eitaa logo
کانون مداحان محلات
216 دنبال‌کننده
5.7هزار عکس
3.7هزار ویدیو
181 فایل
(السلام علیکم یا اهل بیت النبوه) تنها کانال رسمی کانون بسیج مداحان شهرستان محلات امام خامنه ای: کار مداحی کار بزرگی است، کار مهمی است، حرفه‌‌ی بسیار اثرگذاری است؛ می‌تواند مصداق برجسته‌‌ای باشد از مجاهدت فی سبیل الله ... ارتباط با ادمین @Yazahra00110
مشاهده در ایتا
دانلود
جز او بقيع، زائر خلوت‌نشين نداشت در کوچه‌باغ مرثيه‌ها خوشه‌چين نداشت نجواي غمگنانه‌ی اين مادر صبور تأثير، کمتر از نَفَس آتشين نداشت جز چشم او که چشمه‌ی احساس شد، کسی يک آسمان ستاره به روی زمين نداشت با آن که خفته بود به خونْ باغ لاله‌اش از شِکوِه کمترين اثري بر جبين نداشت بعد از به دل نشاندن داغ چهار سرو دلبستگی به واژه‌ی ام البنين نداشت می‌گفت اي دلاور نستوه! اي رشيد! خورشيد نيز صبر و رضا بيش از اين نداشت عباس من! که لاله‌ی عباسی مني اي کاش دل به داغ فراقت يقين نداشت عباس من! شنيده‌ام افتاده‌اي ز اسب تاب تحمل تو مگر صدر زين نداشت؟ بر دست و بازوي تو علي بوسه داده بود کس چون تو بازوان غرورآفرين نداشت والله، بعد زمزمه‌ی «اِن قطعتموا» چشم تو اعتنا به يسار و يمين نداشت تا موج نخل‌ها ز حضورت به هم نخورد درياي غيرت اين همه اوج و طنين نداشت تو، ماه من نه! ماه بني هاشمي؛ ولي پيشاني بلند تو اين قدر چين نداشت وقتي حسين بر سرت آمد که يک نظر چشم تو تاب ديدن آن نازنين نداشت چشمان بسته‌ی تو پُر از راز عشق بود پایان زندگانی‌ات آغاز عشق بود ✍ ┄┅═✧☫ یا اهل بیت النبوه ☫✧═┅┄ لینک کانال مداحان محلات👇 https://eitaa.com/maddahanbsj 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
آسمان بودي و در دامان مهرت ماه بود قله‌ی ايثار! هر كوهي كنارت كاه بود همسر مولا شدي اما درون خانه‌اش كودک زهرا به چشم تو ولی الله بود نيستي زهرا ولي اينقدر می‌دانيم كه مثل او تنها علی از رتبه‌ات آگاه بود زود از داغ پسرهاي رشيدت سوختي آه، عمر نامت ای ام البنين كوتاه بود در كنار چار نقش قبر، كارت روز و شب آه بود و اشك بود و اشك بود و آه بود با خجالت از رباب آخر وجودت آب شد تا كه حرف مشك می‌شد اشك تو در راه بود خواستم وصفی كنم از عشق عباس و حسين مصرعي كوتاه شد، خورشيد محو ماه بود ✍ ┄┅═✧☫ یا اهل بیت النبوه ☫✧═┅┄ لینک کانال مداحان محلات👇 https://eitaa.com/maddahanbsj 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
در دفتر عشق کز سخن سرشار است هر چند قصیده و غزل بسیار است از امّ بنین چهار گل پرپر شد این ناب‌ترین رباعی ایثار است ✍
ام البنین بعد از حسین ام الادب شد شاگرد درسش کربلا امّ وهب شد در تربیت بر مادران هم مادری کرد شیر آفرینی که چُنین فخر عرب شد خود را کنیز خانه می‌دانست اما از لطف اهل خانه او زهرا نسب شد حتی ادب پیش ادب‌هایش ادب کرد حتی وفا هم از وفایش در عجب شد ام القمر یعنی که نوری در سیاهی یعنی که فرزندش چراغ راه شب شد در آن هیاهو حق مادر را ادا کرد نگذاشت روی خاک سر، زهرا سبب شد... ✍ ┄┅═✧☫ یا اهل بیت النبوه ☫✧═┅┄ لینک کانال مداحان محلات👇 https://eitaa.com/maddahanbsj 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
پس از زهرا نمی‌بینی زنی را این‌چنین باشد زنی این‌گونه هم‌پای امیرالمؤمنین باشد قدم بگذاشت در بیت علی فخر کلابیه که مفهوم جدیدی از ادب روی زمین باشد شده بانوی این خانه ولی چشمی ندید اصلاً سر یک سفره با اولاد زهرا هم‌نشین باشد اگر ام الاسد خوانند او را، این روا باشد ولی می‌خواست نام او فقط ام البنین باشد شجاعت را به فرزندان خود چون شیر می‌داده که ام الغیرت و ام الادب، شیر آفرین باشد :: ابالفضلم! همیشه سید و مولا بخوان او را کسی را که ز نسل رحمةٌ للعالمین باشد علمداری که در باران تیر علقمه داده دو دستش را که دستان خدا در آستین باشد سروده چارپاره در عزای کربلا اما هنوز از خیسی چشم عروسش شرمگین باشد به جای چار فرزندی که در کرببلا داده بنا شد در کنار چار امامش هم‌نشین باشد تویی بانو نخستین سفره‌دار داغ عاشورا که تا محشر قیام کربلا با تو عجین باشد :: اگر چه مادرم زهرا نشد اما خدا را شکر برای من همین بس مادرم ام البنین باشد ✍ ┄┅═✧☫ یا اهل بیت النبوه ☫✧═┅┄ لینک کانال مداحان محلات👇 https://eitaa.com/maddahanbsj 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
با نور استجابت و ایمان عجین شدی وقتی که با ولی خدا همنشین شدی عطر بهشت در نفست موج می‌زند حالا دگر تو بانوی خُلدبرین شدی زهرا که رفت دلخوشی از خانه رفته بود تو آمدی و این همه شورآفرین شدی بی‌شک برای مادری زینب و حسین شایسته‌ای که فاطمهٔ دومین شدی... با خود دوباره خاطره‌ها را مرور کن از روزهای خوب مدینه عبور کن این روزها که خاطره‌ها همدمت شدند تنها انیس قلب پر از ماتمت شدند چندی‌ست پاره‌های دلت رفته‌اند آه تو مانده‌ای و نم‌نم این اشک گاه‌گاه با قلب تو حکایت هجران چه‌ها نکرد یک لحظه هم تو را غم و غربت رها نکرد تنگ غروب بود و دلت ناگهان گرفت مانند چشم ابری تو آسمان گرفت پر شد ز عطر سیب غریبی هوای شهر پیچید بوی پیرهنی در فضای شهر مثل نسیم کوچه به کوچه خبر وزید: مادر بیا که قافلهٔ کربلا رسید یک شهر چشم منتظر و اشک بی‌امان برگشته است از سفر عشق کاروان برگشته با تلاطم اشک و خروش آه دارد هزار خاطره از دشت و خیمه‌گاه تو می‌رسی و روضه هم آغاز می‌شود بغض از گلوی خاطره‌ها باز می‌شود هرکس نشسته گوشه‌ای و روضه‌خوان شده اما سکینه با دل تو همزبان شده هم‌ناله با دو چشم ترت، حرف می‌زند از جای خالی پسرت حرف می‌زند: یادش بخیر لحظهٔ شیرین گفتگو یادش بخیر زمزمه‌های عمو عمو یادش بخیر دیدهٔ بیدار کربلا شب‌ها صدای پای علمدار کربلا یادش بخیر مشک و علم در دو دست او آرامش تمام حرم در دو دست او سقای عشق و آب و ادب بود ماه تو نام‌آور تمام عرب بود ماه تو داغ تو تازه‌تر شده با حرف‌های او وقتش شده تو روضه بخوانی برای او رو می‌کنی به او که فدایت سکینه جان جانم فدای حُجب و حیایت سکینه جان شاید نگاه توست به قدّ خمیده‌ام یا این‌که شرم می‌کنی از اشک دیده‌ام دیگر شکسته قامت ام‌البنین، بخوان از روضه‌های ماه من ای نازنین، بخوان نام‌آوران به شوکت او بُرده‌اند رشک در علقمه چه شد که به دندان گرفت مشک؟ از چشم خون گرفته برایم سخن بگو از ماجرای تیر سه‌ شعبه به من بگو آخر چگونه بر سر ماهم عمود؟... آه دستی مگر به پیکر سقا نبود؟... آه شرمنده‌ام ز روی تو و مادرت رباب شرمنده‌ام اگر نرسیده به خیمه آب قلب مرا بیا تو رها از ملال کن آرام جان من! پسرم را حلال کن ✍ ┄┅═✧☫ یا اهل بیت النبوه ☫✧═┅┄ لینک کانال مداحان محلات👇 https://eitaa.com/maddahanbsj 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠