eitaa logo
کانون آموزش مداحان
33هزار دنبال‌کننده
25.4هزار عکس
27.6هزار ویدیو
281 فایل
[[ ما برآنیم که این ذکر جهانی بشود ]] کانون آموزش مداحان مرکز آموزش عمومی ، تخصصی و سطح عالی نخبگان مداحی اهلبیت ( استانی ، ملی و فرا ملی ) خیریه فرهنگی ذاکرین امام حسین علیه السلام
مشاهده در ایتا
دانلود
خورشید بود و ماه به نورش نظاره داشت در کهکشان علم، هزاران ستاره داشت عطر کلام وحی ز لعل لبش چکید فضل و مقام و منزلتی بی‌شماره داشت در مکتب فضیلت و جاوید دانشش او «بوبصیر» و «مؤمن طاق» و «زُراره» داشت کس پی نبرده است بر این نور لایزال دریای فضل او مگر آخر کناره داشت هرگز خزان ندید گلستان علم او زیرا که این بهشت بهاری هماره داشت سوگند بر ترنم قرآن که هل اتی بر جود و بر سجیّت او استعاره داشت آتش برای خادم او چون خلیل بود وقتی تنور شعله کشید و شراره داشت پوشانده است ابر غمی آفتاب را هرگه به سوی کرب‌وبلا او نظاره داشت لرزید بند بند تنش در عزای او وقتی به داغ و ماتم زهرا اشاره داشت حاجت به زهر دادن این مقتدا نبود زیرا دلی چنان جگرش پاره‌پاره داشت تنها نه در بقیع «وفایی» که این امام در سینه‌های ما همه دارالزیاره داشت ✍ مقدمتان رابه این کانال 27هزارنفری گرامی می داریم ■■■■■■■همه کانالها ┏━━☘🌺☘━━┓ http://www.mesf.ir/s ┗━━☘🌺☘━━┛ ■■■■■■■■کانال ایتا ╭┅───────────┅╮ 🕌 http://eitaa.com/maddahanesf ╰┅───────────┅╯
هزار مرتبه شکر خدا که شیعه شدیم به سینه مُهر ولای علی نشانه زدیم به لطف درس تو ما شیعه‌ایم، شکر خدا به زیر دین شمائیم تا ابد آقا اگر چه این همه عالِم به حوزه‌ها هستند هنوز جیره‌خور سفره‌ی شما هستند سلام ما به شما ای سلاله‌ی پُر نور سلام ما به شما یا مروّج العاشور نشسته‌ایم در این روضه‌ها کنار شما که اشک ما بشود مایه‌ی قرار شما چقدر گریه نوشتی به پای عاشورا چقدر روضه نوشتی برای عاشورا به داغ پیکر اکبر چقدر باریدی به یاد حنجر اصغر چقدر باریدی به دست بسته‌ی زینب چه گریه‌ها کردی چه گریه‌ها که به دست ز تن جدا کردی چقدر حسّ عجیبی حکایتت دارد چه ماجرای غریبی شهادتت دارد اسیر داغ شمائیم و سینه می‌کوبیم به سینه از غم داغ مدینه می‌کوبیم دوباره هیزم و آتش، دوباره دود سیاه دوباره روضه‌ی زهرا، دوباره گریه و آه تو را چو جدّ غریبت کشان کشان بردند میان خنده‌ی اوباش و این و آن بردند... ✍ مقدمتان رابه این کانال 27هزارنفری گرامی می داریم ■■■■■■■همه کانالها ┏━━☘🌺☘━━┓ http://www.mesf.ir/s ┗━━☘🌺☘━━┛ ■■■■■■■■کانال ایتا ╭┅───────────┅╮ 🕌 http://eitaa.com/maddahanesf ╰┅───────────┅╯
نشسته بر لب ساحل، شکسته‌زورقِ عاشق: که‌راست زهرۀ دریا؟ کجاست باد موافق؟ به موجِ اشک، کِی آخر توان به اوج رسیدن؟ کجا حریفِ تو باشد دلِ شکستۀ قایق؟ :: نه فهمِ رنج تو آسان، نه درکِ اوج تو ممکن زبان ناطقه الکن؛ سکوت، یکسره‎ ناطق مگر که اذنِ جنونم دهی چو «جابر جعفی» وگرنه عقل ندارد رهی به کوی حقایق تویی که علم یقینی، به دین اول و آخر تویی که معنی دینی، به علم سابق و لاحق چو طفل مکتب تو «بوحنیفه» است چه گویم ز حلقۀ تو بجویم اگر مشایخ واثق به حکم توست اگر زد «هشام» تیغ تکلّم ز کیمیای تو «جابر»، حکیم گشته و حاذق چه داشت خرقۀ «سفیان» به جز ریا -و چه عریان-؟ تو خرقه‌پوشِ خدایی نهان ز چشم خلائق زبان گشودی و آنک شکست حقّۀ کافر نگاه کردی و آنگه پرید رنگ منافق عیار عقل تو بودی به گفتگوی مکاتب مراد علم تو بودی ز جستجوی دقائق تویی تو چشمۀ جوشان، تویی تو بحر خروشان شکسته‌زورقِ ساحل، منم، به سوی تو شائق :: ز خویش می‌روم امشب به سوی غربت دریا سیاه‌پوش عزای امام جعفر صادق ✍ مقدمتان رابه این کانال 27هزارنفری گرامی می داریم ■■■■■■■همه کانالها ┏━━☘🌺☘━━┓ http://www.mesf.ir/s ┗━━☘🌺☘━━┛ ■■■■■■■■کانال ایتا ╭┅───────────┅╮ 🕌 http://eitaa.com/maddahanesf ╰┅───────────┅╯
هرچند دستپاچه شده در برابرت دریا رسانده است خودش را به محضرت تا اینکه رود رود بیاشامد از لبت قدری وسیع‌تر بشود پای منبرت می‌ایستند پشت سرت اهل آسمان وقتی شنیده می‌شود الله اکبرت گل‌ها شنیده‌اند به نقل از نسیم صبح از عطر واژه‌های همیشه معطرت خورشیدِ سربرهنۀ پس‌کوچه‌های شب! پس کو عبای ساده و عمامۀ سرت؟! آشفته کرده موی درختان تاک را انگورِ حمله کرده به لبخند آخرت خورشیدِ خون به دل شده از دست روزگار! بر شانه‌های کوه چرا رفت پیکرت؟! ✍ مقدمتان رابه این کانال 27هزارنفری گرامی می داریم ■■■■■■■همه کانالها ┏━━☘🌺☘━━┓ http://www.mesf.ir/s ┗━━☘🌺☘━━┛ ■■■■■■■■کانال ایتا ╭┅───────────┅╮ 🕌 http://eitaa.com/maddahanesf ╰┅───────────┅╯
؛ او آفتاب روشن و صادق بود گِردش پر از ستارۀ عاشق بود نبض ستارگان همه در دستش افلاک علم، واله و سرمستش او مردی از تبار پیمبر بود نقش نگاهش آینه‌پرور بود چون باغ، علم «علَّم الاسمایش» می‌ریخت غنچه‌غنچه، ز لب‌هایش او باغبان باغ معارف بود محبوب قلب عامی و عارف بود... دریای غرق موج فضیلت بود اوج کمال، اوج فضیلت بود آن مهر ذرّه پرور افلاکی سرچشمۀ مجاهدت و پاکی احیاگر معالم قرآن بود بر پیکر شریعت ما جان بود تجدید کرد سنّت جدّش را نشناختند حرمت و حدّش را روزی که زهر زد به دلش آتش منصور زد در آب و گلش آتش شوق سفر به عالم دیگر داشت دل‌تنگ بود و دیدۀ سوی در داشت هنگام پر گشودن و رفتن بود پرواز روح از قفس تن بود احضار کرد جملۀ خویشان را شیرازه بست جمع پریشان را چون دید اهل‌بیت همه جمع‌اند پروانگان شیفتۀ شمع‌اند مثل همیشه دغدغه‌اش دین بود در واپسین نفس سخنش این بود: هر کس سبک شمرد نمازش را نشناخته‌ست گوهر رازش را در سایه‌سار چتر شفاعت نیست با او شمیم و عطر شفاعت نیست چون کعبه‌ای که قبله‌نما دارد ای عاشقان بهشت بها دارد گفت این حدیث و هدیه به جانان داد ذکر نماز روی لبش... جان داد فردا چه می‌دهیم جوابش را؟ وقتی حدیث روشن و نابش را- دادیم ما به دست فراموشی دست سکوت و سایۀ خاموشی او رفت و ماند مکتب او تنها ماندیم ما و مرثیه خواندن‌ها آن مکتبی که هست جهان‌افروز از تربتش غریب‌تر است امروز «قالَ الامام صادقِ» ما کم شد دریا بدل به قطره و شبنم شد دل‌های مهربان، شده دور از هم داریم شکوه وقت عبور از هم یاد آن که بود، مسجد ما سنگر صحن و رواق آن، همه روشنگر مسجد، به چلچراغ مزین شد محراب، مثل آینه روشن شد! اما نماز چشم به در مانده نخلی در انتظار ثمر مانده مسجد گرفته گرد ملال امروز محزون شده صدای بلال امروز مسجد پر از جماعت کم‌رنگ است گلدسته رنگ باخته، غم رنگ است از بس که دل ز دایره بیرون شد اشک کبوتران حرم خون شد در آن حرم که شمع و چراغی نیست یک لاله بی‌نشانی داغی نیست دل‌ها در آرزوی بقیع او پر می‌کشد به سوی بقیع او... سوی بقیع، باغ گل یاسین آنجا که دیده داغ گل یاسین آنجا که اشک ماه سرازیر است آنجا که پشت پنجره دلگیر است ✍ مقدمتان رابه این کانال 27هزارنفری گرامی می داریم ■■■■■■■همه کانالها ┏━━☘🌺☘━━┓ http://www.mesf.ir/s ┗━━☘🌺☘━━┛ ■■■■■■■■کانال ایتا ╭┅───────────┅╮ 🕌 http://eitaa.com/maddahanesf ╰┅───────────┅╯
ای که مدیون تو تا روز جزا ایمان ما جان ما قربان تو ای نوح کشتیبان ما از اضافات گلت ما عاشقان را خلق کرد داد با امضای تو یک عمر آب و نان ما راست می‌گویند نام مذهب ما جعفری‌ست جز احادیث تو نوری نیست در چشمان ما از تو می‌خواندم که نام آتش آمد بر زبان صحبت از "در" شد که آتش زد به جسم و جان ما ای شهید آتش جهل مدینه! پس چرا جای تو از مادرت می‌خواند روضه‌خوان ما؟ شعر می‌خوانَد کمیت و روضه می‌خوانی به اشک آه از جدّ غریب و بی کس و عطشان ما... خانه‌ات را کربلا کردی و ما آموختیم هست دنیای بدون کربلا زندان ما :: آستان قدس صادق می‌شود روزی بقیع بر ضریحت می‌رسد چندی دگر دستان ما مقدمتان رابه این کانال 27هزارنفری گرامی می داریم ■■■■■■■همه کانالها ┏━━☘🌺☘━━┓ http://www.mesf.ir/s ┗━━☘🌺☘━━┛ ■■■■■■■■کانال ایتا ╭┅───────────┅╮ 🕌 http://eitaa.com/maddahanesf ╰┅───────────┅╯
ای رتبه‌ات فراتر از ادراک، از عقول آیینه‌ی بصیرت چشمت جهان شمول حلم تو بی نهایت و علم تو لایزول یا کاشف الحقایق و یا جامع الاصول کوچکترم از آنکه بخواهم بخوانمت یا برترین سروده‌ی عالم بدانمت علم اصول و علم قرائت از آن توست تفسیر و فقه، پله‌ای از نردبان توست علم نجوم در رصد کهکشان توست راز علوم کل جهان بر زبان توست شیخ الائمه هستی و دریای بی کران ای باقرالعلوم‌ترین صادق جهان مردان سرزمین تو عاشق نبوده‌اند در باب عشق با تو موافق نبوده‌اند چون آشنا به کُنه حقایق نبوده‌اند در پیشگاه درس تو صادق نبوده‌اند تو در علوم عقلی و نقلی سرآمدی تا روز حشر، صادق آل محمدی حکام جور خلوتتان را به هم زدند گردونه‌ی زمین و زمان را به هم زدند سرچشمه‌های اشک روان را به هم زدند باکشتن تو نظم جهان را به هم زدند ای جای پای غربت تو در دل بقیع هرکس که گشت دور تو، گردید مستطیع ✍ مقدمتان رابه این کانال 27هزارنفری گرامی می داریم ■■■■■■■همه کانالها ┏━━☘🌺☘━━┓ http://www.mesf.ir/s ┗━━☘🌺☘━━┛ ■■■■■■■■کانال ایتا ╭┅───────────┅╮ 🕌 http://eitaa.com/maddahanesf ╰┅───────────┅╯
به منبر می‌رود دریا، به سویش گام بردارید هلا! اسلام را از چشمه‌ی اسلام بردارید مبادا از قلم‌ها جابیفتد واژه‌ای اینک که بر منبر قدح کج کرده ساقی، جام بردارید «سَلونی» را هدر کردند روزی مردمان، امروز بپرسیدش! از اسرار جهان ابهام بردارید الا ای شاعران! چشمان او آرایه‌ی وحی است برای ما از آن باران کمی الهام بردارید نسیم صبح صادق می‌وزد از گیسوی صادق از آن مضمون پیچیده جناس تام بردارید به فرزندان، به اهل خانه جز ایشان که می‌گوید غلام خسته‌ام خفته، قدم آرام بردارید اگر فرمان او باشد، نباید پلک برهم زد به سوی شعله چون هارون مکّی گام بردارید «رُویَّ عَن امامِ جعفر الصّادق لَه الرّحمَه...» به جز احکام او چشم از همه احکام بردارید به جای حج به سوی کربلا رفتن خداجویی است کفن باید به جای جامه‌ی احرام بردارید اگر در گوش نوزادی اذان می‌خواند، می‌فرمود که با آب فرات و تربت از او کام بردارید :: میان شعله‌ها آیات ابراهیم می‌سوزد میان گریه ختم سوره انعام بردارید ✍ مقدمتان رابه این کانال 27هزارنفری گرامی می داریم ■■■■■■■همه کانالها ┏━━☘🌺☘━━┓ http://www.mesf.ir/s ┗━━☘🌺☘━━┛ ■■■■■■■■کانال ایتا ╭┅───────────┅╮ 🕌 http://eitaa.com/maddahanesf ╰┅───────────┅╯
ما بی‌وجود لطف تو مذهب نداشتیم در دین و علم، این همه منصب نداشتیم نورت اگر نبود به جز شب نداشتیم ذکر حسین جان به روی لب نداشتیم آری اگر که شیعه بپا هست و عاشق است از قالَ باقر است؛ از اين قالَ صادق است با گوشه‌ی نگاه تو زائر درست شد با روضه‌خوانی تو شعائر درست شد از ذوق توست این همه شاعر درست شد از قطره‌ای زعلم تو جابر درست شد هرکس بدون توست، به محشر معطل است توحید ما طفیلی درس مفضل است شاگرد تو اگرچه که چندین هزار بود از آن‌همه چقدر برای تو یار بود؟ دردت یکی نبود، غمت بی‌شمار بود مثل علی همیشه به چشم تو خار بود پس چاره‌ای به غیر صبوری نداشتی بیش از سه چار شیعه تنوری نداشتی در کوچه نیست پوشش و عمامه بر سرت آتش گرفته است دري در برابرت اما نبود پشت در خانه همسرت پیچیده است ناله «ای وای مادر»ت این حال و روز و صحنه برای تو آشناست در کوچه پابرهنه... برای تو آشناست در کوچه دست‌بسته... علی بود و فاطمه تنها، غریب، خسته... علی بود و فاطمه در بین خون نشسته... علی بود و فاطمه با پهلویی شکسته... علی بود و فاطمه آنكه فرشته بود پي همنشيني‌اش آمد به گوش ناله‌ی فضه خذینی‌اش رحمي اگرچه هيچ به تو دشمنت نداشت يا نيتي اگرچه بجز كشتنت نداشت اما ز سنگ و نيزه نشاني تنت نداشت اما طمع به غارت پيراهنت نداشت يک دشت زخم داشت به‌ روي بدن حسين جان همه فداي تو اي بي‌كفن حسين ✍ مقدمتان رابه این کانال 27هزارنفری گرامی می داریم ■■■■■■■همه کانالها ┏━━☘🌺☘━━┓ http://www.mesf.ir/s ┗━━☘🌺☘━━┛ ■■■■■■■■کانال ایتا ╭┅───────────┅╮ 🕌 http://eitaa.com/maddahanesf ╰┅───────────┅╯
به تعلیم بشر مولای مکتب هرزمان برخاست به تأییدش خدا فرمود: برپا! پس جهان برخاست شگفت‌انگیز توحید مفضل شعله‌ور می‌شد که وقت خواندنش دود از سر افلاکیان برخاست میان شیعیان با او، حکومت فتنه می‌انداخت تقیه نشر پیدا کرد و فتنه از میان برخاست و مفتاح الحقیقه قفل‌های بسته را وا کرد و مصباح الشریعه نور شد تا آسمان برخاست چنان مور و ملخ عرفان کاذب رخنه در دین کرد که صادق با لوای حق به جنگ غالیان برخاست کسی که کربلا را در قیام علم او آموخت در این مکتب همیشه سربلند از امتحان برخاست زُراره، حِمْیَری، جابر، امینی، مجلسی، طوسی تبار دوستان در اصل از این دودمان برخاست غبار قبر حیدر را نخستین بار او بوسید پس از آن بوسه، در شهر نجف آن آستان برخاست چو هارون در تنور امتحانش می‌توان افتاد ولی از سُفره‌ی مِهرش چگونه می‌توان برخاست :: پسر یک‌بارِ دیگر ارث غربت برد از مادر دوباره در مدینه آتشی از آشیان برخاست میان کوچه می‌افتاد و هی می‌گفت وا اُمّاه! بمیرم من که از جانش نوای الامان برخاست دل اولاد او خون شد که او در کاخ حمرا رفت همینجا بود که آه از نهاد روضه‌خوان برخاست گمانم روضه‌ی شیخ الائمه این سخن باشد کجا در مجلس منصور، چوب خیزران برخاست؟! امان از مجلس شام و امان از خاطرات تلخ که طفلی بر زمین افتاد هرجا ساربان برخاست :: رقیه گوشه‌ای زانو بغل کرد و به خود می‌گفت چرا بابا سرت آمد، ولیکن بوی نان برخاست ✍ مقدمتان رابه این کانال 27هزارنفری گرامی می داریم ■■■■■■■همه کانالها ┏━━☘🌺☘━━┓ http://www.mesf.ir/s ┗━━☘🌺☘━━┛ ■■■■■■■■کانال ایتا ╭┅───────────┅╮ 🕌 http://eitaa.com/maddahanesf ╰┅───────────┅╯
ذره در درگاهِ او مشهود بالا می‌رود هر که خاکِ راهِ او شد زود بالا می‌رود می‌شود هنگام قرآن خواندنش احساس کرد نغمه‌ی ربانی داود بالا می‌رود در قیامت عابد و عاصی چه فرقی می‌کند؟ پرچمِ هر کس که او فرمود بالا می‌رود آتشِ عشقش کجا، سهلِ خراسانی کجا! هر کسی هارونِ مکی بود بالا می‌رود لطف و احسان بر در این خانه سائل می‌شود از در و دیوار بیتش جود بالا می‌رود :: از در و دیوار گفتم سینه‌ام آتش گرفت از درِ یک خانه دارد دود بالا می‌رود [باغبان در باغ بود و باغ را آتش زدند] از گلستان آتشِ نمرود بالا می‌رود :: کاش باشم تا ببینم روزهایی را که از روی منبر مهدی موعود بالا می‌رود ✍ مقدمتان رابه این کانال 27هزارنفری گرامی می داریم ■■■■■■■همه کانالها ┏━━☘🌺☘━━┓ http://www.mesf.ir/s ┗━━☘🌺☘━━┛ ■■■■■■■■کانال ایتا ╭┅───────────┅╮ 🕌 http://eitaa.com/maddahanesf ╰┅───────────┅╯
کسی که ساحت آیینه‌ای منور داشت دلی شبیه بهشت خدا معطر داشت کسی که نور نگاهش زلال باران بود میان قاب دو چشمش همیشه کوثر داشت کسیکه نیمه‌ی شب حرمتش شکسته شد و دلی شکسته و چشمی ز غصه‌ها تر داشت قدم قدم وسط کوچه یاد حیدر بود نفس نفس به روی لب نوای مادر داشت سه بار دشمن او قصد جان او را کرد ولی ز ترس پیمبر از او نظر بر داشت خود امام گمانم دلش گریز زده به اینکه خنجر کندی بنای حنجر داشت به یاد ساعت آخر میان قربانگاه که شمر آمد و قصد بریدن سر داشت ✍ مقدمتان رابه این کانال 27هزارنفری گرامی می داریم ■■■■■■■همه کانالها ┏━━☘🌺☘━━┓ http://www.mesf.ir/s ┗━━☘🌺☘━━┛ ■■■■■■■■کانال ایتا ╭┅───────────┅╮ 🕌 http://eitaa.com/maddahanesf ╰┅───────────┅╯