eitaa logo
کانون مداحان
26.3هزار دنبال‌کننده
20.7هزار عکس
20.7هزار ویدیو
191 فایل
کانون مداحان استان مرکز آموزش عمومی ، تخصصی و سطح عالی مداحی. خیریه فرهنگی ذاکرین امام حسین (ع)
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام(بخوانیدوارسال کنید): چشم‌ها پرسش بی‌پاسخ حیرانی‌ها دست‌ها تشنهٔ تقسیم فراوانی‌ها با گل زخم، سر راه تو آذین بستیم داغ‌های دل ما جای چراغانی‌ها حالیا دست كریم تو برای دل ما سرپناهی‌ست در این بی‌سر و سامانی‌ها وقت آن شد كه به گل حكم شكفتن بدهی ای سرانگشت تو آغاز گل‌افشانی‌ها فصل تقسیم گل و گندم و لبخند رسید فصل تقسیم غزل‌ها و غزل‌خوانی‌ها سایهٔ امن كسای تو مرا بر سر، بس تا پناهم دهد از وحشت عریانی‌ها چشم تو لایحهٔ روشن آغاز بهار طرح لبخند تو پایان پریشانی‌ها ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
حکمت 121: 🌺☘🌺☘🌺☘🌺☘🌺 🔻روانشناسى قبائل قريش(علمى، اجتماعى، تاريخى) 💎وَ قَالَ [عليه السلام] شَتَّانَ مَا بَيْنَ عَمَلَيْنِ عَمَلٍ تَذْهَبُ لَذَّتُهُ وَ تَبْقَى تَبِعَتُهُ وَ عَمَلٍ تَذْهَبُ مَئُونَتُهُ وَ يَبْقَى أَجْرُهُ . 🔻درود خدا بر او ، فرمود : چقدر فاصلة بين دو عمل دور است : عملى كه لذتش مى رود و كيفر آن مى ماند ، و عملى كه رنج آن مى گذرد و پاداش آن ماندگار است! 🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹 ✅لينك كانال حكمت هاي نهج البلاغه در تلگرام: https://t.me/hekmat_nahjolbalaqe
تورهای داخلی وخارجی اقساط 10ماهه رئوف سیر 35250000 ساعات کاری 9الی 14
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 سوتی های قبل روحانی همه سوتفاهم بود هیچوقت زخم به نمک مردم نپاشید...😳😂
سلام(بخوانیدوارسال کنید): یا امام زمان (عج) یک نگاهی کن بر احوال گدا دوری بس است پُر کن آقا دست خالیِ مرا دوری بس است غرقِ در دنیا شدن از یاد من برده تورا گرچه هستم بنده ای دنیاگرا دوری بس است با همین بار گناهانم به تو رو میزنم خواهشی دارم بده من را شفا دوری بس است زیر بیرق با دلی محزون و بیمار آمدم تا به کی ناله کنم اقا بیا دوری بس است رحم کن بر حال من نگذار باشم بی پناه از همه دل کنده ام غیر از شما دوری بس است بی توآقا شهرمان حال و هوایش بد شده خسته ام دیگر از این حال و هوا دوری بس است زندگی ام را فدایت میکنم آقای من جان زهرا مادرت خیرالنسا دوری بس اس حسرت دیدار شش گوشه به دل مانده بیا نوکرت را هم ببر کرببلا دوری بس است کنج ویرانه رقیه ناله زد بابا بیا یک نگاهی کن به تنهاییِ ما دوری بس است   ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): یا موسی بن جعفر ع -(فارغ از بغض گلوی ناشی از تحقیرها) فارغ از بغض گلوی ناشی از تحقیرها بند می آید نفس از حلقه ی زنجیرها گاه زنجیر است برّنده تر از شمشیرها بالاخص وقتی که می افتد بجان پیرها... حاصلش این میشود تاب قیامش میرود قدرت تشخیص بین صبح و شامش میرود! گوشه ای افتاده اما زار دارد میشود چشمش از خون مردگی ها تار دارد میشود روزه اش زیر کتک افطار دارد میشود روضه های مادرش تکرار دارد میشود مثل زهرا درد حالش را مشوش میکند هرزمان پهلو به پهلو میشود غش میکند! ضعف وقتی که میاید تن نمیماند دگر راهی اصلا غیر افتادن نمیماند دگر زیر این شلاق پیراهن نمیماند دگر غل که سنگین میشود گردن نمیماند دگر پیکر اورا ز دستانش به سقف آویختند عده ای هرروز برروی سرش میریختند از عبا رد میشود هرکس به اینجا میرسد پای هرنامحرمی بر جسم آقا میرسد بین هرجلاد کار اینجا به دعوا میرسد باز دارد کار توهین ها ب زهرا میرسد بددهن ها حرف های بد به مادر میزنند با تمسخر حرف از مسمار و از در میزنند قصد کرده روز خود را مثل عاشورا کند رازهای غربتش را یک به یک افشا کند پیکرش را بر روی یک تخته پاره جا کند با همین یک کار باب روضه هارا وا کند ساق پا وقتی شکسته ایستادن مشکل است راه رفتن هیچ حتی تکیه دادن مشکل است شاعر: ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): شهادت موسی ابن جعفر علیه السلام نوحه به سبک : باغبانم من و باغ من آتش گرفته -(طائر قدسم و بسته در زنجیر بیداد) طائر قدسم و بسته در زنجیر بیداد سوره ی نورم و گوشه ی زندان بغداد اشک چشمم ستاره ی شب من ذکر خلصنی یارب بر لب من سیدی سیدی موسی ابن جعفر دیدنی شد نماز شبم با دست بسته حلقه ی آهنین ساق پایم را شکسته شاهد غربتم اشک شبانه به ملاقاتم آمد تازیانه سیدی..... آه من زد شرر پیکر هفت آسمان را من به جانم خریدم بلای شیعیان را ای خدا رنگ لاله بدنم شد جگرم پاره از زهر ستم شد سیدی....... شاعر: ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): متن شعر ایام شهادت امام کاظم علیه السلام -(به پای صبر تو آخر مُذاب شد آهن) به پای صبر تو آخر مُذاب شد آهن برای حال تو حالش خراب شد آهن به خویش لطمه زد و شد کبود از اینکه؛ برای زجر تنت،انتخاب شد آهن بماند اینکه خودش را به دور پای تو بست بماند اینکه به دستت طناب شد آهن همینکه بر اثرش زخم دید پاهایت چنان کشید خجالت که آب شد آهن اگر به پای تو زنجیر شد گمانم که؛ سه بار شامل آه رباب شد آهن همان دمی که برای گلوی یک کودک یکی پرید و سه تا انشعاب شد آهن به یاد زانوی عباس بوده ای شاید برای پای تو هرجا رکاب شد آهن به روی فرق عمو آخرش به شکل عمود نشست و با سر او بی حساب شد آهن یزید خورد همین که شراب بعد کباب دلش برای رقیه کباب شد آهن شاعر: ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): نذر نگاه سراسر رحمتِ حضرت سیدالشهدا علیه السلام -(سیّد و سالار و سرور؛ دوستت دارم حسین(ع)) سیّد و سالار و سرور؛ دوستت دارم حسین(ع) حاصل آیاتِ کوثر؛ دوستت دارم حسین(ع) ای نگاهت عید، ای تفسیرِ حوّل حالنا أحسنُ الأحوالِ نوکر؛ دوستت دارم حسین(ع) میزنم فریاد روزی زیر ایوان نجف عشقِ زهرا(س) جانِ حیدر(ع)؛ دوستت دارم حسین(ع) خالصانه، بی ریا، با جان و دل، بی حدّ و مرز تا ابد یک جورِ دیگر دوستت دارم حسین(ع) نیستم دلخوش به اعمالم امیدم لطف توست سرپناهِ روز محشر؛ دوستت دارم حسین(ع) حضرت آدم به خاک افتاد و حین توبه اش گفت با احوالِ مضطر؛ دوستت دارم حسین(ع) میرسد بر گوش ِ دل از جانب پروردگار زینت دوش پیمبر(ص)؛ دوستت دارم حسین(ع) زینب(س) از کنجِ گلویت بوسه ای برداشت و... گفت در لحظات آخر دوستت دارم حسین(ع)! شاعر: ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): شهدت موسی ابن جعفر گوشه زندان که جای موسی جعفر نبود گوئیا او یوسف صدیقه اطهر نبود روزهایش چون شب و شبهاش از شب تیره تر جز غل و زنجیر او را مونس و یاور نبود هر پسر از مادرش ارثی برد اما مگر غیر سیلی خوردن او را ارثی از مادر نبود من نمی دانم که زنجیر جفا با او چه کرد آنقدر گویم رمق بر پیکرش دیگر نبود عاقبت زیر غل و زنجیر او جان می سپرد احتیاج قاتلی چون سندی کافر نبود تا نبیند جسم بابا روی تخته پاره ای خوب شد پشت در زندان دگر دختر نبود وای بر حال سکینه دید بین قتلگاه بر تن بابای مظلوم و غریبش سر نبود خواست بوسد دست بابا را به هنگام وداع دید در دست پدر انگشت و انگشتر نبود شاعر: ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): قاضی حاجات همه موسی بن جعفر شور عبادات همه موسی بن جعفر عشق تو در ذات همه موسی بن جعفر مهرت مباهات همه موسی بن جعفر با مهر تو ایمانمان را پروراندیم بر ما نظر کردی و از عشق تو خواندیم ای خانه ات آباد یا باب الحوائج کارم به تو افتاد یا باب الحوائج از دست دل فریاد یا باب الحوائج داد آبرو بر باد یا باب الحوائج اهل گناهیم و نکردیم اعترافی بیدار کن ما را شبیه بُشر حافی تو عاشق خلوت نشینی با خدایی تو روح بخش رویش سبز دعایی در سجده هایت مست ذکر ربنایی وقت عبادت از همه عالم جدایی هفت آسمان مشتاق ذکر یا مجیرت در کنج زندان هستی و عالم اسیرت تو در سیاهی های عالم نور هستی در کنج زندان نه میان طور هستی دُرّ  امام صادقی مستور هستی یک عمر هست از خانواده دور هستی آقا همه دلتنگ دیدار تو هستند یک عمر با گریه به پای تو نشستند آقا خیال آمدن دارد؟ ندارد آیا توانی در بدن دارد؟ ندارد حتی رمق در پا شدن دارد؟ ندارد جان لبی بر هم زدن دارد؟ ندارد هر چند غرق جلوه های دوست مانده از او فقط یک استخوان و پوست مانده آقا بگو با ما از آن زندان آخر شد دیده ها دریا از آن زندان آخر خون شد دل زهرا از آن زندان آخر خون می چکد از پا از آن زندان آخر با تو چه کرده دشمن پست یهودی خورده به روی صورتت دست یهودی در کنج زندان ظلم ها تکرار می شد با تازیانه روزه ای افطار می شد آزارها دادند هر مقدار می شد در نیمه ی شب با لگد بیدار می شد دشمن ندارد بهر کار خود دلیلی یا تازیانه می زند یا ضرب سیلی آهسته آهسته خودش را جا به جا کرد اول برای شیعیان خود دعا کرد معصومه را با گریه های خود صدا کرد افتاد بر روی زمین یاد رضا کرد ای میوه ی قلبم ببین بابا چه حالی است اینجا فقط جای تو با معصومه خالی است روح تو را تا درگه محبوب بردند هم زهر خوردی هم تو را مضروب بردند جسم تو را بر تکه ای از چوب بردند بد بود اما عاقبت شد خوب بردند هر چند بر روی زمین مانده تن تو غارت نکرده هیچ کس پیراهن تو آقا خدایی بی کفن ماندی ؟ نماندی در بین گرما پاره تن ماندی ؟ نماندی آیا بدون پیرهن ماندی؟نماندی در زیر دست و پا شدن ماندی ؟ نماندی گرچه عزادار شهید کاظمینم امشب پریشان پریشان حسینم آیا کسی با مرکب از روی تو رفته؟ چنگ کسی آیا به گیسوی تو رفته؟ یا نیزه ای مابین پهلوی تو رفته؟ آیا سه شعبه روی بازوی تو رفته؟ قربان آن قامت که بر روی زمین خورد قربان آنکس که عمود آهنین خورد 🔸شاعر: ________________________________ ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): به لبش زمزمه ی سوره ی کوثر دارد از قدم تا به سرش هیبت حیدر دارد دلم از سوز غمش در تب و تاب افتاده دلم از سوز غمش داغ مکرّر دارد کیست این مرد که اینقدر به هم ریخته است اینقَدَر زخم روی پیکر لاغر دارد از روی تخته ی در، پیکر او بردارید چند تا خاطره ی سوخته از در دارد با عبا زود بپیچید به هم پایش را اینکه اینگونه تنش ریخته دختر دارد پیکرش از چه چنین بین گذر افتاده یک نفر نیست تنش را ز زمین بر دارد 🔸شاعر: ________________________________ ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): سوز مناجات تو پر کرده زمان را آتش زده داغت دل هفت آسمان را هرشب دعاگوی تمام خلق هستی نفرین نکردی دشمن نامهربان را بغضی نشسته در گلویت مثل حیدر داری بخاطر درد خار و استخوان را دربند هستی شیعیان آزاد باشند زیرشکنجه میکشی بار گران را شمع وجودت ذره ذره مي شود آب داری تحمل میکنی زخم زبان را روح تو را دشنام ها آزرده کرده فکری بکن مأمور های بددهان را وا کرده پای ابن شاهک را به زندان نفسی که تا گودال برده ساربان را شکر خدا فردا نمی بیند عزیزت روی لبان خشک تو خون روان را دختر ندارد طاقت اینکه ببیند هر صبح و شب بی حرمتی این و آن را چشم حرامی سوی ناموست نیفتد هرگز نبیند خنده ی شمر و سنان را یا که زبانم لال در بین اجانب... حتی نبیند سایه ی نامحرمان را!! بر سینه ی تو رد پای چکمه ای نیست از تو نمیگیرد سنان تاب و توان را دیروز اما مرکب دشمن در آورد زیر و بم تلخ صدای استخوان را زخم لبان چاک چاکت یادت آورد بزم شراب و ضربه های خیزران را اصلا حسین کنج زندانی و با خود کنج خرابه میبری مرثیه خوان را بر روی نیزه هم شده برگرد امشب آرام کن با خنده ای معصومه جان را 🔸شاعر: ________________________________ ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): عالم طفیل حضرت موسی بن جعفر است مشهد سریر دولت موسی بن جعفر است این جاده ازبهشت خدا می رسد زمین ایران مسیر رحمت موسی بن جعفر است درلوح سرنوشت سپیدم ، خدا نوشت : این بنده زاده،قسمت موسی بن جعفر است ایوان طلا ،حرم، قم و مشهد ، نماز صبح... اینها تمام ، برکت موسی بن جعفر است اصلا گره به کار من و تو اگر که نیست از لطف و جود و همت موسی بن جعفر است امشب برای صبح قیامت دعا بخوان آنجا که غرق منت موسی بن جعفر است آنجا که می شویم بهشتی، به این ندا: این خانه زاده حضرت موسی بن جعفر است 🔸شاعر: ________________________________ ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): احساس می کردم که درخاک خراسانم در مِلک طِلق اهل بیتم توی ایرانم روی لبم هم ذکر یا موسی بن جعفر بود هم یا جواد العشق بود و هم رضا جانم از بس فضای صحن ها مانند مشهد بود شک کرده بودم میزبانم یا که مهمانم دنبال جسمی تازه بودم بین زائرها دنبال یک قالب برای روح عریانم درمحضر باب الحوائج حس من این است با پهلوان نَفْس پیش هفتمین خوانم دور ضریحش بود که یک لحظه حس کردم در نوکری هم شانه با موسی بن عمرانم یک بار کظم غیظ کردم تازه با سختی از آن به بعد احساس کردم من مسلمانم تا که بگردد چرخ بر وِفق مراد من باید خودم را دور این مرقد بگردانم وقتی که درهای حرم را خادمان بستند احساس کردم سیزده شب توی زندانم 🔸شاعر: ________________________________ ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): هفت آسمان در دست های مهربانت بود هرچند عمری سقف زندان آسمانت بود تسبیحی از ماه و ستاره بین دستانت خورشید در سجاده هر شب میهمانت بود تصویر تو در قاب زندان باز می تابید یا نوریا قدوس وقتی بر زبانت بود با تازیانه روزه ات را باز می کردند اشک غریبی آه غربت، آب و نانت بود وقت قنوت آخرت خون گریه می کردند زنجیرهایی که به دست ناتوانت بود طعنه شنیدن، داغ دیدن، خون دل خوردن هر چند موروثی میان دودمانت بود اما خدا را شکر این حرمت شکستن ها دور از نگاه مضطر معصومه جانت بود 🔸شاعر: ________________________________ ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): دارد نشان یوسف از زندان بر شانه های باد می آید اما نمیدانم چرا دارد پیراهن از بغداد می آید وَجعل مِن اَهلی خواند و هارون را موسی کنار خود برادر دید موسی بن جعفر را چرا هارون با منطق بیداد می آید سی شب کجا موسی!؟چه میخوانی؟ پایان ده اَتممنا بِعشرت را موسای ما را چارده سال از زندان به زندان یاد می آید هم خشمگین است از ستمکاران هم کاظمین الغیظ بر یاران هرکس امام المتقین شد هان ! با جمعی از اضداد می آید زندان عبادتگاه شد با او بدکاره هم آگاه شد با او اصلا از این آقا مگر کاری جز یاری و امداد می آید!؟ خَلِّصنی از زندان از این آزار یارب ! چُنان کز سنگ و آهن، نار وقتی که از در وقتی از دیوار غم می چکد فریاد می آید زندانی بغداد ما کارش با سِندی بن شاهِک افتاده است سم کار خود را می کند آخر هر کار از این جلاد می آید ایرانیان شوق خراسان را در کاظمینش جستجو کردند حس زیارتنامه ی او نیز از صحن گوهرشاد می آید باب الحوائج اوست یعنی ما هر وقت مشهد آرزو کردیم دیدیم بوی حضرت کاظم از پنجره فولاد می آید 🔸شاعر: ________________________________ ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): اگرچه بسته به زنجیر و در اسیری بود به دست بسته به دنبال دستگیری بود نبود باب حوائج اسیر زندان ها همیشه پشت درخانه اش فقیری بود نبود دخترکش تا به او کند تکیه اسیر پای شکسته به وقت پیری بود چقدر لاغر و زخمی شد و ...؛ شکست آخر شبیه اینکه گلاب از گلی بگیری بود به روی تخته تنش را غلام ها بردند عجب مراسم تشییع کم نظیری بود برای بی کفنی گریه می کند کفنت همان که سهم تنش کهنه ی حصیری بود 🔸شاعر: ________________________________ ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): مشکل گشای کارها باب الحوائج ذکر توسّل های ما باب الحوائج دارد هوای شیعه را باب الحوایج پیوسته می گوییم «یا باب الحوائج» پر می کشد دل های ما تا کاظمینش امشب عجب دارد تماشا کاظمینش عیسای اهل البیت موسای کلیم است مانند بابایش کریم ابن الکریم است بین دعاهایش غریبه هم سهیم است بابای سلطان خراسان از قدیم است دارد دمی مثل مسیحا کظم غیظش عبد خدا می سازد او با کظم غیظش از هر بلایی شیعه ها را حفظ کرده زیر عبای خویش ما را حفظ کرده در سینه اش علم خدا را حفظ کرده اعجازهای انبیا را حفظ کرده با یک نگاهش زیر و رو شد بُشر حافی مجذوب حُسن خُلق او شد بُشر حافی آری وقار او وقار دیگری بود اکسیر علم او عیار دیگری بود هر احتجاجش افتخار دیگری بود تیغ کلامش ذوالفقار دیگری بود مانند زینب، عمّه اش، مرد سخن بود در هر سؤالی پاسخش دندان شکن بود آقای ما در کنج زندان چارده سال محروم از خورشید تابان چارده سال آزرده، زخمی، مو پریشان چارده سال مثل هزاران سال بود آن چارده سال «خلّصنی یارب» گفتنش از حد گذشته پیداست در زندان به آقا بد گذشته 🔸شاعر: ________________________________ ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): علیه السلام 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ رو خاک زندون بلا ، بلا اومد سرت مى سوخت با روضه هاى كربلا چش ترت تيرجفا زدن اگه يه روزى رو پرت كسى نزد تازيونه به جسم دخترت ذكر لب شيعه شده از غربت تو آه به من بگو غريب تويى يا شاه بى سپاه با اين كه زخمى شد تنت، امام بى پناه مادر و بچه هات نيومدن توو قتلگاه ۲ قد فلک از بار روضه هاى تو خمه هر چى برات گريه كنيم ماه رجب، كمه ۲ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ تموم عالمين فدات بشه اباالحسن هر جورى شد، تن تو شد توو كاظمين كفن از همه جا براى تشيیع تو اومدن تا مث جد اطهرت نمونى پاره تن دلم به غصه هاى تو ببين شده اسير شب شهادتت آقا دست منو بگير موساى اهل بيتى و امير كاظمين ما رو ببر كرببلا زيارت حسين ۲ قد فلک از بار روضه هاى تو خمه هر چى برات گريه كنيم ماه رجب، كمه ۲ . ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): 💠 مرثیه امام موسی کاظم 💠 آقا بیا که روضه ی موسی بن جعفر است چشمانمان ز داغ مصیباتشان تر است جامه سیاه بر تن و بر جان شرار آه دل ها به یاد غصۀ او پر ز آذر است افتاده است بی کس و تنها، غریب وار مردی که با تمامی خلقت برابر است مرثیه خوان حضرت کاظم، خود خداست بانی روضه، حضرت زهرای اطهر است زندان نگو، که گرم مناجات با خداست غار حرای حضرت موسی بن جعفر است از تازیانه خوردن حضرت نگو دگر ارثیه ای رسیده به ایشان ز مادر است باشد همیشه ورد زبانم به هر نفس لعنت به آن یهودی بی دین که کافر است ای من فدای شال عزای شما شوم آقا بیا که روضۀ موسی بن جعفر است شاعر:میلاد یعقوبی شهادت علیه السلام ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): ......🏴 هركجا مرغ اسیرى است، ز خود شاد كنید تا نمرده است، ز كنج قفس آزاد كنید مُرد اگر كنج قفس، طایر بشكسته پرى یاد از مردن زندانى بغداد كنید چون به زندان، به ملاقاتى محبوس روید از عزیز دل زهرا و على یاد كنید كُند و زنجیر گشایید، ز پایش دم مرگ زین ستمكارى هارون، همه فریاد كنید چار حمّال، اگر نعش غریبى ببرند خاطر موسى جعفر، همه امداد كنید تا دم مرگ، مناجات و دعا كارش بود گوش بر زمزمه ی آن شه عبّاد كنید پسرش نیست، كه تا گریه كند بر پدرش پس شما گریه بر آن كشته ی بیداد كنید نگذارید كه معصومه خبردار شود رحم بر حال دل دختر ناشاد كنید "خوشدل" از ماتم آن باب حوائج گوید تا شما نیز پس از مرگ ز وی یاد کنید شاعر:مرحوم استاد خوشدل تهرانی شهادت علیه السلام ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): 💠🏴💠🏴💠🏴💠🏴💠🏴💠 🏴 🏴 شیعیان وقت عزا شد٬ مصطفیٰ نالان شده در غمِ موسی بن جعفر٬ فاطمه گریان شده سِندِ ملعون آنقَدَر٬ زد تازیانه بَرتَنَش فی المثل پاشیده از هم مُصحَفِ قرآن شده تازیانه یکطرف٬ رگبار سیلی یکطرف صورتش نیلی٬ پُر از خون٬ آن لب و دندان شده گشته مسموم از رُطَب٬ با جَبر هارونِ لعین در٬ درونِ سینهٔ تنگش نَفَس پنهان شده نالهٔ اهل سما پیچیده در گوش زمان گوئیا هفت آسمان در ناله و افغان شده نوحه خوان گشته ملائک٬ عرشیان در آه و وا چون غریبی کُشته در مُلکِ غریبستان شده لحظه های آخرِ آن سیّدِ والامقام واژهٔ غربت زِ قربش٬ واله و حیران شده چونکه کاظم غرقِ در حمد الهی گشته وُ ذکر و نجوایِ لبَش٬ یاحَیُّ و یاسبحان شده ناگهان پیکِ اَجَل آمد به بالین امام خیره برسمتِ بقیع٬ آن خسروِ خوبان شده زد صدا مادر بیا٬ من هم غریبم چون حسین وامصیبتْ قتلگاهم٬ گوشهٔ زندان شده چشمم از٬ زهرِ ستم٬ تار و دلم در پیچ وتاب پیکرِ تبدارم از ظلم و جفا بی جان شده (فیضیا) ختمِ مصیبت کن٬ دلم آتش مَزَن مادرش زهرا به بالینِ پسر مهمان شده ڪربلایــےرحیم‌فیضےاردبیلے 🌺 شهادت علیه السلام ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): ناله ای سوخته از سینه سوزان آید وین نوائیست که از گوشه زندان آید آن چه زندان که سیه چال بود از دهشت شبو روزش به نظر تیره و یکسان آید های هارون که گرفتار تو شد موسی عصر شب و روز تو و او هر دو به پایان آید سالها این پسر فاطمه مهمان تو هست هیچ گفتی که چه ها بر سر مهمان آید همدم آن پدر پیر ز چندین اولاد طفل اشکی است که از دیده به دامان آید امشب از غربت او سلسله هم می نالد که آن جگر سوخته را عمر به پایان آید گرچه این زمزمه خاموش شود تا به ابد بانگ مظلومیش از سینه باران آید 🌺 شهادت علیه السلام ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): یا موسی بن جعفر (ع) فارغ از بغض گلوی ناشی از تحقیرها بند می آید نفس از حلقه ی زنجیرها گاه زنجیر است برّنده تر از شمشیرها بالاخص وقتی که می افتد بجان پیرها... حاصلش این میشود تاب قیامش میرود قدرت تشخیص بین صبح و شامش میرود! گوشه ای افتاده اما زار دارد میشود چشمش از خون مردگی ها تار دارد میشود روزه اش زیر کتک افطار دارد میشود روضه های مادرش تکرار دارد میشود مثل زهرا درد حالش را مشوش میکند هرزمان پهلو به پهلو میشود غش میکند! ضعف وقتی که میاید تن نمیماند دگر راهی اصلا غیر افتادن نمیماند دگر زیر این شلاق پیراهن نمیماند دگر غل که سنگین میشود گردن نمیماند دگر پیکر اورا ز دستانش به سقف آویختند عده ای هرروز برروی سرش میریختند از عبا رد میشود هرکس به اینجا میرسد پای هرنامحرمی بر جسم آقا میرسد بین هرجلاد کار اینجا به دعوا میرسد باز دارد کار توهین ها ب زهرا میرسد بددهن ها حرف های بد به مادر میزنند با تمسخر حرف از مسمار و از در میزنند قصد کرده روز خود را مثل عاشورا کند رازهای غربتش را یک به یک افشا کند پیکرش را بر روی یک تخته پاره جا کند با همین یک کار باب روضه هارا وا کند ساق پا وقتی شکسته ایستادن مشکل است راه رفتن هیچ حتی تکیه دادن مشکل است ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯