#حضرت_زهرا #مرثیه_حضرت_زهرا
ای تا همیشه مطلع الانوار لبخندت
آیینه در آیینه شد تکرار لبخندت
جان پدر را تا بهشتی غرق گل می برد
در لحظه های روشن دیدار لبخندت
لبریز بود از مادری لبریز چشمانت
سرشار بود از عاطفه سرشار لبخندت
نه سال در دنیای حیدر صبح و ظهر و شب
تکرار شد تکرار شد تکرار لبخندت
با گردش دستاس خیر و نور می پاشید
بر هرچه صحرا هرچه گندمزار لبخندت
از روزه ی بی نان و بی خرما چه شیرین تر
وقتی که باشد لحظه ی افطار لبخندت
اما چرا این روزها دیگر نمی خندی
اما چرا این روزهای تار لبخندت...
مثل گلی توفان زده پژمرد، پرپر شد
بعد از پدر بعد از در و دیوار لبخندت
این روز های آخری یک بار خندیدی
اما چه تلخ است آه تلخ این بار لبخندت
با چشم های خسته تا تابوت را دیدی
بر چشمهای فضه شد آوار لبخندت
مادر جهان ما یتیم عشق و احساس است
قدری بخند ای مهربان بگذار لبخندت…
چادر نماز دخترم از یاس لبریز است
تابیده بر این چادر گلدار لبخندت
🔸شاعر:
#محمدجواد_شرافت
╭════•🍁•════╮
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
ایتا
https://eitaa.com/maddahanesf
سروش
http://sapp.ir/maddahanesf
بله
https://ble.im/maddahanesf
گپ
https://gap.im/maddahanesf
اینستاگرام
Www.instagram.com/maddahanesf
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯