجام گرفت. 🔴 لذا ما باید زمانی که له/علیه برجام صحبت می‌کنیم، بدانیم که برجام معامله‌ای اقتصادی در مقابل بازدارندگی ماست. به بیان واضح‌تر امنیت می‌فروشیم تا پول بدست آوریم. پس از انفجار دوم نطنز بود که سرانجام این ادراک در همه‌ی لایه‌های مسئولین ایرانی(به غیر از خائنین و نفوذی‌ها) به وجود آمد که خطر بسیار نزدیک است و باید به سرعت بازدارندگی از دست رفته بازیابی شود، و در غیر اینصورت همه چیز از بین خواهد رفت و اقدام بعدی دشمن می‌تواند دردناک‌تر باشد. طرح‌های لازم برای بازیابی بازدارندگی آماده شد، اما تنها زمانی تصمیم به اجرا گرفته شد که اقدام بعدی دشمن یعنی ترور شهید فخری‌زاده به وقوع پیوست. از آن به بعد بود که شاهد حملات پهپادی و موشک‌های کروز به ناوگان تجاری اسرائیل بودیم و پس از چند پاسخ متقابل، خط قرمز اسرائیل یعنی تلفات انسانی هم زیر پا گذاشته شد، اما پاسخی از سوی اسرائیل داده نشد. و این به معنای آن بود که ایران بر روی نقطه ضعف اسرائیل یعنی دریانوردی که شریان اصلی است، دست گذاشته بود. طبیعی بود که اسرائیل تمایلی به ادامه درگیری در این عرصه نداشت. البته این به معنای بازیابی کامل بازدارندگی نبوده و نیست و آنچه که طی نزدیک به ده سال از دست داده‌ایم به این سرعت بازیابی نمی‌شود. در شرایط پس از تغییر راهبرد جمهوری اسلامی که با کنار رفتن مجلس و دولت قبلی در تهران میسر گردید، غنی‌سازی در ایران به بالای ۶۰٪ رسید و در آبان۱۴۰۰ ایران به ۲۵ کیلوگرم اورانیوم تا ۶۰٪ غنی‌شده دست پیدا کرد. گذشته از نوع مذاکرات فعلی در وین و نتیجه آن، چنین توافقی یک خسارت محض محسوب می‌شود. چرا که با وجود تهدیدات مختلف و متنوع کنونی که ایران با آن مواجه است، تنها ساخت و آزمایش علنی سلاح هسته‌ای و اعلام راهبرد قاطع هسته‌ای می‌تواند حجم بالایی از این تهدیدات امنیتی، نظامی، سیاسی و اجتماعی را به یکباره تقلیل داده و هزینه‌های کشور را تا حد زیادی کاهش دهد. ادامه در پست بعدی... ✍ جهاد رضا @madare0120
📍زمان برای ایجاد چتر هسته‌ای فرا رسیده است! .../۲ ادامه از پست قبلی... 🔺 موقعیت فعلی تحولات منطقه‌ای و بین‌المللی از جمله موضع ضعف ایالات متحده در درگیری هم‌زمان با چین و درگیری با روسیه بر سر حمله به اوکراین و همچنین موقعیت متزلزل سیاسی در تل‌آویو بهترین زمان برای این تصمیم تاریخی در جمهوری اسلامی ایران است که با کمترین واکنش و هزینه راهبرد هسته‌ای خود را اعلام و از این توان خود رونمایی نماید. از طرفی برآوردها نشان می‌دهد که اگر با سرعت چند ماه اخیر غنی‌سازی ۶۰٪ ادامه پیدا کرده باشد، احتمالا میزان اورانیوم تا ۶۰٪ غنی‌شده ایران به مرز ۴۰ کیلوگرم رسیده و این بدان معناست که با همین سطح غنی‌سازی ۶۰٪ نیز ایران فاصله زیادی با کسب اورانیوم کافی برای یک بمب ندارد. در یک روش ساده ایران می‌تواند به طور مستقیم با ۴۵ کیلوگرم اورانیوم تا ۶۰٪ غنی شده خود، به جرم بحرانی برای سلاح هسته‌ای دست پیدا کند. و باقی مسائل فنی بدست شهید به طور مجزا در همان سال‌های منتهی به ۲۰۰۳ حل و فصل و آزمایش سرد شده است و قطعا این شهید بزرگوار و مجموعه همراه ایشان در این نزدیک به دو دهه بیکار نبوده‌اند و سفرهای ایشان به کره شمالی همزمان با آزمایشات هسته‌ای پیونگ‌یانگ هم این مسأله را تأیید می‌کند. از نظر اقتصادی نیز، تحریم‌های غرب بر علیه ایران به حداکثر خود رسیده است و اقتصاد ایران پس از دریافت موج تحریمی، اکنون در حال بازیابی و خروج از چالش است. بنابراین در شرایط فعلی، غرب و سایر قدرت‌های دنیا در ضعیف‌ترین حالت ممکن نسبت به ایران قرار دارند و اکنون گزینه‌های چندانی در برابر هسته‌ای شدن جمهوری اسلامی در دست آنها نیست. از نظر افکار عمومی داخلی نیز برای اولین بار است که نهادهای مسئول در جریان افکارسنجی خود با موافقت بیش از نیمی از مردم ایران با مسلح شدن به سلاح هسته‌ای مواجه شده‌اند. بنابراین اگر بناست مذاکرات فعلی در وین برای خرید وقت ادامه پیدا کند، فبها. و فاصله زیادی با هسته‌ای شدن باقی نمانده. اما اگر واقعا بناست که مجددا هرچه اندوخته‌ایم، در ازای تعلیق موقت و نصفه و نیمه بخشی از تحریم‌ها(شرطی‌شدن مجدد اقتصاد کشور) از دست بدهیم، بهتر است بدانیم که اورانیوم غنی شده یک سرمایه راهبردی است و ما نیز در محدودیت منابع اورانیومی به سر می‌بریم و اینگونه نیست که سرمایه‌های از دست رفته را بتوان به طرفة العینی بازگرداند. این سرمایه‌ها نباید از کشور خارج شود تا در صورت خروج محتمل و متوقع طرف مقابل، بتوان خسارت را زودتر جبران نمود؛ اگرچه پذیرش مجدد تعهدات هسته‌ای عملا کشور را در معرض یک آفند سراسری(و شاید هسته‌ای) قرار می‌دهد. بررسی شرایط لازم برای توافق در مذاکرات جاری، از حوصله این متن خارج است و در نوشتاری دیگر به آن پرداخته خواهد شد. ✍ جهاد_رضا @madare0120