پیکرت را جمع کردم
پُر شدم از غصّه و غمها دقیقاً بعدِ تو
مادرت ای گل شده تنها دقیقاً بعدِ تو
جرعه ای از آب نوشیدم به ضربِ ناسزا
سینه ام پُر شیر شد جانا دقیقاً بعدِ تو
در میانِ خیمه ام ، امّا دلم همراهِ توست
سنگ شد این شیر در رگها دقیقاً بعدِ تو
بر سرِ قبرت نشستم بلکه آرامم کنی
این دو دیده شد چنان دریا دقیقاً بعدِ تو
پیکرت را جمع کردم پس سرت آخر کجاست؟
می دهم از دست صبرم را دقیقاً بعدِ تو
نغمه ی لالایی ام را بشنو ای طفلِ رضیع
خورده بر هم این دلِ شیدا دقیقاً بعدِ تو
بعد از این بارانی ام باران تر از ابرِ بهار
می شوم چون زینب ِ کبرا دقیقاً بعدِ تو
محسن راحت حق
#شعر_شام_عزا #شعر_شام_غریبان
╭════•🍁•════╮
🇮🇷ایتا
https://eitaa.com/maddahanesf
سروش
http://sapp.ir/maddahanesf
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
بله
https://ble.im/maddahanesf
گپ
https://gap.im/maddahanesf
اینستاگرام
Www.instagram.com/maddahanesf
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯
خداحافظ حسین
بسته ام بارِ سفر را پس خداحافظ حسین
می برند این خون جگر را پس خداحافظ حسین
در دو زانویم نمانده قوّتی ، دلواپسم
می کِشم دردِ کمر را پس خداحافظ حسین
کو علمداری که زانو را رکابم می نمود؟
داده ام از کف، قمر را پس خداحافظ حسین
بعدِ تو یک نیمه جانی در گلویم مانده است
می برند این محتضر را پس خداحافظ حسین
زینب و نامحرمان؟اصلاٌ چطوری ممکن است
یک نظر کن همسفر را پس خداحافظ حسین
چون پرستو می روم زخمی ز کعبِ نیزه ها
داده ای نا بال و پر را پس خداحافظ حسین
اوّلین بار است از مرکب تماشا می کنم
بر رویِ سر نیزه، سر را پس خداحافظ حسین
می روم تا شهرِ کوفه با زبانی چون علی
زنده گردانم پدر را پس خداحافظ حسین
معجری کوتا که سازم سایبانی بر تنت
می چشی هُرمِ شرر را پس خداحافظ حسین
محسن راحت حق
#شعر_شام_عزا #شعر_شام_غریبان
╭════•🍁•════╮
🇮🇷ایتا
https://eitaa.com/maddahanesf
سروش
http://sapp.ir/maddahanesf
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
بله
https://ble.im/maddahanesf
گپ
https://gap.im/maddahanesf
اینستاگرام
Www.instagram.com/maddahanesf
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯
یا زینب
از آن جمع مکسر در حرم لشگر درآوردم
دمار از روزگار دشمن کافر در آوردم
به زلف رفته در دستان قاتل می خورم سوگند
خودم از دست و پای دخترت زیور درآوردم
اگر چه تازیانه خوردم اما باز می ارزید
تو را از زیر سم اسب ها آخر درآوردم
به اسمفضه آری شد تمام اما ندیدی تو
خودم مسمار را از سینه ی مادر درآوردم
نجاتت می دهم راه نفس را باز خواهم کرد
بیا آن نیزه را سینه ات دیگر در آوردم
چنان از تشنگی ات گریه کردم سوختم مردم
که داد از حیدر و زهرا و پیغمبر درآوردم
کسی با مشک آب آمد به سویت تشنه لب بودی
گمانکردم که آبت می دهد من پر درآوردم
به زیر افکنده امخود را چه کرده عشق تو با من
به دنبال سرت از زیر پا هم سر در آوردم
حسین واعظی
#شعر_شام_عزا #شعر_شام_غریبان
╭════•🍁•════╮
🇮🇷ایتا
https://eitaa.com/maddahanesf
سروش
http://sapp.ir/maddahanesf
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
بله
https://ble.im/maddahanesf
گپ
https://gap.im/maddahanesf
اینستاگرام
Www.instagram.com/maddahanesf
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯
سالار زینب
ما را درون آتش کینه گداختند
از شش جهت به ساحت خورشید تاختند
در غارتت مسابقه ای بود بینشان
دیر آمدند هر چه ولیکن نباختند
اینها پس از تو رحم به ما هم نمی کنند
حتی برای دخترکان تیغ آختند
تا اینکه یاد آب فراموشمان شود
در گوشمان ترانه ی سیلی نواختند
با آتش و خیام تو اهریمنان پست
دوزخ برای خالق فردوس ساختند
دندان برای چادر من تیز کرده اند
آنها که از قدیم مرا می شناختند
حسین واعظی
#شعر_شام_عزا
╭════•🍁•════╮
🇮🇷ایتا
https://eitaa.com/maddahanesf
سروش
http://sapp.ir/maddahanesf
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
بله
https://ble.im/maddahanesf
گپ
https://gap.im/maddahanesf
اینستاگرام
Www.instagram.com/maddahanesf
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯
سالار زینب
صبح من رفت و مرا انچه که باقیست شب است
سر تو ذبح شد و اینکه نمردم عجب است
آنقدر خار فرو رفته به پایم که نگو
اصلا انگار که این دشت پر از بولهب است
من که همصحبت پیغمبر و زهرا بودم
چه کنم هم سخنم حرمله ی بی ادب است
شمر دور و بر زنهای حرم میچرخد
برسانید به عباس که وقت غضب است
هرچه من میشمرم باز دوتا بچه کم است
ای خدا گمشده دارم.به دلم تاب و تب است
چه شده از ته گودال صدا می آید؟
ساربان رفته جلو.ناقه اش اما عقب است
من که تا حال بدون تو نکردم سفری
پیش رویم سفر کوفه و شام و حلب است
سید پوریا هاشمی
#شعر_شام_عزا #شعر_شام_غریبان
*آدرس کانالهای مداحان👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*لطفااین کانال را به دوستان خودمعرفی نمایید*
اخیه الیه
تن ناشناس بود صدا آشنا ولی
آری حسین بود سر از تن جدا ولی
یک کشته هم شبیه تن زخمی اش نبود
سر را بریده بود عدو از قفا ولی
زینب شنید تا که اخیه الیه را
در پیش او نشست برای عزا ولی
تا خواست با برادر خود شرح غم کند
وا شد دهانِ حنجره ایی بی حیا ولی
آن لحظه دید دور و برش نیست محرمی
پا در رکاب بُرد و پیِ آشنا ولی..
یادش بخیر دور و برش حلقه می زدند
حالا عقیله می رود از کربلا ولی..
در آسمانِ خواهر خود چون هلال رفت
در شام و کوفه بود بر آن نیزه ها ولی
خونِ خدا هر آنچه که در غاضریه برد
بردند و ماند جوششِ خون خدا ولی
حامد آقایی
#شعر_شام_عزا #شعر_شام_غریبان
*آدرس کانالهای مداحان👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*لطفااین کانال را به دوستان خودمعرفی نمایید*
خداحافظ حسین
بسته ام بارِ سفر را پس خداحافظ حسین
می برند این خون جگر را پس خداحافظ حسین
در دو زانویم نمانده قوّتی ، دلواپسم
می کِشم دردِ کمر را پس خداحافظ حسین
کو علمداری که زانو را رکابم می نمود؟
داده ام از کف، قمر را پس خداحافظ حسین
بعدِ تو یک نیمه جانی در گلویم مانده است
می برند این محتضر را پس خداحافظ حسین
زینب و نامحرمان؟اصلاٌ چطوری ممکن است
یک نظر کن همسفر را پس خداحافظ حسین
چون پرستو می روم زخمی ز کعبِ نیزه ها
داده ای نا بال و پر را پس خداحافظ حسین
اوّلین بار است از مرکب تماشا می کنم
بر رویِ سر نیزه، سر را پس خداحافظ حسین
می روم تا شهرِ کوفه با زبانی چون علی
زنده گردانم پدر را پس خداحافظ حسین
معجری کوتا که سازم سایبانی بر تنت
می چشی هُرمِ شرر را پس خداحافظ حسین
محسن راحت حق #شعر_شام_عزا #شعر_شام_غریبان
*آدرس کانالهای مداحان👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*لطفااین کانال را به دوستان خودمعرفی نمایید*
جسم صد چاک حسینم
دردل صحرا گلم بی پیروهن افتاده است
جسم صد چاک حسینم بی کفن افتاده است
زینت دوش نبی!! باور ندارم اینچنین
زیر کوهی تیغ و نیزه پاره تن افتاده است
کاش تنها جای تیر و تیغ بود و نیزه ها
جام سم اسب ها روی بدن افتاده است
غیرتی خیز و نگاهی کن به حال خواهرت
بعد تو چشم حرامی ها به من افتاده است
یک طرف شمر و سنان و یک طرف هم حرمله
خواهرت گیر دو سه تا بد دهن افتاده است
ای زمین کربلا من میروم اما بدان
روی خاکت کشته ای دور از وطن افتاده است
نوید طاهری
#شعر_شام_عزا #شعر_شام_غریبان
*آدرس کانالهای مداحان👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*لطفااین کانال را به دوستان خودمعرفی نمایید*