🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
السلام علیک یا ابا عبدالله.....
#قرار_شبانه
یک فاتحه و آیت الکرسی ، نثار ارواح مقدس امام حسن عسکری (ع)و حضرت نرجس خاتون (س) ، پدر و مادر گرامی امام عصر (عج) می نماییم*
*ای مولای ما ، ای امام ما یابقیت الله فی ارضه*
*به رسم ادب ،درآخرشب برای پدر و مادر* *بزرگوارتان هدیه ای فرستادیم*
*شما هم ما را به هدیه ای مهمان کن ایکریم*همانا خدا صدقه دهندگان را دوست دارد♥️
#اللهم_عجل_لولیکالفرج
#امام_زمان
نمیدانم چرا اما به قدری دوستت دارم..
که از بیچارگی گاهی به حال خویش میگریم✨
یامهدی ادرکنی (عج)
#سلام_امام_زمانم ♥
بیمار فقط در طلب لطف طبیب است
ما منتظر نسخه درمان حسینیم......!
#صلاللهعلیکیااباعبدالله
زیارت+عاشورا+با+صدای+علی+فانی.mp3
28.44M
#زیارت_عاشورا
#علی_فانی
⏰کمتر از دوازده دقیقه
التماس دعا
#چلهی_زیارت_عاشورا
https://eitaa.com/madare_madari
- مولاعلی'؏' -🤍
الْمَرْءُ مَخْبُوءٌ تَحْتَ لِسَانِهِ .
اِنسان زیر زَبان خود پِنهان است
📚نَهجُالبلاغه،حکمت۱۴۸
اے ڪه روشن شود از
نور تـو هر صبح جهان
روشنــاے دل مـن
حضرت خــورشید
••• سلام •••
https://eitaa.com/madare_madari
ما همیشه خوشبختی را
در دور دستها میجوییم
اماغافل از آنیم که
خوشبختی...
همان لحظات زندگی هستند
که پرشتاب میگذرند
و ما قدرشان را نمی دانیم
زندگیتون پر از لحظات ناب
اندر احوالات ما آدمها🗣🗣
ما آدما چرا اصرار داریم
خودمون رو نا امید نشون بدیم ؟!
چرا میخوایم همه چیز رو
با یه دیدِ سیاه ببینیم ؟!
چرا دوست داریم جوری وانمود کنیم
که غالبا شکست خورده و غمگینیم ؟!
اسلامِ واقعی نظیر چمران ها رو میخواد
که تو اوجِ سختی ها، با ایمانی مملو بگن
تا وقتی صدایِ اذان از گلدسته ها میاد
نا امیدی گناه کبیرهست !
حواسمون هست چقد امیدهای ریزو درشت دورو برمون داریم👨👩👧👦💑
روزی چند بار به خاطر این امیدها وبودنها
خدارو شکر میکنیم.....
پس فراموش نکنیم .....الحمدلله رب العالمین...
https://eitaa.com/madare_madari
#پندانه
#ایمان
#توکل
#امید
#شکر_گذاری
#الهی امروز حال دلتون عالی عالی باشه
امروز مدام بگو الحمدلله رب العالمین🍀🍀🍀
وبا خودت نعمتهایی رو که داری مرور کن....
#خدایا_مارو_دلیل_حال_بد_کسی_قرار_نده
🍀🍀🍀🍀
[💚🥺]
آقای امام رضا به اندازهی تمام نبودنها
نشدنها و نرسیدنها؛مرا در آغوش بگیر
به اندازه تمام ابرها اشك دارم :)
#چهارشنبه_های_امام_رضایی/#امام_رضا
️#برنامه_ریزی🔖
#مامان_منظم
#از_کجا_شروع_کنیم
♥️چهارشنبه ها:👇🏻👇🏻👇🏻
اول:رسیدگی به ظاهر وسلامتی،#مامان_خونه
یه ورزش کششی،یه چندتا حرکت ورزشی،چندتا نفس عمیق توی هوای تازه
وآراستگی ظاهری....💞
حالا بریم سراغ برنامه:👇🏻👇🏻
روز شستن سرویس بهداشتی و حمام و شستن پادری و حیاط یا تمیز کردن راه پله ها🎢🪣🚿👌👌👌👌
در کنار اینا میتونید یکی از چالش های زیر روانجام بدین😍👇
✔️ ضدعفونی کردن برس مو😅
✔️شستن حوله ها و لیف ها
✔️شستن سطل زباله
✔️مرتب کردن انباری
✔️تی کشیدن کف خونه،یا جارو زدن کلی بادقت
✔️تمیز کردن جا مایع لباسشویی و،مایع دستشویی،...
امروز یادمون باشه یه احوال پرسی از دوست یا فامیل داشته باشیم
#چالش_تمرین_محبت رو امروز:تکرار کنیم
با #برنامه_ریزی میشه😘
یه خونه همیشه تمیز داشته باشی 🌸
🌼ثواب اعمال خیر امروزمون هدیه کنیم به امام رضا(ع) جانمون 🌼
❤️خانمهای عزیزی که سراغ جلسات مادرانه رو گرفتن
تا اطلاع ثانوی این جلسات چهارشنبه ها در پیش دبستانی بشارت
واقع در خیابان شهید سمیع ساعت ۱۶:۳۰برگزار می شود❤️
من با این جمله زندگی می کنم
زور خدا از همه بیشتره...✨
#الحمدللهعلیکلحال
شما چقدر به تاثیر کلمهها اعتقاد دارین؟☺️
میدونستین جملههایی که در موقعیتهای مختلف خطاب به بچهها بیان میکنین، چه تاثیر مثبت یا منفی روی شخصیت و روحیهشون میذاره؟یکی از کارهای اشتباهی که بعضی از پدر مادرها انجام میدن، محبت کردن بر اساس شرط و شروطه.
مثلا اگر شرط بذارین، وقتی پارک میبرمت که بچه خوبی باشی، تاثیری منفی بر روی شخصیتش داره و باعث کاهش اعتمادبهنفسش میشه.چون کودک فکر میکنه اونقدری که باید کافی و خوب نیست و حتما باید پای یک شرط وسط باشه!رفتارهای سمی زیادی وجود داره که ممکنه خیلی از ما در موردشون اطلاعات کافی نداشته باشیم.
باید دانشمون در این مورد رو تقویت کنیم تا بهترین تاثیر رو روی بچههامون بذاریم و پدر مادرای خوبی برای این فرشتههای مهربون باشیم 🩵
#فرزندپروری
https://eitaa.com/madare_madari
حالات همسر بانو امین جناب آقای معین التجار پس از دریافت کتاب ( اربعین هاشمیه ) ایشان و متوجه شدنِ رسیدن همسرش به درجه اجتهاد 👇👇👇
بخش اول: همسر با اخلاص
کتاب اربعین هاشمیه که تازه به دستش رسیده بود را برداشت و زودتر از همیشه حجره را ترک و به سمت خانه رفت.
باورش سخت بود.
همسری که تمام لباسهای شوهرش را خودش دوخته و در کارهای خانه سنگ تمام گذاشته بود.
همسری که هر روز تا جلوی درب بدرقه اش میکرد و هنگام ورود با تواضع و محبت به استقبالش می آمد.
همسری که مهمانهای زیاد او را با خوش رویی پذیرایی میکرد.
همسری که هیچ وقت گله و شکایتی از حجم کارهای خانه نکرده بود.
باورش نمیشد که این اجازه نامه ها مربوط به او باشد.
صفحه آخر کتاب نشان میداد همسر دانشمندش اجازه اجتهاد و استنباط احکام شرعی را از بالاترین مراجع زمان گرفته بود.
گامهایش را تندتر کرد تا زودتر به منزل برسد. احساس تعجب و خوشحالی و افتخار در هم آمیخته و سراسر وجودش را فراگرفته بود و عجیبتر از همه اینکه همسرش در اینباره هیچگاه چیزی به او نگفته بود.
البته شاید خیلی هم نباید تعجب میکرد. با آن پشتکار و صبوری و اخلاصی که از بانو دیده بود حقش بود که چنین بشود. خود بانو گفته بود که علم را می آموزد نه برای خود علم بلکه به عنوان مقدمه ای برای قرب خدا و خودسازی و معرفت النفس.
از دست دادن هفت فرزند و در عین حال شاکر بودن کار هر زنی نیست.
می دانست که بانو حتی کارهای خانه را هم با نگاهی متفاوت مینگرد و به کارهای خانه هم رنگ و بوی الهی و سلوک داده است.
شنیده بود که بانو وقتی خانمهای دیگر را موعظه میکند میگوید: اگر بناست نفس انسان به وسیله ریاضت از تعلق و حب دنیا خلاص شود پس چه ریاضتی بهتر از خوب خانه داری کردن و خوب همسرداری کردن!
شنیده بود که میگفت: هیچ ریاضت نفسی مانند خانهداری نیست. لذا بهترین خانهداریها را میکرد.
دائما میگفت زن از خانه شوهر به بهشت میرود، از خانه شوهر هم به جهنم میرود.
خود معین التجار پیش قدم شده بود تا بانو بتواند علاوه بر کارهای خانه به تحصیل علم هم بپردازد ولی نمیدانست بانویش آنقدر دانشمند شده که چنین کتابی چاپ کرده و در انتهای کتاب اجازه مراجع وجود دارد مبنی بر اجتهاد بانو.
اتفاقی امروز یکی از دوستانش به حجره آمده بود و کتاب "اربعین هاشمیه" که همسرش نوشته بود و با عنوان بانوی ایرانی امضا شده بود را نشانش داده بود.
وای! چرا امروز هر چه تندتر گام برمیدارد خانه دورتر میشود. انگار شوق رسیدن به خانه مسیر را طولانی کرده.
یاد خاطره ای از بانو در ذهنش جولان میکند. بانو گفته بود روزی دایه، دختر چهارساله و طفل شیرخوارم را نزدم آورد. از دور که میآمد قلبم از محبت مادری برای دخترکم از جا کنده شده بود.
آن گاه که جگر گوشه ام را شیر میدادم محو جمال او شده بودم، او را بوسیدم و احساس عجیبی سراپای وجودم را فرا گرفت. انگار تمام قلبم به سوی او میرفت.
هنوز از این حالت روحی ساعتی نگذشته بود که نوزاد بیمار شد و در کمتر از یک روز از دنیا رفت. دختر چهار ساله هم به فاصله یک هفته درگذشت و مادر را تنها گذاشت.
گویا خدا میخواست بانو هر چه بیشتر و بیشتر از دنیا و تعلقات دنیایی رها شود و قلبش هر چه بیشتر متوجه آن گمشده اش باشد.
خود بانو گفته بود از کودکی احساس میکردم گمشده ای دارم و دنبال آن میگردم ولی نمیدانم آن را کجا و چگونه جستجو کنم تا اینکه خداوند با اشراق به قلبش راه را نشان داده بود ولی عطشش را صد چندان کرده بود.
همین عطش و اشتیاق بود که از چهارسالگی او را پای درس نشانده بود و به جای بازیهای کودکانه، عاشق مطالعه و شنیدن از خدا و اولیای خدا کرده بود.
حالا بانو درگذشت هفت فرزندش را بخشی از آزمایش الهی میدید و همانند ابراهیم علیه السلام باید در امتحانات الهی استقامت میکرد و شکرگزاری.
استادش آیه الله میر سید علی نجف آبادی گفته بود روزی که شنیدم فرزند ایشان فوت کرده فکر کردم خانم دیگر درس را تعطیل خواهد کرد ولی دو روز بعد خدمتکار ایشان سراغ من آمد تا برای تدریس به منزل ایشان بروم و من از علاقه او به تحصیل سخت تعجب کردم.
خیلی وقتها بانو مجتهده امین این ابیات را زمزمه میکرد.
آن کس که تو را شناخت جان را چه کند // فرزند و عیال و خانمان را چه کند
دیوانه کنی هر دو جهانش بخشی // دیوانه تو هر دو جهان را چه کند
معین التجار بالاخره به خانه رسید. به به عجب بوی غذایی در خانه پیچیده است. چقدر امروز احساس خوشبختی میکند. مگر چند مرد در این دنیا وجود دارند که دستپخت یک بانوی فقیه و مفسر و عارف را خورده باشند.
#همسرانه
#همسرداری
#جهادیکزنخوبهمسرداریکردناست
https://eitaa.com/madare_madari