eitaa logo
کانون مداحان
26.2هزار دنبال‌کننده
20.5هزار عکس
20.4هزار ویدیو
188 فایل
کانون مداحان استان مرکز آموزش عمومی ، تخصصی و سطح عالی مداحی. خیریه فرهنگی ذاکرین امام حسین (ع)
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام(بخوانیدوارسال کنید): سفره احسان گر ذره پروری شده پیمان مجتبی چون خار باش بین گلستان مجتبی آواره باش بین کرم خانه حسن سامان گرفته بی سر و سامان مجتبی بیمار را به درد کرم مبتلا کند اینگونه است شیوه درمان مجتبی هرجا که نام اوست بلند است دستمان با ما چه کرده سفره احسان مجتبی دست تهی ببر به دَرِ او بلا عوض دستور نسیه است به دکان مجتبی در خارج از کلاس شنیده است ذره ای حاتم نبوده طفل دبستان مجتبی شاگرد را به اسم رئیسش صدا زنند زین رو نوشته اند سلیمان مجتبی گویند شاعران همه از روی طفل او قاسم شده ست یوسف کنعان مجتبی کوری چشم عایشه هستیم تا ابد ما مخلص و مرید و مسلمان مجتبی مارا حسن به دست حسینش سپرده است دل برده است ذکر حسن جان مجتبی حتی کرم رسیده به ما در غیاب او هر جا نشسته اند غلامان مجتبی آن روز میرسد برود تا میان عرش گلدسته و مناره و ایوان مجتبی مثل سحر میان گوهرشاد لازم است اشک و دعا میان شبستان مجتبی فارغ شدم ز درد و غم اینجا خداروشکر گرم است باز بزم محبان مجتبی امیرفرخنده ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
عرش ای که بر خاکی و در عرش مقیمی آقا جلوه ی طوری و استاد کلیمی آقا من سراپا همه جهلم تو فهیمی آقا رمضان است و بر این سفره نعیمی آقا تو رحیم ابن رحیم ابن رحیمی آقا تو کریم ابن کریم ابن کریمی آقا در مدینه ز قدوم تو صفا جمع شده بر در بیت علی خیل گدا جمع شده در نم جود تو دریای سخا جمع شده در وجودت همهءآل عبا جمع شده ای که در لطف و عطا بحر عظیمی آقا تو کریم ابن کریم ابن کریمی آقا صدف بحر خداوند گوهر آورده دامن حضرت خورشید قمر آورده شجر باغ علی تازه ثمر آورده حضرت فاطمه گویا که پسر آورده چون رسول مدنی نفس سلیمی آقا تو کریم ابن کریم ابن کریمی آقا تو به لبهای نبی علت هر لبخندی تا علی دید تو را گفت عجب فرزندی ظاهراً کوه نمک هستی و همچون قندی باطناً مادر خود فاطمه را دلبندی ای به زهرا و علی عشق صمیمی آقا تو کریم ابن کریم ابن کریمی آقا جلوه کرده ست خدا بر جلواتش صلوات مصطفایی صفت آمد به صفاتش صلوات حسن آمد به جمیع حسناتش صلوات چه مبارک بود او بر برکاتش صلوات تو مُهَیْمِنُ تو مُبَیِّنُ تو حکیمی آقا تو کریم ابن کریم ابن کریمی آقا سفره گر سفرهء تو ،دست اگر دست تو بود پس تمنای کریمان همه بر دست تو بود خلقت ارض و سماوات مگر دست تو بود اختیار همه ی جن و بشر دست تو بود تو تجلای خداوند علیمی آقا تو کریم ابن کریم ابن کریمی آقا چه کسی گفته تو را لشکر بی یار بود ملک و جن و بشر بر تو وفادار بود آنقدر بحر کمال تو گهربار بود که حسین ابن علی بر تو علمدار بود مرشد صبر شدی ،بسکه حلیمی آقا تو کریم ابن کریم ابن کریمی آقا بهر اصحاب جمل وقت کفن آمده است به دل اهرمنان کوه محن آمده است روبهان را همگی لرزه به تن آمده است همه گفتند گریزید حسن آمده است کافران را بخدا نار جحیمی آقا تو کریم ابن کریم ابن کریمی آقا آنکه در خانهءتو لایق دربانی شد صولت و منزلتش شیوه ی اعیانی شد ماجرای من و تو آنچه که میدانی شد دل من در قفس عشق تو زندانی شد نظری جانب این عبد قدیمی آقا تو کریم ابن کریم ابن کریمی آقا زائر غمزده داری تو ، ولی گنبد نه قبر ویران شده داری تو ، ولی مرقد نه دفن کردند تو را در حرم احمد !؟ نه و نمودند ادا حق تو را بی حد!؟ نه شهر خود هستی و ویرانه حریمی آقا ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
حیدرانه شاعر به هر شعر ترش دارد علاقه آری به میز و دفترش دارد علاقه چون با ارادت می نشیند می نویسد از خط و خال دلبرش ؛ دارد علاقه من دلبری دارم که بعد قرن ها هم دنیا به ذکر اطهرش دارد علاقه عمری به دیدار تماشای جمالش تنها نه ما پیغمبرش دارد علاقه آنقدر سبک خطبه هایش حیدرانه ست اصبغ به فیض منبرش دارد علاقه او را به جان فاطمه باید قسم داد از بس به شخص مادرش دارد علاقه یارب نکن بیرون مان از خانه ی او خیلی به روضه نوکرش دارد علاقه کی میرویم از محضر او دست خالی وقتی به مسکین درش دارد علاقه هر نام پاکش می برد دل را به نوعی موسی به اسم شبرش دارد علاقه مشغول مداحی او در عرش جبرییل میخواند از تورات و میخواند از انجیل هر سائلی یک دفعه شد مهمان شبر سیراب شد از چشمه ی احسان شبر پلکی زد و رزق خلائق را فرستاد روزی ما می ریزد از مژگان شبر معنای رحمانیت حق را ندیدیم جز در میان مهر بی پایان شبر هرگز به چشم نوکری ما را ندیده اقا شدیم از لطف استحسان شبر حاجت به دندان نیست وقتی می گشاید از کار ما صدها گره دستان شبر بعد از حدیث منزلت باید بخوانیم موسی ست محو صورت خندان شبر جای صفورا خالی است امشب بگیرد گلبوسه ای از گونه ی تابان شبر ما هم به قربان همان خال سیاهش وقتی که هارون می رود قربان شبر سنگین تر از ایمان کل انبیاء است در وقت میزان کفه ی ایمان شبر با دست تقدیر خدا پیوند خورده از ابتدا جان شبیر و جان شبر مضمون به این خوبی فقط جایش همین جاست عشق برادر به برادر بیش از اینهاست در علی دردانه ی طاها حسن بود قبل از حسین آیینه ی زهرا حسن بود چشمان او تنها تجلی گاه توحید پر می شد از عطر خدا هر جا حسن بود یوسف کمی تا قسمتی از حسن رویش زیباتر از زیباتر از زیبا حسن بود جبرییل هم در سایه سارش قد کشیده روزی رسان عالم بالا حسن بود شاگرد پای درس پیکارش ابوالفضل اموزگار حضرت سقا حسن بود گفتند کوه صبر زینب را ولیکن الگوی ناب زینب کبری حسن بود یاد خدا یاد امام عصر باشد تسبیح قاسم یاحسین و یاحسن بود صلحش قیامی همچو عاشورا رقم زد بنیانگذار کربلایی ها حسن بود در کربلا هم با حسینش دم گرفتیم در هر زیارت ذکر پایین پا حسن بود از اولین اجد ... ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
کریمِ طایفه دوباره زد به سرِ عاشقان هوای حسن نفس ، نفس، نفسِ سینه زن فدای حسن خوشم که یک رگِ من می رسد به او ، مادر! به لطفِ تو شدم امشب غزلسُرای حسن کریمِ طایفه یعنی که با سگی ولگرد عجیب نیست که قسمت شَود غذای حسن در این زمانه که هرکس به هر دَری زده است خوشا به حال کسی که شده گدای حسن ببین که روی لَبَش لختهْ خون به جای دعاست نگاه کن که اجابت شده دعای حسن چقَدْر یاسِ کبود آمده ست دورِ لَبَش چقَدْر روضه ی زهراست روضه ها محسن کاویانی *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
گفتم یا حسن گوشه هایی از مناجات سحر دارد لبم موقع بوسه به خاک پا هنر دارد لبم جای حرمان و عطش، قند و شکر دارد لبم از حوالی سبو و می گذر دارد لبم مستم و دیگر ندارد هیچ کس کاری به من جای یا رب یارب و العفو، گفتم یا حسن گر خریدارم نباشد یار، کاسب نیستم نوکرم، اما پی جیره مواجب نیستم پشت در دنبال یک جای مناسب نیستم من به آن جنت که بی مولاست، راغب نیستم مهر آقایم حسن را تا که من صاحب شدم کلب دربار علی بن ابیطالب شدم میشود هر بنده ای حاجت روا پیش کریم در به در اصلاً ندارد فکر جا پیش کریم آشتی دادند ما را با خدا پیش کریم آبرو داریم پیش مرتضا، پیش کریم بنده درمانده را تحویل می گیرد حسن دست ما را بهتر از فامیل می گیرد حسن دوست دارم باده را وقت اذان صبحدم با گداها کیف دارد شب نشینی دور هم سفره دارم آمده شکر خدای ذوالنعم دست من اصلاً نرفته مثل اربابم به کم آمده آنکس که جودش فرق دارد با همه آمده آنکس که می میرد برای فاطمه قدو بالایش علی، دست عطایش فاطمه دلگشای او علی، مشکل گشایش فاطمه زور بازویش علی، حجب و حیایش فاطمه خنده های او علی و گریه هایش فاطمه کوثر و زمزم که با لعل حسن حل میشود در مقاماتش امام دوم، اول میشود هم نگاهی میکنی وغوره را می میکنی هم زنسلت سمت وسوی قبله را ری میکنی هم بحول الله گویان عرش راطی میکنی هم میان فتنه می جنگی شتر پی میکنی کورباشد آن زنی که فتنه چینی میکند چون خدیجه هست و ام المومنینی میکند خواب و رویایم شده نقش شبستان حسن در بقیعش دم گرفتن با حسین جان حسن خشت اول گر بیفتد دست خواهان حسن تا ثریا میرود یک روز ایوان حسن نیمه ماه خدا زهرا دعایم را نوشت اربعین پای پیاده کربلایم را نوشت رضا دین پرور *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
قرص مهتاب وقتش رسیده تا که قَدری با خدا باشم به اصلِ خود برگردم از غفلت جدا باشم با اهلِ دنیا هرچه که بودم دگر کافی ست حالا زمانش شد که با اهلِ ولا باشم من فطرتم میلِ مناجاتِ سحر دارد در آسمانِ بندگی باید رها باشم امشب که قرصِ کاملِ مهتاب را دیدم مطلوب باشد گرمِ تسبیح و دعا باشم گفتند بابِ رحمتِ حق روی من باز است گر معتکف در نیمه ی ماهِ خدا باشم دیدم هم اکنون که بساطِ عاشقی جور است خوب است من هم در مدینه یک گدا باشم با یک توسُّل بر نَخی از چادرِ زهرا خاکِ قدومِ یوسفِ خیرُالنِّسا باشم غم زآتشِ دوزخ ندارم تا
حَسَن” دارم 

وقتی که اسمِ اعظمی چون 
یاحَسَن” دارم بیداری یا خواب است رؤیایی که می بینم؟ هست آسمان یا که زمین جایی که می بینم؟ بوی کرم می آورد دوشِ نسیم امشب حَل می شود اکنون معمّایی که می بینم با کاسه های خالیِ خود سائلان جمع اند دور و برِ سکّوی زیبایی که می بینم کیسه به دوشی از مسیری آشنا آمد گویی غریبه نیست آقایی که می بینم قدِّ حسودان است کوتاه و نمی بینند در ازدحام، این قدّ و بالایی که می بینم از دستِ عیسی نیز هرگز بر نمی آید اعجازهای این مسیحایی که می بینم آنها که امروزند بندِ قرصِ نان تا شب هرگز نمی بینند فردایی که می بینم تا که گدایی هست، شبگردِ کریمی هست ما را چه غم، تا سُفره ی مردِ کریمی هست این سفره از روی زمین تا آسمان پهن است از آسمان هم تا به بالاتر از آن پهن است بالاتر از آن هم خبر آورده جبرائیل نزد ملائک سفره ی این خاندان پهن است از‌ یک سرِ این سفره در یثرب نشانی هست آن یک سرِ سفره ولی تا بی نشان پهن است شب که شود هر سُفره ای را جمع باید کرد این سفره امّا روز و شبها هر زمان پهن است اینجا دهانِ میهمانان لُقمه بگذارند اینجا بساطِ لطف و مهرِ میزبان پهن است وقتی که صاحب سُفره فرزندِ علی باشد جای تعجُّب نیست بهرِ دشمنان پهن است هر قدر می خواهی بِبَر کم که نمی آید هر وقت میخواهی بیا این آستان پهن است حاتم از اینجا می بَرد روزیِ هر سالَش یعنی حسن هرسال مسکینی ست دنبالش از هرچه جز عشقِ تو بیزاری خوشم باشد در سینه از مهرت نگهداری خوشم باشد گویند بیکاران سراغِ سائلی آیند گر سائلی این است بیکاری خوشم باشد حتّی شده یکبار در ماهِ خدا آقا مهمانِ من باشی به افطاری خوشم باشد تنها همینکه دوستت دارم ... *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
جمالِ زیبایش نوکری مُشکُ عَنبر آورده چه!! گُلابی مُعَطَّر آورده بار دیگر ز مقدمش یارش گُلِ خنده زلب در آورده شده مجنون و باده در دستش که صبابوی دلبرآورده دلبری که پیمبرازعشقش شکر حق را مُکَرَّر آورده مژده آمد که مادر گیتی فاطمه!! جانِ اَطهر آورده بهرِ حیدر امیرِ روزِ جزا پسری همچو اختر آورده پسری که امیرِ محتشم است حسن ابن علی اباالکرم است میدرخشد چو ماهِ تابان است تاجدارِ همه کریمان است بوسه بر او چنان زَنَد احمد گوئیا بوسه اش به قرآن است در نگین ِ جمالِ زیبایش علی و فاطمه نمایان است ز شکوه و تلاطمِ چشمش حوریان و فرشته حیران است زنمکدانِ طرحِ لبخندش غرقِ شادی دل محبان است و به یمن قدوم او امشب!!! رحمتِ حق به ما فراوان است سائلی دم گرفته یار آمد وارث تیغ ذوالفقار آمد مرغ دل بهر ِعشق او پرزد بردر عاشقان او در زد چه مبارک شبی شده امشب ماه دامان فاطمه سر زد آن مهی که خدا سخایش را هدیه کرد و به نامِ دلبر زد خوش بحال کسی که جانانه درِ بیتِ امیر خیبر زد شد نصیبش محبت حسن و حسن او را مدال نوکر زد شکرلله که حق دل ما را مُلکِ وقفِ کریمِ کوثر زد زین سبب ما پر از بها شده ایم از گدایان مجتبی شده ایم زد قدم تا که دین عسل گردد بابِ زیباترین عمل گردد آفریده خدا کریم او را تا که ممتاز و بی بدل گردد مثل حیدر به وقتِ جنگیدن بر عدو حضرت اجل گردد دشمنان را زهم بپاشد او مردِ نامی و بی مثل گردد پسر شیرحق همان شیر است چو علی باید او که یَل گردد شُتُرِ فتنه را زمین کوبید تا که او فاتحِ جمل گردد جان فدایش که مرحبا دارد (سائل) از لطف او بها دارد رضا آهی *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
جذبه و جاذبه و جلوه‌ی اعظم حسن است علی و عالی و علامه و اعلم حسن است به خداوند بهشتش حسن آباد خداست شرف‌الشمس خداوندِ دو عالم حسن است بنویس از نفَسش فاطمه را می‌فهمند بسکه آئینه‌یِ پیغمبر اکرم حسن است از حسن جانِ علی بِینِ جمل فهمیدم دومین حیدرِ این قوم مُسَلم حسن است چهارده تَن همه اوصافِ حسن را دارند دو حسن هست ولیکن همه از دَم حسن است بیشتر داد به هر کَس که اهانت کردَش بسکه بخشید که گفتیم خدا هم حسن است او حسین است و حسین است حسن پس خوب است بنویسیم که در هر دو مجسم حسن است بارها گفت حسین اینکه کریم این آقاست بارها گفت حسین اینکه مقدم حسن است کیست او قبله‌ی اصحابِ اباعبدالله نقشِ پُر جذبه ی هفتادو دو پرچم حسن است شیخ عباس قمی ، مُنتهی الآمالش گفت در کرببلا سیلِ دمادم حسن است شش شهیدند از او ، پس به محرم سوگند صاحبِ بیشترین سهم در این غم حسن است کاش می شد که بگویم به ضریحِ حرمش اینهمه غم حسن است اینهمه ماتم حسن است ابن طاووس بخوان آه مُقَرَم بنویس روضه‌ی غربتِ شبهای محرم حسن است حسن لطفی *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
حُسنِ مطلق ریسه بندان کن، علیِ مرتضی(ع) بابا شده نیمۂ ماهِ خدا شیرخدا بابا شده میرسد امشب رطب از دستهای جبرییل روزه دارن! حیدرِ آل کسا، بابا شده حُسنِ مطلق رونمایی شد؛ حسن(ع) لبخند زد چون أمیرالمؤمنینِ شیعه ها بابا شده گفت امشب قلعۂ خیبر به تیغِ ذوالفقار باخبر هستی که شاهِ لافتی بابا شده؟! سفرۂ افطار با ذکر«حسن(ع)جان» پهن شد جانِ عالم؛ حضرت مشکل گشا بابا شده در فضیلت نیست امشب کمتر از شبهای قدر چون به یُمنِ مجتبی(ع) بابایِ ما بابا شده هست ذکر «یاعلیُ و یاعظیم ِ» اهل بیت(ع) سائلان خواندند او را «یاکریم اهل بیت(ع)» کوثر امشب صاحب دردانۂ أطهر شده حضرت أم أبیها حضرتِ مادر شده عرشیان و خاکیان و سائلان و عاصیان در کنار دست های کوچکش محشر شده چشم و ابرویش به حیدر رفته و دل می برَد قلبِ زهرا(س) بیقرارِ دومین حیدر شده شد نبی(ص) غرق سرور و شادمانی پدر- باعث آرامش ِ روز و شبِ دختر شده قوم و خویشیِ پیمبر(ص) باعلی(ع) شد بیشتر حالِ اصحابِ سقیفه بیشتر مضطر شده جاهلی هم سنگ آورده برای امتحان دید اما وقت رفتن صاحبِ گوهر شده هست آقایم کریم إبن کریم و تا ابد از تمام دست و دل بازانِ عالم سر شده دید دستِ خالی ام را داد عیدیِ مرا از میانِ جمعیت؛ زهرا(س) صدایم زد بیا... آمدم! نوکر شدم از برکت نام ِ حسن(ع) دام را انداخت؛ دل افتاد در دام حسن(ع) ابر و باد و ماه و خورشیدش تماشایی تر است فرق دارد آسمانِ آبیِ بام حسن(ع) با جزامی هیچکس دمخور نشد جز مجتبی(ع) همنشینی با ضعیفان هست پیغام حسن(ع) مرد شامی را به جای ناسزا لبخند گفت عاشقم! دیوانه ام کرده ست اسلام حسن(ع) نام او کام مرا طعم عسل داده ست و کاش... لحظه ای شیرین شود از نام من کام حسن(ع) در خیالاتم صدایش را تصور میکنم نسخۂ آرامشم شد لحن آرام حسن(ع) میشود صحن و سرایش بازسازی با ظهور میشوم در آستانش جزء خدام حسن(ع) شک نکن یکروز میگیرم برات کربلا از کنار پنجره فولادِ باب المجتبی(ع)!  مرضیه عاطفی *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
کمالِ حسن باید فقط نشست فقط با کریم‌ها تاکه شوی شبی تو هم از یا کریم‌ها بی وقت هم اگر بروی راه می‌دهند دارند لحظه لحظه کرم‌ها کریم‌ها بد می‌کنیم گرچه ، ولی رد نمی‌کنند یک طورِ دیگرند خدایا کریم‌ها دیدیم صبح و شام که هرگز نداشتند در بیتِ خویش سفره‌ی بی ما کریم‌ها وقتی درِ تمامیِ این شهر بسته است بستند خانه را همه الا کریم‌ها حیران سفره‌دارِ کریمم که تا ابد حیران او شدند سرا پا کریم‌ها   حیدر شده‌است جلوه‌ی زهراییِ حسن باید فقط نوشت از آقاییِ حسن دادند روزِ قبل عطایای بیشتر دارند روزِ بعد گداهای بیشتر مهلت نمی‌دهند که حرفی اَدا شود دادند قبلِ عرضِ تمنای بیشتر   هرچه گدا رسید در این خانه جا گرفت این خانه دارد از دو جهان جای بیشتر از خویش می‌زنند برای گدایِ خوایش دارند از این قبلیه تقاضای بیشتر این خانواده هرچه شنیدند ناسزا کردند جای طعنه دعاهای بیشتر هرقدر در کمالِ حسن فکر می‌کنیم هی می‌شویم غرقِ معمای بیشتر شد قبله‌ام قبیله‌ی دریایی حسن باید فقط نوشت از آقایی حسن وقتی که چشمهات کمانگیر می‌شوند اهل نفاق با تو زمین گیر می‌شوند دیدند گرد ناقه‌ی فتنه که با حسن کابوس‌هایشان همه تعبیر می‌شوند فریاد می‌زنند سپاه جمل : امان تا که اسیر حذبه ی  تکبیر می‌شوند رَم می‌کنند هر طرفی این وحوش‌ها وقتی شکارِ هیبت این شیر می‌شوند یک ضربه میزنی و دوصد زَهره می‌دری انگار ضربه‌های تو تکثیر می‌شوند در کربلا شبیه حسن جلوه می‌کنند نسل حسن که صاحب شمشیر می‌شوند جانم فدایِ ضربه‌ی مولاییِ حسن باید فقط نوشت از آقایی حسن وقت شکست پشت ستم‌ها یکی یکی خَم می‌شوند قامت غم‌ها یکی یکی یک روز می‌رسد که مدینه برای ماست تا که بنا شوند حرم‌ها یکی یکی باید کبوترانِ رضا را بیاوریم تا پر زنند گرد عَلَم‌ها یکی یکی باید برای صبح ظهورش امید داشت چون جمع می‌شوند قدم‌ها یکی یکی آنروز بر ضریح طلاکوب نقره کوب جانم‌حسن زنند قلم‌ها یکی یکی قربان رجعتی که بیایند پیشِ ما از هفت قبله اهل کرم‌ها یکی یکی جانم فدای روز پذیرایی حسن باید فقط نوشت از آقایی حسن ابری رسید و ماه تو را ناپدید کرد داغی رسید و سروِ تو را مثل بید کرد الماس ریزه‌ها جگرت را بهم زدند ام ... *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
طلیعه ی خورشید مراشبیه عبایت تکان بده آقا مرابه زیرِکسایت مکان بده آقا کمی زچهره ماهت نقاب بر افکن دوباره برتن این مرده جان بده آقا به دست فیض کریمت طلیعه ی خورشید گدای پشت درم, آب ونان بده آقا به دانه هرموژه ات تیرِ زهد برقلب است زِ ابروانِ هِلالت کمان بده آقا توراقسم به نفسهای آخرِ قاسم برای خوب شدن یک زمان بده آقا به جان فاطمه محجوب میشوم آخر زخادمان تو محسوب میشوم آخر چه مزه ای بدهد ازجگر حسن گفتن زِ مغرب رمضان تا سحر حسن گفتن خدابه حق حسن, یاحسن به حق خدا شدم عبیدتو با اینقدر حسن گفتن تمام روزی نوکر به دست ارباب است که آب ونان من است بیشتر حسن گفتن ز بعدذکرِ حسین یاحسین ،میچسبد قسم به حضرت زهرا دگر حسن گفتن ببرتونام حسن را که عاقبت بینی نجات بخش صراط است هرحسن گفتن تنورعشق حسین ، از دم حسن گرم است که اشک روضه وسوز،ازغم حسن گرم است دوگوشواره حسن را چه گوشه گیرش کرد و گوشه پاره حسن را چه زود پیرش کرد حمید عرب خالقی *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
حسن جانِ علی جذبه و جاذبه و جلوه‌ی اعظم حسن است علی و عالی و علامه و اعلم حسن است به خداوند بهشتش حسن آباد خداست شرف‌الشمس خداوندِ دو عالم حسن است بنویس از نفَسش فاطمه را می‌فهمند بسکه آئینه‌یِ پیغمبر اکرم حسن است از حسن جانِ علی بِینِ جمل فهمیدم دومین حیدرِ این قوم مُسَلم حسن است چهارده تَن همه اوصافِ حسن را دارند دو حسن هست ولیکن همه از دَم حسن است بیشتر داد به هر کَس که اهانت کردَش بسکه بخشید که گفتیم خدا هم حسن است او حسین است و حسین است حسن پس خوب است بنویسیم که در هر دو مجسم حسن است بارها گفت حسین اینکه کریم این آقاست بارها گفت حسین اینکه مقدم حسن است کیست او قبله‌ی اصحابِ اباعبدالله نقشِ پُر جذبه ی هفتادو دو پرچم حسن است شیخ عباس قمی ، مُنتهی الآمالش گفت در کرببلا سیلِ دمادم حسن است شش شهیدند از او ، پس به محرم سوگند صاحبِ بیشترین سهم در این غم حسن است کاش می شد که بگویم به ضریحِ حرمش اینهمه غم حسن است اینهمه ماتم حسن است ابن طاووس بخوان آه مُقَرَم بنویس روضه‌ی غربتِ شبهای محرم حسن است حسن لطفی مقدمتان را به این کانال چندهزارنفری ■خوب ■پرمحتوا ■وارزشمندگرامی می داریم ‌╔═💎💫═══╗    https://zil.ink/maddahanesf ╚═══💫💎═╝ ╭┅─────┅╮ 🌺 hشما هم مبلغ این کانال خوب باشید ╰┅─────┅╯ 💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠