eitaa logo
کانون مداحان
26.6هزار دنبال‌کننده
20.9هزار عکس
21هزار ویدیو
196 فایل
کانون مداحان استان مرکز آموزش عمومی ، تخصصی و سطح عالی مداحی. خیریه فرهنگی ذاکرین امام حسین (ع)
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام شماهم باارسال به دیگران مبلغ کانال باشید: چرخ زدم چه ناگاه، نور شدم چه آسان روح من از مدینه ست، خاك من ازخراسان کیست برابر من ؟ آن سوی مشعر من کشته ی آن نگاهم در شب عید قربان سنگ بزن كه در من آينه اي برويد سنگ بزن كه در من شور گرفته شيطان نذر دلم كن امشب سلسلة الذهب را چيست به غير زنجير سلسله هاي عرفان دف بزنيد امشب، با دل من بچرخيد عقل بگو بچرخد، عشق بگو بچرخان اين تب ليلة القدر يا تب عيد اضحي ست اين شب عيد فطر است يا شب عيد قربان ؟ 🔸شاعر: ___________________________________ ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan 🇮🇷کانون مداحان وشاعران موسسه خیریه فرهنگی ومراکزآموزش مداحی اصفهان
عید قربان است‌ای یاران گل افشانی کنید در منای دل وقوف از حج روحانی کنید تا نیفتاده است جان در پنجه گُرگِ هوا گوسفند نفس را گیرید و قربانی کنید سنگ‌ها از مشعر وصل الهی کرده جمع جنگ با شیطان و ترک فعل شیطانی کنید بانگ لبیک از درون آرید بیرون تا به تن حُلّه احرام از انوار ربّانی کنید در مسیرِ "وَجه رَبّک" پای جان بگذاشته گام اول در "هُوَ الهو" خویش را فانی کنید پای تا سر ذکر حق گردیده در عین سکوت گفتگو با ذات پاک حی سبحانی کنید از سر من، موی بتراشید و محو هُو شوید تا همه لبریز از نور جمال او شوید شستشو کن روح را در چشمه عین الیقین حُلّه احرام پوش از شهپر روح الامین پاک کن آیینه را از زنگ تزویر و ریا تا شَوی سر تا قدم آئینه حق الیقین گردن تسلیم اسماعیل را در زیر تیغ تیغ ابراهیم را بر حلق اسماعیل بین تیغ از الماس در دست پدر بُرّنده‌تر‌ ای عجب نازکتر از گل آن گلوی نازنین نه گلو بشکافت نه آن کارد حنجر را برید هم پسر گردید محزون هم پدر شد خشمگین پای تا سر شعله شد فریاد زد کای تیغ تیز از چه کُندی می‌کنی در امرِ ربّ العالمین تیغ گفتا کای سراپا گشته از محبوب، پُر تو به من گویی ببر، اما خدا گوید نَبُر ناگهان آمد ندا از جانب ربّ جلیل مرحبا‌ای عزم تو اخلاص و صدق ات را دلیل تا بماند نور ختم المرسلین در صُلب تو فدیه آورده ست بر فرزند پاک ات جبرئیل ما پذیرفتیم از تو ذبح فرزند تو را تو خلیلی؛ تو خلیلی، تو خلیلی، تو خلیل ما تو را در بوته اخلاص کردیم امتحان ما تو را دادیم تا صبح جزا اجر جزیل هم تو بیرون آمدی از آزمایش رو سفید هم جلال و عزّت تو کرد شیطان را ذلیل کُشتن فرزند با دست پدر سخت است سخت. چون جمال دوست دیدی این بلا آمد جمیل تا ز چشم ابر آید بارش رحمت فرود بر تو و بر هاجر و فرزند دلبندت درود‌ ای خلیل الله اسماعیل تو از آن ماست تا قیامت زنده این سنّت به صحرای مناست ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
ساقی می نابم ده دیوانه و مستم كن دیوانه دیوانه زنجیر به دستم كن  هر دم بده پیمانه با ساغر جانانه بی خود زخودم بنما بی هیچ زهستم كن جان را چه كنــم دیگر جانانه به بر دارم زن شعله به این جان و بی پای و بستم كن انداز تو جانم را اندر خم می ســاقی هفت غسل بده آن راپاك ازهمه پستم كن دنیا و مافیها دیگر به چه كار آید زنجیر عبودیت بر گردن و دستم كن با خنجر پولادین بر گیر ز من دیـده آزاد كن این دل را دلدار پرستم كن بر درگه معشوقم مشتاق وصالم من انگشتری عقدش جانا تو به دستم كن آموز به من ساقی تو رسم وفـاداری یادآوری عهدم از روز الستم كن پیمان الست حق یا عقد عبـودیت فخر است برای من، مانع زشكستم كن   ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
  گه احرام، روز عید قربان سخن میگفت با خود کعبه، زینسان که من، مرآت نور ذوالجلالم عروس پردهٔ بزم وصالم مرا دست خلیل الله برافراشت خداوندم عزیز و نامور داشت نباشد هیچ اندر خطهٔ خاک مکانی همچو من، فرخنده و پاک چو بزم من، بساط روشنی نیست چو ملک من، سرای ایمنی نیست بسی سرگشتهٔ اخلاص داریم بسی قربانیان خاص داریم اساس کشور ارشاد، از ماست بنای شوق را، بنیاد از ماست چراغ این همه پروانه، مائیم خداوند جهان را خانه، مائیم پرستشگاه ماه و اختر، اینجاست حقیقت را کتاب و دفتر، اینجاست در اینجا، بس شهان افسر نهادند بسی گردن فرازان، سر نهادند بسی گوهر، ز بام آویختندم بسی گنجینه، در پا ریختندم بصورت، قبلهٔ آزادگانیم بمعنی، حامی افتادگانیم کتاب عشق را، جز یک ورق نیست در آن هم، نکته‌ای جز نام حق نیست مقدس همتی، کاین بارگه ساخت مبارک نیتی، کاین کار پرداخت درین درگاه، هر سنگ و گل و کاه خدا را سجده آرد، گاه و بیگاه «انا الحق» میزنند اینجا، در و بام ستایش می‌کنند، اجسام و اجرام در اینجا، عرشیان تسبیح خوانند سخن گویان معنی، بی زبانند بلندی را، کمال از درگه ماست پر روح‌الامین، فرش ره ماست در اینجا، رخصت تیغ آختن نیست کسی را دست بر کس تاختن نیست نه دام است اندرین جانب، نه صیاد شکار آسوده است و طائر آزاد خوش آن استاد، کاین آب و گل آمیخت خوش آن معمار، کاین طرح نکو ریخت خوش آن درزی، که زرین جامه‌ام دوخت خوش آن بازارگان، کاین حله بفروخت مرا، زین حال، بس نام‌آوریهاست بگردون بلندم، برتریهاست بدوخندید دل آهسته، کای دوست ز نیکان، خود پسندیدن نه نیکوست چنان رانی سخن، زین تودهٔ گل که گوئی فارغی از کعبهٔ دل ترا چیزی برون از آب و گل نیست مبارک کعبه‌ای مانند دل نیست ترا گر ساخت ابراهیم آذر مرا بفراشت دست حی داور ترا گر آب و رنگ از خال و سنگ است مرا از پرتو جان، آب و رنگ است ترا گر گوهر و گنجینه دادند مرا آرامگاه از سینه دادند ترا در عیدها بوسند درگاه مرا بازست در، هرگاه و بیگاه ترا گر بنده‌ای بنهاد بنیاد مرا معمار هستی، کرد آباد ترا تاج ار ز چین و کشمر آرند مرا تفسیری از هر دفتر آرند ز دیبا، گر ترا نقش و نگاریست مرا در هر رگ، از خون جویباریست تو جسم تیره‌ای، ما تابناکیم تو از خاکی و ما از جان پاکیم ترا گر مروه‌ای هست و صفائی مرا هم هست تدبیری و رائی درینجا نیست شمعی جز رخ دوست وگر هست، انعکاس چهرهٔ اوست ترا گر دوستدارند اختر و ماه مرا یارند عشق و حسرت و آه ترا گر غرق در پیرایه کردند مرا با عقل و جان، همسایه کردند درین عزلتگه شوق، آشناهاست درین گمگشته کشتی، ناخداهاست بظاهر، ملک تن را پادشائیم بمعنی، خانهٔ خاص خدائیم درینجا رمز، رمز عشق بازی است جز این نقشی، هر نقشی مجازی است درین گرداب، قربانهاست ما را بخون آلوده، پیکانهاست ما را تو، خون کشتگان دل ندیدی ازین دریا، به جز ساحل ندیدی کسی کاو کعبهٔ دل پاک دارد کجا ز آلودگیها باک دارد چه محرابی است از دل با صفاتر چه قندیلی است از جان روشناتر خوش آن کو جامه از دیبای جان کرد خوش آن مرغی، کازین شاخ آشیان کرد خوش آنکس، کز سر صدق و نیازی کند در سجدگاه دل، نمازی کسی بر مهتران، پروین، مهی داشت که دل چون کعبه، زالایش تهی داشت ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯