🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
در ادوار گذشته به شوخی و مزاح اصفهان و اصفهانی ها را خسیس نامیده اند .
بد نیست در این مقوله نگاه مختصری به خسیس بودن اصفهانی ها بیندازیم.
....همه محلههای اصفهان از شهدای عملیات محرم سهم داشتند؛ یک منطقه بیشتر و یک منطقه کمتر.
شهدا پاره تن همه بودند و اینگونه بود که روز 25 آبان سال 61 اصفهانیها یک روز خاص را ثبت کردند.
در این روز 370 شهید روی دست مردم تشییع شد و پدران و مادرانی که فرزندان و جگرگوشههایشان را فدایی علیاکبر(علیه السلام) کرده بودند،
دیگرفرزندان خود را برای اعزام به جبهه بدرقه کردند تا نام این روز برای همیشه در خاطره تاریخی اصفهان ماندگار شود.
خاطراتی مکتوب از این روز تاریخی، 👇
... با ادای احترام به خانواده بزرگ شهدای انقلاب اسلامی، بهویژه خانواده شهدای عملیات محرم،
... زمانی که شهدای این عملیات را به اصفهان فرستادند ...
برای مراسم تشییع، در شهر اصفهان ستادی تشکیل شد که بزرگان زیادی در این ستاد حضور داشتند.
از چند روز قبل از مراسم، شهدا در سردخانه کهندژ غسل و کفن شدند.
بازاریان اصفهانی کار آمادهسازی مراسم را برعهدهگرفته بودند.
شب قبل از مراسم، تابوت شهدا را به مساجد محل بردند. تا صبح در کنار اجساد مطهرشان، دعای کمیل و زیارت عاشورا قرائت میشد.
.... از پگاه روز 25 آبان، زورقهای سرخ در خیابانهای شهر اصفهان به حرکت درآمدند تا شهدا راهی خانه ابدی شوند. اگر از بالا به این منظره نگاه میکردید، خیابانها نوار قرمزی از زورقهای سرخی بود که شهدا را به سمت میدان امام(ره) رهنمون میکرد.
....جایگاه مراسم روبهروی عالیقاپو بود و تعدادی از تابوتها را از شب قبل پایین جایگاه گذاشته بودند،
...مردم اصفهان همه مردم آمده بودند و هیئتهای مذهبی پرچمدار برنامه بوده و علموکتلهایشان را برای بزرگداشت شهدا آورده بودند.
... در آن زمان گلستان شهدا به گستردگی فعلی نبود.
تعدادی از مردم که همسایههای گلستان شهدا بودند و اصطلاحا تکیه ملک نامیده میشد، وقتی مطلع شدند، برای دفن شهدا به فضایی جدید در گلستان شهدا نیاز است، خانههایشان را سخاوتمندانه تخلیه کردند.
به طوری که شبانه 16 خانه تخلیه و زمین آنها مسطح شده و تبدیل به قبور شهدای عملیات محرم گردید .
....روز مراسم میدان امام و خیابانهای اطراف مملو از جمعیت بود.
سخنران مراسم مرحوم فخرالدین حجازی، سخنور بسیار توانا، بود و اقایان ساکت و مهاجر نیز مجری مراسم بوده و اسامی شهدا را میخواندند.
مردم اصفهان هم درحالیکه چشمهایشان اشکآلود بود و غم سنگین ازدستدادن فرزندانشان بر قلبهایشان سنگینی میکرد، سرافرازانه در مراسم حضور پیدا کردند.
.... مرحوم حجازی طی سخنانی در این مراسم تأکید کرد: امروز آسمان اصفهان ستارهباران است، امروز کهکشانها اصفهان را مینگرند که دریایی از زورق سرخ در اصفهان به حرکت درآمده و اصفهانیها فرزندان مقاومشان را به دوش دارند و همچنان فریاد میزنند: «هیهات منا الذله».
از نکات بر جسته این مراسم 12 شهیدی بودند که با هم برادر بودند، و در روز 25 آبان تشییع شدند.
یک پدر و پسر نیز در جمع شهدا بودند.
🌹شهید محمدعلی حیدری، فرزند حیدرقلی و شهید اسماعیل حیدری فرزند محمدعلی، پدر و پسر اصفهانی بودند که در عملیات محرم شربت شهادت را نوشیدند.
برادران شهید عبارتند از "
🌹رضا رحیمی و محمدکاظم رحیمی،
🌹 علیمحمد و نجف قلی مطلبی فشارکی،
🌹محمدعلی و محمود معتمدی درچه،
🌹اصغر و سعید مکتوبیان،
🌹جلیل و خلیل رستم شیرازی
🌹عزیزالله و مهدی دهقانی ناژوانی
برادران شهیدی بودند که در این مراسم تشییع شدند.
برخی زورقهای این شهدا به هم بسته شده بود و مردم آنها را باهم سردست گرفته بودند.
این اتفاق صحنههای زیبایی را خلق کرده بود و یادآوری این موضوع، اهمیت روز 25 آبان را دوچندان میکرد.
...مردم تشییعکننده از مسیر میدان امام(ره) و خیابانهای حافظ، نشاط، چهارباغ خواجو و فیض یک مسیر پیوسته را تشکیل دادند؛
بخش دیگری نیز از طرف استانداری و خیابان فردوسی به سمت گلستان شهدا حرکت کردند و مسیر باشکوهی از عظمت را آفریدند.
...اولین تابوت شهید به گلستان شهدا رسیده و هنوز در میدان امام دارند نام شهدا را می خوانند و تابوت شهدا از عالی قاپو خارج می شود ....
فردای روز ۲۵ ابان از هر کوچه و خیابانی که رد می شوی حجله شهیدی خودنمایی می کند ....
یادمان باشد که راه را گم نکنیم ، با این ستاره ها حجت بر ما تمام است ....
راستی چقدر این اصفهانی ها خسیسند ....
#حماسه_25_آبان
#شهدا_شرمنده_ایم
🔻مقدمتان را به این کانال 15 هزار نفری
✅ خوب
✅ پرمحتوا
✅ و ارزشمند گرامی می داریم
╔═💎💫═══╗
➡️ www.mesf.ir/s
╚═══💫💎═╝
💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
📌 کارگران که حضرت زهرا (س) مشخص و تایید کرد در شاهرود!
🔹تابستان ۱۳۶۳ شاهرود
▫️هنگام آموزش سربازان در صحرا، با مادری به همراه دو دخترش برخورد کردیم که در حال درو کردن گندمهایشان بودند.
▪️فرماندهی گروهان گفت:
▫️مسلم بیا سربازان دو گروهان را جمع کنیم و برویم گندمهای آن پیرزن را درو کنیم.
▪️گفتم:پس از سلام گفتم: مادر شما به همراه دخترانتان از مزرعه بیرون بروید تا گندمهایتان را درو کنیم؛
▫️فقط محدوده زمین خودتان را به ما نشان دهید.
▪️پیرزن پس از تشکر گفت: پس من میروم برای کارگران حضرت فاطمه مقداری هندوانه بیاورم!
▫️از ۹ صبح تا ظهر،با پانصد سرباز تمام گندمها را درو کردیم؛
▪️ گفتم: مادر چرا صبح گفتید میروم تا برای کارگران حضرت فاطمه هندوانه بیاورم؟
▫️گفت:دیشب حضرت فاطمه به خوابم آمد
▪️گفت: چرا کارگر نمیگیری تا گندمهایت را درو کند؟
▫️این کارها، دیگر از تو گذشته!
▪️عرض کردم:خانم شما که میدانی تنها پسر و مرد خانواده ما به شهادت رسیده است
▫️ درآمدمان نیز کفاف هزینه کارگررانمیدهد؛ مجبوریم خودمان کار کنیم.
▪️بانو فرمودند:نگران نباش!
▫️فردا کارگران از راه خواهند رسید. از خواب پریدم
▪️امروز هم که شما این پیشنهاد را دادید، فهمیدم این سربازان، همان کارگران حضرت زهرا میباشند.
▪️با شنیدن این حرفها،ناخودآگاه اشک از چشمانم جاری شد و گفتم: سلام بر تو ای حضرت زهرا؛ فدایت شوم که ما را به کارگری خود قابل دانستی.
#شهدا_شرمنده_ایم
مقدمتان رابه این کانال26هزارنفری گرامی می داریم
■■■■■■■■کانال ایتا
╭┅───────────┅╮
🕌 http://eitaa.com/maddahanesf
╰┅───────────┅╯