eitaa logo
کانون آموزش مداحان
33هزار دنبال‌کننده
25.4هزار عکس
27.6هزار ویدیو
281 فایل
[[ ما برآنیم که این ذکر جهانی بشود ]] کانون آموزش مداحان مرکز آموزش عمومی ، تخصصی و سطح عالی نخبگان مداحی اهلبیت ( استانی ، ملی و فرا ملی ) خیریه فرهنگی ذاکرین امام حسین علیه السلام
مشاهده در ایتا
دانلود
امیرالمؤمنین(ع) - شهادت خوب شد تیغ تو بشکافت سرم را دشمن هم تو بر آرزوی خویش رسیدی هم من آمدی دیر چرا چشم براهت بودم از همان شب که تن فاطمه‌ام گشت کفن شادی‌ام بود همان دم که توام تیغ زدی عمر من بود سراسر همه اندوه و محن ریختی خون کسی را به روی خاک زمین که دوا ریخت تو را روزِ مریضی به دهن در همان لحظه که شمشیر تو بالا میرفت نشنیدی به جنان فاطمه میگفت نزن رنگت از بیم پریده است چرا میلرزی؟ تا منم زنده تو هستی به پناهم اِیمَن گر تو با دوست خود دشمنیت بود مدام دوستی کرده همه عمر علی با دشمن میفرستم به برت سهم غذای خود را میکنم بر تو سفارش به حسین و به حسن مسجد و منبر و ویرانه و چاه و صحرا هر کجا بود سخن بود ز مظلومی من مسجد کوفه خموش است چراغش (میثم) کو علی تا که کند بیت خدا را روشن ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan 🇮🇷کانون مداحان وشاعران موسسه خیریه فرهنگی ومراکزآموزش مداحی اصفهان
امیرالمؤمنین(ع) - شهادت برداشت سر ز سجده و در دَم سرش شكست با ضربتي ، نمازِ مجسّم ، سرش شكست از شرم ، سرخ شد به فلك صورت فلق خورشيد بي قرينه ي عالم سرش شكست سر در نيام خويش فرو بُرد سَيفِ او وقتي به تيغ زاده ي مُلجَم سرش شكست پيشاني مقدّس او تا شكاف خورد بين بهشت حضرت آدم سرش شكست در عرش قلب حضرت زهرا كباب شد وقتي قرار سينه ي خاتم سرش شكست گيرم نمي رسيد نداي "تهدّمت" من خود به گوش خويش شنيدم، سرش شكست پيوستگيِّ ابرويش از هم گُسسته شد از بس به دست حادثه، مُحكَم سرش شكست تكرارِ جاودانه اي از بوتراب بود مردي كه در حوالي عَلقَم سرش شكست بعد از علي و مُسلمِ تنها ، در اين ديار ---تفسيرْگويِ سوره ي مريم*سرش شكست *اشاره به حضرت زينب عليهاسلام ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan 🇮🇷کانون مداحان وشاعران موسسه خیریه فرهنگی ومراکزآموزش مداحی اصفهان
امیرالمؤمنین(ع) - شهادت تیغ آمد از محراب حیدر را جدا کرد این رکعت خونینِ آخر را جدا کرد این زهر مهلک در دلش بغض علی داشت مانند خنجر آمد و سر را جدا کرد باید عذابش بیشتر باشد ز عالم از یک پدر هر کس که دختر را جدا کرد جانی ندارد ظرف شیری را بگیرد مردی که روزی درب خیبر را جدا کرد مرگ علی و فاطمه در پشت در بود میخ آمد از هم روح و پیکر را جدا کرد آنشب گریز کوفه هم کرب وبلا بود آنجا که شمر از پیکرش سر را جدا کرد خنجر پشیمان شد که تا آخر نبرید این لعنتی با دست حنجر را جدا کرد از قاتلش هم سنگ دل تر ، نیزه دار است با نیزه از خواهر ، برادر را جدا کرد ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan 🇮🇷کانون مداحان وشاعران موسسه خیریه فرهنگی ومراکزآموزش مداحی اصفهان
امیرالمؤمنین(ع) - شهادت بغض بابا وسط سفره ی افطار شکست هی فرو خورد و فرو خورد و به هر بارشکست حفظ ظاهر بخدا سخت تر از هر کاری ست چهره ی پیر پدر پای همین کار شکست اشک می ریخت بیاد همه ی خاطره هاش هق هقش زیر همین بارش رگبار شکست استخوانی به گلو داشت ، ز داغ زهرا بین چشمان ترش پیکر یک خار شکست دخترش مستمع روضه ی مسکوتش شد روضه خوان پای همین روضه اش انگار شکست زیر لب گفت که فریاد از آن شهری که دل من را وسط کوچه و بازار شکست همسرم یک تنه شد حامی مظلومی من وای از آن لحظه که بازوی طرفدار شکست بدترین خلقِ خدا آمد و زد یک سیلی آه ، از شدت ضربه در و دیوار شکست داشت همراه خودش فاطمه بار شیشه سنگ پرتاب شد و آخرش آن بار شکست روضه ی فاطمه آمد به میان کوه ، خمید زیر این بار ، قد حیدر کرار شکست ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan 🇮🇷کانون مداحان وشاعران موسسه خیریه فرهنگی ومراکزآموزش مداحی اصفهان
امیرالمؤمنین(ع) - شهادت درد دلهام برای تو حسین بسیار است بسته ام بار سفر چشم به راهم یار است خوشی عمر مرا بود به نه سال فقط بعدِ زهرا علی از دست فلک بیزار است ابن ملجم به خیالش که مرا کُشت ولی قاتل اصلی من ضرب در و مسمار است حسن از کوچه چه دیدست که لکنت دارد که هنوزم که هنوز است دلش بیمار است به ابالفضل سپردم که کنارت باشد او گرفتار تو و در همه جا غمخوار است بیشتر از همه دلواپس زینب هستم که به هر شهر اسیرِ سرِ هر بازار است زیور آلات به همراه مبر کرب و بلا اُلفت مردم کوفه به طلا بسیار است ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan 🇮🇷کانون مداحان وشاعران موسسه خیریه فرهنگی ومراکزآموزش مداحی اصفهان
امیرالمؤمنین(ع) - شهادت خانه ویران شده‌ام غُصه‌ی بابا سخت است حرفِ دیگر بزن امشب غمِ فردا سخت است دیدنِ رویِ تو و لَخته‌یِ خونها سخت است سوختم از نَفَسَت سوختن اما سخت است باز هم روضه نخوان روضه‌یِ زهرا سخت است شعله هایِ نَفَسِ شعله‌وَرَت جمع نشد زهرِ این تیغ چه کرده جگرت جمع نشد لکه خونهای رویِ بال و پَرَت جمع نشد بسته‌ام روسری‌ام را به سَرَت جمع نشد زخمِ پیشانیِ تو وقتِ تماشا سخت است آه ای چشمِ به خون خسته تو بیدار بمان حرفِ ناگفته بگو پیشِ پرستار بمان پشتِ در بودم و گُفتی به علمدار بمان گرچه بی دست ولی آب نگهدار بمان از سرِ رو به زمین خوردن سقا سخت است شبِ آخر شده ‌ای کوکبِ اِقبال مَرو روضه‌ی باز مخوان این همه از حال مَرو سَرِ آن پیکرِ اُفتاده‌ی پامال مَرو جانِ بابا جگرم سوخت به گودال مَرو بینِ گودال مَیا دیدنم آنجا سخت است کاش میشُد که بگویی بدنش را نکشید پنجه‌ها از همه سو پیرهنش را نکشید تیر در کتف فرو کرده تنش را نکشید نیزه‌ها شرم کنید و دهنش را نکشید پیشِ مادر زدنِ سنگ به لبها سخت است منم و دیدنِ او لحظه‌ی اُفتادنِ او منم و ضربه‌ی سرنیزه به روی تنِ او وقتِ ضربه زدن و خَم شدنِ دشمن او منم و کُندی خنجر به رویِ گردنِ او زدن ضربه به سینه ولی با پا سخت است ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan 🇮🇷کانون مداحان وشاعران موسسه خیریه فرهنگی ومراکزآموزش مداحی اصفهان
امیرالمؤمنین(ع) - شهادت کنار من ، صدف دیده پر گهر نکنید به پیش چشم یتیمان ، پدر پدر نکنید توان دیدن اشک یتیم در من نیست نثار خرمن جان علی ، شرر نکنید اگر چه قاتل من کرده سخت بی ‌مهری به چشم خشم ، به مهمان من نظر نکنید اگر چه بال و پرکودکان کوفه شکست شما چو مرغ ، سر خود به زیر پر نکنید از آن خرابه که شب ‌ها گذرگه من بود بدون سفره ی خرما و نان گذر نکنید به پیرمرد جذامی سلام من ببرید ولی ز مرگ من او را شما خبر نکنید ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan 🇮🇷کانون مداحان وشاعران موسسه خیریه فرهنگی ومراکزآموزش مداحی اصفهان
امیرالمؤمنین(ع) - شهادت زینب و اشکی که می ریزد برای بی کسی در قنوت خود گرفته ربّنای بی کسی کوفه امشب شاهد مظلومیت های علی ست سال ها خونین جگر شد در عزای بی کسی مرتضی ع سی سال بعد از فاطمه س غربت کشید بود پشت ردّ پایش ردّ پای بی کسی لیله ی قدر علی ع دیدار روی فاطمه ست خواست تا پایان بگیرد روزهای بی کسی لب به روضه می گشاید زخم ها دارد به دل از حسین ع و از تمام ماجرای بی کسی با یتیمان یک به یک اتمام حجت می کند می شود زینب س همینجا همصدای بی کسی آه اینجا دخترم را سنگباران می کنند تا که بر می گردد از کرببلای بی کسی قوتم را می برد چشمان بی حال حسین ع غرق باران می شوم با یاد گودال حسین ع ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan 🇮🇷کانون مداحان وشاعران موسسه خیریه فرهنگی ومراکزآموزش مداحی اصفهان