eitaa logo
مشتاقان حضور
275 دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
864 ویدیو
8 فایل
سلام به اطلاع میرساند این کانال جهت رشد علمی و معنوی تشکیل شده است . امیدوار هستم که مورد استفاده عزیزان قرار بگیرد .. نام کانال مشتاقان حضور نهادیم .به این دلیل بفرموده علامه ذوالفنون حسن زاده آملی رحمت آله علیه ظهور اتفاق افتاده باید حضور پیدا کرد
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از 
🌾چاره ی بیچاره ها... 🔷وقتی وارد میدان مبارزه با نفس شدم، فهمیدم که این دشمن‌ترین، به این راحتی از نفَس نمی‌افتد. 🔷خودم را که نگاه کردم، دیدم کمی که با نفس دست و پنجه نرم می‌کنم، خیلی زود از نفَس می‌افتم. برای همین هم بود که زود به این نتیجه رسیدم: جنگیدن با نفس کار من بیچاره نیست. 🔷مبارزه را رها کردم و با نفسم دوست شدم؛ ولی باز هم زندگی به کامم نشد که نشد. 🔷حالا تو را پیدا کرده‌ام و فهمیده‌ام بدون تو مبارزه با نفس، جز دست و پا زدن‌های بیهوده، هیچ چیز دیگری نیست. چقدر خوبی که مرا در میانۀ این میدان پر هیاهو، تنها رها نمی‌کنی. 🔷با تو که باشم، احساس قوت می‌کنم و بی تو بیچارۀ ضعیفی هستم که جز قبول شکست، راه دیگری ندارم. 💚ممنونم که هستی! 🌙🌾شبت بخیر چارۀ بیچاره‌ها! ✍محسن عباسی ولدی
☘اصل زندگی... 🌸از شما شنیده‌ام که عقل چیزی است که خدا به وسیلۀ آن عبادت می‌شود و بهشت به وسیلۀ آن به دست می‌آید. 🌾آقا! گرفتار بازی‌های دنیا شدن عقل مرا ربوده و دیگر میلی برای بندگی برایم نگذاشته است. 🌾هر روز دور خودم می‌چرخم بی آن که قدمی به خدا نزدیک شوم. 🌸خوش به حال کسانی که دل و دین و عقلشان را به تو دادند و عاشقت شدند! فکر کردن به آنها وجودم را مالامال از حسرت می‌کند. 🌸دل و دین و عقل مرا بگیر و عاشقم کن! اجازه بده در باقی ماندۀ عمرم طعم زندگی را بچشم. 🌙☘شبت بخیر اصل زندگی! ✍محسن عباسی ولدی
💚مهربان امام من 🔶ما را خدا طوری آفرید که با محبت تو دلمان گرم شود به این دنیا و تاب بیاوریم این زندان تنگ و تاریک را. 🔶شیطان که از این حقیقت آگاه شد، سرمان را گرم کرد به خود دنیا تا از تو غافل شویم. 🔶 خیلی از ما هدف تیر شیطان قرار گرفتیم و غافل شدیم و در این میانه اگر هنوز رمقی برای ماندن و نفس کشیدن داریم، مدیون نگاه لطف تو هستیم. 🔶ما از تو غافل شدیم، اما تو از ما غافل نشدی. خدا را شکر که تو را داریم و ممنون که این همه مهربانی! ✍محسن عباسی ولدی
💎موعود خدا... 🌾و باز هم جمعۀ دیگری آمد و رفت و خبری از تو نیامد. 🌾به سرعتِ جمعه‌هایی که می‌آیند و می‌روند، حادثه‌ها یکی یکی می‌آیند و می‌روند و هر حادثه به اندازه‌ای که ظلم را به تصویر می‌کشد، عطش عدالت را در دل مردمان بی‌پناه بیشتر می‌کند. 🌾حادثه‌ها هر اندازه تلخ؛ اما در پشت چهرۀ دهشتناکشان گویی خبری خوش با خود دارند. 🌾صدای پای حادثه‌ها به ما می‌گویند، شاید ظهور تو هم نزدیک باشد. ✍محسن عباسی ولدی ‌‌📣مشتاقان حضور منتظر ماست...👇 https://eitaa.com/joinchat/1224081652Cc2aad1403e
💚محبوب خدا 🔶ذائقه‌هایمان را عوض کرده‌اند. دیگر دلمان به آسمان خوش نیست. به زمین چسبیده‌ایم و با زمینی‌ها خوشیم. 🔶لذت‌هایمان همه بوی نفْس می‌دهد و عادت کرده‌ایم به تعفّن این بو. این حال بد، راز دور ماندن ما از توست. 🔶تو اگر چه روی زمینی ولی اهل آسمانی و می‌خواهی زمین را هم آسمانی کنی و ما با این ذائقه‌های بیمار چگونه می‌توانیم دل به تو ببندیم. 🔶به جز کسی فریادرسمان نیست، کاری برایمان کن ✍محسن عباسی ولدی
☘پاک‌ترین بندۀ خدا روی زمین! 🔶شنیده‌ام که گفته‌اید بچه‌ها تا زبان باز نکرده‌اند، امامشان را می‌بینند. 🔶راز گریه‌های بی‌علتشان غیبت امام از نگاهشان و راز خنده‌های بی‌دلیلشان، زیارت رخسار امام است. 🔶و گفته‌اید وقتی که زبان باز می‌کنند، از یادشان پاک می‌شود این قرارهای عاشقی. 🔶از وقتی این قصۀ پرهیجان را شنیده‌ام، کارم شده غبطه خوردن به حال بچه‌ها! کاش هیچ گاه بزرگ نمی‌شدم و زبان باز نمی‌کردم. 🔶حالا که این کاش تحقق‌پذیر نیست، ای کاش به قدری خوب می‌شدم که تو با من از آن قرارهای عاشقی می‌گذاشتی. 🔶حتماً فطرت پاک بچه‌ها دلیل این همه دل دادن و دل گرفتن است. 🔶آقا! دستی به دلم بکش تا برگردم به پاکی دوران کودکی! من دلم تو را می‌خواهد. 🌙☘شبت بخیر پاک‌ترین بندۀ خدا روی زمین! ✍محسن عباسی ولدی 🌼‌‌📣امام مهدی منتظر ماست...
🌿 تجلی نام های خدا 🔷کاش باور می‌کردم که لحظه لحظۀ زندگی من، در مقابل چشمان توست تا این قدر گرفتار دام غفلت و چاه معصیت نمی‌شدم! هنوز باور نکرده‌ام تو تجلی اسم بصیری و گناهان مرا می‌بینی. 🔷هنوز باور نکرده‌ام که تو تجلی اسم سمیعی و حرف‌های ناروای مرا می‌شنوی و هنوز باور نکرده‌ام که تو تجلی اسم خبیری و از هر آنچه در درونم می‌گذرد باخبری. اگر باور می‌کردم، به مقام عصمت هم که می‌رسیدم، جای شگفتی نداشت. 🔷 به این باور محتاجم، مرا به آن برسان! 🌙🌿شبت بخیر تجلی نام‌های خدا! ✍محسن عباسی ولدی
🌸مهربان من... 🍂به کارهایی که کردم و دلت را شکست خیلی فکر می‌کنم؛ امروز فهمیدم تا به حال به کارهایی که نکردم و دلت شکست، فکر نکرده بودم. 🍂حالا که در ذهنم به صف می‌کنم کارهای نکرده‌ام را، می‌بینم صفشان حسابی شلوغ است. 🍂آقا! مرا ببخش به خاطر همۀ کارهایی که کردم و نکردم و دلت را شکست. 🌙🌸شبت بخیر مهربان من! ✍محسن عباسی ولدی 🌼‌‌📣امام مهدی منتظر ماست..
‌🍂كوير غيبت 🔶چنين بايد گفت كه روزگار غيبت دوران ظلمت ومحروميت است بر تمام آنهائى كه امام (علیه السلام) از آنان غائب است و يا آنكه بهتر بگوئيم اينان از او مهجورند. 🔶اگر نيكو بنگريم و تا حدى بينديشيم و عظمت نعمت حضور امام (ع) را تا حدى بيابيم خواهيم فهميد كه دوران غيبت چه دوران رنجبار و طاقت فرسائيست و حضرت امام رضا (ع) از آن دوران و مؤمنان در آن زمان چنين ياد مى فرمايند: "وكم من مؤمن متاسف حيران حزين عند فقد الماءالمعين/چه بسيار مؤمن دل سوخته اى كه در فقدان آب گوارا در حيرت و حزن به سر برد." 🔶 آن حضرت چه زيبا محروميت زمان مستورى را به تصوير مى كشد كه مؤمنان چون تشنگانى كه از جرعه اى آب گوارا منع مى شوند در پنجه حرمان بسر خواهند برد. 🔶آن آبى كه براى همگان است و ضروريترين ماده حيات و به راستى امام زمان ارواحنا فداه چنين است و دوران غيبت نيز چنان. 🔶پس چه خواهد كرد پروانه در غيبت شمع و چه سازد آن پرسوخته در فراق شعله عشق و چگونه صحبت گل را به فراموشى سپارد و بلبل چگونه شور سر دهد و آن گمشده تاريك سراى غيبت راه از كه جويد و در كدامين منزل آرام گيرد. 🔶 آنانكه در محضر نور نشسته اند حال و هواى تاريكى را مى دانند و آنها كه لذت حضور را چشيده اند طعم تلخ هجران را درك مى كنند. 🔶 كوتاه سخن غيبت امام زمان (ع) دورى از تمام خوبيهاست و در پرده بودن تمام روشنائيهاست. 🥀آرى شب سرد غيبت هنگامه به چاه افتادنهاست. 🥀شب سرد غيبت گاه لرزيدنها و ترسيدنهاست‌. 🥀شب سرد غيبت بحبوحه گريستنها وناليدنهاست . 🥀شب سرد غيبت وقت بى خوابى و بى آسايشى است. 🥀شب سرد غيبت زمان رنجورى پروانه هاست،پروانه گانى كه در جستجوى نورند نه چون خفاشان كور. 🥀شب سرد غيبت را نمى توان معنى كرد مگر در پگاه ظهور.آنگاه كه به تماشاى سپيده دم مى نشينيم.خواهيم گفت كه ديشب چه بود و چگونه گذشت. 🥀عصر غيبت عصر محروميت از چشمه گواراى ولايت است و روزگار غيبت دوران پرده نشينى يار و محجوبى جمال و كمال اوست. 🥀 بايد گفت كه روزگار غيبت امام عصر (ع) هنگامه دورى از چشمه سار معرفتش و زلال هدايتش دوران مستورى او با تمام صفات زيبايش،همان گونه كه خود در پرده غيبت نشسته است و مردمان محروم از ديدار اويند، صفات حسنايش نيز محجوبند و هر آنچه از تشعشع خلق و خوى او ديده مى شود از پس ابر سياهى است كه بر چهره آفتاب افتاده و تابشى است از ميان روزنه هاى پرده هجران و چه زيباست آن لحظه كه اين پرده برافتد و "واشرقت الارض بنور ربها)" معنى شود. 📚مهر مهدی
⁉️کجای کاریم؟؟؟ ❓خبرت هست که بی روی تو آرامم نیست؟ 🌾خسته شده ام، در هیاهوی شهر به دنبال گمشده ی خود میگردم، گم شده یا نه شایدم من گم شده ام، آری گم شده در مثلث برمودای غفلت، هوس و گناه... 🌾در گیر و دار مشغله های پوچ زندگی، خودمان را هم گیج کرده ایم میان این همه آمال واهی که به قول خودمان داریم «زندگی» میکنیم؛ 🌾کدام زندگی؟، دانه زندگیمان در باتلاق گناهانمان گندیده و بویش، زمین را که هیچ، کُلّ منظومه شمسی را برداشته و با ادکلن مارک میخواهیم جبرانش کنیم... 🌾و چه خوب خودمان را به آن راه میزنیم که انگار نه انگار یک نفر هزار و چند صد سال به انتظار ما نشسته و دنبال یار میگردد و ما تازه چله ی ترک گناه میگیریم آن هم نصفه نیمه رهایش میکنیم... ⁉️واقعا کجای کاریم؟؟؟
💚 پدر مهربان... 🔷بچه‌ها با فطرتی الهی، مهمان خانه‌های ما می‌شوند. با تولدشان نسیم بهشت به خانه‌های ما می‌وزد و و در و دیوار خانه بوی تو را می‌گیرد. 🔷ما می‌شویم مأمور تربیت آنها؛ ولی در امانت خدا خیانت می‌کنیم و به جای تربیت، آنها را مثل خودمان غرق غفلت می‌کنیم. 🔷چه قدر ناشکریم ما و چه مظلوم‌اند بچه‌ها. 🔷آقا! کاش به مظلومیت بچه‌ها نگاه می‌کردی و دستی روی دلمان می‌کشیدی، بچه‌ها دارند در آتش غفلت ما می‌سوزند، ما را از گناه سوزاندن بچه‌ها برهان و این آتش را برایمان گلستان کن! 🌙💚شبت بخیر پدر مهربان! ✍محسن عباسی ولدی
💚 جان و جهان ما 🔶هر چه داریم را باید فدا کنیم تا نام تو بالا بماند و یادت در دل‌ها زنده. 🔶همۀ ما باید بمیریم برای این که حتی لکه‌ای کوچک و کم رنگ بر قامت تو نیفتد. 🔶 وای به حال کسانی که ادعای شیعه بودن دارند و لکه ننگی می‌شوند برای تو؛ آن هم لکه‌ای که از دور دست‌ها هم پیداست. 🔶کاش ما از این لکه‌ها نباشیم و یک روز به ما بگویی: شما تکۀ جان منید! 🌙💚شبت بخیر جان و جهان ما! ✍محسن عباسی ولدی 🌼‌‌📣امام مهدی منتظر ماست...
🍀تدبیر خدا برای زمین... 🟢ُاز وقتی بنا گذاشته‌ام که رشتۀ تدبیر زندگی‌ام را به تو بسپارم به فکر جشنی هستم که برای این واگذاری می‌خواهم به پا کنم. در این جشن من هستم و خدا. فرشته‌ها را هم دعوت می‌کنم. 🟢رشتۀ تدبیر بناست به تو سپرده شود؛پس نمی‌شود تو نباشی. حالا خودت بگو جشن سپردن رشتۀ تدبیر به دست تو کی و کجا بر پا شود؟ 🟢هر جا که بگویی می‌آیم. تعیین زمانش هم با تو ولی چون دارد دیر می‌شود التماس می‌کنم به تأخیر نینداز. 🟢مولای مهربانم! تو اگر اراده کنی مرا در چشم بر هم زدنی به هر کجا که بخواهی می‌بری. 🟢می‌خواهم پیشنهاد کنم اگر می‌شود مکان جشن، کربلا باشد بالاسر یا بین الحرمین هر کدام که تو بگویی. 🟢همین حالا رشتۀ تدبیر را بگیر در دستت ولی زمان جشن را بگذار شب جمعه. 🟢برای یک بنده، جشنی شادتر از این جشن پیدا نمی‌شود. بیا و زودتر از این شادی را مهمان دلم کن. 🟢به مکان و زمان اگر راضی هستی بگو که می‌خواهم دعوت‌نامه بفرستم برای فرشته‌ها. 🟢تو تدبیر خدا برای زمینی و من می‌خواهم تدبیرم را به تو بسپارم. ممنون می‌شوم اگر قبولم کنی. می‌میرم اگر ... 🌙🍀شبت بخیر تدبیر خدا برای زمین! ✍محسن عباسی ولدی 🌼‌‌📣امام مهدی منتظر ماست
💐 بهار قلب من... 🌾تمام شد. تمامِ تمام. یک سال دیگر هم تمام شد. چه قدر زود! 🌾چشمم را روی هم گذاشته بودم که سال نو آغاز شد و چشم که باز کردم و دیدم تمام شد. به همین زودی. 🌾آقا! در سالی که گذشت، از دست من راضی بودی؟ من دوست خوبی برای تو بودم؟ به دوستی‌ام چه نمره‌ای می‌دهی؟ چند بار دلت را شکستم؟ حساب، دستت هست؟ چند بار لبخند به لبت نشاندم؟ جایی نوشته‌ای؟ خانۀ محبّتت در دلم آبادتر شده یا ویران‌تر؟ 🌾دلم نمی‌آید این سؤال را بپرسم ولی آزارم می‌دهد. نپرسم، آرام نمی‌گیرم بپرسم، شاید بی‌قرارتر ‌شوم. می‌پرسم به این امید که پاسخت آرام کند دلم را: 🌾آقا! چند بار به خاطر من گریه کردی؟ چند قطره اشک برای من از چشمت جاری شد روی گونه‌ات؟ اشک شوق بود یا اشک غصّه؟ 🌾راستی چند بار دعا کردی برایم؟ به گمانم تو به نیابت از جامانده‌ها به زیارت هم می‌روی. نه؟ جامانده خوب باشد یا بد برای تو فرقی می‌کند؟ چند بار به نیابت از من به زیارت رفتی؟ می‌شود بگویی الآن چند کربلا در نامۀ عملم نوشته‌اند کربلاهایی که تو رفتی و به نام من زدند؟ 🌾من که در سالی که گذشت خوب نشدم ولی خودت می‌دانی که دوست دارم خوب باشم. حنای عهدهای من پیش تو رنگی دارد یا نه، نمی‌دانم. 🌾در آغاز سالی که گذشت قول دادم خوب شوم؛ امّا نشدم. می‌شود التماس کنم سالی را که گذشت فراموش کنی؟ می‌خواهم باز هم قول بدهم به تو: 🌾آقا! باور کن خوب می‌شوم. کمی صبر کن... ✍محسن عباسی ولدی 🌼‌‌📣امام مهدی منتظر ماست
📌 حوّل حالَنا بظُهور الحجّة... 🔹 نمی‌دانم یک سال دیگر بر محرومیت ما در غیبت مولایمان اضافه شد یا یک‌سال دیگر به ظهور نزدیک شدیم؟ اما این را خوب می‌دانم تا زمانی که او برنگردد، هر سال به اندازهٔ هزار سال طول می‌کشد. 🔸 پس ای خدای من! تو که بر حال دل‌هایمان و آنچه بر ما گذشت خبر داری، خطاهایمان را دیدی و آبرویمان را نبردی، تلاش‌هایمان را دیدی و کمکمان کردی، درد دل‌هایمان را شنیدی و بر زخم‌هایمان مرهم گذاشتی. 🔹 خودت هم خوب ما را می‌شناسی و می‌دانی که تا در کنار مولایمان قرار نگیریم، آرام نمی‌شویم. می‌دانی که حال ما با ظهور  آن محبوب وعده‌داده‌شده، احسن الحال می‌شود. خودت حالمان را خوب کن، یا محول الحول و الاحوال! حوّل حالنا الی احسن الحال به ظهور الحجّه… 📝
🌺 مهربان من... 💠دوست دارم به جایی برسم که در هر حالی احساس نیازم به تو در اوج باشد، چه وقتی که زمین و آسمان مثل دو سنگ آسیاب مرا در بر بگیرند و چه وقتی که چرخ گردون لحظه لحظه بر مدار میلم بچرخد. 💠چون تو مهربانی می توانم آرزویی این چنین داشته باشم. آقا مرا به آرزویم می رسانی؟! ✍محسن عباسی ولدی 🌼‌‌📣امام مهدی منتظر ماست
📌 رمضان ماه ظهور... 🌙 رمضان که می‌آید، سربازهای پادگانِ عشق، همه آماده‌باش‌اند و گوش‌به‌زنگ.‌ منتظران در انتظار آن شبِ قدر و جمعهٔ موعود، هر شب تا سحر بیدارند… 🔅 تا فرمانده که آمد و ندای «یا اهل العالم»‌اش به گوش جهان رسید، لبیک‌گویان به سویش بشتابند و یاری‌اش کنند... رمضان ماه وصال است؛ ماهی که منتظران را به یار می‌رساند. رمضان ماه ظهور است. 📝 ؛ ماه
🥀امام غریب... 🔷به این زودی‌ها نیا. التماس می‌کنم آمدنت را کمی دیگر به تأخیر بینداز. 🔷 تو اگر بیایی و ما همین باشیم که هستیم، وقت دیدنت دینت را قبول نمی‌کنیم. 🔷من می‌دانم که تو مثل ما زندگی نمی‌کنی و مثل ما حرف نمی‌زنی. آمدن تو ما را روی لبۀ تیغ ارتداد می‌برد. 🔷بگذار دلمان خوش باشد به همین دین نصفه و نیمه‌ای که داریم. کمی زمان بده تا تو را خوب‌تر بشناسیم و با دینت بهتر آشنا شویم. 🔷من در خیالم عاقبتم را شهادت در رکاب تو ترسیم کرده‌ام. خیالم را باطل نکن آقا! 🌙🥀شبت بخیر امام غریب! ✍محسن عباسی ولدی 🌼‌‌📣امام مهدی منتظر ماست...
🌺چشم خدا... 🔷چشم تو، چشم خداست. بالاتر از نگاه تو را کسی در دنیای ما ندارد. 🔷کسی که دلش را به دل تو گره می‌زند، نگاهش مثل تو از بالاترین نقطۀ هستی به عالم دوخته می‌شود. 🔷برای پیدا کردن چنین نگاهی، جز عاشق شدن راه دیگری نیست. 🔷باز هم رسیدیم به پیچ عاشق بودن و نبودن و من وامانده هنوز گرفتار خم کوچه عاشق شدنم. 🔷فکری به حال دلم کن، سنگ شرف دارد به دلی که بهره‌ای از عشق تو ندارد. 🌙🌺شبت بخیر چشم خدا! ✍محسن عباسی ولدی 🌼‌‌📣امام مهدی منتظر ماست
💚همه هست عاشقان ⬅️عاشقان تو حجت خدا بر مایی هستند که مدعی عاشقی هستیم. ⬅️آنها ادعای عشق ما را ابطال کرده‌اند. هر چه گشتم در زندگی عاشقان تو اثری از «خود»شان پیدا نکردم، هر چه بود «تو» بودی؛ و هر چه گشتم در زندگی خویش، اثری از «تو» نیافتم، هر چه بود «خود»م بود. ⬅️یک روز قصۀ «خود» را تمام می‌کنم و همۀ «هست»م «تو» می‌شوی. 🌙💚شبت بخیر همۀ هست عاشقان! ✍محسن عباسی ولدی 🌼‌‌📣امام مهدی منتظر ماست
🧡آقای عشق 🔷یک نگاه مهربان از کسی که عاشق صادق توست، برایم بیشتر از دنیا دنیا محبت کسانی که فقط مدعی عشق تو هستند، ارزش دارد. 🔷 آدم پیش کسی که در عشق تو صادق است، احساس امنیت می‌کند. وقتی عاشق صادق تو ابراز محبت می‌کند، دل آدم آرام است که جز حقیقت نمی‌شنود؛ اما کسی که عشقش به تو دروغ است، هر چقدر هم که عشق بورزد آدم نمی‌داند در دلش چه می‌گذرد. 🔷عشق را فقط از زبان عاشقان صادق تو می‌شود شنید، همین و بس. ✍محسن عباسی ولدی 🌼‌‌📣امام مهدی منتظر ماست
🥀چاره بیچاره ها ◀️وقتی وارد میدان مبارزه با نفس شدم، فهمیدم که این دشمن‌ترین، به این راحتی از نفَس نمی‌افتد. ◀️خودم را که نگاه کردم، دیدم کمی که با نفس دست و پنجه نرم می‌کنم، خیلی زود از نفَس می‌افتم. ◀️برای همین هم بود که زود به این نتیجه رسیدم: جنگیدن با نفس کار من بیچاره نیست. ◀️مبارزه را رها کردم و با نفسم دوست شدم؛ ولی باز هم زندگی به کامم نشد که نشد. حالا تو را پیدا کرده‌ام و فهمیده‌ام بدون تو مبارزه با نفس، جز دست و پا زدن‌های بیهوده، هیچ چیز دیگری نیست. ◀️چقدر خوبی که مرا در میانۀ این میدان پر هیاهو، تنها رها نمی‌کنی. با تو که باشم، احساس قوت می‌کنم و بی تو بیچارۀ ضعیفی هستم که جز قبول شکست، راه دیگری ندارم. ممنونم که هستی! 🌙🥀شبت بخیر چارۀ بیچاره‌ها! ✍محسن عباسی ولدی @madavie
🧡آرام جان 🥀امروز چه قدر خسته شدم از کارهایی که توانم را گرفته و نایم را برده‌اند خستگی از کارهایی که بوی دنیا می‌دهند و گویی مجبورم به انجام دادنشان. 🌿از کارهای روزمرّه، راه فراری نیست چون انسانم و در زمین نفس می‌کشم و باید کارهایی را انجام بدهم که حتّی تو هم انجام می‌دهی و پدرانت هم انجام می‌دادند ولی شما از آن کارها خسته نمی‌شدید و من می‌شوم. 🍀راز خسته نشدن شما این بود و هست که هیچ کاری را بدون آن که رنگ‌آمیزی خدایی کنید، انجام نمی‌دهید و دلیل خستگی من این است که قدرت رها شدن از جنبۀ زمینی کارهایم را ندارم. 🌾سخت است. کنده شدن از زمین در کارهای زمینی کرامتی است برای خودش. کار من نیست. این را، هم من می‌دانم و هم تو. فقط تو و کسی که تو با او دوستی می‌توانند کار زمینی کنند و رنگ الهی به آن بدهند. 🍁خستگی از کارهای زمینی در جان می‌مانَد. من گرفتار خستگی‌های تل‌انبار شده‌ام. از این همه خستگی خسته‌ام. با من دوست شو آقا! ✍محسن عباسی ولدی @madavie
☘امان ایمان ها 🔶در عالمی که تو در آن غایبی چه گردبادهای وحشتناکی می‌وزد! زوزۀ این گردبادها برای مردن از ترس، کافی است. این گردبادها رحم ندارند سر راهشان هر چه و هر که باشد معلّق میان زمین و آسمان به ناکجاآباد پرتاب می‌شود. 🔶رنگ این گردبادها سیاه است. سیاهی را با خودشان می‌برند به هر جا که می‌وزند. هر چراغی سر راهشان باشد خاموش می‌کنند و شیشه‌هایش را می‌شکنند. 🔶قُطر این گردبادها یکی دو قدم نیست. از طول یک روستا هم فراتر است. یک شهر بزرگ در گوشه‌ای از این گردباد مثل ریگ کوچکی است در بیابان. اصلاً سخن درست بگویم قطر این گردباد به اندازۀ طول همۀ دنیاست. 🔶این گردباد، نه به روز و نه هفته و نه ماهی محدود می‌شود و نه فصل از فصل را می‌شناسد. همیشه در حال وزیدن است. پس هیچ کسی در هیچ کجای این دنیا و هیچ زمانی از این گردباد در امان نیست و قسمت ترسناک قصۀ این گرباد آن است که کارش غارت ایمان است. 🔶فقط یک دسته‌اند که هر جا که باشند، ایمانشان در امان است آن هم دستۀ کسانی است که تو دوستشان هستی. 🔶آقا! با من دوست می‌شوی؟ من از این گردباد می‌ترسم. 🌙☘شبت بخیر امان ایمان‌ها! ✍محسن عباسی ولدی
📌 مهم‌ترین حاجتم فرج شماست… 📿 سلام آقا‌‌‌جون! الان که چشمم به این تسبیح افتاد یادتون کردم. این همون تسبیحیه که از سفر سامرا به یادگار آوردم. یادش بخیر... یادمه درست همون موقعی بود که به حرم پدرتون جسارت کرده بودن، نه گنبدی مونده بود، نه ضریحی… به جاش یه پارچه سبز کشیده بودن دور تا دور مرقد. دلم خیلی شکسته بود. ما بچه‌شیعه‌ها باشیم و این بلا سر خونهٔ پدری شما بیاد؟ جایی که شما به دنیا اومدین و بزرگ شدین… 🤲 باز دَم بچه‌های مدافع حرم گرم که جونشون رو گذاشتن تا دیگه کسی جرئت بی‌احترامی به خونهٔ شما رو نکنه، وگرنه با چه رویی با شما حرف می‌زدیم؟ واقعاً یادش بخیر… کاش بازم بتونم برم. آقا دعا کنین باز قسمتم بشه بیام و دعا کنم. شما که خوب می‌دونین، مهم‌ترین حاجتم فرج شماست… 📖 ؛ ویژه شهادت علیه‌السلام ☑️ موسسه امید نجات بخش