eitaa logo
کانون مداحان
26.4هزار دنبال‌کننده
20.8هزار عکس
20.8هزار ویدیو
192 فایل
کانون مداحان استان مرکز آموزش عمومی ، تخصصی و سطح عالی مداحی. خیریه فرهنگی ذاکرین امام حسین (ع)
مشاهده در ایتا
دانلود
⏹شعر سینه زنی زیر بر روی دستگاه دشتی به سبک شعر شب به گلستان تنها منتظرت بودم👇 ماه محرم آمد دل شده غمخانه پر ز شراب غم شد شیشه و پیمانه دل شده دیوانه دل شده دیوانه باد خزان افکنده صد گل و پروانه خیمه گه خوبان گردیده چو ویرانه دل شده دیوانه دل شده دیوانه روضه آنها گشته محفل شاهانه غرق به خون چون‌ گشته آن شه فرزانه دل شده دیوانه دل شده دیوانه قصه عاشورا حق بود و نه افسانه تیر عدو بنشسته بر پر پروانه دل شده دیوانه دل شده دیوانه جان به ره حق داده آن مه فرزانه قتلگه پاک او گشته چو گلخانه دل شده دیوانه دل شده دیوانه آتش کینه چون زد بر گل و گلخانه بر سر و صورت می زد دختر دردانه دل شده دیوانه دل شده دیوانه شعر بشیر چون آتش در دل او افکند بی سر و سامان گشت آواره ز کاشانه دل شده دیوانه دل شده دیوانه علی صغیرا "بشیر" به جای گوشواره دل شده دیوانه میشود مست حسین من هم گذاشت ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
⏹شعر سینه زنی زیر بر روی دستگاه دشتی به سبک شعر شب به گلستان تنها منتظرت بودم👇 ماه محرم آمد دل شده غمخانه پر ز شراب غم شد شیشه و پیمانه دل شده دیوانه دل شده دیوانه باد خزان افکنده صد گل و پروانه خیمه گه خوبان گردیده چو ویرانه دل شده دیوانه دل شده دیوانه روضه آنها گشته محفل شاهانه غرق به خون چون‌ گشته آن شه فرزانه دل شده دیوانه دل شده دیوانه قصه عاشورا گردیده چو افسانه تیر سه شعبه خورده بر پر پروانه دل شده دیوانه دل شده دیوانه جان به ره حق داده آن مه فرزانه قتلگه پاک او گشته چو گلخانه دل شده دیوانه دل شده دیوانه آتش کینه چون زد بر گل و گلخانه بر سر و صورت می زد دختر دردانه دل شده دیوانه دل شده دیوانه شعر بشیر چون آتش در دل او افکند بی سر و سامان گشت آواره ز کاشانه دل شده دیوانه دل شده دیوانه علی صغیرا "بشیر" به جای گوشواره دل شده دیوانه میشود مست حسین من هم گذاشت ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
با پای زخمی اش جلوی سر ، بلند شد آهی کشید و ناله ی دختر بلند شد عمه رسید و زیر بغل هاش را گرفت جانش به لب رسیده و آخر بلند شد رحلی بیاوریـد که قرآن نـزول کـرد در مقدمش سه آیه ی کوثر بلند شد حالا دلش شکسته بیـایید دیدنش بابا رسید و دخترکش سربلند شد با آه و ناله درد دلش را شـروع کرد طفل سه ساله درد دلش را شروع کرد بابا بـرای زخم تنت نذر کرده ام دیشب برای آمدنت نذر کرده ام از روسری عمـه نخی را گرفتم و بستم به دور پیرُهنت نذر کرده ام با بوسه های چوب به لبهای زخمی ات بـا گریه بر لب و دهنت نذر کرده ام روزه گرفته ام بـه هوایت کـه لااقل یک بوریا شود کفنت... نذر کرده ام با گریه های من همه از حال می روند صدها فرشته جانب گودال می روند کوه غمی که بر سر این راه می کشم با یاد تو شبیه پَرِ کاه می کشم ما خارجی شدیم و به ما سنگ می زنند!! دردسـری ز مردم گمـراه می کشم تو روی نیزه می روی و اشک های من با هـر نفس به یاد سرت آه می کشم بابا سر عمو چه قَـدَر فرق کرده است دست نـوازشی به سـر ماه می کشم کنج خرابه تا که رسیده ست مادرت چشمـان بی قـرار مرا بست مادرت ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
غربت او بهانه گیر می شوم عمو که آه می کشد صدای آه او مرا به قتلگاه می کشد غربت او مرا به این وادی خون کشیده است بعد علی اصغرش نوبت من رسیده است نوشته اند از ازل ، کشته ی کربلایی ام اذن جهاد می دهد، غیرت مجتبایی ام برای زنده ماندنم ، عمو بهانه می شود برای جان سپردنم ، گلو بهانه می شود سنگ هم از غم عمو بهانه گیر می شود و کودک از مصیبتش یک شبه پیر می شود ببین عمه بر زمین فتاده پیکر عمو نگو بمان که شمر هم امان نمی دهد به او برای غارت سرش رسیده نوبت سنان دو نیزه هم سپر شوم دو نیزه است عمه جان نگو که کوچکم ببین، که بحث غیرتم شده نگو بمان ، نمی شود، که کوچه عبرتم شده نگیر خرده عمه جان، که بیقراری ام به جاست سنان کربلای ما، مغیره ی قدیم هاست آمده ام به قتلگاه اگرچه دیر عموحسین سپر برات می شوم نفس بگیر عمو حسین صدای غربت تو را ، گوش خیام تو شنید نفس بگیر عمو حسین ، لشکر کوچکت رسید تا شده نیزه هایشان، در بدن تو آه آه وا شده پای شمر هم روی تن تو آه آه نیزه به نیزه از تنت ، هست تو رفته آه آه به قصد غارت عقیق ، دست تو رفته آه آه پشت و رویت یکی شده ، له شده پیکر آه آه تبرک از تو می برد، خنجر لشگر آه آه نیزه شکسته شرم کن نفس بگیرد این بدن خنجر کند رحم کن، موقع دست و پا زدن چند نفر به یک نفر ، لشکر بی حیا نزن خنجر و تیر و نیزه را جای عمو بزن به من چنگ نزن به موی ، زخم شده تمام سر پیرهنی که می بری ، فاطمه دوخته نبر نبی به سینه ی عمو خورده لب مطهرش شرم کنید اسب ها ، نعل کجا و پیکرش ناصر دودانگه ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
اهل نظر آورده با خود اهل نظر را یکی یکی پس بسته اند بار سفر را یکی یکی اینجا کجاست،وادی طف،خاک نینوا تکرار میکنند خبر را یکی یکی روزی هزار مرتبه پروانه اش شدند تا ده شمرده اند سحر را یکی یکی هفتاد و دو پسر همگی بسته اند صف بوسیده اند دست پدر را یکی یکی سبقت گرفتنه اند ز هم در فدا شدن رو کرده اند اصل هنر را یکی یکی تک تک سپر شدند در آماج تیرها با جان خریده اند خطر را یکی یکی چیدند در عبای پیمبر دوتا دوتا اعضای چاک چاک پسر را یکی یکی تقدیم کرده اند به سردار بی سپاه دلداگان قافله سر را یکی یکی تا قلب عرش،خون خدا،حضرت حسین آورد و برد اهل نظر را یکی یکی... محسن صرامی ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
عقیلة العرب بی قرارِ عقیله العربم روضه دارِ عقیله العربم می زنم جار، جارِ یا زینب مستِ جارِ عقیله العربم در مسیرش نمی شوم گم تا در مدارِ عقیله العربم کار من نوکریِ اجدادش گرمِ کار عقیله العربم شکر حق از تولّدم همه دم جیره خوار عقیله العربم مادر من کنیز و بابم عبد از تبار عقیله العربم چون تمام مدافعان حرم سر بدارِ عقیله العربم تا نفس می کشم چونان اکبر در کنار عقیله العربم جان زِ کف می دهم بِپای غمش جانثارِ عقیله العربم مثل عباس نه..، مثال حبیب پیرِ دارِ عقیله العربم حیدریم به عشق او، زِ وفا ذوالفقار عقیله العربم هر کجای جهان که باشم در سایه سار عقیله العربم سرخوش و خرم و شکوفایم در بهار عقیله العربم سرفرازم به روز محشر هم من که خوار عقیله العربم پر زدم چون کبوتری به دمشق در جوار عقیله العربم گر شدم گریه کن برای حسین افتخار عقیله العربم همچو مهدی به بَندِ غربت او لاله بار عقیله العربم چشمه ی اشک و خون فشان غمِ چشم تار عقیله العربم در غم کوفه و جسارت شام سوگوار عقیله العربم «ملتمس» بر عقیله، شاکر آن کردگار عقیله العربم  مجتبی دسترنج ملتمس ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
نوید وصل پدر را به كاروان می داد به ماه، ماه سر نیزه را نشان می داد رقیه تولیت آستان رأس شریف به ماه، اذن زیارت در آسمان می داد هزار حوریه از چادرش زمین میریخت اگر كه چادر خود را کمی تكان می داد  رقیه دختر آقای مهربانی كه سرش به حامل سر نیزه سایبان می داد - - گرسنه بود، ولی از كرامتش این بس به دست دشمن خود رزق آب و نان می داد پدر عقیق یمن را به ساربان بخشید و او النگوی خود را به ساربان می داد  شبانه از لب بابا كمی شكایت كرد چرا كه بوسه به لب های خیزران میداد توان پاشدنش را گرفت سیلی زجر وگرنه پیش پدر، ایستاده جان می داد درست لحظه ی وصل رقیه و بابا برادرش به روی نیزه ها اذان می داد ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
🏴 سلام الله علیها 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ کنارِ زخم‌هایت زخمِ من انگار چیزی نیست به جانِ چشمِ تو این چشم‌های تار چیزی نیست ندارم آب؛ وقت شستشویت اشک‌هایم هست ولی پیشِ سرت انگار این رگبار چیزی نیست نپرس اینقدر، از من نیمه‌ی تاریکِ ماهم چیست ؟! خسوفم را تماشا کن؛ نکن اصرار، چیزی نیست به شوق دیدنت تازه زبان وا کرده‌ام انگار بِ...به جا...جانِ تو این لکنتِ گفتار چیزی نیست نخواه از دخترت تا روسری بردارد از مویش که زیرِ سایه‌ی این چادرِ گلدار چیزی نیست نبین بر گونه‌ام حکّاکیِ ذکرِ عقیقت را به دستِ ساربان یک شب شدم بیدار، چیزی نیست نپرس از گوشواره، از النگو، از گلوبندم فقط یک چند باری رفته‌ام بازار، چیزی نیست به هر کس خیمه ی سوغات را می‌گشت می‌گفتم ببین گوشِ مرا؛ دست از سرم بردار؛ چیزی نیست گلِ سرخِ بدون ساقه در گلدانِ سرنیزه ! نبین پای مرا؛ این زخم‌های خار چیزی نیست . ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
🏴 سلام الله علیها 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ نزول کرده ای، ای آیه های روشن من خوش آمدی به خرابه؛ بهار گلشن من بنفشه زار تنم آمده به استقبال هزار و نهصد و پنجاه زخم بر تن من تو بارگاه تنت آسمان پنجم شد! بیا که سر بگذاری به خاک دامن من هماره تولیت گیسوی تو با من بود شدند باد و تنور و شراب دشمن من به بوریای تو تا حشر غبطه خواهم خورد دوباره دست بینداز دور گردن من همیشه صوت تو، آویز گوش های من است اگر چه پنجه ی غارت، شده است رهزن من بلند مرتبه بودم، ز ناقه افتادم بلندتر شده حالا صدای شیون من مرا به قصد فدک می زدند قنفذها شبیه فاطمه بوده است جان سپردن من خرابه نه، حرم من رواق علقمه است که عرش شانه ی ساقی شده است مدفن من . ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
امشب که با تو انس به ویران گرفته ام ویرانه را به جای گلستان گرفته ام امشب شب مبارک قدر است و من تو را بر روی دست خویش چو قرآن گرفته ام از میزبانی ام خجلم سفره ام تهی ست نان نیست جان به مقدم مهمان گرفته ام پاداش تشنه کامی و اجر گرسنگی گل بوسه ای است کز لب عطشان گرفته ام از بس که پابرهنه به صحرا دویده ام یک باغ گل ز خار مغیلان گرفته ام بر داغدیده ، شاخۀ گل هدیه می برند من جای گل، سرِ تو به دامان گرفته ام زهرا به چادرش ز علی می گرفت رو من از تو رو به موی پریشان گرفته ام ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
تمام زندگی ام پای پرچمت بودم چقدر چشم به راه محرمت بودم سلام ماهِ جنون ، ماه بی قراری ما به سر رسید دگر چشم انتظاری ما سلام بر علم و بیرق سیاه حسین خدا کند که بمانیم در پناه حسین پناهگاه بنی آدم است خیمه ی تو به وسعت همه ی عالم است خیمه ی تو دلا! دچار غم شاه عالمین شدی به خود ببال که سینه زن حسین شدی هزار مرتبه شکر خدا که نام مرا نوشته اند غلامِ امیرِ کرب و بلا یقین که شور محرم کم از قیامت نیست بهشت هم به حسینیه بی شباهت نیست به پایِ آبله دارِ رقیه ات سوگند بزن دوباره دلم را به پرچمت پیوند ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
کنارِ زخم‌هایت زخمِ من انگار چیزی نیست به جانِ چشمِ تو این چشم‌های تار چیزی نیست ندارم آب؛ وقت شستشویت اشک‌هایم هست ولی پیشِ سرت انگار این رگبار چیزی نیست نپرس اینقدر، از من نیمه‌ی تاریکِ ماهم چیست ؟! خسوفم را تماشا کن؛ نکن اصرار، چیزی نیست به شوق دیدنت تازه زبان وا کرده‌ام انگار بِ به جاجانِ تو این لکنتِ گفتار چیزی نیست نخواه از دخترت تا روسری بردارد از مویش که زیرِ سایه‌ی این چادرِ گلدار چیزی نیست نبین بر گونه‌ام حکّاکیِ ذکرِ عقیقت را به دستِ ساربان یک شب شدم بیدار، چیزی نیست نپرس از گوشواره از النگو از گلوبندم فقط یک چند باری رفته‌ام بازار، چیزی نیست به هر کس خیمه‌ی سوغات را می‌گشت می‌گفتم ببین گوشِ مرا؛ دست از سرم بردار چیزی نیست گلِ سرخِ بدون ساقه در گلدانِ سرنیزه ! نبین پای مرا؛ این زخم‌های خار چیزی نیست ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سینه خیز دلی که خانه ی غیر تو شد حرم نشود اگر دخیل علم نیست محترم نشود چه سود در نفس آن کسی که یک لحظه به عهد عابس و جون تو هم قسم نشود به زیر قبه تو را از خدا طلب بکنم خدا کند ز سرم سایه ی تو کم نشود به شاه تیغ علامت قسم که تا دم مرگ سرم به غیر در خانه ی تو خم نشود بهشت مرثیه ات را به هیچ کس ندهد نصیب گریه کنت گر بهشت هم نشود به سمت حائر تو سینه خیز می آیم ز پا اگر که بیفتم، قدم قدم نشود فدای موی سپیدی که نذر روضه توست حرام، پول سیاهی که خرج غم نشود `تو را به خاطر دِرهم چه دَرهمت کردند” به تیر و نیزه تو را نامنظمت کردند حجت الاسلام شیخ محسن حنیفی ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
ارثیه ی مادر اصلا خبر داری چه آمد بر سر من؟ بازیچه ی شمر و سنان شد معجر من تو جان من بودی و بعد از رفتن تو جانی نمانده بی گمان در پیکر من بر نیزه ها رفتی مقام تو رفیع است پایین بیا، یک لحظه بنشین در بر من الگوی دختر می شود بابا مگر نه؟ مثل سرت بابا شکسته شد سر من دستم به پهلو دست دیگر روی بازو این درد ها ارثیه هست از مادر من هر لحظه می خوانم تو را: بابایِ خوبم ای کاش می گفتی تو هم: جان!دختر من شهریارسنجری ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
بیت الغزل بیت الغزل هر غزل ناب رقیه است خورشید علی اصغر و مهتاب رقیه است «نزدیک‌ترین راه به الله حسین است» نزدیک‌ترین راه به ارباب رقیه است در باب برآوردن انواع حوائج یک باب خدا دارد و آن باب رقیه است در زاویۀ عرش خدا قاب بزرگیست نامی که شده زینت این قاب رقیه است در خلوت خود معتکفند اهل محبّت در مسجد این طایفه محراب رقیه است دردانۀ ارباب که با دست اباالفضل از چشمۀ کوثر شده سیراب رقیه است حاجت طلبیدند از او عالم و آدم زیرا که فقط مهر جهان تاب رقیه است مجتبی خرسندی ازکتاب ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ دختری که بی پدر طی مسافت میکند پای تاول خورده اش را خار اذیت میکند رد این شلاق ها مثل ضریحم کرده است زائرم من را به کعب نی زیارت میکند دونفر به یک نفر! ان یک نفر هم بی پناه زجر زجرم میدهد خولی حمایت میکند کار دنیارا ببین من ساکتم زیر کتک نیزه دار از این حیای من شکایت میکند عمه را خیلی خجالت میدهد این پیرزن بین ما با خنده نان خشک قسمت میکند کاش این سرباز رومی را خودت لالش کنی پیش ما با آبروها زشت صحبت میکند از سر نیزه بگو بابا که بابای منی دختر شامی مرا خیلی شماتت میکند گرچه صدجایم شکسته اشک را دارم هنوز گریه ام در شام ویرانه قیامت میکند ⏹ ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ سحرها تازيانه ، خون دلْ شب خورده ام بابا تشر از زجر و خولى موقع تب خورده ام بابا لب تو خيزران خوردو لب من درد ميگيرد كه من چوب وفادارى ازاين لب خورده ام بابا مرتب شانه گيسويم نخورده هيچ عيبى نيست ولى كعب نى و سيلى مرتب خورده ام بابا غذاى سير بعد ازتو نخورده عمه و من هم ... همين يك لقمهء نان را معذب خورده ام بابا تو سنگ بى شمار از كوفه خوردى بر روى مركب منم اندازه تو پشت مركب خورده ام بابا تماشا كن كه پس ميگيرم امشب روسرى هارا قسم بر چادر خاكى زينب خورده ام بابا ⏹ ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ تو نیستی و لشگری مرا عذاب میدهند عذاب لقمه نانی و عذاب آب میدهند سوال میکنم ز نیزه دارها سرت کجاست؟ ولی به حرف های بد به من جواب میدهند! برای آنکه بیشتر بترسم از حرامیان به تازیانه ها چقدر پیچ و تاب میدهند خودت بگو که جرم یک یتیم بی گناه چیست؟ که اینقدر به قلب زارم اضطراب میدهند همینکه میخورم ز ناقه بر زمین مرا پدر... به مو بلند میکنند و به رباب میدهند! تمام پیکرم ز فرط درد تیر میکشد به ناقه هرقدر که بیشتر شتاب میدهند! کجاست تا عموی من ببیند این کوفیان به آستین پاره ای به ما حجاب میدهد.. اگر که رنگ صورتم عوض شده دلیل داشت به ما همیشه جا به زیر آفتاب میدهند دوباره خواب دیده ام که زجر میرسد به من چه زجرها که هی میان خواب میدهند کسی دلش بحال گریه های دخترت نسوخت و پای هیچ کس شبیه پای دخترت نسوخت ⏹ ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ تو با سر آمدی پس پیکرت کو؟ عزیز مادرم بال و پرت کو؟ عجب رویی، عجب چشمی، چه مویی پدر، عمامه ی پیغمبرت کو؟ تو رفتی، رفت معجرها به غارت نپرس از من عزیزم معجرت کو؟ چرا تنهایی ای بابای زخمی علیِ اکبرت کو اصغرت کو؟ عمو من را به روی دوش می برد بگو پس شانه ی آب آورت کو؟ گمانم چون برایم مو نمانده حیا کردی نگفتی گلْ سرت کو نمی بینم شبیه قبل اصلا پدر جان خواهر غم پرورت کو؟ پدر جان موی من در خیمه ها سوخت تو بابا جان بگو موی سرت کو؟ شنیدم غارتت کردند بابا عزیز فاطمه انگشترت کو؟ تو که از صورتت چیزی نمانده پدر جان زخم های حنجرت کو؟ شنیدم یک نفر خنجر کشیده به جای بوسه های مادرت... کو؟ ⏹ ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ آمدم ویران کنم این کاخها را بر سرش شام را میکوبم این شامِ بلا را بر سرش من به زیرِ پای زینب می‌کشانم شام را مثل این خاکِ خرابه می تکانم شام را شعله دیدم لیک از عشق تو تب کردم خودم مردمان نانجیبش را ادب کردم خودم سِیرِ معراجی جمالی را جلالی آمدم تا در آغوشت کشم با دست خالی آمدم تا شنیدم در تنوری زخمِ رویم خشک شد مثل خشکیِ گلویِ تو گلویم خشک شد "چند شب بی بوسه خوابیدم دهانم تلخ شد" زجر زد روی لبم شیرین زبانم تلخ شد عمه‌ام می‌گفت با او راه می‌آید نزن ناله‌اش خاموش شد کوتاه می‌آید نزن بچه است از داد می‌ترسد نزن اما زدند دختر از فریاد می‌ترسد نزن اما زدند فرش راهت می‌شود این موی درهَم ریخته بوسه می‌گیرم زِ تو ای روی درهَم ریخته عمه جان حس می کنم مژگان بابا کم شده خیزران ای داد یک دندان بابا کم شده ⏹ ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
بسم الله الرحمن الرحيم حجت الاسلام ▶️ دنیا برای درک مقامش محقر است او بارگاه جلوه آیات کوثر است مریم ترین کنیز خدا در خرابه ها گریان ذبح تشنه ی خود مثل هاجر است ممسوس ذات حضرت پروردگار شد مستغرق صفات جمالی این سر است با مد آه او همه معراج میروند سیر و سلوک فاطمه ها، اشک محور است سیلی که خورد نرگس چشمش شهید شد اما هنوز چشم ترش نازپرور است چشم و چراغ قافله گم شد میان دشت شرح مصیبتش چقدر زجر آور است عمه بنفشه های تنش را شمرد و گفت با لاله های پیکر بابا برابر است بابا که گوشواره ی عرشی فاطمه است گریان گوشواره ی خونین دختر است بانی قتل حوریه، بازار شام شد بانی قتل حوریه، چوب ستمگر است حتی برای دفن تنش بوریا نبود تشییع پیکرش ز پدر بی ریا تر است ⏹ ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ مِنَت ویرانه‌اش را خِیلِ مُژگان می‌کِشند گنج‌ها را غالبا شاهان به ویران می‌کِشند زحمتِ زائرِ نوازی‌هایِ او را از قدیم جبرئیل و آدم و نوح و سلیمان می‌کِشند او شبیهِ زینب و فرمان پذیرش عالم است بارِ او را آسمانی‌ها به قرآن می‌کِشند در خرابه ماند اما کاخ را ویرانه کرد اَمرِ او را آفتاب و باد و طوفان می‌کِشند گریه را از فاطمه آموخت تا زهرا شود از دو چشمانش خجالت اَبر و باران می‌کِشند آنکه دختر دارد این را زودتر حس می‌کند دختران نازِ پدر را با پدرجان می‌کِشند پایِ او عادت ندارد بر زمین باشد اگر عمه‌ها جایِ عمو او را به دامان می‌کِشند موقعِ خوابش فرشته‌های غمگینی فقط بالِشان را را رویِ تاولهای سوزان می‌کِشند عمه‌هایش نیمه‌شب وقتی که خوابش می‌بَرد یک به یک از پایِ او خارِ مغیلان می‌کِشند دیگر از بازی بدش می‌آید از وقتی که دید چادرش را هرطرف با دستِ طفلان می‌کِشند با طنابی که به دستش داشت مشکل می‌رود با طنابی که به گردن داشت آسان می‌کِشند سنگ بود و چنگ بود و شعله اما هیچ یک طفل را دنبالِ بابا نیزه‌داران می‌کِشند خواست با پایش بیاید زجر اما گفت نه طفلِ خواب آلوده را بِینِ بیابان می‌کِشند خیره خیره بر سرِ بابا نگاهی کرد و گفت از تنورِ گرم مردم بیشتر نان می‌کِشند قسمتی از گیسویش با پیرزنها مانده است بسکه در این کوچه‌ها مویِ پریشان می‌کِشند گفت دیگر عمه دندانهای شیری‌ام نماند وای با سیلی چرا در شام دندان می‌کِشند ⏹ ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ انگار روح فاطمه در او دمیده بود آیینه ای که دیده عالم ندیده بود هنگام خواب در بغل عمه زینبش دختر نگو بگو ملکی آرمیده بود از هر طرف پدر به تماشاش می نشست از بس که او به حضرت زهرا کشیده بود یادش به خیر آن شب جشن سه سالگیش با با دو گوشواره زیبا خریده بود یادش به خیر روز تولد برای او زینب براش چادر مشکی بریده بود چادر به سر که کرد دل خانواده رفت گویا که مهر درشب تیره دمیده بود آورد سینه ریز قشنگی عمو براش خوشبخت تر ز او به خدا کس ندیده بود بعد از پدر به سینه او غم سپرده شد افسوس هر چه داشت به تاراج برده شد حالا به روی خاک خرابه فتاده است طفلی که بیش از همه زخمی جاده است حالا نه گوشواره به گوش و نه سینه ریز بر سینه داغ خاطره ها را نهاده است دیده به گوش دختر شامی به چشم خود آن گوشواره ها که پدر هدیه داده است آن که به بوسه ی پدر از خواب می پرید کارش به تازیانه و سیلی فتاده است ازبس گرفته سیلی از او نور دیده را کم سو ترین ستاره این خانواده است روزی غزال خانه ارباب بود و حال زینب شده عصایش اگر ایستاده است او که همیشه شانه عباس جاش بود در زیر دست و پاچقدر اوفتاده است این غصه اش نبود که دشمن مرا زد است تنها غمش همین شده بابا نیامده است آنقدر گوشه ویرانه روضه خواند آخر به بزم گریه خود شاه را کشاند میخواست از ادب برود پیشواز او خود را کشان کشان طرف آن طبق رساند تا که رسید دور پدر گشت و گشت وگشت بر روی خویش لطمه زد نوحه خواند و خواند فرشی نداشت پهن کند پیش پای او سررا به روی زلف پریشان خود نشاند آهسته و بریده بریده سلام کرد این لکنت از سیاهی شب یادگار ماند هر زخم را که دید نفس سخت تر کشید هنگام دیدن لب بابا نفس نماند «این لب هزار بار مرا بوسه داده است» این گفت و لب به روی لب یار جان فشاند او رفت و هیچ وقت جدا از محن نشد مثل حسین کنج خرابه کفن نشد ⏹ ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ "از خاک عطر نم نم باران بلند شد از جای خود به شوق فراوان بلند شد یک مشت آب هدیه برای رباب برد کم کم صدای خنده ی طفلان بلند شد بابا رسید و بوسه به دستان او گذاشت" این خواب دختریست که یک آن بلند شد- و دید خیمه ها همه آتشفشان شده فریاد زد به سمت بیابان بلند شد از پشت خارها که به آنسو نگاه کرد خورشید سربرهنه پریشان بلند شد باور نکرد و بغض خودش را به باد داد این شد که دست مرد نگهبان بلند شد شب بود...آیه آیه زمین خورد والضحی از نی صدای حضرت قرآن بلند شد دختر گرفته بود دلش را که ناگهان از خانه های کوفه بوی نان بلند شد وارد شدند خسته و شلاق کافری از جا به احترام یتیمان بلند شد ⏹ ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ بابا پناهگاه جهان گسترت کجاست تنها به شام آمده‌ای لشکرت کجاست مشتاق دستبوسی باب الحوائجم عباس، آن برادر نام آورت کجاست دیدم به کربلا بدنت پاره پاره بود نالان ز پا فتادم و گفتم سرت کجاست امشب ولی به عکس شده صحنه وصال بینم سرت میان طبق، پیکرت کجاست ای قائم الصلوة ببین صبح می‌دمد وقت اذان رسیده علی اکبرت کجاست مشکن دل رباب که او دل شکسته است بشکن سکوت را و بگو اصغرت کجاست روی کبود شاهد مظلومی من است ای کان عدل محکمه داورت کجاست از در مران «کلامی» هجران کشیده را ما را پناهگاه بغیر از درت کجاست ⏹ ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯