#شعر_آئینی
#غزل
#حضرت_سلطانعلی_ابن_امام_باقر_ع
عطر حضور داشت نفس های آخرش
آغوش جان گشود جنان در برابرش
تنگ غروب "دره ی ازناوه " شوق وصل
پیچید شور نعره ی الله اکبرش
سلطانعلی ادامه ی خط حسین بود
در این مسیر خون خدا بود رهبرش
جان داد یک قبیله ی عاشق به پای او
در غربتی عجیب که سخت است باورش
کرببلای دیگر شیعه شد اردهال
یک باغبان و این همه گلهای پرپرش
حسن ختام بهتر از این می شود مگر ؟
در سجده بود کز تن او شد جدا سرش
در جمعه ای که جلوه ی شور و شعور بود
پیچیده شد به قالی اندوه پیکرش
جان ها فدای غربت جدش که بارها
سیلی زدند بعد شهادت به دخترش
اشک "کمیل" اگر که نمی شد روان ز چشم
می سوخت در شراره ی اندوه دفترش
ﮐﻤﯿﻞ کاشانی
#شعر_آئینی
#غزل
#حضرت_سلطانعلی_ابن_امام_باقر_ع
عطر حضور داشت نفس های آخرش
آغوش جان گشود جنان در برابرش
تنگ غروب "دره ی ازناوه " شوق وصل
پیچید شور نعره ی الله اکبرش
سلطانعلی ادامه ی خط حسین بود
در این مسیر خون خدا بود رهبرش
جان داد یک قبیله ی عاشق به پای او
در غربتی عجیب که سخت است باورش
کرببلای دیگر شیعه شد اردهال
یک باغبان و این همه گلهای پرپرش
حسن ختام بهتر از این می شود مگر ؟
در سجده بود کز تن او شد جدا سرش
در جمعه ای که جلوه ی شور و شعور بود
پیچیده شد به قالی اندوه پیکرش
جان ها فدای غربت جدش که بارها
سیلی زدند بعد شهادت به دخترش
اشک "کمیل" اگر که نمی شد روان ز چشم
می سوخت در شراره ی اندوه دفترش
ﮐﻤﯿﻞ کاشانی
─═༅࿇༅❖ ༅࿇༅═─
#مداحان_محلات
#کانون_بسیج_مداحان_محلات
لینک کانال مداحان محلات👇
https://eitaa.com/maddahanbsj
انتشار با لینک کانال و ذکر صلوات مجاز است
💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠