#امام_حسن_شهادت
در تاب رفت و طشت به بر خواند و ناله کرد
آن طشت را ز خون جگر باغ لاله کرد
خونی که خورد در همه عمر از گلو بریخت
خود را تهی ز خون دل چند ساله کرد
نبود عجب که خون جگر ریخت در قدح
عمریش روزگار همین در پیاله کرد
خون خوردن و عداوت خلق و جفای دهر
یعنی امامتش به برادر حواله کرد
نتوان نوشت قصّهٔ درد دلش تمام
ور نَه توان ز غصّه هزاران رساله کرد
زینب کشید معجر و آه از جگر کشید
کلثوم زد به سینه و از درد ناله کرد
هر خواهری که بود روان کرد سیل خون
هر دختری که بود پریشان کلاله کرد
آه دل از مدینه به هفت آسمان گذشت
آنروز شد عیان که رسول از جهان گذشت
#وصال_شیرازی