eitaa logo
کانون مداحان محلات
219 دنبال‌کننده
4.8هزار عکس
3.1هزار ویدیو
166 فایل
(السلام علیکم یا اهل بیت النبوه) تنها کانال رسمی کانون بسیج مداحان شهرستان محلات امام خامنه ای: کار مداحی کار بزرگی است، کار مهمی است، حرفه‌‌ی بسیار اثرگذاری است؛ می‌تواند مصداق برجسته‌‌ای باشد از مجاهدت فی سبیل الله ... ارتباط با ادمین @Yazahra00110
مشاهده در ایتا
دانلود
قسم به غربت خاكي كه فوق تفسير است هواي شعر براي بقيع دلگير است نفس كشيدن بين غبارها سخت است سرودن از حرم بي مزارها سخت است چگونه شعر بگويد دلي كه مي‌گيرد الا بقيع! چرا شاعرت نمي‌ميرد قرار نيست تو را بي سبب بهانه كنم ولي بگو كه دلم را كجا روانه كنم كبوتري كه در اين خانه لانه داشته است در آستان رضا آشيانه داشته است چگونه باخبر از آن سراي درد و غم است دلش خوش است كه نامش كبوتر حرم است بقيع، سامره و كربلا و مشهد نيست در اين سرا خبري از رواق و گنبد نيست بقيع مثل نجف نيست تا كه مهمانش به راحتي بنشيند ميان ايوانش ولي بقيع، بهشتي‌ست با چهار مزار بقيع مژده سالي‌ست با چهار بهار چهار مظهر غربت، چهار تن مظلوم چهار قبر غريب از چهارده معصوم فقط ميان بقيع است اين قرار و تمام به يك سلام شوي زائر چهار امام ولي نه، آه دلم ناتمام مانده هنوز به سينه حسرت عرض سلام مانده هنوز سلام از عمقِ دلِ ديده‌اي كه پُر ابر است به مادري كه بدون حرم، نه بي قبر است اگر سلام تو آتش به سينه‌ات افروخت از آن دري‌ست كه روزي ميان آتش سوخت مرا ببخش! نمي‌خواهم آتشت بزنم چگونه گويم از آن روز، خاك بر دهنم ز هرُم شعله‌ي در ياس را كه پژمردند در آن هجوم علي را به ريسمان بردند ميان تلخي آن صحنه‌ي غبارآلود شكست قامت مرد و مدينه شاهد بود از آن غروب غم‌انگير چند سال گذشت كه باز خاطره‌ي كوچه از خيال گذشت مدينه همدم اندوه دودمان علي‌ست و باز شاهد مردي ز خاندان علي‌ست... ...كه باز آمده آتش در آستانه‌ي او هزار شكر كه محسن نداشت خانه‌ي او رسيده‌اند كه از باغ، لاله را ببرند امام صادق هفتاد ساله را ببرند تصورش چقدر سخت مي‌شود اي واي بزرگ طايفه در كوچه مي‌دود اي واي كسي نگفت مگر پيرمرد بردن داشت؟! تن نحيف مگر تازيانه خوردن داشت؟! ميان گريه‌ي آرام او بلند نخند به دست بي رمقش لااقل طناب مبند ميان سينه‌ي او روضه‌ي مدينه به‌پاست طنين روضه‌اش از «واي مادرش» پيداست عزيز فاطمه را بي اراده مي‌بردند همه سواره و او را پياده مي‌بردند دويد و از نفس افتاد پشت آن مركب دويد و از نفس افتاد گفت يا زينب اگرچه رفت ولي قامتش خميده نبود به ني مقابل چشمش سَر بُريده نبود اگرچه رفت ولي سلسله به شانه نداشت به جاي جاي تنش رد تازيانه نداشت... ✍
وای من، داری تنهام میذاری زهرای من داری آب میشی پیش چشمای من داری از دستم میری دنیای من زوده واسه تو پیری از علی مگه سیری تنهایی آخه کجا میری وقتی که نمی‌خندی چشمات و که می‌بندی راه نفسام و می‌گیری نرو، می کشی حیدر و، نرو وای من، جوونیت و ریختی زهرا پای من بین دیوار و در موندی جای من تو بری می‌خندن به اشکای من حال تو پریشونه اینجوری نمی‌مونه خوب بشی میریم از این خونه درد ورم بازوت درد سینه و پهلوت درد من و بچه‌هامونه باید، عوض کنم درو نرو، می‌کشی حیدر و عشق من، چرا هر شب تو خواب گریونه حسن شنیدم دادی دست زینب کفن واسه کی با گریه دوختی پیرهن فکر تن عریانی فکر لب عطشانی فکر عقیق سلیمانی فکر گوش و گوشواره فک تن صدپاره فکر پاره‌های قرآنی ببین، حسین تشنه‌رو نرو، می‌کشی حیدر و ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❖ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ لینک کانال مداحان محلات👇 https://eitaa.com/maddahanbsj انتشار با لینک کانال و ذکر صلوات مجاز است 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
ای آشکارِ از همه پنهان، ظهور کن تا جان به لب نیامده، ای جان! ظهور کن خورشید آسمان علی! آشکار شو ماه تمام نیمهٔ شعبان! ظهور کن جاء الحق است زینت دیوارهای شهر برگرد ای بشارت قرآن! ظهور کن خشکیم، بایریم، کویریم، تشنه‌ایم بی حاصلیم حضرت باران! ظهور کن من ظلمتم به تو نرسم دیر می‌شود پس لطف کن به قلب من الآن ظهور کن بر خاک‌های فکه، شلمچه، دوکوهه، فاو با خون نوشته‌اند شهیدان: ظهور کن :: مسمار شاهد است که زهرای مرضیه می‌گفت پشت آن درِ سوزان ظهور کن آقا به حق دست بریده بیا بیا آقا به حق ساقی طفلان، ظهور کن آقا به حق آن لب عطشان بیا بیا آقا به حق آن تن عریان، ظهور کن آقا به حق آن سر مابین طشت زر آقا به حق آن لب ودندان، ظهور کن ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❖ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ لینک کانال مداحان محلات👇 https://eitaa.com/maddahanbsj انتشار با لینک کانال و ذکر صلوات مجاز است 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
اسیر درد شدیم و دوا نیامد باز گذشت ماه خدا، ماه ما نیامد باز شبیه هر رمضانی که بی تو آمد و رفت نفس به سینهٔ ما ماند و جا نیامد باز چقدر هر سحر از درد دوری‌اش یک ماه صدا زدیم که آقا بیا؛ نیامد باز دوباره من نشدم آنچه را که او می‌خواست دوباره کرد برایم دعا، نیامد باز اگرچه بد شده بودم ولی مرا بخشید اگرچه شد دلش از من رضا، نیامد باز دوباره روضه بخوان، روضه خوان! که گریه کنیم که صاحب همهٔ روضه‌ها نیامد باز پس از گذشتن یک ماه گریه در دستم مگو که تذکرهٔ کربلا نیامد باز ✍ ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❖༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌┅─ لینک کانال مداحان محلات👇 https://eitaa.com/maddahanbsj 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
🔹قدر پنهان🔹 گلویم خشک از بغض است و چشمانم ز باران، تر پریشان است احوال من از حالی پریشان‌تر مزار جانشینیان نبی را بی‌نشان کردند و می‌دانند خود را از مسلمانان مسلمان‌تر گمان ذره‌ها خاموشی خورشید بود اما نفهمیدند بیش از پیش می‌گردی فروزان‌تر ولی می‌بینم این بدکارها از کار خود روزی پشیمان‌اند این دنیا و آن دنیا پشیمان‌تر دلت آرامگاه پنج جنت‌آفرین باشد بهشتی را ندیدم از بهشت تو گلستان‌تر تو را قدری نهان است ای زمین خاکی یثرب ولیکن در وجود خاکی‌ات قدری‌ست پنهان‌تر رسیده زائری بی‌جان که جان گیرد ز دیدارت چه می‌بیند که برمی‌گردد از پیش تو بی‌جان‌تر تو می‌باری به حال زائر و زائر به حال تو تو از دل می‌شوی ویران‌تر و دل از تو ویران‌تر برایت خواب‌ها دیدیم روزی آستانت را بنا خواهیم کرد از طوس هم حتی چراغان‌تر 📝 ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❖༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌┅─ لینک کانال مداحان محلات👇 https://eitaa.com/maddahanbsj 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
نشستم عشق را معنا كنم دل گفت: يا زينب نشستم ديده را دريا كنم دل گفت: يا زينب نشستم يادي از زهرا كنم دل گفت: يا زينب قيامت خواستم برپا كنم دل گفت: يا زينب زني عاشق که زهرا گونه معنا شد قیامت را و معصومانه بر دوشش كشد بار امامت را همينكه لحظه‌ی از او نوشتن شد، قلم لرزيد از او خواندم هوا در دم نفس در بازدم لرزيد به خود گفتم به سويش گام بردارم قدم لرزيد حريمي محترم كز حرمتش صدها حرم لرزيد خداوندا حريمي اينچنين را كيست سلطانش هزاران جان فداي او، هزاران تن به قربانش نخوانش زينت بابا، بگو جانِ علي زينب نگو دختر، بخوانش مرد ميدانِ علي زينب سر و سامان مولا روح و ريحان علي زينب علی دستان الله است و دستان علي زينب علي را آنچنان در پوست و در خون خود دارد كه گويا جسم زينب يك علي در كالبد دارد سلام اي روز ميلادت هم اشك چشم‌ها جاري سلام آموزگار عشق در آیین دلداری تلاطم داشت بين چشم‌هايت شوق ديداري و اين يعني حسينت را تو خيلي دوست مي‌داری هنوز ای خواهر عاشق! نخوردی شیر مادر را که می‌خواند طپش‌های دلت نام برادر را كجا وصف كسي همچون تو در قاموس من باشد كه مداح مقامات تو بايد پنج تن باشد نگهبانان اجلالت حسين است و حسن باشد كدامين زن شبيه تو چنين مردانه زن باشد کدامین خشم در خود این همه احساس را دارد و در پای رکابش اکبر و عباس را دارد اگر در چشمت اقیانوسی از امواج غم داری اگر حال پریشان، دست بسته، قدِ خم داری همان دست کریمی که حسن دارد، تو هم داری و این یعنی برای دوست و دشمن کرم داری به زیر دین الطاف تو و آل‌ت همه سرهاست کرامت کمترین کار شما خواهر برادرهاست چنانکه جز علی نام پس از احمد روی لب نیست پس از نام حسین، اسمی به غیر از اسم زینب نیست مثال عشق تو در هیچ دین و هیچ مذهب نیست دلی غیر از تو از عشق حسین، اینسان لبالب نیست میان سینه‌ام شوری ز شعر منزوی برپاست که این آقا یک عاشق دارد آن هم زینب کبراست الا ای عقل مبهوتت! الا ای عشق حیرانت! چگونه از تو بنویسم نگویم از شهیدانت شهیدانی که گردیدند بی پروا به قربانت که نگذارند بنشیند خطی بر کنج ایوانت و ای کاش این شهیدان کربلا دور و برت بودند در آن بی محرمی سربازهای معجرت بودند مبین که کاغذ شعر من از این بند نم دارد که مدح تو بدون روضه‌ات یک چیز کم دارد چنان نام حسین بن علی، نام تو غم دارد دگر بر عهدهٔ من نیست، از اینجا قلم دارد... دلم را می برد گویا دم دروازهٔ ساعات میان خنده‌ها می ریخت اشک عمهٔ سادات... ✍ ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❖༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌┅─ لینک کانال مداحان محلات👇 https://eitaa.com/maddahanbsj 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
الا که دست خدایت در آستین باشد بیا که مانده به در، دیده‌ی زمین باشد گناه می‌کنم اما به خود نمی‌گویم شرار قهر تو شاید که در کمین باشد «فدای یار کن این جان نازنین ای دل چه جان عزیزتر از یار نازنین باشد» خوشا به حال گدایی که دستِ چشمانش فقط ز خرمن چشم تو خوشه‌چین باشد چه می‌شود که دم مرگ پا نهی به سرم خودت بخواه که تقدیرم این‌چنین باشد کنار اشک غم فاطمیه‌ات باید دوباره چشم تو با غُصّه‌ای قرین باشد بگو به آهِ دلِ درد آورت امشب که روضه‌خوانِ غم اُمِّ بی‌بنین باشد تو روضه‌خوان عمویی و روضه‌ات باید برای مادر عباس دلنشین باشد... ✍ ┄┅═✧☫ یا اهل بیت النبوه ☫✧═┅┄ لینک کانال مداحان محلات👇 https://eitaa.com/maddahanbsj 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
ای آشکارِ از همه پنهان، ظهور کن تا جان به لب نیامده، ای جان! ظهور کن خورشید آسمان علی! آشکار شو ماه تمام ! ظهور کن جاء الحق است زینت دیوارهای شهر برگرد ای بشارت قرآن! ظهور کن خشکیم، بایریم، کویریم، تشنه‌ایم بی حاصلیم حضرت باران! ظهور کن من ظلمتم به تو نرسم دیر می‌شود پس لطف کن به قلب من الآن ظهور کن بر خاک‌های فکه، شلمچه، دوکوهه، فاو با خون نوشته‌اند شهیدان: ظهور کن :: مسمار شاهد است که زهرای مرضیه می‌گفت پشت آن درِ سوزان ظهور کن آقا به حق دست بریده بیا بیا آقا به حق ساقی طفلان، ظهور کن آقا به حق آن لب عطشان بیا بیا آقا به حق آن تن عریان، ظهور کن آقا به حق آن سر مابین طشت زر آقا به حق آن لب ودندان، ظهور کن ┄┅═✧☫ یا اهل بیت النبوه ☫✧═┅┄ لینک کانال مداحان محلات👇 https://eitaa.com/maddahanbsj 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
شده‌ام بر آن که پری زنم به هوات یا علی النقی سفری کنم و سری زنم به سرات یا علی النقی به هوات تازه کنم نفس، به سرات آیم از این قفس برسم به مأمن آسمان رهات یا علی النقی هله ای قلم تو شروع کن، ز درون درآ و طلوع کن بنویس سر در مشق‌های سیات یا علی النقی بنویس دست مِداحتم نرسد به عرش فضائلت شود آب‌های جهان اگر که دوات یا علی النقی بنویس اوج کدام دم، برسد به وسعت آن قلم که دمیده جامعه‌ای بدان جلوات یا علی النقی تو همان تجلّی ایزدی، که به شکل بنده درآمدی و سروده‌ای غزل از زبان خدات یا علی النقی و به استناد زیارتت، تو و اهل بیت نبوتت شده‌اید رب جلی ولی به صفات یا علی النقی ز عدم وجود درست کن، ز نبود بود درست کن و به شیر جان بده با مسیح نگات یا علی النقی منم آشنای قدیم تو، ز دیار عبدالعظیم تو که سلام می‌دهمت به شوق لقات یا علی النقی نَبُود به بودن تو غمم، به‌خدا که حر جهنمم که گرفته‌ام به ولات برگ برات یا علی النقی بگذار کعبه‌ی سامرا، قدمی طواف کنم تو را سر خویش را بزنم به کوی منات یا علی النقی ✍ ┄┅═✧☫ یا اهل بیت النبوه ☫✧═┅┄ لینک کانال مداحان محلات👇 https://eitaa.com/maddahanbsj 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠