eitaa logo
کانون مداحان
25.6هزار دنبال‌کننده
20.2هزار عکس
20.1هزار ویدیو
188 فایل
کانون مداحان استان مرکز آموزش عمومی ، تخصصی و سطح عالی مداحی. خیریه فرهنگی ذاکرین امام حسین (ع)
مشاهده در ایتا
دانلود
خواهرت را دریاب دو پسر دارم و یک سینه‌ی از غم بی تاب مات تصویر غمت اشک‌ در گوشه‌ی چشمِ پسرانم شده قاب تا که راهی بشوند بر روی آبرویم پیشِ تو کردند حساب خوب یادم مانده که چگونه حسن از غصه‌ی مادر شد آب آه ... نگذار که باز مردی از ما بشود در غمِ ناموس عذاب من از این میترسم که پسرهام ببینند اسیرم به طناب باید این دو بروند تا نبینند مرا بعدِ تو در بزمِ شراب تیغِ حیدر شده‌اند جلوه‌ای از هنرِ فاتحِ خیبر شده‌اند این دو شمشیرِ حسین دم به دم ماحصل زینب و حیدر شده‌اند لشکرِ کوفه و شام محوِ جنگاوریِ این دو برادر شده‌اند بینِ میدانِ نبرد مایه‌ی فخرِ اباالفضل دلاور شده‌اند این دو تا سروِ رشید سببِ شوق و سرافرازی مادر شده‌اند دو سپاهِ زینب جلو‌ه‌ی دیگری از قاسم و اکبر شده‌اند ضربه‌ها کاری شد خونشان ریخت و بر رویِ زمین جاری شد تا بیفتند ز پا بین شمشیر و کمان نوبت همکاری شد پهلویِ هر دو شکست روشِ حمله همان نقشه‌ی تکراری شد دور از چشمِ همه مادرِ این دو پسر غرقِ عزاداری شد *آدرس کانالهای مداحان👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *لطفااین کانال را به دوستان خودمعرفی نمایید*
به چه دردی بخورد بی تو پسر داشتنم چه کنم بعد تو با داغ جگر داشتنم نه پسرهای من‌اند این دو نه خواهر زاده به تو سوگند که هستند دو حیدر زاده تیغ آماده رویِ دامنشان است ببین حرزِ یا فاطمه بر گردنشان است ببین این دو پولادِ جگر تافته یعنی زینب این دو سرباز و دو سرباخته یعنی زینب بر سر عهد تو هستیم و همان خواهد شد خواهرت مرد شود این دو جوان خواهد شد یار بی یار رسیدم که دلت غم نخورد آمدم در دلِ تو آب تکان هم نخورد دست و بازوی علمدار حرم آوردم پیشِ تو بر سرِ دوشم دو علم آوردم دو سپاه حرمِ فاطمه را می‌بینی ذوالفقار دو دم فاطمه را می‌بینی به درِ خیمه امّیدم امید آوردم تا که ردم نکنی موی سپید آوردم خواهرت موقع حج نذر دو قربانی کرد وقت نذرش شده قربانی عید آوردم دو علی‌اکبر و عباس ولی کوچکتر دو سلحشور دو شیر و دو رشید آوردم دو حسن روی دو سید دو حسینی زاده قابلت را که ندارد دو شهید آوردم این دم و بازدمم این ضربانهای من‌اند این حسین و حسن و تیر وکمان‌های من‌اند ای جوانمرده بگو که جگرم را چه‌کنم سر به زیرِ حرمِ دو رو برم را چه‌کنم تو اگر اذن دهی لشگر عالم با من مادرم گفته برو اذنِ حسینم با من.... * * * * مانده دایی که چگونه خبرش را بِبَرد خبر سوختن بال و پرش را بِبَرد با چه رویی برود دیدن زینب از دشت با چه جانی به حرم دو پسرش را بِبَرد دو جگرگوشه‌ی او روی زمین می‌غلتند ولی از خیمه نیامد جگرش را بِبَرد یک نفر آمده این‌سو بزند تیغش را یک نفر رفته به آن‌سو تبرش را بِبَرد یک نفر آمده این‌سو تن این را بکشد یک نفر رفته به آن‌سو که سرش را ببرد تنشه بودند و نشد جرعه‌ی دیگر بینند یا که یکبار دگر چهره‌ی مادر بینند  دید آخر چه بلایی سرشان آوردند زخمها بر جگرِ مادرشان آوردند قصدِ جانِ دو برادر دو برادر کردند ضربه‌ی تیغ و سنان را دوبرابر کردند مانعِ بُردنشان پشتِ خَمِ دایی بود  اِرباًاِربا شدنِ این دو تماشایی بود کمرش خم شده باید که عصا بردارد باید او خیمه رود تا دو عبا بردارد زینب انگار نه انگار که بی سر شده‌اند دید بر نیزه  ولی سایه مادر شده‌اند ۴۰۰/۰۵/۲۱ *آدرس کانالهای مداحان👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *لطفااین کانال را به دوستان خودمعرفی نمایید*
وابسته ات هستم، تویی معشوقِ دلخواهِ خودم آگاهم از حال دلت با قلبِ آگاهِ خودم خورشید قلب بیقرار زینبت هستی و من نور از تو میگیرم حسینِ من(ع)؛ تویی ماهِ خودم داریم خاطرخواهِ بسیاری و جان ها میدهند یکروز در راهِ تو و یکروز در راهِ خودم راهی شدیم و خوب می‌دانستم اینجا کربلاست فهمیدم از دلشوره هایِ گاه و بیگاهِ خودم زیباییِ انگشترت دارد مرا دق میدهد تنها خبر دارم خودم از بغض جانکاهِ خودم بیزارم از آن نامه ها که نقشهٔ قتلَت شدند از غربتت میسوزم و میسوزم از آهِ خودم هاجر شدم در پاسخ نجوای هَل مِن ناصرت آورده ام تنها دو آیه از «فَدَیناهِ» خودم باید پسرهایم فدایی ات شوند و از خدا- میخواستم در سجده های هر سحرگاهِ خودم آورده ام عون و محمد را برایِ یاری ات آورده ام تیر و سپر از خانه همراهِ خودم! *آدرس کانالهای مداحان👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *لطفااین کانال را به دوستان خودمعرفی نمایید*