eitaa logo
کانون مداحان
25.5هزار دنبال‌کننده
19.5هزار عکس
19.4هزار ویدیو
171 فایل
کانون مداحان استان مرکز آموزش عمومی ، تخصصی و سطح عالی مداحی. خیریه فرهنگی ذاکرین امام حسین (ع)
مشاهده در ایتا
دانلود
تمام عالم و آدم فدای عبدالله جنون نهاده سرش زیر پای عبدالله کسی که دیده رخش یاد مجتبی کرده حیای چشم پدر شد حیای عبدالله به محض دیدن عشقش میان نامردان شنیده شد همه جا نعره های عبدالله شبیه شیر جمل حیدرانه میتازید انا بن حیدر کرار نای عبدالله چه عاشقانه خودش را به پای شاه انداخت هوای عشق و جنون شد هوای عبدالله چقدر بوسه به دست و رخ عمو میزد گرفته طعم عسل بوسه های عبدالله که ابن ملجم دیگر ز پشت سر آمد که ضربه ای بزند شد عزای عبدالله رساند دست خودش بر سر عمو جانش که ضربه خورد روی دست و پای عبدالله به روی دست عموجان چه دست و پا میزد بریده بند دلش را صدای عبدالله به روی پای تو جان دادن از خدایش بود گرفته بوی اجابت دعای عبدالله محمد حبیب زاده ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
از علی دَم بزن اما دَمِ مولا حسن است که دمادم نَفَسِ حضرتِ زهرا حسن است "ما همه بنده و این قوم خداوندانند" ما همه خاک  ولی عرشِ مُعلا حسن است عرش گفتیم و غلط بود نفهمیدم که سومین رکعتِ پیغمبرِ عُظمی حسن است او عظیم است قدیم است رحیم است و کریم چهارده تَن حسن انگار که تنها حسن است نُه امامم حسنی اند و عمو جان گویند نسبت هشت امامم همگی تا حسن است من از این بندگی  و زندگی اش فهمیدم به خداوند   خداوندِ دو دنیا حسن است دَمِ ما هست حسن  بازدمِ ماست حسین دردِ ما تا که حسین است مداوا حسن است هر حُسینیه از اول حَسنیه بوده به حسن کار محرم همه‌اش با حسن است گرچه عباس و حسین است و علی اکبرها تا حسن هست دمِ زینبِ کبری حسن است بر عقیق یمنِ سرخِ علی ، جان حسن است نقشِ حکاکیِ فیروزه‌ی زهرا حسن است پسرانش همه در کرببلا می‌گفتند آی فرزندِ حسن نیز  سرا پا حسن است از غریبیِ حسن هیچ مگو پُر آه است میهمان حسنیم و شبِ عبدالله است حسن لطفی ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
طفلی اگر بزرگ شود با کریم ها یک روز می شود خودش از کریم ها عبدلله حسین شدم از قدیم ها دل می دهند دست عمو ها یتیم ها طفل حسن شدم بغلت جا کنی مرا تو هم عمو شدی گره ای وا کنی مرا آهی که می کِشد جگر من، مرا بس است شوقی که سر زده به سر من، مرا بس است وقتی تو می شوی پدر من، مرا بس است یک بار گفتن پسر من، مرا بس است از هیچ کس کنار تو بیمی نداشتم از عمر خویش، حس یتیمی نداشتم دستی كریم هست كه نذر خدا شود وقتی نیاز بود، به وقتش جدا شود از عمه ام بخواه كه دستم رها شود هركس كه كوچك است، نباید فدا شود؟ باید برای خود جگری دست و پا كنم با دست كوچكم سپری دست و پا كنم دیگر بس است گرم دلِ خویشتن شدن آماده ام كنید برای كفن شدن حالا رسیده است زمان حسن شدن آماده ی مبارزه ی تن به تن شدن یك نیزه ای نماند دفاع از عمو كنم؟! یورش بیاورم، همه را زیر و رو كنم؟! آماده ام كه دست دهم پای حنجرت تیر سه شعبه ای بخورم جای حنجرت شاید كه نیزه ای نرود لای حنجرت دشمن نشسته مستِ تماشای حنجرت سوگند ای عمو به دلِ خونِ خواهرت تا زنده ام جدا نشود سر ز پیكرت این حفره روی سینه ی تو ای عمو ز چیست؟ این زخمِ روی سینه ی تو ارثِ مادریست؟ این جای زخم نیزه و شمشیرها كه نیست؟ بر روی سینه ی تو عمو جان جای پای كیست؟ عبداللهت نمُرده ذبیح از قفا شوی بر روی نیزه های شكسته فدا شوی علی اکبر لطیفیان ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
طفلی اگر بزرگ شود با کریم ها یک روز می شود خودش از کریم ها عبدلله حسین شدم از قدیم ها دل می دهند دست عمو ها یتیم ها طفل حسن شدم بغلت جا کنی مرا تو هم عمو شدی گره ای وا کنی مرا آهی که می کِشد جگر من، مرا بس است شوقی که سر زده به سر من، مرا بس است وقتی تو می شوی پدر من، مرا بس است یک بار گفتن پسر من، مرا بس است از هیچ کس کنار تو بیمی نداشتم از عمر خویش، حس یتیمی نداشتم دستی كریم هست كه نذر خدا شود وقتی نیاز بود، به وقتش جدا شود از عمه ام بخواه كه دستم رها شود هركس كه كوچك است، نباید فدا شود؟ باید برای خود جگری دست و پا كنم با دست كوچكم سپری دست و پا كنم دیگر بس است گرم دلِ خویشتن شدن آماده ام كنید برای كفن شدن حالا رسیده است زمان حسن شدن آماده ی مبارزه ی تن به تن شدن یك نیزه ای نماند دفاع از عمو كنم؟! یورش بیاورم، همه را زیر و رو كنم؟! آماده ام كه دست دهم پای حنجرت تیر سه شعبه ای بخورم جای حنجرت شاید كه نیزه ای نرود لای حنجرت دشمن نشسته مستِ تماشای حنجرت سوگند ای عمو به دلِ خونِ خواهرت تا زنده ام جدا نشود سر ز پیكرت این حفره روی سینه ی تو ای عمو ز چیست؟ این زخمِ روی سینه ی تو ارثِ مادریست؟ این جای زخم نیزه و شمشیرها كه نیست؟ بر روی سینه ی تو عمو جان جای پای كیست؟ عبداللهت نمُرده ذبیح از قفا شوی بر روی نیزه های شكسته فدا شوی علی اکبر لطیفیان ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
از علی دَم بزن اما دَمِ مولا حسن است که دمادم نَفَسِ حضرتِ زهرا حسن است "ما همه بنده و این قوم خداوندانند" ما همه خاک  ولی عرشِ مُعلا حسن است عرش گفتیم و غلط بود نفهمیدم که سومین رکعتِ پیغمبرِ عُظمی حسن است او عظیم است قدیم است رحیم است و کریم چهارده تَن حسن انگار که تنها حسن است نُه امامم حسنی اند و عمو جان گویند نسبت هشت امامم همگی تا حسن است من از این بندگی  و زندگی اش فهمیدم به خداوند   خداوندِ دو دنیا حسن است دَمِ ما هست حسن  بازدمِ ماست حسین دردِ ما تا که حسین است مداوا حسن است هر حُسینیه از اول حَسنیه بوده به حسن کار محرم همه‌اش با حسن است گرچه عباس و حسین است و علی اکبرها تا حسن هست دمِ زینبِ کبری حسن است بر عقیق یمنِ سرخِ علی ، جان حسن است نقشِ حکاکیِ فیروزه‌ی زهرا حسن است پسرانش همه در کرببلا می‌گفتند آی فرزندِ حسن نیز  سرا پا حسن است از غریبیِ حسن هیچ مگو پُر آه است میهمان حسنیم و شبِ عبدالله است حسن لطفی ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
تمام عالم و آدم فدای عبدالله جنون نهاده سرش زیر پای عبدالله کسی که دیده رخش یاد مجتبی کرده حیای چشم پدر شد حیای عبدالله به محض دیدن عشقش میان نامردان شنیده شد همه جا نعره های عبدالله شبیه شیر جمل حیدرانه میتازید انا بن حیدر کرار نای عبدالله چه عاشقانه خودش را به پای شاه انداخت هوای عشق و جنون شد هوای عبدالله چقدر بوسه به دست و رخ عمو میزد گرفته طعم عسل بوسه های عبدالله که ابن ملجم دیگر ز پشت سر آمد که ضربه ای بزند شد عزای عبدالله رساند دست خودش بر سر عمو جانش که ضربه خورد روی دست و پای عبدالله به روی دست عموجان چه دست و پا میزد بریده بند دلش را صدای عبدالله به روی پای تو جان دادن از خدایش بود گرفته بوی اجابت دعای عبدالله محمد حبیب زاده ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
پامال شد با چکمه وقتی آرزویش پای برهنه، با ادب، می رفت سویش او باقیات الصالحات مجتبی بود یا باقیات خیمه ی سبز عمویش او قاصد دلتنگی اهل حرم بود از دست زینب پر زده تا بام کویش با «ادخلوها بسلامٍ آمنین»ش شمر و سنان را دور می کرد از گلویش در کوچه گودال، گم شد گوشواره یک مجتبی دارد می آید جستجویش با جذبه ای قطعا، ضریح زخم خورده آغوش خود را باز خواهد کرد رویش او دست داد و دست های مادری را حس کرد وقتی شانه می زد بین مویش از صورت معصوم او یاقوت می ریخت آنکه زبرجد می چکیده از وضویش تشییع جسمش روی دوش نعل ها بود وقتی عسل لبریز می شد از سبویش اسماء حسنی را به روی خاک می دید لاهوت را زخمی زخمی رو به رویش ذکر "غیاث المستغیثین" زخم می خورد وقتی عصا می خورد بر جسم عمویش بر سینه سنگینی کند شرح شهودش "و الشمر" بود و خنجر و راز مگویش محسن حنیفی ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
نالۀ غربتی از کرببلا می آید حاجی عشق به میعاد منا می آید راه را باز نموده همه تعظیم کنید پسر شیرِ جمل عبدخدا می آید محک عشق کجا بر سرسن و سال است کودک اما یلی انگشت نما می آید کرسی عرش خدا گوشۀ گودال شده پا برهنه به ملاقات خدا می آید نه زره دارد و نه خوود و نه شمشیر عجب چه کریمانه به معراج دعا می آید می دود عمۀ ما سوی مسیری ای وای درحرم بی ادبی چکمه به پا می آید خیره شد برق نگاهم به نوک شمشیری بی هوا این لبۀ تیغ کجا می آید دست خود را سپر حنجر یارم کردم ته گودال سرم باز چه ها می آید بین آغوش عمو بودم و کندند سرم ناله و شیون ام النجبا می آید آنقدر روی ضریح بدنش راه مرو جان ندادست و زحلقوم صدا می آید جگر خواهر او ریخت بهم بس کن شمر گیسوان سر او ریخت بهم بس کن شمر آمدی سر ببری تیز بکن خنجر را از قفا حنجر او ریخت بهم بس کن شمر بی حیا دست که داری به نوک چکمه چرا گیسوی مادر او ریخت بهم بس کن شمر این چه رسمیست عرب نیزۀ خود میشکند همۀ پیکر او ریخت بهم بس کن شمر قاسم نعمتی ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
کشته‌ی دوست شدن در نظر مردان است  پس بلا بیشترش دور و بر مردان است  یازده ساله ولی شوق بزرگان دارد  در دل کودک این‌ها جگر مردان است  همه اصحابِ حرم طفل غرورش هستند  این پسربچّه‌ی خیمه پدر مردان است  بست عمّامه همه یاد جمل افتادند  این پسر هرچه که باشد پسر مردان است  نیزه بر دست گرفتن که چنان چیزی نیست  دست بر دست گرفتن هنر مردان است  بگذارید «حسن» بودن او جلوه کند  حبس در خیمه شدن بر ضرر مردان است  گرچه «ابنُ‌الحسنم»؛ پُر شدم از ثارالله  بنویسید مرا «یابنَ‌اباعبدالله»  علی اکبر لطیفیان ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
وارث دست رحیم حسن است صاحب خلق عظیم حسن است از شکوه جلواتش پیداست به خدا سیب دو نیم حسن است همه ی عرش خدا محتاج کرم طفل کریم حسن است یا "اباقاسم" "اباعَبدُالله" نقش ایوان حریم حسن است حضرت فاطمه هم گریه کن روضه ی سخت یتیم حسن است نوه ی حیدر خیبر شکن اوست حسن بن حسن بن حسن اوست غرق در رایحه ی یاس حسین مورد مرحمت خاص حسین مجتبازاده مسیحا دم شد ولی از برکت انفاس حسین نذر طفلان حسن می چرخد همه شب دسته ی دستاس حسین پدری کرده برایش همه عمر خرج او شد همه احساس حسین کرده پر جای حسن را قطعا در دل نازک و حساس حسین در دلش غیر خدا هیچ نبود رونوشتی ست ز اخلاص حسین دست خود را علمی دیگر کرد آخرین حضرت عباس حسین یک نفس تا لب گودال دوید اولین گریه کن اش شاه شهید پیش چشمان ترش طوفان شد گرد و خاکی وسط میدان شد بازوی فاطمه یادش امد دستش از پوست که آویزان شد نجمه با ناله ی وااماه اش به سر و سینه زد و گریان شد حرمله باز به زانو رفت و ..‌ کشتن طفل یتیم آسان شد طرح ذبح پسری لب تشنه دور گودال بلا عنوان شد زیر تیغ و سپر و نیزه و تیر بدن هر دوی شان پنهان شد عاقبت پیکر این طفل شهید مثل جسم عمویش عریان شد در رکاب عمویش بر نیزه سر او راهی نخلستان شد آه مثل عمویش در گودال به گمانم دهنش شد پامال علیرضا خاکساری *آدرس کانالهای مداحان👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *لطفااین کانال را به دوستان خودمعرفی نمایید*
ابن الکریمم وپسرِ شاهِ بی حرم از خیمه آمدم به تماشایِ دلبرم من از تبارِ شیرِ جمل هستم ای سپاه ده ساله ام ولی ز رگ و خونِ حیدرم خالی کنید دورِ بزرگِ قبیله را تعظیم کن سپاه، به این شاهِ محترم خونِ حسن میانِ رگم موج می زند گردن زده ز ازرقِ شامی برادرم از خیمه پابرهنه دویدم به قتلگاه افتاده شاه رویِ زمین در برابرم تا استخوانِ بازوی من بی هوا شکست بی اختیار ناله زدم وای مادرم تا آمدم بغل کُنمت حرمله رسید پاشیده شد به ضربه ی یک تیر،حنجرم ممزوج شد حسین و حسن زیرِ ضربه ها اینجا به بعد روضه بخوانم من از شما باجانِ فاطمه که چنین تا نمی کنند جان دادنِ غریب تماشا نمی کنند زهرا نشسته گوشه ی گودالِ قتلگاه باحالِ مادر از چه مدارا نمی کنند خالی کنید دورِ عمویِ غریب من دورِ کسی که هلهله برپا نمی کنند یابن الدعی مکن همه جا نیزه را فرو پهنایِ نیزه را به گلو جا نمی کنند بردار پایِ نحس خود از رویِ صورتش این گونه بغضِ سینه ی خود وا نمی کنند در پیشِ چشم عمه رها کن محاسنش شیب الخضیب را همه معنا نمی کنند در بین دنده ها مَشِکَن چوبِ نیزه را از بهرِ جایزه به تن امضا نمی کنند آقایِ عالم است برهنه نکن تنش بر بُردنِ لباس تَقَلا نمی کنند قاسم نعمتی *آدرس کانالهای مداحان👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *لطفااین کانال را به دوستان خودمعرفی نمایید*
در بند زلف او دل باد و نسیم هاست تازه ترین شراب سبوی کریم هاست او که طلایه دار خیام یتیم هاست نذرِ"حسن" برای "حسین" از قدیم هاست او حاضرست جان خودش را فدا کند نذرِ قدیمیِ پدرش را ادا کند مانند صاعقه شب پُرکینه را شکافت برق نگاه او دل آئینه را شکافت اسرارهای در دل گنجینه را شکافت فریاد های او قفس سینه را شکافت اینگونه سوی لشگر کفار نعره زد: وَللهُ لا اُفارقُ عَمّی اِلی الاَبد آتش به آه شعله ورش غبطه می خورد دریا به چشم های ترش غبطه می خورد جبریل هم به بال و پرش غبطه می خورد حتی پدر به این پسرش غبطه می خورد روی زه کمانِ"حسن"،تیر آخر است این شیرزاده که نوه ی شیر خیبر است سقّا شده است تا علمش را بیاورد شمشیر کوچک دودمش را بیاورد تابیده تا سپیده دمش را بیاورد امّیدواری حرمش را بیاورد امّیدواری حرم از حال رفته است خورشید آسمان تهِ گودال رفته است او ناله ی عموی خودش را شنید و رفت از دست عمه دست خودش را کشید و رفت مثل کبوتر از دل خیمه پرید و رفت پای برهنه سمت عمویش دوید و رفت کوچیکترین ستاره ای از نسل آلِ ماه سوسو زده است در دِل گودال قتلگاه با سر رسیده تا که فدای سرش شود گودال آمده سپر حنجرش شود با جسم کوچکش زره پیکرش شود تا مرهمی به زخم دل مادرش شود درپیش فاطمه به سرش سنگ می زدند کفتارها به صورت او چنگ می زدند آمد ولی چه آمدنی..،دیر کرده بود آهوی بی رمق همه را شیر کرده بود این صحنه طفل را بخدا پیر کرده بود سر نیزه ای میان دهن گیر کرده بود با هرچه می شده به پرش ضربه می زدند با سنگ و با عصا به سرش ضربه می زدند مبهوت مانده با بدن او چه می کند با این عموی بی کفن او چه می کند با پاره های پیرهن او چه می کند آن که نشسته روی تن او..،چه می کند این تیغ ها به درد ذبیحی نمی خورد آن خنجری که تیز نگردد نمی بُرد ناگاه حرمله به سوی معرکه دوید تیری سه شعبه از وسط تیردان کشید یک لحظه ناگهان نفس کهکشان بردید سینه به سینه،راز دو همدم به هم رسید محراب های عرش،در این لحظه سوختند تا مُهر را به سینه سجّاده دوختند دستی به ضرب تیغه ی دشمن جدا شده قاب تنی پر از اثر ردِّ پا شده بر روی جسم زخمیِ ارباب جا شده روی "حسینیه" "حسنیّه" بنا شده مانده حسین بی کس و بی یار و بی پناه دارد صدای شمر می آید ز قتلگاه... بردیا محمدی *آدرس کانالهای مداحان👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *لطفااین کانال را به دوستان خودمعرفی نمایید*
طفلی اگر بزرگ شود با کریم ها یک روز می شود خودش از کریم ها عبدلله حسین شدم از قدیم ها دل می دهند دست عمو ها یتیم ها طفل حسن شدم بغلت جا کنی مرا تو هم عمو شدی گره ای وا کنی مرا آهی که می کِشد جگر من، مرا بس است شوقی که سر زده به سر من، مرا بس است وقتی تو می شوی پدر من، مرا بس است یک بار گفتن پسر من، مرا بس است از هیچ کس کنار تو بیمی نداشتم از عمر خویش، حس یتیمی نداشتم دستی كریم هست كه نذر خدا شود وقتی نیاز بود، به وقتش جدا شود از عمه ام بخواه كه دستم رها شود هركس كه كوچك است، نباید فدا شود؟ باید برای خود جگری دست و پا كنم با دست كوچكم سپری دست و پا كنم دیگر بس است گرم دلِ خویشتن شدن آماده ام كنید برای كفن شدن حالا رسیده است زمان حسن شدن آماده ی مبارزه ی تن به تن شدن یك نیزه ای نماند دفاع از عمو كنم؟! یورش بیاورم، همه را زیر و رو كنم؟! آماده ام كه دست دهم پای حنجرت تیر سه شعبه ای بخورم جای حنجرت شاید كه نیزه ای نرود لای حنجرت دشمن نشسته مستِ تماشای حنجرت سوگند ای عمو به دلِ خونِ خواهرت تا زنده ام جدا نشود سر ز پیكرت این حفره روی سینه ی تو ای عمو ز چیست؟ این زخمِ روی سینه ی تو ارثِ مادریست؟ این جای زخم نیزه و شمشیرها كه نیست؟ بر روی سینه ی تو عمو جان جای پای كیست؟ عبداللهت نمُرده ذبیح از قفا شوی بر روی نیزه های شكسته فدا شوی علی اکبر لطیفیان *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
از علی دَم بزن اما دَمِ مولا حسن است که دمادم نَفَسِ حضرتِ زهرا حسن است "ما همه بنده و این قوم خداوندانند" ما همه خاک  ولی عرشِ مُعلا حسن است عرش گفتیم و غلط بود نفهمیدم که سومین رکعتِ پیغمبرِ عُظمی حسن است او عظیم است قدیم است رحیم است و کریم چهارده تَن حسن انگار که تنها حسن است نُه امامم حسنی اند و عمو جان گویند نسبت هشت امامم همگی تا حسن است من از این بندگی  و زندگی اش فهمیدم به خداوند   خداوندِ دو دنیا حسن است دَمِ ما هست حسن  بازدمِ ماست حسین دردِ ما تا که حسین است مداوا حسن است هر حُسینیه از اول حَسنیه بوده به حسن کار محرم همه‌اش با حسن است گرچه عباس و حسین است و علی اکبرها تا حسن هست دمِ زینبِ کبری حسن است بر عقیق یمنِ سرخِ علی ، جان حسن است نقشِ حکاکیِ فیروزه‌ی زهرا حسن است پسرانش همه در کرببلا می‌گفتند آی فرزندِ حسن نیز  سرا پا حسن است از غریبیِ حسن هیچ مگو پُر آه است میهمان حسنیم و شبِ عبدالله است حسن لطفی *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*