eitaa logo
کانون مداحان
26.3هزار دنبال‌کننده
20.6هزار عکس
20.5هزار ویدیو
190 فایل
کانون مداحان استان مرکز آموزش عمومی ، تخصصی و سطح عالی مداحی. خیریه فرهنگی ذاکرین امام حسین (ع)
مشاهده در ایتا
دانلود
خودش به دست خودش خودش به دست خودش کودک،انتخاب شده ستاره ای ست که هم سطح آفتاب شده علی اصغرِ شش ماهه رفت و او مانده هزار مرتبه از این قضیه آب شده هزار بار دم رفتنش به سمت جلو یکی رسیده و او نقشه اش خراب شده عذاب می کشد از اینکه راه می رود و تمام دلخوشی عمه و رباب شده سپاه عمه اسیرند و مرد خوشحال است که جزء لشکر عباس احتساب شده مگر که کودک بی ادعا گناهش چیست که بین لشکریان کشتنش ثواب شده کجای دشت نشستی بلند شو عباس که بی تو کشتن اطفال، نیز باب شده همین که تیر به سمتش روانه شد خندید که با رقیه سر جنگ بی حساب شده حسین مثل کتاب غم است و عبداله به تیر حرمله ای جِلد این کتاب شده  مهدی رحیمی زمستان ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
ابری رسید و پیکرت را بر بدن دوخت بر پیکر ارباب گوئیا کفن دوخت تیری رسید و جسم عبدالله را هم بر پیکر ارباب جای پیرهن دوخت سر را به سر دل را به دلبر حرمله وای با تیر بی رحمش دهن را بر دهن دوخت گودال جای جنگ بیش از یک نفر نیست در جنگ نامردی شد و تن را به تن دوخت در اصل عبدالله با اهدای بوسه لب را به لبهای عمو جای حسن دوخت  مهدی رحیمی زمستان ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
پسر نمیخواهی؟ مرا حساب نکردی؟پسر نمیخواهی؟ بگو ببینم عمو جان سپر نمیخواهی؟ چرا از اکبر و قاسم سوال پرسیدی؟ برای مرگ تو از من نظر نمیخواهی؟ خودت صدا زده ای: یاوری در اینجا نیست؟ هنوز مانده عمو یک نفر !نمیخواهی سپر ندارم عمو ،سر که هست!بازو هست! کبوترت شده ام بال و پر نمیخواهی قبول دارم اگر زیر دست و پا هستم ردم مکن، نکند دردسر نمیخواهی! مخواه بعد تو بر عمه دردسر بدهم عمو برای خودم بهترست ،سر بدهم! از این طرف پسری میدوید در گودال از آنطرف خودِ مادر رسید در گودال رسید شمر و شکست استخوان عجیب این است که روی سینه آقا پرید در گودال نشست روی تن هر دو ؟من نمیدانم سر عمو و پسر را برید در گودال کشید خنجر و بعد از دوازده ضربه صدای وا پسرم را شنید در گودال عجیب تیر سه شعبه شبیه خیاطی ست که دوخت هر دو بدن را شدید در گودال خودش که گفت :عمو زیر دست و پا هستم شبیه قاسم شد ، قد کشید در گودال چکار کرده سم اسب ها نمیدانم ! تن حسین شده ناپدید در گودال عصا به دست برایش چه هدیه ای آورد دوباره نیزه ، نه ، زخمی جدید در گودال  امیر حسین آکار ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
با سر میاورم با سر میاورم این دست را که دربر دلبر میاورم دستم که جای خود تو سرتکان بده بخدا سر میاورم هرچند از عطش یک لب به خشکی لب اصغر میاورم- لب تر کنی اگر با چشم خویش چشمه کوثر میاورم اصلا تو جان بخواه اصلا بگو سپاه بیاور، میاورم رخصت اگر دهی ازبین کودکان دو سه لشکر میاورم بابای من شدی من هم شجاعت علی اکبر میاورم دقت که میکنم از عمق زخمهای تو سر در میاورم پس با خودم دوا از اشکهای حضرت مادر میاورم ای آبروی من ای صید دست و پا زده در خون عموی من باید دعا کنم هر طور هست پیش عمو، جان فدا کنم باید حسین را با ذکر ‘لا افارق عمی` صدا کنم باید به گوش دشت یا مجتبی بگویم و طوفان به پا کنم باید به دست خویش مرهم برای زخم عمو دست و پا کنم لبهای خویش را با زخمهای پیکر او آشنا کنم باید شتاب کرد عمه رهام کن به امامم وفا کنم دستم به دامنت بگذار سینه را سپر سنگها کنم تا لااقل کمی ازاین تن جداشده دفع بلا کنم باید به هر طریق از دست عمه دست خودم را رها کنم از حال میروم وقتی نمانده است، به گودال میروم دستم جدا شده در قتلگاه شور قیامت به پا شده گودال قتلگاه لبریز از صدای سم اسب‌ها شده جان میکنم ولی شکر خدا که پیش تو جانم فدا شده ای تکیه گاه عرش حیف از تنت که با لگدی جابجا شده بر پیکرت چطور بیش از هزار زخم دهان‌باز جا شده؟ در جشن زخمهات نیزه فرو نشسته و شمشیر پا شده محکم نفس بکش تیری که در گلوی تو رفته‌ست تا شده تنها نه حنجرت از هم تمام پیکرت اینگونه وا شده معلوم نیستی از بسکه صورت تو پر از رد پا شده پس محتضر شدم با تیر حرمله به تو نزدیک تر شدم  حامد تجری ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
زیر نیزه تنش شهید شد گودال و زیر نیزه تنش ناپدید شد گودال حسین سوره‌‌ی نور ز نیزه شأن نزول حدید شد گودال و جسم عبدالله مراد بود و برایش مرید شد گودال رسید حرمله و به زنده ماندن او نا امید شد گودال پس از سنان و شبث رسید چکمه و زخمش شدید شد گودال به تن گره خورده زره شده‌ست و به روی بدن گره خورده ببین که در گودال به بوی سیب بوی یاسمن گره خورده تمام شد دوری تن حسین به جسم حسن گره خورده که جسم عبدالله چنان کفن به تن بی کفن گره خورده به لکنت افتاده چقدر نیزه به هم در دهن گره خورده چقدر سم ستور میان همهمه بر پیرهن گره خورده   مهدی رحیمی زمستان ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
عشق فرمود عشق فرمود ندارم خبری بهتر از این نیست،گشتیم،ندیدیم دری بهتر از این حرف هفتاد و دو دلداده میان است،فقط در کجا داشت کسی همسفری بهتر از این آن میان دلبری از نسل حسن میفرمود وقت آن است مرا هم بخری بهتر از این لحظه ای حس یتیمی به دلم دست نداد چون ندیده است دو عالم پدری بهتر از این دست هایم به فدای تو و انگشتر تو نیست این لحظه مهیا سپری بهتر از این جان اکبر،اگر از رفتن من گریه کنی رفته از پیش تو قبلأ پسری بهتر از این آمدم جای تو باشم هدف تیر و سنان من ندارم دم آخر هنری بهتر از این سرم ای کاش شود جای سرت نیزه نشین عاشق دوست ندارد نظری بهتر از این... محسن صرامی ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سینه‌یِ سوزانِ عمویش به روی سینه‌یِ سوزانِ عمویش اُفتاد ته گودال عمو بود به رویَش اُفتاد سینه بر سینه‌ی او داشت حرامی آمد تا جدایش بکند کار به مویَش اُفتاد او به یک دست بغل کرد عمو را اما وایِ من زخمِ لبِ تیغ به رویَش اُفتاد خواست ایندفعه عمو نَه که بگوید بابا گذرِ تیرِ سه‌شعبه به گلویش اُفتاد بسته گویم چقدر اسب از آنجا رَد شد بسته گویم چه تَرَکها به سبویش اُفتاد  حسن لطفی ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
حسن غریب مادر تمامِ ماهِ محرم کران کران حسن است حسن حسین شده پس”حسین جان”حسن است حسن حسین شده تا حسین جلوه کُنَد اگر حسین شنیدی بدان که آن حسن است اگر ظهور کُنَد خیره خیره می‌بینیم به هر نَفَس حسن است و به هر زبان حسن است حسن شُکوهِ حسین و حسن شُکوهِ علی حسن شبیهِ رسول است پس اذان حسن است بر آستانِ علی آمدیم و فهمیدیم... هم آستان حسن است و هم آسمان حسن است به شانه‌ی حَسَنش تکیه داد زهرا گفت : که تکیه گاهِ تمامیِ خاندان حسن است حسین گفت `اَخی خیرُ مِنّی و یعنی امامِ کربُبلا نیز بی گمان حسن است بیا به میمنه و میسره زمانِ نَبَرد ببین به کرببلا شورِ هر جوان حسن است که ضربِ تیغِ علی‌اکبر‌ست یا حسن و که تیرِ حضرت عباس را کمان حسن است حسن غریب شد اما خدا گواهِ من است تمامِ مقصد این روضه‌ها همان حسن است حسن لطفی ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
مهربونی چقدر توو حرف زدن مهربونی تو مث بابام حسن مهربونی توو مدینه به همه گفته بودم بیشتر از همه با من مهربونی عمو جون مثل بابام کریم میشم واسه تو مدافع حریم میشم نمی‌ذارم تورو از من بگیرن بدون تو من بازم یتیم میشم نیمدازم کسی چپ نگات کنه زبونش لال کسی بد صدات کنه سفارش کرده بابام به مادرم من و قاسمو باید فدات کنه شمر لعنتی! برو پاپس بکش از تن عزیز زهرا دس بکش عمو جون! من جلوشونو می‌گیرم قربونت بشم یه کم نفس بکش اومدم که مشکلا رو حل کنم تا به حرفای بابام عمل کنم دستم از تنم جدا شده عمو چجوری حالا تورو بغل کنم؟ گفته بودم خودمو نشون میدم پاش بیفته واسه‌ی تو خون میدم عاقبت بخیر شدن همینه که من دارم توو بغل تو جون میدم آرش براری ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
رفت بی صبرانه رفت بی صبرانه و ناگاه، کنج قتلگاه شد رصد با چشم ِ صد گمراه، کنج قتلگاه تا که فهمیدند نور چشم های مجتبی ست(ع) تا شدند از کُنیه اش آگاه کنج قتلگاه- -زیر لب گفتند این لقمه خوراکِ حرمله ست(لع) آمده یک طُعمه دلخواه کنج قتلگاه بد عطش دارد! گمانم رفت سیرابش کند با سه شعبه! تا رسید از راه کنج قتلگاه کرد اصابت نیزه ها بر نوجوانیِ تنش می کشید از عمقِ جانش آه، کنج قتلگاه ضربه شمشیر را محض ِ عمو، با جان خرید دستش از آرنج شد کوتاه کنج قتلگاه جایِ بابایش حسن(ع) محکم در آغوشش گرفت گریه کرد و گفت «وا أمّاه» کنج قتلگاه تیرها از راهِ کتفش قصدِ قلبش داشتند دست و پا میزد عجب جانکاه کنج قتلگاه بوسه زد یکریز غرقِ خون عمو بر صورتش شد نفس هایش کم و کوتاه کنج قتلگاه در مدارِ کینۂ جنگ جمل بر خاک ریخت... خونِ ثارالله(ع) و عبدالله(ع) کنج قتلگاه!  مرضیه عاطفی ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
غربت او بهانه گیر می شوم عمو که آه می کشد صدای آه او مرا به قتلگاه می کشد غربت او مرا به این وادی خون کشیده است بعد علی اصغرش نوبت من رسیده است نوشته اند از ازل ، کشته ی کربلایی ام اذن جهاد می دهد، غیرت مجتبایی ام برای زنده ماندنم ، عمو بهانه می شود برای جان سپردنم ، گلو بهانه می شود سنگ هم از غم عمو بهانه گیر می شود و کودک از مصیبتش یک شبه پیر می شود ببین عمه بر زمین فتاده پیکر عمو نگو بمان که شمر هم امان نمی دهد به او برای غارت سرش رسیده نوبت سنان دو نیزه هم سپر شوم دو نیزه است عمه جان نگو که کوچکم ببین، که بحث غیرتم شده نگو بمان ، نمی شود، که کوچه عبرتم شده نگیر خرده عمه جان، که بیقراری ام به جاست سنان کربلای ما، مغیره ی قدیم هاست آمده ام به قتلگاه اگرچه دیر عموحسین سپر برات می شوم نفس بگیر عمو حسین صدای غربت تو را ، گوش خیام تو شنید نفس بگیر عمو حسین ، لشکر کوچکت رسید تا شده نیزه هایشان، در بدن تو آه آه وا شده پای شمر هم روی تن تو آه آه نیزه به نیزه از تنت ، هست تو رفته آه آه به قصد غارت عقیق ، دست تو رفته آه آه پشت و رویت یکی شده ، له شده پیکر آه آه تبرک از تو می برد، خنجر لشگر آه آه نیزه شکسته شرم کن نفس بگیرد این بدن خنجر کند رحم کن، موقع دست و پا زدن چند نفر به یک نفر ، لشکر بی حیا نزن خنجر و تیر و نیزه را جای عمو بزن به من چنگ نزن به موی ، زخم شده تمام سر پیرهنی که می بری ، فاطمه دوخته نبر نبی به سینه ی عمو خورده لب مطهرش شرم کنید اسب ها ، نعل کجا و پیکرش ناصر دودانگه ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
ابن الکریمم ابن الکریمم وپسرِ شاهِ بی حرم از خیمه آمدم به تماشایِ دلبرم من از تبار ِ شیرِ جمل هستم ای سپاه ده ساله ام ولی ز رگ وخونِ حیدرم خالی کنید دورِ بزرگِ قبیله را تعظیم کن سپاه، به این شاهِ محترم خونِ حسن میانِ رگم موج می زند گردن زده ز ازرقِ شامی برادرم از خیمه پابرهنه دویدم به قتلگاه افتاده شاه رویِ زمین در برابرم تا استخوانِ بازوی من بی هوا شکست بی اختیار ناله زدم وای مادرم تا آمدم بغل کُنمت حرمله رسید پاشیده شد به ضربه یک تیر،حنجرم ممزوج شد حسین وحسن زیرِ ضربه ها اینجا به بعد روضه بخوانم من از شما باجانِ فاطمه که چنین تا نمی کنند جان دادنِ غریب تماشا نمی کنند زهرا نشسته گوشه گودالِ قتلگاه باحال ِ مادر از چه مدارا نمی کنند خالی کنید دورِ عمویِ غریب من دورِ کسی که هلهله برپا نمی کنند یابن الدعی مکن همه جا نیزه را فرو پهنایِ نیزه را به گلو جا نمی کنند بردار پایِ نحس خود از رویِ صورتش این گونه بغضِ سینه خود وا نمی کنند در پیش ِ چشم عمه رها کن محاسنش شیب الخضیب را همه معنا نمی کنند در بین دنده ها مَشِکَن چوبِ نیزه را از بهرِ جایزه به تن امضا نمی کنند آقایِ عالم است برهنه نکن تنش بر بُردنِ لباس تَقَلا نمی کنند  قاسم نعمتی *آدرس کانالهای مداحان👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *لطفااین کانال را به دوستان خودمعرفی نمایید*
عرض حاجت بد شوم با هرکه در حق عمویم بد کند سیل خواهم شد کسی راه تو را گر سد کند میرسم پیشت اگر که غصه پیشامد کند کِی شنیدی که کریمی سائلی را رد کند؟ خوش به حال هرکسی کارش بیافتد باکریم کارم افتاده به تو پس خوش به حالم یاکریم عرض حاجت از رفیقان قدیمی سخت نیست گریه کردن بین یاران صمیمی سخت نیست از تو خواهش داشتن از بس کریمی سخت نیست با عمویی مثل تو دیگر یتیمی سخت نیست با تو یک دم هم نیامد سایه غم بر سرم اشک‌هایت را نبینم خاک عالم بر سرم مثل اسپند در آتش بی‌قراری می‌کنم مثل یارانت تو را ای شاه یاری می‌کنم روی مرکب می‌نشینم شهسواری می‌کنم خوب شاهد باش در میدان چه کاری می‌کنم پهلوان‌ها از دم تیغم گریزان می‌شوند ازرق شامی و اولادش پشیمان می‌شوند آخر قصه چنان که فکر می‌کردم نشد هیچکس جز سنگ در میدان هم آوردم نشد جز صدایت هیچ چیزی مرهم دردم نشد خواستم تا بازهم پیش تو برگردم نشد هرقدر می‌شد به سویم سنگ و تیر انداختند بچه شیر مجتبی را سخت گیر انداختند در زمین و آسمان پیچیده شد آوازه‌ام جز کفن پیراهنی دیگر نشد اندازه‌ام آخرش هم پاره پاره شد لباس تازه‌ام زیر سم اسب‌ها پاشیده شد شیرازه‌ام رفته است آیات قرآن زیر سم اسب‌ها مثل تو هستم عموجان زیر سم اسب‌ها شکر در جمع فدایی‌های تو داخل شدم چون بلایی بر سر این کافران نازل شدم با تنم بین تو و شمشیرها حائل شدم زیر سم اسب هم قد ابوفاضل شدم روی اعضای تنم جا پای مرکب را ببین اشک‌هایت را بگیر و حال زینب را ببین  آرش براری *آدرس کانالهای مداحان👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *لطفااین کانال را به دوستان خودمعرفی نمایید*