💠بسم الله الرحمن الرحیم...
🔷یادواره شهید محلاتی و ۳۳۰ شهید دوران دفاع مقدس شهرستان محلات
🎤به کلام:حجت الاسلام مسعود عالی
🎤بانوای:کربلایی صابر خراسانی
⏱زمان: پنجشنبه از نماز مغرب
۱۴۰۰/۱۱/۲۸📆
🕌مکان: مسجد القائم(عج)
(با رعایت پروتکل های بهداشتی)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔸ستاد یادواره شهید محلاتی و ۳۳۰ شهید دوران دفاع مقدس
با عرض سلام خدمت دوستان. انشالله مناسبت دوشنبه جلسه وفات حضرت زینب(س). اشعار بارگذاری خواهد شد
ثلاث و بزمی زینب (س)
به ظهر روز عاشورا گل سرخم شده پرپر
گلم را کرده ام پیدا به زیر نیزه و خنجر
خودم دیدم به چشم تر
گلویش را دم خنجر
حسینم وا حسینم وا
💔
در آن صحرا به موج خون حسینم دست و پا می زد
سراپا محو جانان بود خدایش را صدا می زند
💔
نشسته گوشه ی مقتل نظاره می کند زهرا
به تیغ قاتل و حنجر اشاره می کند زهرا
💔
گلویش را زدم بوسه به جای مادرم زهرا
خدا صبری تو بر زینب که مانده بی کس و تنها
💔
به روی نیزه می بینم هلال آسا سر پاکش
و مانده بی کفن یارب به صحرا جسم صد چاکش
خودم دیدم به چشم تر
گلویش را دم خنجر
حسینم وا حسینم وا
💔
ای عمه جان برای تو خون گریه میکنم
از سوز ماجرای تو خون گریه میکنم
با یاد غصه های تو از حال میروم
با یاد غصه های تو خون گریه میکنم
داغ اسیری ات کمرم را شکسته است
بستند ، دست و پای تو خون گریه میکنم
حتی خدا برای تو روضه بپا کند
با روضه ی خدای تو خون گریه میکنم
تو زار میزنی ز فراق حسین و ، من ...
از سوزِ های های تو خون گریه میکنم
بالای نعش بی سر جدم صدا زدی ...
از وا محمدای تو خون گریه میکنم
هر صبح و شب برای سرِ روی نیزه ها ...
هر صبح و شب برای تو خون گریه میکنم
ای کربِ وَ الْبَلای حقیقی کربلا
از داغ کربلای تو خون گریه میکنم
از داغ همسفر شدنت با حرامیان ...
میمیرم ، از عزای تو خون گریه میکنم
تو پا به پای نیزه ی جدم فغان کن و
من نیز ، پا به پای تو خون گریه میکنم
زينب آمد شام را يکباره ويران کرد ورفت
اهل عالم را ز کار خويش حيران کرد و رفت
از زمين کربلا تا کوفه و شام بلا
هر کجا بنهاد پا، فتح نمايان کرد و رفت
با لسان مرتضي از ماجراي نينوا
خطبه اي جانسوز اندرکوفه عنوان کرد و رفت
باکلام جانفزا اثبات دين حق نمود
عالمي را دوستدار اهل ايمان کرد و رفت
فاش مي گويم که آن بانوي عظماي دلير
ازبيان خويش دشمن را هراسان کرد و رفت
در ديار شام برپاکرد از نو انقلاب
سنگر اهل ستم را سست بنيان کرد و رفت
خطبه اي غرّا بيان فرمود در کاخ يزيد
کاخ استبداد را از ريشه ويران کرد و رفت
زين خطب اتمام حجت کرد بر کافردلان
غاصبين رامستحق نار و نيران کرد و رفت
از کلام حق پسندش شد حقيقت آشکار
اهل حق راشامل الطاف يزدان کرد و رفت
شام غرق عيش وعشرت بود دروقت ورود
وقت رفتن شام را شام غريبان کرد و رفت
دخت شه رابعد مردن درخرابه جاي داد
گنج رادرگوشه ويرانه پنهان کرد و رفت
ز آتش دل برمزار دختر سلطان دين
در وداع آخرين، شمعي فروزان کرد
زینب و کرببلا
زینب و شام بلا
مظهر عشق و وفا
خواهر خون خدا
سیدی یا مظلوم یا ابا عبدالله
عصمت الله علی
زینب و زینبی
در کلاس صبر تو
صد چو ایوب نبی
مست و حیران توام
دیده بر خان توام
من فقیر کرم و
لطف و احسان توام
سیدی یا مظلوم یا ابا عبدالله
ذکر تسبیح و دعا
کعبه اهل ولا
نور چشم و دیده ی
کوثر آل عبا
همره خون خدا
رفته ای کرب و بلا
دسته گلهای تو شد
پرپر از جور جفا
چون که شد روز بلا
روز قتل شهدا
دست و پا میزد گلم
زیر تیغ و نیزه ها
یک طرف خنجر کین
یک طرف قحطی آب
یک طرف حرمله و
یک طرف طفل رباب
سیدی یا مظلوم یا ابا عبدالله
شمر کین دشنه به دست
بر روی سینه نشست
بهر شادی خدا
حرمت شاه و شکست
از قفا ضربه زد و
سر جدا شد ز بدن
پیکرش بی کفن و
پاره پاره شده تن
خیمه های شه دین
شده اند غارت کین
لرزه افتاده زغم
بر سراپای زمین
از ازل گشته دلم
هنگامۀ وصال من و دلبرم شده
این الحسین زمزمۀ آخرم شده
چشمم به راه مانده کجایی عزیز من
پیراهن تو گرمی بال و پرم شده
از گریه پینه بسته دگر چشم های من
عالم سیاه پیش دو چشم ترم شده
موی سپید و قد کمانم چه دیدنی ست
غم های کربلاست چنین یاورم شده
من پیر سالخورده ام و دست های من
محتاج شانه های علی اکبرم شده
از خاطرم نمی رود آن لحظۀ فراق
ناله زدی که وقت وداع از حرم شده
من بین قتلگاه تو جان دادم ای حسین
این چند ماهه جان تو درد سرم شده
می خواستم بغل کنمت جان تو نشد
نیزه شکسته زحمت این پیکرم شده
من پا به پای پیکر تو ضربه خورده ام
سرتا به پا تمام تنم پُر ورم شده
دشمن همینکه پا به روی چادرم گذاشت
گفتم به خویش ارثیۀ مادرم شده