سلام(بخوانیدوارسال کنید):
#اشعار_شهادت_و_مصائب_اهل_بیت
#شهادت_امام_محمد_تقی_ع
امام جواد(ع)مناجات -( از بی کسی کمترصدا کن مادرت را )
بردار از خاک کف حجره سرت را
از بی کسی کمترصدا کن مادرت را
اینجا جواب ناله هایت نیشخند است
اصلاً نمی فهمند چشمان ترت را
با هلهله با پایکوبی خنده کردند
سوز صدای خسته ی بی جوهرت را
آه جگر سوزت امانت را بریده
اتش زدی با سرفه ات دوروبرت را
حتی توان ایستادن هم نداری
قوّت نداری وا کنی بال و پرت را
پیداست از حال وخیمت زهر بدجور
آتش زده باغ گل نیلوفرت را
داری به خود می پیچی اما حیف اینجا
چشمی نمی بارد دل غم پرورت را
باید که تنها در غریبی بگذرانی
در خانه ی خود لحظه های آخرت را
در پیش رویت آب را روی زمین ریخت
می بینی آقا دشمنی همسرت را؟
بی حرمتی شد به مقامت باز هم شکر
خنجر نزد بوسه ضریح حنجرت را
میدانم اما شرم دارم که بگویم
بردند پشت بام خانه پیکرت را
شاعر: #محمد_حسن_بیات_لو
╭════•🍁•════╮
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
اینستاگرام
Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan
سروش
http://sapp.ir/madahanesfahan
ایتا
https://eitaa.com/madahanesfahan
گپ
https://gap.im/Kanonmadahan
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید):
#اشعار_شهادت_و_مصائب_اهل_بیت
#شهادت_امام_محمد_تقی_ع
السلام_علیک یا اباجعفر یا محمد ابن علی -(صدای غریبیش تو حجره بلنده)
صدای غریبیش تو حجره بلنده
داره همسرش بد به اشکاش می خنده
تو سن جوونی چقدر نیمه جونی
پاشو روی پاهات شاید که بتونی
پاشو غم ها رو از دل بابا بردار
پاشو مثل مادر به کمک دیوار
درسته که درد زیادی کشیدی
ولی داغ مسمار رو پهلو ندیدی
اگرچه عطش سوخته بابا گلوتو
در نیمه سوخته نیافتاده روتو
تنت رو اگرچه کشیدن کنیزا
ولی رد خونت نمونده رو خاکا
چقد رفته ای ای جوادم به مادر
پاشو تا قسمت ندادم به مادر
شاعر: #حسن_کردی
╭════•🍁•════╮
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
اینستاگرام
Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan
سروش
http://sapp.ir/madahanesfahan
ایتا
https://eitaa.com/madahanesfahan
گپ
https://gap.im/Kanonmadahan
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯
#اشعار_شهادت_و_مصائب_اهل_بیت
#شهادت_امام_محمد_تقی_ع
شعر مدح امام جواد(ع) -( باز شبیه شب بارانی ام )
باز شبیه شب بارانی ام
زاده ی دریایم و طوفانی ام
مثل اویس از قرن آواره ام
در پی یاران خراسانی ام
عاشقی ام را همه فهمیده اند
مهر شده مهر به پیشانی ام
دست نسیم است سر گیسویش
دست خودم نیست پریشانی ام
ابروی او نورٌ عَلی نور شد
عاشق این طاق چراغانی ام
داده جنون هستی من را به باد
روز نخستی که شنیدم جواد
می چکد از کنج لبانم شراب
خانه ات آباد خرابم خراب
سنگ تراشی دل سنگم گرفت
تیشه زد و ساخت از آن دُر ناب
شانه زد و یکسره دل ریخت ریخت
در خم آن گیسوی پر پیچ و تاب
وای اگر دست تو افتد دلم
فارقم از روز حساب و کتاب
جاذبه ی محض مرا نور کن
حضرت خورشید به جانم بتاب
جذبه ی پیغمبر اُمّی جواد
ای به ابی انت و اُمی جواد
نیست فقط روز مبادا کریم
هست همه روز و شبم با کریم
یاد گرفته است که بر هیچ کس
رو نزند این دلم الا کریم
هر چه گره بیشترم می زند
می شود این فاصله ها ... تا کریم
خواهش ما جرعه ای از آب بود
داد ولی پهنه ی دریا کریم
بس که در بسته زدم خسته ام
باز نشد هیچ در امّا کریم
در نزده در به روی ام باز کرد
باز همین طایفه اعجاز کرد
فیض مسیحایی ات عیسی بَرَد
دست به دامان تو موسی برد
از همه دل می برد آقای ما
بیشتر از حضرت زهرا برد
روی پرش لطف کن و پا گذار
رتبه ی جبریل به بالا برد
شکر برات حرم آخر رسید
ناله ی مجنون دل لیلا برد
بال بده تا حرم کاظمین ...
با نفس وای حسینم ... حسین
مثل همیشه دم ایوان طلا
نام تو شد نام تو سوگند ما
نام تو گفتم و باران گرفت
خیس شد از گریه ی ما صحن ها
پنجره فولاد گره باز کرد
از من افتاده به لطف شما
مثل همیشه دم باب الجواد
حاجت ما بود که آقا رضا ...
... جان جوادت ببرم کاظمین
تا که بخوانیم به پایین پا ...
... آمدم ای شاه پناهم بده
خط امانی ز گناهم بده
وای اگر غصه ی مادر نبود
حال تو اینقدر مکدر نبود
مثل حسن شد جگر ریز ریز
حیف که بالین تو خواهر نبود
کاش زمین آب نمی ریختند
حیف به جز خنده پسِ در نبود
سخت کشیدند تو را روی بام
وای اگر بام کبوتر نبود
شکر خدا قسمت تو بام شد
گودی و نامحرم و خنجر نبود
خوب شد از حنجره ات خون نریخت
حرمله در لحظه ی آخر نبود
شکر خدا پیش نگاهت ز بام
بر سر نیزه سر اصغر نبود
شکر خدا پیکرت عریان نشد
زیر سم اسب پریشان نشد
شاعر: #حسن_لطفی
╭════•🍁•════╮
🇮🇷ایتا
https://eitaa.com/maddahanesf
سروش
http://sapp.ir/maddahanesf
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
بله
https://ble.im/maddahanesf
گپ
https://gap.im/maddahanesf
اینستاگرام
Www.instagram.com/maddahanesf
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯