eitaa logo
کانون مداحان
26.6هزار دنبال‌کننده
20.9هزار عکس
21هزار ویدیو
196 فایل
کانون مداحان استان مرکز آموزش عمومی ، تخصصی و سطح عالی مداحی. خیریه فرهنگی ذاکرین امام حسین (ع)
مشاهده در ایتا
دانلود
شکسته بال و پرم، وا نمی شود بالم از این خراب تر آقا نمی شود حالم هنوز هم که هنوز است در مسیر جنون به پختگی نرسیدم، چو میوه ای کالم گذشت فرصت عمرم، سپید شد مویم بدون رؤیت رویت گذشت هر سالم مرا ببخش که کمتر به یادتان بودم ببخش، رنگ شما نیست رنگ اعمالم فدای تار عبایت، بگیر دستم را بگیر دست دلم را، مریض احوالم به غیر روضه و گریه، به غیر نور شما که هیچ نور امیدی نمانده در عالم میان روضه ی گودال این دلم گیر است شبیه جد غریبت اسیر گودالم هنوز هم که هنوز است دل پریشان صدای نعل جدید و شروع جنجالم هنوز هم که هنوز است در تب و تابم هنوز گریه کن روضه های خلخالم وحید محمدی *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
🏴 اشعار ___________ عشق، سر در قدمِ ماست اگر بگذارند عاشقان را سر سوداست اگر بگذارند ما و این کشتی طوفان‏‌زده در موج بلا ساحل ما دل دریاست اگر بگذارند دشت از هُرم عطش سوخته و هالۀ غم سایه‌بانِ گل زهراست اگر بگذارند آب بر آتش لب‌های عطشناک زدن آخرین نیّت سقاست اگر بگذارند دوش در گلشن ما بلبل شیدا می‏‌گفت: باغ گل، وقف تماشاست اگر بگذارند هرچه گل بود، ز تاراج خزان پرپر شد وقت دلجویی گل‌هاست اگر بگذارند طفل شش‌ماهۀ من زینت آغوشم شد جای این غنچه همین‏‌جاست اگر بگذارند این به خون خفته، که عالم ز غمش مجنون است تشنۀ بوسۀ لیلاست اگر بگذارند چهره‌‏اش آینۀ حُسن رسول‏‌الله است آری این آینه زیباست اگر بگذارند این گل سرخ که از گلبُن توحید شکفت آبروی چمن ماست اگر بگذارند در عقیق لب من موج زند دریایی که شفابخش مسیحاست اگر بگذارند یوسف مصر وجودم من و، این پیراهن جامۀ روز مباداست اگر بگذارند... 🔸شاعر: *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
🏴 اشعار ___________ در آن میان چو خطبهٔ حضرت، تمام شد وقت جوابِ هم‌سفران بر امام شد پاسخ‌دهنده اوّل آنان «زُهیر» بود كاندر حضورِ سبط نبی در قیام شد كای زادهٔ رسول! «سَمِعْنا مَقالكَ» مطلب عیان بَرِ همه از خاص و عام شد دنیا اگر همیشگی و مرگ آخرش ما عزممان همین و نه جز این قیام شد و‌آن‌‌گه «بُریر» دادِ سخن داد آن‌چنان ظاهر، خلوصِ نیّت او از كلام شد منّت به ما نهاده خدا با وجود تو ما را ز لطف، شهد شهادت به جام شد فخر است قطعه‌قطعه شدن پیش روی تو طوبی بر آن بدن كه چنینش ختام شد! پس بهر دل‌نوازیِ فرزند فاطمه گاهِ سخن ز «نافع» شیرین‌كلام شد گفتا كنون كه گشته گهِ امتحان ما با رهبریت، محنت ما بی‌دوام شد ما دوستیم با تو و با دوستان تو دشمن به آن‌كه دشمنی‌ات را مرام شد ما را ببر به هر طرفی خود ز شرق و غرب حبل ولایت تو، ز ما «لَا انْفِصام» شد... 🔸شاعر: *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
چاک چاک شب است ودشت وصحرا خوفناک است دلم چون پیکر تو چاک چاک است همه افلاکیان گریند کامشب تن عریان تو بر روی خاک است *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
دریغا کوفیان پروا نکردند دری جز غم به رویت وا نکردند تو را با کام عطشان سر بریدند حیا از مادرت زهرا. نکردند *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
چیدن ای گل نه برای دیدنت می ایند بلکه همه بهر چیدنت می ایند دیدتد که زخمی به زمین افتادی حالا پی سر بریدنت می ایند وفایی *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
الا ای پور زهرا نور عينم بیا بنشین کنار من حسینم همیشه بوده ای تو یار زینب تویی تنها حسين غمخوار زینب برادر بین خیمه در خروشم صدای العطش آید بگوشم خدا داند چه حال امشب رباب است که اصغر تشنه ی یک جرعه آب است تپد در سینه ام این قلب زارم اذان اكبرت برده قرارم در این دشت بلا من بی قرارم در این عالم کسی جز تو ندارم الهی خواهرت زینب بمیرد تو را غلتان به خاک و خون نبیند چگونه سر کنم ای نور دیده اگر بینم تو را در خون تپیده درون سینه لبریز مبارک برادرجان حسین بنما حلالم الا ای نور دل، غمدیده خواهر بيا تا راز دل گويد برادر کسی چون تو در عالم غم نبیند اگر بيند بنی آدم نبیند زِ فرط تشنگی سوزد سكینه شود خجلت زده ماه مدينه ببینی پیکر صد چاک اکبر گلوی پاره و در خون اصغر کنی درد مرا زینب تو احساس کنار پیکر بیدست عباس بینی پیکرم در خون تپیده زِ كينه شمر دون رأسم بریده زنند از کینه ها آتش به خیمه سرم را می زنند بر روی نیزه ببینی کودکان باروی نیلی کبودیِ رخ آن ها ز سیلی تو بعد از من سفیر کربلایی سفیر کوفه و شام بلایی صبوری کن صبوری خواهر من چهل منزل روی تو با سر من اگر چه ظهر فردا سر جدایم نماز شب نما خواهر دعایم «رضا» سوزد همیشه از برایت بود تا حشر محتاج دعایت *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
*◾️ * *پروانه ی توام* *ای شمع محفلم* *یک امشبی بیا* *بنشین مقابلم* *تسکین خواهرت* *قرآن بخوان حسین* *ای جان من مرو* *پیشم بمان حسین* *◾️ای حسینم ۲ ای ضیائ هر دو عینم* *ای آسمان من* *غرق ستاره ام* *امشب فقط تو را* *گرم نظاره ام* *فردا به اشک و آه* *باید کنم نگاه* *تو دست و پا زنی* *در بین قتلگاه* *◾️ای حسینم......* *امشب کنار من* *عباس و اکبر است* *رخسار تو حسین* *خورشید انور است* *فردا کنار من* *شمرو سنان بود* *آتش به جانم از* *نامحرمان بود* *◾️ای حسینم.....* *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
بسم رب الحسین(۱۰) ** : *به سمت گودال از خیمه دویدم من...* ─‌‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ به سمت گــودال از خیـــمه دویدم من وقتی که ده مَـرکب ، دورِ تو دیدم  من سوختـــم از داغِ غـــربت  و تنهـــاییت وقتـی که فـــریاد تــو رو شنیــــدم من نــوای آل اللــه ، آتیــش به جـــونــم زد از روی تَـل ، داداش ، ناله کشیـــدم من *غریب خــواهر وای (۴)* 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ نالـه زدم داداش ، از روی تـل ، وقتــی شمــر سیـَهْ دل رو ، رو سینه دیدم من به ســـر زنان تنهـــا به مقتــلِ خونیــن برای  امـــداد   تــو  پر  کشیـــدم  مــن *غریب خــواهر وای (۴)* 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ســــری به نــی دیـدم ، برابرم  داداش امـــان از ایـن غــربت ، دیر رسیدم من مصیبتــی اعظــم بر ســـرم اومد چون خنجــر گریــانِ سنــــان و دیـــدم مــن *غریب خــواهر وای (۴)* 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ خــون دل و اشکِ چشــم و غریبـــونه بــه روی  زخمـــایِ تنـت چکیـــدم من بوســــه زدم وقتــــی به حنجــــر پاره همنـفـــس مــادر ، نالــه کشیـــدم مـن *غریب خــواهر وای (۴)* 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ خیمه به غارت رفت دور از چشای تو بی تو دل از  دنیــا دیگـــه بریــدم من به خیمـــه آتیش زد کوفیِ بی احساس به سمــت بیمــــارِ خیمـــه دویــدم من *غــریب خــواهر وای (۴)* 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ تاعَلَـمت داداش نیفتـــد از شــــونه م مقــــاومـت کــردم تا نخَـمیــــدم من برای  تکـــرارِ   پیــام   این   نهــضــت رختِ اسـارت رو به جون خـریدم من وای از دل زینب (۴) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ *رقیه سعیدی (کیمیا)* ۱۴۰۱/۵/۱۶ *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
شد شب عشق و وفاداری، مناجات و دعا بین یاران وفادار شه کرب و بلا کربلا گردیده از نور ولایت منجلی در میان خیمه با عشق حسین بن علی غرق نور حق تمام سرزمین کربلاست هر کسی در گوشه ای مشغول ذکر باخداست در میان خیمه ها شور و نوایی دیگر است صحبت از عشق و وفاداری و لطف داور است در مناجات و دعا هستى پیغمبر حسین گشته آماده دهد جان در ره داور حسين در میان خیمه اش زینب بود در تاب و تب روز او در اضطراب و واهمه گردیده شب یک طرف اهل حرم افغان و زاری می کنند یک طرف بر لطف حق امیدواری می کنند یک طرف بیمار دشت کربلا در تاب و تب گشته از نامردمی كوفيان جانش به لب یک طرف بر گوش جان آوای قرآن می رسد یک طرف صوت دعا در آن بیابان می رسد یک طرف آوای آه و ناله و افغان رسد صوت قرآن علی اکبر به گوش جان رسد یک طرف طفلان عطشان در نوای آب آب يك طرف باشد علی اصغر در آغوش رباب یک طرف عباس علمدار شه کرب و بلا پاسداری می کند از خیمه های کربلا یک طرف زینب بود در اضطراب و شور و شین زیر لب دارد نوا جانم فدایت یا حسین در میان خیمه دارد با برادر این نوا این مصیبت ها کجا بر اهل بیت باشد روا ای برادر کن دعا دیگر بمیرد خواهرت ظهر فردا غرق خون زینب نبیند پیکرت وای اگر بینم شود صد پاره پيكر اكبرت وای اگر بینم گلوی پر ز خون اصغرت وای اگر بینم میان خون يتيم مجتبی فخر عالم قاسمم گردد شهید اشقيا وای اگر بینم شكسته فرق عباس تو را پرپر از کینه ببینم غنچه ی یاس تو را وای اگر دست علمدارت شود از تن جدا وای اگر آتش بگیرد خیمه های کربلا وای اگر بینم ترا در موج خون غلتان شوی در ره دین خدا از ظلم و کین قربان شوی وای اگر بینم بریده حنجر پاک تو را در میان قتلگه بینم تن چاک تو را وای اگر بینم زنند آتش تمام خيمه ها رأس پاکت را ببینم يا حسين بر نیزه ها وای اگر بینم رخ طفلان تو نیلی شود رنگ نیلوفر گل رخساره از سیلی شود وای اگر بی تو اسیر لشکر عدوان شوم مورد آزار این نامردم دوران شوم وای اگر بینم چهل منزل کنارم دشمنت رأس تو بر روی نیزه، کربلا ماند تنت کن دعا تا صبح نگردد هرگز امشب یا حسین تا نبیند پیکر چاک تو زینب يا حسين یا حسین سوزانده قلب زینبت را این رثا جان زینب خواهرت کن دستگیری از «رضا» *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
بغلم کن که دل مضطر من آشوب است من اگر سر بدهم قبل تو حالم خوب است بس کن اینقدر به پیراهن خود چاک نزن صورت سوخته ات را به روی خاک نزن نیزه بر خاک زدی من جگرم سوخت حسین خواب دیدم که تو رفتی و حرم سوخت حسین قاتل من شده این بافتهء مادر تو صبر کن هی بزنم بوسه روی حنجر تو کار من بعد تو دلشوره و دلواپسی است تک و تنها شدم و ترس من از بی کسی است قوم خولی و سنان را بنگر، سر دزدند مردهای سرِ این گردنه معجر دزدند وای اگر خیمهء نسوان تو غارت بشود دخترت دربدر راه اسارت بشود *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
بغلم کن که دل مضطر من آشوب است من اگر سر بدهم قبل تو حالم خوب است بس کن اینقدر به پیراهن خود چاک نزن صورت سوخته ات را به روی خاک نزن نیزه بر خاک زدی من جگرم سوخت حسین خواب دیدم که تو رفتی و حرم سوخت حسین قاتل من شده این بافتهء مادر تو صبر کن هی بزنم بوسه روی حنجر تو کار من بعد تو دلشوره و دلواپسی است تک و تنها شدم و ترس من از بی کسی است قوم خولی و سنان را بنگر، سر دزدند مردهای سرِ این گردنه معجر دزدند وای اگر خیمهء نسوان تو غارت بشود دخترت دربدر راه اسارت بشود *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
دست و پا می زدی و پا به سرت خورد حسین نیزه ای آمد و روی جگرت خورد حسین چشمت افتاد به مادر که پریشان شده بود چکمه ای آمد و بر چشم ترت خورد حسین خنجر شمر سرت را چقدر کُند برید چقدر مشت و لگد دور و برت خورد حسین هم میان دهنت چوب و ته نیزه شکست هم عصا روی تن محتضرت خورد حسین از نخ پیرهن کهنهء جسمت نگذشت آن که نان از سر باغ پدرت خورد حسین تا لباس تو در آمد ز تنت آب شدی بعد بر معجر زینب نظرت خورد حسین *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
نوحه شب عاشورا شب آخر بگو برادر دربرزینب چه خواهد آمد برسرزینب مگو زفرداسخن ، که جان من برلب است مگو شب آخر ، من وتو درامشب است تویی برادر ، عزیز جانم پس ازتو ای کاش، زنده نمانم واویلا. واویلا. واویلا مگو زفردا ،که بی قرارم که محرمی من ، دگر ندارم مگو که گل های من همه فدا می شود دست علمدار تو زتن جدا می شود تویی برادر ، عزیز جانم پس ازتو ای کاش، زنده نمانم واویلا. واویلا. واویلا مگیراز من تو نگهت را مده نشانم قتلگهت را شکسته قلبم مگو، چه می شود حال تو چسان کنم من نظر، به خاک گودال تو تویی برادر ، عزیز جانم پس ازتو ای کاش، زنده نمانم واویلا. واویلا. واویلا بناست فردا چها ببینم از آن بلندی تو را ببینم چگونه گویم چه شد من به سکینه ی تو شمر نشیند اگر به روی سینه ی تو تویی برادر ، عزیز جانم پس ازتو ای کاش، زنده نمانم واویلا. واویلا. واویلا داد ازجدایی داد از غریبی چگونه بینم شیب الخظیبی چرا تن اطهرت قلم قلم می شود به روی نیزه چرا سرت علم می شود تویی برادر ، عزیز جانم پس ازتو ای کاش، زنده نمانم واویلا. واویلا. واویلا *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
واویلا اطراف ظهر بود که دنیا سیاه شد ذکر لب تمام حرم آه،آه شد پشت و پناهِ عالمیان،بی پناه شد با زور نیزه وارد آن قتلگاه شد... بالای گود..،چکمه‌ی یک بددهن رسید وَ الشِّمرُ جالسٌ..،نفس مادرش بُرید حلقوم خشک و نیزه ی تیز و سنان مست... سرنیزه ای بلند شد و خواهری نشست شیخ قبیله بند دل عرش را گسست آنقدر پشت‌هم به سرش زد..،عصا شکست پیری که دیده راه به جایی نمی برد آمد ادای تشنگی اش را در آورد ای لعنتی نزن به پری که شکسته است پنجه نکش به دسته‌ی زلفی که بسته است بس کن..،تمام پیکرش از هم گسسته است آهسته پشت و روش کن ای شمر..،خسته است در پیش چشم فاطمه سر را عقب کشید او داشت حرف می زد و..،شمر از قفا برید ده اسب سمت گودی گودال می دوید آن بی حیا که نقشه برای تنش کشید ای کاش نعل تازه به ذهنش نمی رسید فریاد استخوان تنش را خدا شنید تا عرش سوزِ ضجّه ی این آه پخش شد هرجای دشت تکّه ای از شاه پخش شد عمامه را یکی به روی خاک دید و برد تسبیح را یکی که به سمتش دوید و برد دستار را یکی سر فرصت بُرید و برد کهنه لباس مادر او را کشید و برد زشت است..،فکر حُرمت این مرد را کنید عریان نمی شود تن او را رها کنید *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
عصر عاشورا عصر عاشورا دل اهل ولا آتش گرفت خیمه‌گاه و چادر آل عبا آتش گرفت سنگ بر پیشانی شاه شهیدان می‌زدند طاق ابروها شکست و کبریا آتش گرفت تار و پود چهره را بر هم زده این سنگ‌ها قلب زار حضرت خیرالنّسا آتش گرفت آن زمان که غارت انگشت و انگشتر رسید دامن پاک تمام لاله‌ها آتش گرفت شعله آتش به جان بچه‌ها افتاده بود در حرم چادر جدا معجر جدا آتش گرفت معنی قرآن به زیر دست و پا افتاده بود کربلا بر سر زد و غار حرا آتش گرفت سینه می‌زد سوره کوثر از این شام بلا ناله می‌زد جبریل و هل اتی آتش گرفت تشنگی بود و فراق و ناسزای دشمنان دود بود و حسرت و زلف رها آتش گرفت یاد زهرا زنده شد در ببن دود و شعله‌ها علقمه خون گریه کرد و نینوا آتش گرفت دست و پا و صورت و گیسو و دامن‌ها که سوخت مثل این که سر به سر عرش خدا آتش گرفت نیمه‌شب گهواره غارت شد میان خیمه‌ها خاطرات مادری غرق حیا آتش گرفت در خیال خود علی را بوسه می‌زد بارها آرزوهای رباب بی‌نوا آتش گرفت بغض کرد و یاد حلقوم علی را تازه کرد روضه خواند و با همان سوز صدا آتش گرفت روی خاک افتاد و رفت از هوش با داغ علی رفت پشت خیمه و عرض و سما آتش گرفت رو به قبر اصغر شش‌ماهه کرد و بعد از آن آن چنان بارید کل ماسوا آتش گرفت گفت با اصغر حلالم کن گل نیلوفرم تشنه جان دادی غریب و آشنا آتش گرفت کاش بودی تا ببینی مادرت را می‌زدند با همین غم شیعه تا روز جزا آتش گرفت سعید مرادی *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
کرب و بلا آتش به جان ماسوا انداخت این سوز نی را نای تو در نینوا انداخت ابری نبارید و نیامد کربلا تا که باریدنش را گردن چشمان ما انداخت از روی تل دیدم هوا شد تیره و تاریک وقتی سنان سرنیزه اش را بی هوا انداخت این نیزه برپهلو نشستن های در گودال ما را به یاد پهلوی خیرالنسا انداخت حالا ببین با صورت گل‌ها چه خواهد کرد دستی که روی صورت ات اینگونه جا انداخت لعنت به شمرو خنجر کندی که با تندی ما را پس از پنجاه سال از هم جدا انداخت انگار الآن آمده از علقمه، گودال بر سینه ی تو چکمه هایش رد پا انداخت با بد زبانی عقده اش خالی نشد تا که سررا گرفت و روبرویم به هوا انداخت اخنس همینکه از سرت عمامه ات را برد بین جنان، عمامه از سر مصطفی انداخت خشکی لب های تو قبل از مشعل خولی آتش میان خیمه ی آل عبا انداخت انگشترت را ساربان برده خبردارم انگشت را اما نفهمیدم کجا انداخت شعر از گروه یا مظلوم *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
در بزم عشق بازان فرصت فراهم افتاد قرعه به نام ما و ماه محرم افتاد پرچم نماد قبر و شش گوشه ی حسین است بغضم شکست هر بار چشمم به پرچم افتاد بزم شهود یعنی تنها حسین بود و... قبل از وجود عالم، مِهرش به قلبم افتاد هر سائلی مسیرش بر منزلی می افتد راهم به لطف حق بر، بیتی مکرم افتاد صدها هزار عاشق در خون خود تپیدند تا این عَلَم به دست امثال ما هم افتاد گرمای ماتم او آتش زده به جانم غیر از غمش ز چشمم هر داغ و ماتم افتاد آیات ابتدایِ مریم که گشت نازل دلشوره ای مکرر بر جان خاتم افتاد لب تشنه شد حسین و چشمش غبار می دید با ضربه از روی اسب، شاه دو عالم افتاد تاریکی مجسم آمد به سوی مقتل با خنجرش به جان آن نور اعظم افتاد تا که حسینِ خود را تنها و بی رمق دید زهرا کنار مقتل با قامت خم افتاد آن قدر دست و پا زد تا با صدای مادر لرزه بر آستانِ عرش معظم افتاد محمدجواد شیرازی *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
خنجر، خنجر، دوباره خنجر، خنجر خنجر، خنجر، دوباره خنجر، خنجر تا بار «دوازده» زده از کینه خنجر، خنجر، دوباره خنجر، خنجر شاعر: *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
🏴 اشعار ___ چنان اسفند می‌سوزد به صحرا ریگ‌ها فردا چه خواهد شد مگر در سرزمین کربلا فردا تمام دشت را زینب به خون آغشته می‌بیند مگر باران خون می‌بارد از عرش خدا فردا برادر، دل گواهی می‌دهد امشب شب قدر است اگر امشب شب قدر است، قرآن‌ها چرا فردا... همه در جامۀ احرام دست از خویشتن شستند شگفتا عید قربان است گویا در منا فردا ببین شش‌ماهه‌ات بی‌تاب در گهواره می‌گرید علی از تشنگی جان می‌دهد امروز یا فردا ببوسم کاش دست و پای اکبر را و قاسم را همانانی که می‌افتند زیر دست و پا فردا برادر! وقت جان افشانی عباس نزدیک است قیامت می‌شود وقتی بگوید یا اخا فردا برادر! خوب می‌خواهم ببینم روی ماهت را هراسانم که نشناسم تو را بر نیزه‌ها فردا به مادر گفته بودم تا قیامت با تو می‌مانم تمام هستی من، می‌روی بی من کجا فردا؟ 🔸شاعر: *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
دم زد از حق و ناروا کشتند از وفا گفت و از جفا کشتند دعوت از کوفه بود و مهمان را قبل کوفه به نینوا کشتند هرکس آمد پی نصیحت شان یا به سنگش زدند یا کشتند خنجر از پشت خوردنش درد است طبق تاریخ از قفا کشتند آه از ازدحام رعیت ها شاه را زیر دست و پا کشتند با وضو، بلکه قربة لله تا که راضی شود خدا کشتند هرکسی هرچه کرد گفت آن روز مزد می خواست، با ریا کشتند گاه با تیر و نیزه و شمشیر گاه با طعن و ناسزا کشتند حوصله خرج شد برای علی اکبرش را هجا هجا کشتند داغ عباس کار خود را کرد کودکش را دگر چرا کشتند؟ از سر ظهر تا غروب آن روز ذره ذره حسین را کشتند علقمه…پشت خیمه…در گودال پس نه یک‌ بار، بارها کشتند شاعر: *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
روضه گودال شد بازهم حق علی زیرلگد پامال شد زخم، زخم کهنه ایست ازسقیفه ماجرای کربلا دنبال شد میزبانی را ببین از دهان میهمان با نیزه استقبال شد آه از این دنیای پست بر سر یک شاه بین صد گدا جنجال شد گفته مقتل"قتل صبر" آه یک ساعت برای خواهرش صد سال شد نعل ها تعویض شد مادرش در گوشه گودال خون بی حال شد اسب ها تا آمدند بر تن سبط نبی هنگام استهلال شد تا به خاک افتاد شیر از هجوم گرگ ها صحن حرم اشغال شد سهم او شد لاله زار در عوض دشت بنفشه قسمت اطفال شد مادری در خیمه سوخت در عوض آن سوی میدان حرمله خوشحال شد بعد غارت از حرم دختر خولی یقینا صاحب خلخال شد معجرِ غارت شده...؟؟!! روضه تا اینجا که آمد روضه خوان هم لال شد شاعر: *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
مناجات با امام زمان عجل الله فرجه الشریف شکسته بال و پرم، وا نمی شود بالم از این خراب تر آقا نمی شود حالم هنوز هم که هنوز است در مسیر جنون به پختگی نرسیدم، چو میوه ای کالم گذشت فرصت عمرم، سپید شد مویم بدون رؤیت رویت گذشت هر سالم مرا ببخش که کمتر به یادتان بودم ببخش، رنگ شما نیست رنگ اعمالم فدای تار عبایت، بگیر دستم را بگیر دست دلم را، مریض احوالم به غیر روضه و گریه، به غیر نور شما که هیچ نور امیدی نمانده در عالم میان روضه ی گودال این دلم گیر است شبیه جد غریبت اسیر گودالم هنوز هم که هنوز است دل پریشان صدای نعل جدید و شروع جنجالم هنوز هم که هنوز است در تب و تابم هنوز گریه کن روضه های خلخالم وحید محمدی ۱۴۰۰/۸/۲۸ (عج) *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
دست و پا می زدی و پا به سرت خورد حسین نیزه ای آمد و روی جگرت خورد حسین چشمت افتاد به مادر که پریشان شده بود چکمه ای آمد و بر چشم ترت خورد حسین خنجر شمر سرت را چقدر کُند برید چقدر مشت و لگد دور و برت خورد حسین هم میان دهنت چوب و ته نیزه شکست هم عصا روی تن محتضرت خورد حسین از نخ پیرهن کهنهء جسمت نگذشت آن که نان از سر باغ پدرت خورد حسین تا لباس تو در آمد ز تنت آب شدی بعد بر معجر زینب نظرت خورد حسین رضا دین پرور *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
نافع‌ابن‌هلال نیمه‌ی شب  بر در خیمه‌گاه زینب بود داخل خیمه چشم اربابش  بازهم بر نگاه زینب بود عشق در سینه‌اش تموج داشت غرق نورِ حسین  آئینه با ادب ایستاده عابد شب سر به زیر است دست بر سینه نافع از دور می‌شنید آه و گریه و التهابِ زینب را جگرش پاره پاره شد تا که  می‌شنید اضطراب زینب را دل من سوخت ای تک و تنها ظهر فردا چکار خواهی کرد آخرش هم که خواهر خود را  به فراقت دچار خواهی کرد رفت نافع به خیمه‌گاهِ حبیب با دو چشمی که دید گریان است ریخت خاکی به سر ،حبیبِ حرم دخترِ مرتضی پریشان است خون به رگهای پیرمرد آمد گفت برخیز نوبتِ ما شد جان ما  هدیه‌ی بنی‌هاشم مثل شیرِ نری مهیا شد همه اصحاب را صَلا دادند رو به شیران و این دلیران کرد حلقه‌ی یاوران که کامل شد  تیغ خود را حبیب عریان کرد حلقه گشتند یاوران باهم عابس و جون و سالم و جندب منجح و حنظه سعید و وسوید وهب و عمرو و قارب  و شوذب همه رفته با خروش و شکوه همه بر گِردِ خیمه‌ی زینب مثل صخره شبیه قله‌ی‌کوه همه بر گردِ خیمه‌ی زینب آمدیم ای عقلیه‌ی عالم تا دلت زخم این و آن نخورد به تو سوگند تا که ما هستیم آب هم در دلت تکان نخورد یک به یک لب به لب رجز خواندند شیرهای قبیله رو به حرم تیغ چرخان و نعره‌ی لبیک رو به سوی عقیله رو به حرم آنچه پیداتر است در این بِین رگ پیشانی علمدار است وای بر حال  آنهمه لشکر که رجزخوانیِ علمدار است لشکرِ شمر را بهم زده است آنکه تا صبحدم قدم زده است شُکر عباس هست و یاوران اما طور دیگر خدا رقم زده است کم کم از شیرها همه رفتند یک به یک کم شدند پای حسین همه در پیش فاطمه خونین همه درهم شدند پای حسین ساعتی بعد بین علقمه هم وای بر من پناه زینب رفت تکیه‌گاه حسین اُفتادو بین خون تکیه‌گاه زینب رفت دست‌ها را به روی سر بگذاشت آنچه می‌دید بر سرش آمد دید از روی تل به قربانگاه پدر و جد و مادرش آمد تکیه بر نیمه نیزه‌ای داده شاهِ بی یار از این و آن می‌خورد نامشان را که یک به یک می‌بُرد تنِ یاران همه تکان می‌خورد جمع نامحرمان همه جمع است خواهری می‌دوید در گودال قبل از آنیکه زینبش برسد شمر آمد پرید در گودال... *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*