مسیر روضه
تنت وقتی که در تشییع با در ربط پیدا کرد
مسیر روضه از اول به مادر ربط پیدا کرد
تو را برروی تخته پاره ای تشییع کردند و
به نوعی روضه با تابوت کوثر ربط پیدا کرد
سه روز آن جا که جسمت ماند در گرما به روی خاک
تنی با سر به آن مظلوم بی سر ربط پیدا کرد
نیاوردند نیمه شب سرت را غرق خاکستر
از اینجا روضه ی بابا به دختر ربط پیدا کرد
گریز روضه را اول زدم،با «نیمه شب» این شعر
درآخر تازه با موسی بن جعفر ربط پیدا کرد
همان«نیمه شبی» که یا رضا گفتی و این مقتل؛
به سطر رفتن جانسوز اکبر ربط پیدا کرد
میان ربط هایی که به هم دادم نفهمیدم
چگونه روضه ی اکبر به اصغر ربط پیدا کرد
نفهمیدم چه پیش آمد فقط دیدم که ملعونی؛
نشست و آخرش خنجر به حنجر ربط پیدا کرد
مهدی رحیمی زمستان
#شعر_شهادت_باب_الحوائج #شعر_شهادت_حضرت_اما_موسی_کاظم
┄┅┅❅💠❅┅┅┄
تلگرام👇👇👇
https://t.me/madahanesfahan
ایتا 👇👇👇
https://eitaa.com/maddahanesf
سروش👇👇👇
http://sapp.ir/maddahanesf
بله👇👇👇
https://ble.im/maddahanesf
گپ👇👇👇
https://gap.im/maddahanesf
اینستاگرام👇👇👇
Www.instagram.com/maddahanesf
✉مقدمتان گرامی
┄┅┅❅💠❅┅┅┄
غریب آقام
بین هجومی از خفقان در سیاه چال
پیچیده باز صوت اذان در سیاه چال
درپشت ابر کینه ی ظلمت پرستها
خورشید کرده چهره نهان درسیاه چال
قلبی که قبله ی همه عشاق عالم است
افتاده است از ضربان در سیاه چال
ای ماه روزه دار خدا، با لبان تو
هر روزِ سال شد،رمضان درسیاه چال
دارد به حال وروز تو خون گریه میکند
زخمی که باز کرده دهان،درسیاه چال
لب تشنه بودی و سر تو داد میزدند
خولی وشمر وزجر وسنان در سیاه چال
چرخید با اصابت هرتازیانه ای
دور سرت زمین و زمان در سیاه چال
با اقتدا به حضرت مادر نماز را
این بارهم نشسته بخوان در سیاه چال
ما نان ز دستهای کریم تو میخوریم
گرد از عبای خود بتکان در سیاه چال
سهم دعای هرشب عجل وفاتی ات
شدغربت و سپردن جان درسیاه چال
مهدی کبیری
#شعر_شهادت_باب_الحوائج #شعر_شهادت_حضرت_اما_موسی_کاظم
┄┅┅❅💠❅┅┅┄
تلگرام👇👇👇
https://t.me/madahanesfahan
ایتا 👇👇👇
https://eitaa.com/maddahanesf
سروش👇👇👇
http://sapp.ir/maddahanesf
بله👇👇👇
https://ble.im/maddahanesf
گپ👇👇👇
https://gap.im/maddahanesf
اینستاگرام👇👇👇
Www.instagram.com/maddahanesf
✉مقدمتان گرامی
┄┅┅❅💠❅┅┅┄
یا مظلوم
خدا بر پا کند در عالمِ بالا عزایت را
ندارد کوه تابِ بردباریِ بلایت را
تورا محصور کردند و نداستند در سجده
ملک می دید در عرشِ الهی رد پایت را
صدای هتکِ حرمت هر چه می پیچید در زندان
در و دیوار نشنید از لبانت جز دعایت را
برای تکیه دادن ای پدر ، دردانه می خواهی
ولی افسوس دارد میله ها حکمِ عصایت را
رسید ابرِ سیاهی باز بالایِ سرت ای نور
چه حرفی کرده بارانی دوباره چشمهایت را؟
حامد آقایی
#شعر_شهادت_باب_الحوائج #شعر_شهادت_حضرت_اما_موسی_کاظم
┄┅┅❅💠❅┅┅┄
تلگرام👇👇👇
https://t.me/madahanesfahan
ایتا 👇👇👇
https://eitaa.com/maddahanesf
سروش👇👇👇
http://sapp.ir/maddahanesf
بله👇👇👇
https://ble.im/maddahanesf
گپ👇👇👇
https://gap.im/maddahanesf
اینستاگرام👇👇👇
Www.instagram.com/maddahanesf
✉مقدمتان گرامی
┄┅┅❅💠❅┅┅┄
آقای من
دوباره چنگ زدم دامن خراسان را
به کاظمین رساندم صدای لرزان را
برای حاجت کوچک نمی روم آن جا
دریغ اگر که بگویم به او غم نان را
منی که هیچ ندارم برای عرض ادب
چه تحفه ای ببرم پیشکش کنم؟ جان را
دو پادشاه به یک سرزمین نمی گنجند
کنار هم به خدا دیده ام دو سلطان را
که دیده در وسط آسمان دو تا خورشید؟
که دیده پا قدم آفتاب، باران را؟
ببین چه بخت بلندی! به دست کوتاهم
گرفته ام من بی دست و پا دو دامان را
ببین کسی که خودش میهمان زندان بود
چه بی مضایقه دارد هوای مهمان را
به چشم دیده اسیری ست در دل زندان
به چشم دل به اسیری گرفته زندان را
بر او که لحظه به لحظه مسافر عرش است
گماشته ست چه دیوانه ای نگهبان را؟
براو چگونه اثر کرده زهر؟ در عجبم!
که خلق در نفسش دیده اند درمان را
کریم ترجمه ی دیگر ابوالحسن است
که جمع دیده ام اطراف او فقیران را
وداع با حرمش ساده نیست،حق دارم
عقب عقب بروم تا ته خیابان را
محمد حسین ملکیان
#شعر_شهادت_باب_الحوائج #شعر_شهادت_حضرت_اما_موسی_کاظم
┄┅┅❅💠❅┅┅┄
تلگرام👇👇👇
https://t.me/madahanesfahan
ایتا 👇👇👇
https://eitaa.com/maddahanesf
سروش👇👇👇
http://sapp.ir/maddahanesf
بله👇👇👇
https://ble.im/maddahanesf
گپ👇👇👇
https://gap.im/maddahanesf
اینستاگرام👇👇👇
Www.instagram.com/maddahanesf
✉مقدمتان گرامی
┄┅┅❅💠❅┅┅┄
آمد به لبش جان
آمد به لبش جان و شبش را سحری نیست
جز مرگ به لب هاش دعای دگری نیست
بر دوست و دشمن همه آن خیر رسانده
شایسته ی این مرد خدا خونجگری نیست
سخت است عذابت بدهد بی سر و پایی
که در دلش از رحم و مروت اثری نیست
شلاق کُنَد گریه بر آن تن که به غیر از
زخم و غل زنجیر برایش سپری نیست
موسای مسیحا نفس و بد دهنان آه
جانکاه تر از این به خدا دردسری نیست
این عین شکنجه است قفس را بگشایند
وقتی که نه پا ،نه پر و بال سفری نیست
این کعبه که محتاج طوافش خود کعبه است
شایسته ی تشییع تنش تخته دری نیست
مانده بدنش بر پل بغداد نه گودال
از غارت و از سم ستوران خبری نیست
تن گم شده در سلسله نه نیزه شکسته
تن روی زمین و به سر نیزه سری نیست
محمد حسین رحیمیان
#شعر_شهادت_باب_الحوائج #شعر_شهادت_حضرت_اما_موسی_کاظم
┄┅┅❅💠❅┅┅┄
تلگرام👇👇👇
https://t.me/madahanesfahan
ایتا 👇👇👇
https://eitaa.com/maddahanesf
سروش👇👇👇
http://sapp.ir/maddahanesf
بله👇👇👇
https://ble.im/maddahanesf
گپ👇👇👇
https://gap.im/maddahanesf
اینستاگرام👇👇👇
Www.instagram.com/maddahanesf
✉مقدمتان گرامی
┄┅┅❅💠❅┅┅┄
شکسته ساقه ی او
دخیل بسته فلک بر ضریح زنجیرش
نماز گریه کند با نوای تکبیرش
شکسته ساقه ی او آیه ای مقطعه بود
که هیچ سوره نیاورد ، تاب تفسیرش
چگونه حلقه ی آهن گرفت حلقش را
چرا به گوشه ی زندان ؟ چه بود تقصیرش ؟
چگونه زهر هلاهل ، به زخمه ی الماس
به نازنین جگرش ، مینوشت تقدیرش
به روی تخته ی در میبرند دریا را
قلم به شرم در آمد ، ز شرح تصویرش
عجب که حامل عرش است دوش چار غلام
زبان گشوده حقیری برای تحقیرش
شبیه جد خودش روی خاک پرپر شد
شبیه جد خودش زنده مانده تاثیرش
میثم مومنی نژاد
#شعر_شهادت_باب_الحوائج #شعر_شهادت_حضرت_اما_موسی_کاظم
┄┅┅❅💠❅┅┅┄
تلگرام👇👇👇
https://t.me/madahanesfahan
ایتا 👇👇👇
https://eitaa.com/maddahanesf
سروش👇👇👇
http://sapp.ir/maddahanesf
بله👇👇👇
https://ble.im/maddahanesf
گپ👇👇👇
https://gap.im/maddahanesf
اینستاگرام👇👇👇
Www.instagram.com/maddahanesf
✉مقدمتان گرامی
┄┅┅❅💠❅┅┅┄
يا باب الحوائج
پیش او وقت گدائی صحبت از سوگند نیست
چندمین بار است،یا...،نه صبحتی از چند نیست
ذکر یا باب الحوائج،جان گرفت از جود او
بشر حافی بی سبب با ذکر او خرسند نیست
ظلم شد در حق این آقای مظلوم و غریب
حق او را بین ما جمعی که بشناسند نیست
سخت دلتنگ رضاجان است در این چند سال
درد این آقا به غیر از دوری دلبند نیست
کظم غیظ از درس های مکتب پر نور اوست
حاصل رنجدیدن اش چیزی به جز لبخند نیست
اینقدر زنجیر دور گردن او بسته اند
روی تن از دست این زنجیر،گردن،بند نیست
در حقیقت این سیه چال است زندانی اوست
پس نباید گفت در بند است او دربند نیست...
محسن صرامی
#شعر_شهادت_باب_الحوائج #شعر_شهادت_حضرت_اما_موسی_کاظم
┄┅┅❅💠❅┅┅┄
تلگرام👇👇👇
https://t.me/madahanesfahan
ایتا 👇👇👇
https://eitaa.com/maddahanesf
سروش👇👇👇
http://sapp.ir/maddahanesf
بله👇👇👇
https://ble.im/maddahanesf
گپ👇👇👇
https://gap.im/maddahanesf
اینستاگرام👇👇👇
Www.instagram.com/maddahanesf
✉مقدمتان گرامی
┄┅┅❅💠❅┅┅┄
یابن الزهرا(س)
تازیانه ضربه اش برای گونه مُهلک است
مُهلک است اگر به دست سِندی ابن شاهک است
جز سکوت فاطمیِّ تو که کرده عاجزش
ذکر یا علی علی برای او مُحرّک است
آن سیاه چال که تورا گرفته دربغل
معدن سخاوت است و مهبط ملائکه ست
در سیاه چال نیز مکتبت ادامه یافت؛
شیعه شد دوروزه پیش تو هر آنکه مُشرک است
بعد تازیانه نیمه شب در این سیاه چال
هم صدای خِش خِش است و هم صدای چِک چِک است
پرشد از ملائکه فضای آن که بی گمان
جان ز پیکرت در آستانه ی مُتارکه ست
پهلو و سر از اَدلّه ی به حق شیعه است
ساق پای خونی تو هم در این مدارک است
صورتی که تکیه داده روی تخته چون تنت
سیرت بهشت مؤمنون عَلَی الْاَرائِک ست
بین هشت ونُه دوباره مجلس عزا به پاست
چارده دوباره روضه خوان هفتمین یک است
با سلام چرخ می زنیم دور مرقدش
پاسخ ملائکه به ما وَزِد وَ بارِک است
سفره اش جهان خلقت است شرق تا به غرب
آن که بر حوائج همه نگفته مالک است
مهدی رحیمی زمستان
#شعر_شهادت_باب_الحوائج #شعر_شهادت_حضرت_اما_موسی_کاظم
┄┅┅❅💠❅┅┅┄
تلگرام👇👇👇
https://t.me/madahanesfahan
ایتا 👇👇👇
https://eitaa.com/maddahanesf
سروش👇👇👇
http://sapp.ir/maddahanesf
بله👇👇👇
https://ble.im/maddahanesf
گپ👇👇👇
https://gap.im/maddahanesf
اینستاگرام👇👇👇
Www.instagram.com/maddahanesf
✉مقدمتان گرامی
┄┅┅❅💠❅┅┅┄
آه من
همین که آه من از قلب محزون می شود پیدا
چنان بغض گلو با اشک ، افزون می شود پیدا
دلم تا یاد آن داغ جگر سوز تو می افتد
برای مرثیه هر بار مضمون می شود پیدا
هزاران سال اجدادم زداغت گریه می کردند
غمت رازی ست دیرینه که اکنون می شود پیدا
برایت اشک می ریزم همان آب زلالی که
شبیه شیشه ی تنگی ز بیرون می شود پیدا
چه زخم کهنه ای در سینه پنهان کرده ای اما
مدام از زیر این زنجیرها خون می شود پیدا
غریبانه ، شبانه، تکه ای چوب و تنی اما
سحر خورشید از زندان هارون می شود پیدا
هادی ملک پور
#شعر_شهادت_باب_الحوائج #شعر_شهادت_حضرت_اما_موسی_کاظم
┄┅┅❅💠❅┅┅┄
تلگرام👇👇👇
https://t.me/madahanesfahan
ایتا 👇👇👇
https://eitaa.com/maddahanesf
سروش👇👇👇
http://sapp.ir/maddahanesf
بله👇👇👇
https://ble.im/maddahanesf
گپ👇👇👇
https://gap.im/maddahanesf
اینستاگرام👇👇👇
Www.instagram.com/maddahanesf
✉مقدمتان گرامی
┄┅┅❅💠❅┅┅┄
یا موسی بن جعفر
احساس می کردم که درخاک خراسانم
در مِلک طِلق اهل بیتم توی ایرانم
روی لبم هم ذکر یا موسی بن جعفر بود
هم یا جواد العشق بود و هم رضا جانم
از بس فضای صحن ها مانند مشهد بود
شک کرده بودم میزبانم یا که مهمانم
دنبال جسمی تازه بودم بین زائرها
دنبال یک قالب برای روح عریانم
درمحضر باب الحوائج حس من این است
با پهلوان نَفْس پیش هفتمین خوانم
دور ضریحش بود که یک لحظه حس کردم
در نوکری هم شانه با موسی بن عمرانم
یک بار کظم غیظ کردم تازه با سختی
از آن به بعد احساس کردم من مسلمانم
تا که بگردد چرخ بر وِفق مراد من
باید خودم را دور این مرقد بگردانم
وقتی که درهای حرم را خادمان بستند
احساس کردم سیزده شب توی زندانم
احساس کردم شعر می گویم ولی ناچیز
انگار مهدی رحیمی زمستانم
مهدی رحیمی زمستان
#شعر_شهادت_باب_الحوائج #شعر_شهادت_حضرت_اما_موسی_کاظم
┄┅┅❅💠❅┅┅┄
تلگرام👇👇👇
https://t.me/madahanesfahan
ایتا 👇👇👇
https://eitaa.com/maddahanesf
سروش👇👇👇
http://sapp.ir/maddahanesf
بله👇👇👇
https://ble.im/maddahanesf
گپ👇👇👇
https://gap.im/maddahanesf
اینستاگرام👇👇👇
Www.instagram.com/maddahanesf
✉مقدمتان گرامی
┄┅┅❅💠❅┅┅┄
غم آمده ست
غم آمده ست رفیقی رسیده پیش رفیقی
چه با مرام طبیبی عجب رفیق شفیقی
سیاه چال هم از او تو را دمی نگرفته
صعود کرده به پایین هلا چه طیِّ طریقی
به ساق پا غل و زنجیر معنی اش شده اینکه؛
به ضرب خنجر اضافه کنند ضربه ی تیغی
چکیده است به زنجیر،خون پای تو یعنی:
مرصع است حدیدی به سنگ های عقیقی
چنان به غیظ خودت کاظمی و کوه ترینی؛
که سطحی است تو را هر سیاه چال عمیقی
به حُسن خلق تو معذور نیست پیش تو مأمور
عجب حضور شگرفی عجب نگاه دقیقی
به جای اینکه شود ناجی جهالت یک قوم
نجات داده خود بحر را نجات غریقی
بعید نیست که در زیر آفتاب پس از حبس
تنت بخار شود وای این قدر که رقیقی
مهدی رحیمی زمستان
#شعر_شهادت_باب_الحوائج #شعر_شهادت_حضرت_اما_موسی_کاظم
┄┅┅❅💠❅┅┅┄
تلگرام👇👇👇
https://t.me/madahanesfahan
ایتا 👇👇👇
https://eitaa.com/maddahanesf
سروش👇👇👇
http://sapp.ir/maddahanesf
بله👇👇👇
https://ble.im/maddahanesf
گپ👇👇👇
https://gap.im/maddahanesf
اینستاگرام👇👇👇
Www.instagram.com/maddahanesf
✉مقدمتان گرامی
┄┅┅❅💠❅┅┅┄
یا باب الحوائج
تو را بردند نامردان؛ از این زندان به آن زندان
شدی با خونِ دل مهمان؛ از این زندان به آن زندان
شنیدم در غل و زنجیر با توهین ِ پی در پی
تو را انداخت زندانبان از این زندان به آن زندان
مناجاتت دو چندان شد! پس از هر سجده ات میرفت...
صدای جذبۂ قران؛ از این زندان به آن زندان
به جای آه و نفرین ذکر میگفتی و جاری شد-
دعای بارش ِ باران؛ از این زندان به آن زندان
عبایت را کشیدند و امان از هتک حرمت ها
شدی حیران و سرگردان؛ از این زندان به آن زندان
سرِ افطار خوردی تازیانه های محکم را
به جای آب و قدری نان؛ از این زندان به آن زندان
به دست سِندی بن شاهِک ملعون زمین خوردی
بمیرم! با تنی لرزان؛ از این زندان به آن زندان
سکوت و کظم غیظَت، زهرِ دشمن را دو چندان کرد
چه مظلومانه دادی جان؛ از این زندان به آن زندان
به یادِ جدّ لب تشنه گلویَت سوخت و خواندی-
چه روضه با لبِ عطشان؛ از این زندان به آن زندان!
مرضیه عاطفی
#شعر_شهادت_باب_الحوائج #شعر_شهادت_حضرت_اما_موسی_کاظم
┄┅┅❅💠❅┅┅┄
تلگرام👇👇👇
https://t.me/madahanesfahan
ایتا 👇👇👇
https://eitaa.com/maddahanesf
سروش👇👇👇
http://sapp.ir/maddahanesf
بله👇👇👇
https://ble.im/maddahanesf
گپ👇👇👇
https://gap.im/maddahanesf
اینستاگرام👇👇👇
Www.instagram.com/maddahanesf
✉مقدمتان گرامی
┄┅┅❅💠❅┅┅┄
نور خورشید
چند سالیست نور خورشید از
نور سیمای تو شده محروم
ای اسیر بلای قعر سجون
السلامُ عَلیکَ یا مَظلوم
چند سالیست بین زنجیر است
دست های گره گشای شما
بر سر پیکرت چه آمد که
شده مرضوض ساق پای شما
چند سالیست روزه هایت با
ضرب شلاق میشود افطار
میزند سند بن شاهک(لع) با
ناسزا تازیانه را هر بار
درد خود را نمی کنی ابراز
چونکه بر گریه هات میخندند
خم شده قامت شما از بس
وزنه ها را به گردنت بستند
تنگ روی رضا شده دل تو
گوشه ی تنگ وسرد این زندان
نفس تو گرفته اینجا چون
نفست فاطمه ست آقاجان
روز و شب خواندن نماز شما
بین زنجیر سخت و جانکاه است
شد قیام شما شبیه رکوع
سقف زندان ز بسکه کوتاه است
شده یک در اگر چه تابوتت
بازهم دست کم کفن داری...
بی کفن هم اگر بمانی تو
بر تن آخر تو پیروهن داری
روضه خواندی : که برلب دریا
گشت تشنه شهید آب حیات
پیش چشمان مادرش میشد
بین گودال پیکرش خیرات
محمد داوری
#شعر_شهادت_باب_الحوائج #شعر_شهادت_حضرت_اما_موسی_کاظم
┄┅┅❅💠❅┅┅┄
تلگرام👇👇👇
https://t.me/madahanesfahan
ایتا 👇👇👇
https://eitaa.com/maddahanesf
سروش👇👇👇
http://sapp.ir/maddahanesf
بله👇👇👇
https://ble.im/maddahanesf
گپ👇👇👇
https://gap.im/maddahanesf
اینستاگرام👇👇👇
Www.instagram.com/maddahanesf
✉مقدمتان گرامی
┄┅┅❅💠❅┅┅┄
هوای دعا
عبد خوب خدا، خدای دعا
قبلهء هفتمی برای دعا
ای نماز مصور عالم
جلوهء بعدِ ربنای دعا
به تمام ملائکه در عرش
خلعتی میدهی عبای دعا
در قنوتت شکسته تر شده است
قامت التماس های دعا
سایه ات را ببخش بر محشر
آسمان را بریز پای دعا
نام تو میخورد به گوشم و باز
به سرم می زند هوای دعا
مثل لبهایتان دم افطار
شده ام تشنهء صدای دعا
چون غباری بلندمان کردی
عاشقان را شما نشان کردی
ای وجود تو از اذان سرشار
ای سجود تو دائم الاسرار
ای سلاحت میان زندان، اشک
ای زبانت، زبان استغفار
بردن نام توست بعد نماز
خیرالاعمال، سیدالاذکار
سر زنجیرتان به گردن من
به کس دیگری ندارم کار
سربلندم کن و نگاهم کن
سر خود را ز سجده بردار
میشوی کاظمِ مکررتر
ناسزاها که میشود تکرار
خورده ای چند ضربهء شلاق
جان معصومه موقع افطار؟
قلب تو از صدا نمی افتد
از لبت یا رضا نمی افتد
عمرمن بی غمت تباه شده
قفس سینه ام پر آه شده
وقتی از اشک چشم لبریزم
باز حتماً به من نگاه شده
روضهء مادرت چه ها کرده
عمرتو کم، خداگواه شده
جسدت را چه بی حیا بردند
این غلامان سربه راه شده
حجم سنگین روی این تخته
بدنت نیست، اشتباه شده
روی پیشانی توپینه ولی
گردنت از چه راه راه شده
آه از داغ و محنت دوران
چه کشیدی ز دست زندانبان
چشمهای رضا شده پُرنم
وقت تشییع تو قدم به قدم
زیر جسم شریفتان بودند
شیعیان شما همه از دم
شد تنت بهترین حنوط آنجا
کفنت شد تمام ابریشم
روبه قبله شدی چه با عزت
صورتت را کسی نریخت به هم
رفتی و بعد رفتن تو نرفت
سر تو روی نیزه ها کم کم
دستهای زمخت هیچ کسی
آتشی را نبرد سوی حرم
رفتی و پیش چشم تو بعداً
گره معجری نشد محکم
راهم افتاده باز کرببلا
باقی روضه عصرعاشورا...
رضا دین پرور
#شعر_شهادت_باب_الحوائج #شعر_شهادت_حضرت_اما_موسی_کاظم
┄┅┅❅💠❅┅┅┄
تلگرام👇👇👇
https://t.me/madahanesfahan
ایتا 👇👇👇
https://eitaa.com/maddahanesf
سروش👇👇👇
http://sapp.ir/maddahanesf
بله👇👇👇
https://ble.im/maddahanesf
گپ👇👇👇
https://gap.im/maddahanesf
اینستاگرام👇👇👇
Www.instagram.com/maddahanesf
✉مقدمتان گرامی
┄┅┅❅💠❅┅┅┄
نگاه مهربانش
خداوندا نگیر از من نگاه مهربانش را
نگیر از بنده ی او نوکری دوستانش را
بلا گردان خدام حریم کاظمینم من
گدایم روزی ام از سفره اش کن خرده نانش را
نیامد دست خالی یک تن از باب المراد او
ندارد هشت جنت هم صفای آستانش را
همین یک نکته از پستی این دنیا فقط کافی ست
چرا باید بگیرم از سیه چالی نشانش را
به هارون تا قیامت لعن و نفرین پیمبر باد
که با آزار آن حضرت نموده قصد جانش را
فقط با تازیانه میکند از او پذیرائی
بریده سندی ابن شاهک ملعون امانش را
نشسته مثل عمه زینب خود نافله خوانده
ز بس نمناکی زندان گرفت از او توانش را
نمانده ساق پا حتی بماند معنی مرضوض
قلم هرگز ندارد قدرت شرح بیانش را
غل و زنجیر یا زندان بسوزم با کدامینش
شکست از او یکی حرمت یکی هم استخوانش را
ولی با این همه روضه ولی با این همه غربت
دم جان دادنش بالین خود دیده جوانش را
بمیرم کربلا بابا به بالین پسر آمد
گرفت این داغ از بابا توان زانوانش را
نگاه انداخت هر جائی از این صحرا فقط می دید
جوانش را جوانش را جوانش را جوانش را...
محسن صرامی
#شعر_شهادت_باب_الحوائج #شعر_شهادت_حضرت_اما_موسی_کاظم
┄┅┅❅💠❅┅┅┄
تلگرام👇👇👇
https://t.me/madahanesfahan
ایتا 👇👇👇
https://eitaa.com/maddahanesf
سروش👇👇👇
http://sapp.ir/maddahanesf
بله👇👇👇
https://ble.im/maddahanesf
گپ👇👇👇
https://gap.im/maddahanesf
اینستاگرام👇👇👇
Www.instagram.com/maddahanesf
✉مقدمتان گرامی
┄┅┅❅💠❅┅┅┄
زنجیر
لاغر شدی چه بر سر این پیکر اوردند؟
با تازیانه خستگی ات را دراوردند؟
با بد دهانی کردن و با ناسزا گفت
خلصنی یارب را در از این حنجر اوردند
موسیقی زنجیر دارد هر پر و بالت
چیزی نمانده چه سر بال و پر اوردند
خیلی شده معصومه دلتنگت کجا ماندی؟
با دوری از تو چه به روز دختر اوردند
خون لخته لخته از دهانت می چکد اما
یک کاسه ی ابی برای تو گر اوردند...
انقدر بد تا میکنند این اخری با تو
روی لبانت ذکر زهرا مادر اوردند
لب تشنه ای و هر قدر ناله زدی اینها
لبخندشان را در جوابت اخر اوردند
شکر خدا اینجا به جای سنگ و تیر و تیغ
مردم برای بردنت نیلوفر اوردند
تن نه – به روی تخته گرچه پیرهن بردند
اما کجا پیراهن از پیکر دراوردند؟
اینجا کجا و مجلس بزم شرابی که...
راس پدر را پیش چشم دختر اوردند
اینجا خدا را شکر شام و کوفه دیگر نیست
اینجا کجا چندین زن بی معجر اوردند؟
مهدی شریف زاده
#شعر_شهادت_حضرت_اما_موسی_کاظم #شعر_شهادت_موسی_ابن_جعفر
┄┅┅❅💠❅┅┅┄
تلگرام👇👇👇
https://t.me/madahanesfahan
ایتا 👇👇👇
https://eitaa.com/maddahanesf
سروش👇👇👇
http://sapp.ir/maddahanesf
بله👇👇👇
https://ble.im/maddahanesf
گپ👇👇👇
https://gap.im/maddahanesf
اینستاگرام👇👇👇
Www.instagram.com/maddahanesf
✉مقدمتان گرامی
┄┅┅❅💠❅┅┅┄
یا موسی ابن جعفر
شکر آن ربی که نعمت داد بر ما این چنین
با دعای مادر و لطف امیرالمومنین
شد تمام دلخوشی مردم ایران زمین
سفره موسی بن جعفر، سفره ام البنین
بارها دیدیم وقتی کار غم بالا گرفت
دست ما را روضه ی باب الحوائج ها گرفت
سهم ایران لطف ِ موسای بنی الزهرا شده
مشهد و شیراز و قم سه کاظمین ما شده
تشنگی یعنی چه وقتی یار ما دریا شده
هر در بسته به روی مردم ما وا شده
غیر آقا از کسی عزت نمی خواهیم ما
جز ولیعهدش ، ولی نعمت نمی خواهیم ما
چشم بد از این همه آقایی ات ، آقا به دور
از فدک گو غاصبینش را بلرزان بین گور
چهارده سال استقامت کردی ای شیر غیور
آبروها بردی از اهل زر و تزویر و زور
هر چه گردد ، عزتت آقا دو چندان می شود
`یوسف از دامان پاک خود به زندان می شود”
غرق دنیایم خودت غرق هوالهو کن مرا
غیر عشقت فارغ ِ از هر هیاهو کن مرا
کن مرا آزاد از من ، بنده او کن مرا
مثل آن بدکاره از این رو به آن رو کن مرا
نوکرت از دست رفت آقا کمک ! آقا دخیل
حضرت موسا مسیح ِ کاظمینی ها دخیل
حضرت موسای ما قعر سجون را طور کرد
کوه صبرش چشم فرعون زمان را کور کرد
او سیه چال بلا را نور فوق نور کرد
خون دل ها خورد و از شیعه بلا را دور کرد
او بدی ها دید اما با کسی بد تا نکرد
مرگ خود را خواست اما لب به نفرین وا نکرد
باز هم زنجیر با هارون تبانی می کند
بی قرارت کینه ی سندی ِ جانی می کند
لال گردد ؛ باز دارد بد دهانی می کند
یاس را سیلی دوباره ارغوانی می کند
بی هوا زد ، بی هوا زد ، بی هوا زد بی هوا
دم گرفتی زیر لب ، یا فاطمه ، یا مجتبی
تو چه دیدی که رمق رفت از نگاهت ، آه آه
بوی زهرا پر شده در قتلگاهت ، آه آه
اشک خون ریزد لبت ، از آه آهت ، آه آه
با عبا گیرد نگهبان اشتباهت ، آه آه
خوب شد معصومه جانت ، نیمه جانی ات ندید
غرق زخم و غرق خون و قد کمانی ات ندید
بعد تو اینجا سر پیراهنت دعوا که نیست
جسم تو بر جسر بغداد است زیر پا که نیست
ساق مرضوض ِ تو کار ِ نعل مرکب ها که نیست
حرفی از آوارگی ِ طفل بی بابا که نیست
بعد تو سیلی جواب ِ دیده گریان نبود
گوش شیطان کر ، زنی بر ناقه ی عریان نبود
محمد حسین رحیمیان
#شعر_شهادت_باب_الحوائج #شعر_شهادت_حضرت_اما_موسی_کاظم
┄┅┅❅💠❅┅┅┄
تلگرام👇👇👇
https://t.me/madahanesfahan
ایتا 👇👇👇
https://eitaa.com/maddahanesf
سروش👇👇👇
http://sapp.ir/maddahanesf
بله👇👇👇
https://ble.im/maddahanesf
گپ👇👇👇
https://gap.im/maddahanesf
اینستاگرام👇👇👇
Www.instagram.com/maddahanesf
✉مقدمتان گرامی
┄┅┅❅💠❅┅┅┄
یا باب الحوائج
حال زارش را ببین حال بکایش را ببین
بین این زندان بی روزن صفایش را ببین
زحمت زنجیر دارد در قنوت نافله
باهمین دست ورم کرده دعایش را ببین
سرفه های خونی اش بدکاره را هم پاک کرد
در مریضی هم دم مشکل گشایش را ببین
یک نفر میگفت موسی رفته از زندان مگر؟!
یکنفر میگفت نه؟ زیر عبایش را ببین!
آن امامی که به تخت عرش اعلی می نشست
در سیه چالش بیا امروز جایش را ببین
آنقدر زنجیر سنگین بود ساقش خرد شد
دل اگر داری خودت اوضاع پایش را ببین
دست بر دیوار سنگی زد رخش آتش گرفت
نوکر زهرا!گریز روضه هایش را ببین
لیله القدر نبی در پشت در آتش گرفت
دستهای شرمسار مرتضایش را ببین
چادر زهرا پرش به چادر زینب گرفت
از مدینه روضه های کربلایش را ببین
سنگ خورد و مشت خورد و به نماز شب نشست
در سجود این خدای غم خدایش را ببین..
سید پوریا هاشمی
#شعر_شهادت_باب_الحوائج #شعر_شهادت_حضرت_اما_موسی_کاظم
┄┅┅❅💠❅┅┅┄
تلگرام👇👇👇
https://t.me/madahanesfahan
ایتا 👇👇👇
https://eitaa.com/maddahanesf
سروش👇👇👇
http://sapp.ir/maddahanesf
بله👇👇👇
https://ble.im/maddahanesf
گپ👇👇👇
https://gap.im/maddahanesf
اینستاگرام👇👇👇
Www.instagram.com/maddahanesf
✉مقدمتان گرامی
┄┅┅❅💠❅┅┅┄