eitaa logo
کانون مداحان
25.9هزار دنبال‌کننده
20هزار عکس
20هزار ویدیو
184 فایل
کانون مداحان استان مرکز آموزش عمومی ، تخصصی و سطح عالی مداحی. خیریه فرهنگی ذاکرین امام حسین (ع)
مشاهده در ایتا
دانلود
العباس (ع) 📚بحار الأنوار، ج‏45، ص: 41 ◾️لما رأى وحدته ع أتى أخاه و قال يا أخي هل من رخصة؟ 🔹وقتی كه ابالفضل تنهائى برادر را ديد آمد خدمت حضرت امام حسین و گفت: يا أخاه! آيا رخصت جهاد به من میدهى؟ ◾️فبكى الحسين ع بكاء شديدا  ✳️امام حسين عليه السلام گريه شديدى كرد  ◾️ثم قال يا أَخِي أَنْتَ صَاحِبُ لِوَائِي وَ إِذَا مَضَيْتَ تَفَرَّقَ عَسْكَرِي ‏ ✳️بعد فرمود: اى برادر! تو پرچمدار منى، اگه تو شهيد بشی لشكر من از هم می پاشد ✳️فَقَالَ الْعَبَّاسُ قَدْ ضَاقَ صَدْرِي وَ سَئِمْتُ مِنَ الْحَيَاةِ وَ أُرِيدُ أَنْ أَطْلُبَ ثَأْرِي مِنْ هَؤُلَاءِ الْمُنَافِقِينَ. ✳️عباس علیه السلام عرضه داشت: آقا سينم تنگ شده و از زندگى خسته شده ام. ميخواهم از  اين منافقین خونخواهى كنم.  ◾️فَقَالَ الْحُسَيْنُ ع فَاطْلُبْ لِهَؤُلَاءِ الْأَطْفَالِ قَلِيلًا مِنَ الْمَاءِ 🔶امام حسين عليه السلام فرمود: مقدارى آب از براى اين كودكان طلب كن.  ◾️فذهب العباس و وعظهم و حذرهم فلم ينفعهم  🔷ابا الفضل رفت و آن مردم گمراه را موعظه نمود و از اين جنايت بر حذر داشت، ولى اثرى نكرد.: ◾️فرجع إلى أخيه فأخبره  🔶عباس به سوى امام حسين مراجعت و آن حضرت را آگاه نمود.  ◾️فسمع الأطفال ينادون العطش العطش 😭ناگاه شنيد كه كودكان فرياد ميزنند العطش! العطش!  ◾️فركب فرسه و أخذ رمحه و القربة و قصد نحو الفرات 🔷حضرت عباس عليه السلام بر اسب خود سوار شد و نيزه و مشك را برداشت و متوجه‏ فرات گرديد.  ◾️فأحاط به أربعة آلاف ممن كانوا موكلين بالفرات  🔶تعداد چهار هزار نفر كه موكل آب فرات بودند آن بزرگوار را محاصره كردند.  ◾️و رموه بالنبال فكشفهم 🔷او را تير باران می کردند ولى او لشكر را شكافت  ◾️و قتل منهم على ما روي ثمانين رجلا حتى دخل الماء. 🔶و بنا بآنچه كه روايت شده تعداد هشتاد نفر از دشمن را كشت تا بر سر آب رسيد.  ◾️فلما أراد أن يشرب غرفة من الماء ذكر عطش الحسين و أهل بيته فرمى الماء 🔷وقتى خواست مشتى آب بياشامد بياد تشنگى امام حسين و اهل بيت آن حضرت افتاد و آب را ريخت.  ◾️و ملأ القربة و حملها على كتفه الأيمن و توجه نحو الخيمة 🔶پس از اينكه مشك را پر از آب كرد و بدوش راست خود انداخت متوجه خيمه ‏ها گرديد.  ◾️فقطعوا عليه‏ الطريق و أحاطوا به من كل جانب 🔷دشمنان سر راه بر آن حضرت گرفتند و از هر طرفى او را محاصره نمودند.  ◾️فحاربهم حتى ضربه نوفل الأزرق على يده اليمنى فقطعها 🔶حضرت عباس عليه السلام با آنان جنگید تا اينكه نوفل بن ازرق آن حضرت را قطع كرد.  ◾️فحمل القربة على كتفه الأيسر فضربه نوفل فقطع يده اليسرى من الزند  🔷آن بزرگوار مشك را بدوش چپ انداخت و نوفل دست چپ وى را هم از بند جدا كرد.  ◾️فحمل القربة بأسنانه ✳️حضرت عباس عليه السلام بناچار مشك را به دندان گرفت.  ◾️فجاءه سهم فأصاب القربة و أريق ماؤها ❇️ناگاه تيرى به طرف آن بزرگوار آمد و به مشك آب اصابت نموده آب روى زمين ريخت ◾️ثم جاءه سهم آخر فأصاب صدره 😭سپس تير ديگرى آمد و بر سينه مباركش جاى گرفت! ◾️فانقلب عن فرسه  😭پس از اين جريان بود كه از بالاى اسب خود به زمين سقوط كرد  ◾️و صاح إلى أخيه الحسين أدركني ✳️و فرياد زد: يا اخا ادركنى.  ◾️فلما أتاه رآه صريعا فبكى 🔷وقتى امام حسين عليه السلام آمد و آن حضرت را ديد كه از پاى در آمده است گريان شد  ◼️و قال الحسين ع الْآنَ انْكَسَرَ ظَهْرِي وَ قَلَّتْ حِيلَتِي. 😭امام حسين فرمود: يعنى الان پشتم شكست و راه چاره‏ ام قليل و اندك شد. -------------------------------------------------- علیه السلام ♻️در ثواب نشر مطالب سهیم باشید♻️