#امام_موسی_کاظم_علیه_السلام
#ولادت
#قصیده
وجود آمده رشک بهشت، سرتاسر
به یمن مولد مسعود موسی جعفر
امام کلّ اعاظم، ولی حقّ کاظم
که کظم غیضش یادآورد ز پیغمبر
به جعفر بن محمّد عطا شده پسری
که بوده است به پیر خرد هماره پدر
هزار موسی عمران فدای آن موسی
که بود گوشة حبسش ز طور نیکوتر
امام هفتم، کز هشت خلد و نُه افلاک
رسد نداشکه ده عقل را تویی رهبر
خدیو هستی کز یک اشارهاش آید
قدر به جای قضا و قضا به جای قدر
چراغ دودۀ احمد که دیدة دل را
فروغ اوست به هر صبح و شام روشنگر
به عزم طوف حریم مقدّسش دارند
هماره قافلۀ دل، به کاظمین سفر
چگونه وصف امامی کنم که در قرآن
خدای عزّ و جلّ آمدش ثنا گستر
شرف بس است همین خاک پاک ایران را
که زیر سایة فرزند اوست این کشور
گرفته شهر قم از دخت او شرف آنسان
که خاک پاک مدینه ز دخت پیغمبر
بود بهشت خراسان، ز مقدم پسرش
چنانکه خاک نجف راست فیض از حیدر
اگر ولاش نباشد، عبادت ثقلین
به صاحبش ندهد سود در صف محشر
گدای درگه اویند اسفل و اعلی
رهین منّت اویند ز اصغر و اکبر
هم اوست باب حوائج هم اوست باب مراد
مراد و حاجت خود را بگیر از این در
خوش آن غبار که بر خاک او رسید و نشست
خوش آن نسیم که از کوی او نمود گذر
خوشا دلی که بگردد به گرد تربت او
خوشا کسی که بگیرد مزار او در بر
زمام سلطنتم گر دهند، نستانم
مرا خوش است گدایی به کوی آن سرور
اگر به جههۀ خورشید پای بگذارم
گمان مبر که از این آستان بگیرم سر
ز اهلبیت نگردد جدا دلم آنی
جدا کنند اگر جان هماره از پیکر
چراغ بزم عزای حسینیان «میثم»!
مه جمال منیرش بود به ماه صفر
#استاد_غلامرضا_سازگار
مقدمتان رابه این کانال 28هزارنفری گرامی می داریم
■■■■■■■همه کانالها
┏━━☘🌺☘━━┓
http://www.mesf.ir/s
┗━━☘🌺☘━━┛
■■■■■■■■کانال ایتا
╭┅───────────┅╮
🕌 http://eitaa.com/maddahanesf
╰┅───────────┅╯
#میثم_تمار_علیه_السلام
#شهادت
#قصیده
طبع و سخن و لوح و قلم گشته گهربار
در مدح گل باغ علی، میثم تمار
آن شیردل بیشه سر سبز ولایت
آن عاشق و دل باخته مکتب ایثار
در چرخ کمال علوی، اختر دانش
بر باب علوم نبوی، صاحب اسرار
پرسید از آن شیفته آل محمد
فخر دو جهان، شیر خدا حیدر کرار
کای دوست! چه حالی است تو را گر ز ره کین
در راه ولایت ببَرندت به سرِ دار؟
هم دست تو، هم پای تو از تیغ شود قطع
آرند زبان از دهنت فرقه اشرار
گفتا که اگر دادن جانم به ره توست
جانم به فدای تو! به هر لحظه دو صد بار
گویند که در کوفه حبیببنمظاهر
برخورد به او خندهزنان بر سر بازار
فرمود که ای یار علی! در همه احوال
بینم که در این راه کشی محنت بسیار
در پاسخ او میثم تمار چنین گفت:
ای پور مظاهر! زهی از دولت بیدار!
بینم که ز خون سر تو چهره شود سرخ
در راه حسینبنعلی، رهبر احرار
مردم سخن هر دو شنیدند ولی حیف
لبخند تمسخر زده با حالت انکار
چندی نگذشت از سخن آن دو که دیدند
صدق سخن هر دو نفر گشت پدیدار
میثم ز سر دار بلا سر به در آورد
چون ماه فروزنده ز آغوش شب تار
دو پا و دو دستش ز بدن، قطع و زبانش
گویا به ثنای علی و عترت اطهار
فریاد زد: ای مردم! دانید علی کیست؟
احمد چو علی هست و علی، احمد مختار
دانید علی کیست؟ همان کس که به فرداست
مهرش ثمر جنت و بغضش شرر نار
دانید علی کیست؟ علی، جان رسول است
قرآن محمد به فصاحت کند اقرار
دانید علی کیست؟ علی محور توحید
دانید علی کیست؟ علی نقطه پرگار
بالله! که با طاعت کونین نباشد
بر خصم علی جز شرر نار، سزاوار
از منطق او کاخ ستم شد متزلزل
گفتی که مگر خطبه مولا شده تکرار
میرفت که در کوفه فتد شور قیامت
وز تخت شود زاده مرجانه نگونسار
با خشم رسیدند و بریدند زبانش
کز پیش از این ظلم، علی بود خبردار
بعد از سه شب و روز از این وقعه جانسوز
زد نیزه به پهلوش عبیداللَّـه غدار
در راه علی کشته شدن آرزویش بود
جان داد شجاعانه در این ره به سرِ دار
نگذشت مگر اندکی از کشتن میثم
تا واقعه کرب و بلا گشت پدیدار
شد نوبت جانبازی فرزند مظاهر
ماه اسدی، آن اسد بیشه پیکار
از یوسف زهرا بگرفت اذن شهادت
چون صاعقه زد بر جگر لشکر کفار
پوشید ز جان دیده و کوشید به صد جهد
تا نقش زمین گشت به خاک قدم یار
گردید ز خون سر او سرخ، محاسن
آن سان که به او گفته بُدی میثم تمار
افسوس! که شد پیکر آن حافظ قرآن
آزرده چو برگ گلی از نیش دو صد خار
قاتل سر نورانی او برد به کوفه
گرداند چو خورشید به هر کوچه و بازار
میرفت به هر رهگذر و کوی و بیابان
طفلی پی آن قاتل و آن سر به دل زار
قاتل به تحیر شد و پرسید از آن طفل
آیی ز چه همراه من؟ ای طفل دلافکار!
آن کودک دل سوخته در پاسخ او گفت:
این است سر باب من، ای جانی خونخوار!
این حافظ قرآن و حمایتگر دین است
کُشتی ز چه او را به هوای دو سه دینار
فرزند حبیب! ای گل گلزار مظاهر!
فریاد مزن؛ سوز دل خویش نگه دار
دیدی تو سر پاک پدر لیک ندیدی
طشت زر و چوب ستم و لعل گهربار
کن گریه بر آن سر که شکستند به چوبش
نفرین به یزید و به چنین شیوه و رفتار
کن گریه بر آن سر که به چشمان پر از اشک
در بین عدو عترت خود دید گرفتار
«میثم»! جگر شیعه در این آتش غم سوخت
هر مصرع اشعار تو شد یک شرر نار
#استاد_غلامرضا_سازگار
مقدمتان رابه این کانال 28هزارنفری گرامی می داریم
■■■■■■■همه کانالها
┏━━☘🌺☘━━┓
http://www.mesf.ir/s
┗━━☘🌺☘━━┛
■■■■■■■■کانال ایتا
╭┅───────────┅╮
🕌 http://eitaa.com/maddahanesf
╰┅───────────┅╯
#حضرت_مسلم_بن_عقیل_ع
فرازی از یک #قصیده
مسلم که از حسین سلام مکرّرش
باید که خواند حضرت عبّاس دیگرش
فرموده مدح و منقبتش را به افتخار
ثاراللّهی که بوده نبی مدحگسترش
ایثار و عزم و غیرت و آزادی و شرف
تعظیم میکنند همه در برابرش
حیرت بَرَند اهل فضیلت به رتبهاش
زانو زنند اهل کرامت به محضرش
مبهوت گشته آدمیان و فرشتگان
از عزّتی که کرده عطا حیّ داورش...
تعریف کرد و داد خبر از شهادتش
با دیدن عقیل همانا پیمبرش
این است آن شهید که در یاری حسین
تا روز حشر مسجد کوفهست سنگرش
لبّیک او حسین و طوافش به موج خون
تکبیرها بلند ز هر زخم پیکرش...
پیوسته بوی عطر گل نینوا گرفت
زآن دستههای نی که عدو ریخت بر سرش
سر داد و سر نکرد به جز بر حسین خم
ای جان فدای پیکر در خون شناورش...
این است آن قتیل که بر زندگان دهد
روح حیات از نفس روحپرورش...
بالای دار رفت و همه سربهدارها
گلبوسه میزنند به قبر مطهّرش...
✍️ #غلامرضا_سازگار
مقدمتان رابه این کانال 27هزارنفری گرامی می داریم
■■■■■■■همه کانالها
┏━━☘🌺☘━━┓
http://www.mesf.ir/s
┗━━☘🌺☘━━┛
■■■■■■■■کانال ایتا
╭┅───────────┅╮
🕌 http://eitaa.com/maddahanesf
╰┅───────────┅╯
#جوانان_حضرت_زینب_علیهاالسلام
#قصیده
دو خورشید جهانآرا، دو قرص ماه، دو اختر
دو آزاده، دو دلداده، دو رزمنده، دو همسنگر...
دو یاس ارغوانی نه، بگو دو آیۀ قرآن...
گرفته چون دو قرآن دخت زهرا هر دو را در بر
به سر شور و به رخ اشک و به کف تیغ و به دل آتش
به سیرت، سیرتِ قاسم، به صورت، صورتِ اکبر...
گرفته دستشان را برده با خود زینب کبری
که قربانی کند در مقدم ثار الله اکبر
بگفت ای جان جان، جان دو فرزندم به قربانت
تو ابراهیمی و اینان دو اسماعیل ای سرور!
دو اسماعیل نه، دو ذبح کوچک، نه دو قربانی
قبول درگهت کن منتی بگذار بر خواهر...
سفارش کرده عبدالله جعفر بر من ای مولا
که این دو شاخۀ گل را کنم در مقدمت پرپر
به اذن یوسف زهرا دو ماه زینب کبری
درخشیدند در میدان چو خورشید فلکگستر
فلک در آتش غیرت، ملک در وادی حیرت
که رو آورده در میدان دو حیدر یا دو پیغمبر!
یکی میگفت دو خورشید از گردون شده نازل
یکی گفتا دو مه تابیده یا دو آسمان اختر...
خروشیدند همچون شیر با شمشیر یک لحظه
دو حیدر حملهور گشتند بر دریایی از لشکر
تو گفتی در اُحد تابیده دو بدر جهانآرا
و یا دو حیدر کرار رو آورده در خیبر...
به خاک افتاد جسم پاکشان ناگاه چون قرآن
دریغا ماند زیر دست و پا دو سورۀ کوثر
چو بشنید از حرم فریادشان را یوسف زهرا
به سرعت آمد و بگرفت همچون جانشان در بر...
چو دید از قتلگه آرند آن دو سرو خونین را
درون خیمه زینب گشت پنهان با دو چشم تر
نهان شد در حرم کو را نبیند یوسف زهرا
مبادا چشم حق گردد خجل ز آن مهربان مادر...
#غلامرضا_سازگار
مقدمتان رابه این کانال 28هزارنفری گرامی می داریم
■■■■■■■همه کانالها
┏━━☘🌺☘━━┓
http://www.mesf.ir/s
┗━━☘🌺☘━━┛
■■■■■■■■کانال ایتا
╭┅───────────┅╮
🕌 http://eitaa.com/maddahanesf
╰┅───────────┅╯
#امام_حسین_علیه_السلام
#اول_مجلسی
#اشعار_محرم
#قصیده
ای ترجمان روشن قرآن حسین جان
شان نزول سوره ی انسان حسین جان
شد مقتل تو قبة الاسلام در زمین
سرّ خدا ؛ حقیقت پنهان حسین جان
در بند جاهلیت و در کفر مطلق است
هرکس نیاورد به تو ایمان حسین جان
روز الست با تو خدا را شناختیم
محکم ترین ادلّه و برهان حسین جان
قصد طواف روی تو دارند انبیا
ای صاحب شکوه فراوان حسین جان
از سفره ی کرامت تو رزق می خوریم
روزی رسان عالم امکان حسین جان
جز حق مداری از بشریّت نخواستی
مظلوم با صلابت دوران حسین جان
معمار انقلاب بدهکار لطف تو
ای مقتدای پیر جماران حسین جان
ما با دعای خیر تو نزدیک قلّه ایم
چشم امید ملت ایران حسین جان
ای اسوه ی مقاومت و ایستادگی
الگوی هر مجاهد لبنان حسین جان
از بچه های خویش فقط تربیت کنیم
سربازهای گوش به فرمان حسین جان
لبیک یا حسین شعار قیام ماست
نامت همیشه منشاء طوفان حسین جان
جان بر کفان به شوق لقای تو جان دهند
ذکر شریف جمع شهیدان حسین جان
مانند حاج اصغر زنجانی ات همه
سر می دهیم جان سنه قوربان حسین جان
"باز این چه شورش است که در خلق عالم است" ؟
خلقی ست در عزای تو حیران حسین جان
عمری به فرش روضه ی تو غبطه می خورد
قالیچه ی جناب سلیمان حسین جان
بدخواه روضه خیر نبیند هرآن که هست
در هر لباس و کسوت و عنوان حسین جان
صاحب عزاست فاطمه و روضه آمدیم
با دعوت خصوصی ایشان حسین جان
"شکر خدا که در دهه ی آخرالزمان "
در خدمت توییم کماکان حسین جان
ما حاضریم گریه مان را در آوری
ما را میان روضه بگریان حسین جان
خولی و شمر و حرمله و اخنس و سنان
زخمت زدند تک تک آنان حسین جان
اصلا بنا نبود که عریان رها شوی
بر روی ریگ های بیابان حسین جان
#علیرضا_خاکساری
مقدمتان رابه این کانال ۳۱هزارنفری گرامی می داریم
■■■■■■■همه کانالها
┏━━☘🌺☘━━┓
http://www.mesf.ir/s
┗━━☘🌺☘━━┛
■■■■■■■■کانال ایتا
╭┅───────────┅╮
🕌 http://eitaa.com/maddahanesf
╰┅───────────┅╯
#حضرت_عباس_علیه_السلام
#تاسوعا
#محرم
#قصیده
نمیزنم به لب آب نهر یک آن لب
که هیچگاه نکردم به غیر دوست طلب
تذکر است اگر دست برده ام بر آب
که بی تو خیر نباشد در آب مُستَعذَب
تو تشنه باشی و من آب بر لبم بزنم؟
خدا گواه است که این نیست راه و رسم ادب
لبت ترک ترک از شدت عطش شده است
چگونه خشک نمیگردد آب یا للعجب
خدا گواه است که در هیچ عرصه جنگی
نیامده است اباالفضل یک وجب به عقب
اگر چنین شده ام از صلابت علی است
به حرب بوده مرا رهنمای شاه عرب
نهاده شیر خدا بیرق تو بر دوشم
ذخیره ی تو منم در هجوم قوم جَلَب
هزار بار برایت بمیرم از سر صدق
هزار بار بیفتم اگر به تاب و تعب
نمیکشم نفسی دست از حمایت تو
شکسته گر شودم استخوان و جلد و عصب
تو در سلامت اگر نیستی وجود مرا
چه حاجت است به رضوان و حور و باغ عنب
اگر نمیگفتی آب ، جنگ میکردم
چنانکه لرزه بیفتد به هفت پشت غضب
همیشه ساقی لبهای تشنه ات بودم
همین بس است ، مرانیست حاجتی به لقب
تو برتری ز همه مادر تو فاطمه است
که راست پیش تو یارای فخریه به نسب؟
کنیز مادر تو مادر من است حسین
که فرق باشد در بین ما ز حیث حَسَب
برای مادر من خدمت تو جاه و جلال
غلامی تو و زینب مرا بود منصب
چکار دارم جز در رکابتان بودن
به غیر نوکریت نیست بنده را مکسب
غلام حلقه به گوش تو بودنم واجب
فدای راه تو بودن برای من اوجب
خوشم که ریخته در زیر پای مادر تو
هر آنچه داشته ام البنین مه و کوکب
سزد که ارمنیان را چراغ راه شوم
چرا که مادر من هست پیر ام وهب
ضیافتی است در اینجا برای استقبال
ستاده یک طرفم اُم نشسته بر سر اَب
دو دست را سپر مشک میکنم قطعا
مرا چه باک ز نوک سنان و از مضرب
نه وقت دادن دست و سر و دو تا چشمم
ز مشک پاره ی بی آب گشته ام تولَب□
اگر شکسته شده دست و سر ز من چه خیال
فدای یک ترکی که تو را فتاده به لب
اگر که خون چکد از صورتم فدای سرت
لبت مباد بگیرد به چوب دست و خشب
شنیدم این که میآیی دو دست علقمه را
ز خون خویش نمودم حنا وجب به وجب
نشسته است به امید آب در خیمه
رباب را چه گذشته است تا کنون یا رب
صدای گریه ی او هم نمیرسد برگوش
چه کرده است مگر با گلوی اصغر تب
مکش ز دیده ی من تیر فکر اصغر باش
چگونه میکشی آن تیر را از آن غبغب
تو را نمیبینم چون نشسته بر چشمم
ز جور دهر چه تیری لَها ثَلاثُ شُعب
غمت مباد اگر روی خاک افتادم
که هستم از روی نیزه مراقب زینب
چی میشود پس از امروز اف بر این دنیا
ببخش عباست را به خاطر امشب
#محمد_علی_بقایی
تولَب=نا امید _ مایوس
مقدمتان رابه این کانال ۳۲هزارنفری گرامی می داریم
■■■■■■■همه کانالها
┏━━☘🌺☘━━┓
http://www.mesf.ir/s
┗━━☘🌺☘━━┛
■■■■■■■■کانال ایتا
╭┅───────────┅╮
🕌 http://eitaa.com/maddahanesf
╰┅───────────┅╯
#امام_حسین_علیه_السلام
#امام_سجاد_علیه_السلام
#قصیده
#اسارت
#شام
روضه در یک کلام وای از شام
دردِ بی التیام وای از شام
کاش مادر مرا نمی زائید
ناله های مدام وای از شام
ناسزاهای بد به ما گفتند
همه جایِ سلام وای از شام
آن دیاریِ که کرده بازی با
آبروی امام وای از شام
قافله تا غروب گیر افتاد
کوچه ها ناتمام وای از شام
دخترِ فاطمه اذیت شد
از نگاهِ حرام وای از شام
گذر از کوچه هایِ تنگِ یهود
آتشِ رویِ بام وای از شام
جایِ حیدر زگیسویِ دختر
می گرفت انتقام وای از شام
در میان ِ چهار هزار رقاص
گریه در ازدحام وای از شام
سر و تشت و پیاله های شراب
چوبِ بی احترام وای از شام
لعنتی در کنارِ سر میریخت
میِ باقیِ جام وای از شام
سرخ موئی اشاره کرد و یزید
گفت : گفتی کدام؟؟وای از شام
من چهل سال گریه میکردم
با همین یک کلام وای از شام
#قاسم_نعمتی
مقدمتان رابه این کانال ۳۲هزارنفری گرامی می داریم
■■■■■■■همه کانالها
┏━━☘🌺☘━━┓
http://www.mesf.ir/s
┗━━☘🌺☘━━┛
■■■■■■■■کانال ایتا
╭┅───────────┅╮
🕌 http://eitaa.com/maddahanesf
╰┅───────────┅╯
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#مدح
#اسارت
#کوفه
#شام
#قصیده
چشم امید حیدر و زهرا به زینب
خورده گره تفسیر عاشورا به زینب
مثل پیمبرها ملائک می فرستند
صدها درود از جنت الاعلی به زینب
او زینت دوش امیرالمومنین است
زینب به بابا نازد و بابا به زینب
گر می رسد "صدیقه ی کبری" به زهرا
پس می رسد "صدیقه ی صغری" به زینب
" عالِمَةٌ غَیرُ مُعَلَّمَة " ست یعنی
داده خدا علم لدّنی را به زینب
عون و محمد آیه های سجده دار اند
در سوره ی زیبای " اَعطَینا بِزینب..."
پیش از تولد نوکر این خانه بودیم
وابسته ایم از عالم زر ما به زینب
" اولسون مؤذن زاده لر قربان بو یولدا "
این است عشق اردبیلی ها به زینب
امر شفاعت را گمانم می سپارد
روز جزا انسیة الحورا به زینب
حرف از صبوری های امُّ الصّابرین است
در مصرعی که می رسد "حلما" به "زینب"
"امُّ المَصائب" را میان جمع القاب
باری تعالی میدهد تنها به زینب
در پاسخ غم ؛ ما رایت الّا جَمیلا ؟
ما هکَذَا القَولِ السَّدید الّا بِزینب
در هرنماز شب برای من دعا کن
عرض توسل می کند آقا به زینب
از خیمه تا گودال دست حق تعالی
گویا سپرد امر امامت را به زینب
در سایه ی لطف خداوندی علم را
بعد از شهادت می دهد سقا به زینب
او به اسیری رفته ما آزاد باشیم
خیلی بدهکاریم در دنیا به زینب
ای اهل گریه کار دنیا را ببینید
شاگرد زینب می دهد خرما به زینب
منزل به منزل می رود با دست بسته
خون گریه دارد می کند صحرا به زینب
منزل به منزل در بیابان ها رقیه
هرشب پناه آورده از سرما به زینب
پا جای پای مادر خود می گذارد
روی کبود ارثیه ی زهرا به زینب
از ظلم کردن حرمله سیری ندارد
ملعون جسارت می کند حتی به زینب
سر های رو نیزه را رفته نشانه
سنگ ملامت می زند اما به زینب
سرهای روی نیزه می بارند وقتی
خولی نظر اندازد از بالا به زینب
#علیرضا_خاکساری
مقدمتان رابه این کانال ۳۲هزارنفری گرامی می داریم
■■■■■■■همه کانالها
┏━━☘🌺☘━━┓
http://www.mesf.ir/s
┗━━☘🌺☘━━┛
■■■■■■■■کانال ایتا
╭┅───────────┅╮
🕌 http://eitaa.com/maddahanesf
╰┅───────────┅╯
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#اسارت
#شام
#قصیده
سفر رسید به ماه صفر به شام خراب
به روز اول ماه صفر بدون نقاب
سه روز پشت در شهر منتظر ماندند
که شهر را برسانند تا کمال عذاب
به چهره های عطش بارشان ، شلوغی شام
به غیر شبنم شرم و حیا نمیزند آب
به سنگ بسته بود بخت شام تا محشر
چرا که ناله یشان را به سنگ داده جواب
شمار زخم زبان ها و زخم سنگ از بام
روی دل و سرشان میزند برون ز حساب
مرارتی که به ایشان رسیده از امت
نشان نداده به اولاد مرسل اهل کتاب
بساط عیش مهیا مغنیان سرگرم
اسیر آمده در شهر اف بر این آداب
بدا که قوم چُنان کشتن حسین شهید
کشیده اند عیالش به بند بهر ثواب
به یک طناب تمام قبیله بسته شده است
قرار عرش خدا میرود از این اطناب
به دور گردن زین العباد و پرده گیان
به دور بازوی زینب دخیل بسته طناب
ابوتراب کجایی ابوتراب بیا
که دختران تو را شام میکشد به تراب
چه دختران...؟که سه لاپرده داشت محملشان
رسیده اند به انظار دون بدون حجاب
سزاست پرده بیفتد ز روی بیت الله
که غیر نور ندارند روی چهره نقاب
به روزگار خرابی رسیده اند به شام
که هست بر سر هر کوچه ای دکان شراب
عفیفه های نجیبی که بر سر بازار
ربوده از دلشان های و هوی هلهله تاب
چقدر رو زده زینب...که یا ابوالغیره
ز روی نیزه نوامیس خویش را در یاب
محله های یهودی که میرود زینب
نظاره میشود از روی کینه باب به باب
دوباره کم شده از کاروان یکی... زینب
به دست بسته چگونه کند حضور و غیاب
بس است روضه در این حد که زینب کبری
در آمده است به بزمی که میخورند شراب
از این ستم که به زینب روا نبود و رَوَد
بنای خانه هستی خراب باد خراب
ز آه غیرت شیر خدا ز ماتم شام
میان سینه نمانده است هیچ غیر کباب
همین که چشم بدوزد به نیزه حق دارد
اگر که جان بسپارد در این میانه رباب
نهیب میرسد از هر طرف تشر پیداست
مگر چه دل دارد دختری برای عتاب...؟
بنات شاه شهیدان به وصل او نرسند
مگر به نیزه ی روز و شباشب اندر خواب
اگر چه سنگ خورند و اگرچه مشت اما
به غیر دیدن بابا نمیشوند مجاب
سری به دست سه ساله است ، مرحبا تصویر
دودست زخمی و کوچک خوشاخوشا این قاب
رسیده دخترکی به پدر و یا بر عکس
رسیده اند ز ویرانه ها به حُسنُ مآب
#محمد_علی_بقایی
مقدمتان رابه این کانال ۳۲هزارنفری گرامی می داریم
■■■■■■■همه کانالها
┏━━☘🌺☘━━┓
http://www.mesf.ir/s
┗━━☘🌺☘━━┛
■■■■■■■■کانال ایتا
╭┅───────────┅╮
🕌 http://eitaa.com/maddahanesf
╰┅───────────┅╯
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#اسارت
#شام
#قصیده
چه بگویم من از سر بازار
از حراجی آخر بازار
دور زینب شلوغ شد شلوغ
این هم از لطف دیگر بازار
گریه کردیم و هلهله کردند
مردمان ستمگر بازار
حکم تکفیر خواهرت را داد
بی حیایی به منبر بازار
شام ، گودال قتلگاهم شد
به سرم ریخت لشگر بازار
سنگ خورد و خوراک مان شده بود
در رکود مکرر بازار
چشم بر چهارتا النگو داشت
کاسب تشنه ی زر بازار
گوش پاره گواه حرف من است
پر شده دخل زرگر بازار
چقدر روسری غنیمت برد
لااُبالی ابتر بازار
جگرم را کباب کرد امروز
نان و خرمای خیِّر بازار
قدر پنجاه سال پیرم کرد
روضه ی گریه آور بازار
کوچه کوچه شدم تماشایی
در هیاهوی محشر بازار
نفسم بند آمده دیگر
چه بگویم من از سر بازار
#علیرضا_خاکساری
مقدمتان رابه این کانال ۳۲هزارنفری گرامی می داریم
■■■■■■■همه کانالها
┏━━☘🌺☘━━┓
http://www.mesf.ir/s
┗━━☘🌺☘━━┛
■■■■■■■■کانال ایتا
╭┅───────────┅╮
🕌 http://eitaa.com/maddahanesf
╰┅───────────┅╯
#امام_حسین_ع_مناجات
#امام_حسین_ع_شهادت
#زیارت_اربعین
فرازی از یک #قصیده
صد بار اگر شویم فدای تو یا حسین
کاری نکردهایم برای تو یا حسین..
چشمان ماست در عطش نینوا، فرات
در جان ماست شور و نوای تو یا حسین
امسال اربعین تو به دیدار ما بیا
میقات ماست بزم عزای تو یا حسین..
شکر خدا که سجده به خاک تو میبریم
در هر نماز رو به خدای تو یا حسین
صد لعن و صد سلامِ زیارت، شهود ماست
تسبیح ماست اشک عزای تو یا حسین..
تا شاهراه «سیر الی الله» کربلاست
در قلب ماست شوق لقای تو یا حسین
از کوچهها به کربوبلا کوچ میکنیم
همراه دستههای عزای تو یا حسین
این روضهها مسیر رسیدن به کربلاست
قربان ذکر راهگشای تو یا حسین
::
میثاق ماست با شهدای تو یا حسین
آن وارثان صدق و وفای تو یا حسین
ای کربلا مقام شهیدان راه حق
ای کربلا حریم خدای تو یا حسین
ای اربعین روایت فتح قریب تو
قربان منطق شهدای تو یا حسین
ای اربعین رسانۀ خط قیام تو
ای اربعین پیام عزای تو یا حسین
ای اربعین قیامت «هل من معین» تو
ای اربعین صدای رسای تو یا حسین
باید که لب به نغمۀ لبیک باز کرد
باید که داد دل به ندای تو یا حسین
ما ملت امام حسین و شهادتیم
اسلام ناب ماست ولای تو یا حسین
یک ملتیم تابع هفتاد و دو شهید
یک اُمّتیم تحت لوای تو یا حسین
حُسن ختام آن به شهیدان رسیدن است
عمری که سر شود به هوای تو یا حسین..
تا انتقام خون تو آرام نیستیم
عمری گریستیم برای تو یا حسین
تا خیمهگاه سبز فرج میتوان رسید
از خیمۀ سیاه عزای تو یا حسین..
تو وارث رسولی و ما وارث توایم
میراث ماست مرثیههای تو یا حسین
از جد خود عمامه به سر داشتی چه شد؟
کو پیرهن؟ کجاست ردای تو یا حسین؟..
تیر سهشعبه بود و دل داغدار تو
تیری که خون گریست برای تو یا حسین
پنجاه سال سینۀ تو تیر میکشید
تیر سقیفه بود بلای تو یا حسین..
با خون محاسنت دم آخر خضاب شد
اینگونه بود رنگ حنای تو یا حسین
ای روی لالهگون تو هردم شکفتهتر
مشهود بود شوق لقای تو یا حسین
فریاد استغاثۀ تو تا بلند شد
لرزید پیکر شهدای تو یا حسین
دیدی حرامیان به حریم تو تاختند
طاقت نمانده بود برای تو یا حسین
تابی نبود تا بتوانی بایستی
نیزه شکسته بود عصای تو یا حسین..
از فرط تیر، جای جراحات محو شد
اثبات شد، مقام فنای تو یا حسین
ای ذکر تو «رضاً بقضائک» به قتلگاه
ای «ارجعی» جواب دعای تو یا حسین
ذکر خدا به لعل لب تشنۀ تو بود
جوهر ولی نداشت صدای تو یا حسین..
فریاد از آن دمی که صدایت نمیرسید
دردا به نی دمید نوای تو یا حسین
تن در نشیب مقتل و سر بر فراز نی
طی شد چگونه سعی و صفای تو یا حسین؟
آن خیمههای سوخته، غمخانۀ تو شد
آن شب چه گرم بود عزای تو یا حسین
زینب به هر نماز شبش بر تو میگریست
با یاد التماس دعای تو یا حسین
ای وای دخترت که به دستان بسته دید
در دست باد، زلف رهای تو یا حسین
پیچیده بود از سر گلدستههای نی
عطر اذان کربوبلای تو یا حسین..
✍ #سیدمحمدرضا_یعقوبی_آل
مقدمتان رابه این کانال ۳۲هزارنفری گرامی می داریم
■■■■■■■همه کانالها
┏━━☘🌺☘━━┓
http://www.mesf.ir/s
┗━━☘🌺☘━━┛
■■■■■■■■کانال ایتا
╭┅───────────┅╮
🕌 http://eitaa.com/maddahanesf
╰┅───────────┅╯
#امام_حسین_علیه_السلام
#شب_جمعه
#قصیده
بوی بهشت میوزد از کربلای تو
ای کشتهای که جان دو عالم فدای تو
دیوانهوار، آمدهام تا به قتلگاه
وقتی به استغاثه شنیدم صدای تو
در حیرتم چه شد که نشد آسمان خراب
وقتی شنید نالۀ واغربتای تو
خورشید و ماه و جنّ و ملک خون گریستند
وقتی میان لُجّۀ خون بود جای تو
رفتی به پاس حرمت کعبه به کربلا
شد کعبۀ حقیقیِ دل، کربلای تو
اجر هزار عمره و حج در طواف توست
ای مروه و صفا به فدای صفای تو!
با گفتنِ «رضاً بِقَضائِک» به قتلگاه
شد متّحد رضای خدا با رضای تو
تا با نماز خوف تو گردد قبول حق
شد سجدهگاه اهل یقین خاک پای تو
تو هرچه داشتی به خدا دادی ای حسین!
فردا خداست -جَلّ جَلالُه- جزای تو
اندر مِنا ذبیح یکی بود و زنده رفت
ای صد ذبیح کشته شده در منای تو!
برخیز و باز بر سرِ نی آیهای بخوان
ای من فدای آن سرِ از تن جدای تو!
خون خداست خونِ تو و جز خدای نیست
ای کشتۀ خدا! به خدا، خونبهای تو
ما را خشوع بندگی آموز، چون خداست
در مجلس عزای تو صاحبعزای تو...
آنجا که حدّ ممکن و واجب بُوَد، تویی
ای منتهای اوج بشر، ابتدای تو...
#سید_محمد_علی_ریاضی_یزدی
مقدمتان رابه این کانال 33هزارنفری گرامی می داریم
■■■■■■■همه کانالها
┏━━☘🌺☘━━┓
http://www.mesf.ir/s
┗━━☘🌺☘━━┛
■■■■■■■■کانال ایتا
╭┅───────────┅╮
🕌 http://eitaa.com/maddahanesf
╰┅───────────┅╯