هدایت شده از پایگاه فرهنگیتبلیغی بلاغ
4.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
﷽🎬 #ببینید و لذت ببرید:
📣 #مدح_امیرالمومنین_علیه_السلام
🌸عید بر عاشقان مبارک باد🌸
🆔 @balaq_ir | بلاغ | balaq.ir
#مربع_ترکیب
#مدح_امیرالمومنین_علیه_السّلام
تقديم به محضر اميرالمؤمنين عليه السّلام
بسم الله الرّحمن الرّحيم
به نام خداوند جان و جهان
به پـروردگـار زميـن و زمـان
به خلّاق بي مثل هفت آسمان
كه از آب و خاك آفريده ست مان
ولايت مدار و ولي دوستيم
به قرآن قسم ما علي دوستيم
علي دوستيم و علي مذهبيم
درِ خانه اش صاحب منصبيم
گدايـان هر روزه و هر شــبيم
و عُمريست سرگرم اين مطلبيم
كه ذكر خُدا ذكر و يـادِ علي ست
عبادت همين ختم"نادِعلي"ست
دلِ مستِ ما را تمنّـاي اوست
دَمِ ما مُدام اسم زيباي اوست
به نوري كه در ماه سيماي اوست
نمـاز شب ما تماشـاي اوست
شب خويش را نور باران كنيم
به يك"يا علي"ختم قرآن كنيم
گرفتيم در كف سبو در رجب
گرفتيم از مِي وضو در رجب
گرفتيـم از او آبــرو در رجب
گرفتيم عجب رنگ و بو در رجب
كه هر ساله در موسم اعتكاف
شده كار ما دور صحنش طواف
عليٌّ مع الحق،حقيقت علي ست
فقط رهنماي طريقت علي ست
به شرع مقدّس،شريعت علي ست
نبوّت علي و امامت علي ست
اگر چه به تيغش نبي مُـتّكي ست
به قرآن ، علي با محمّد يكي ست
از اوّل كـنار علي بوده ايم
دخيل تـبار علي بوده ايـم
فقط جيره خوار علي بوده ايم
و در انحصـار علي بوده ايم
قديمي ست پيوند ما با علي
"اميري نداريم الّا علي"
علي مايه ي افتخار خُداست
علي مظهـر اقـتـدار خُداست
علي دائماً در جوار خُـداست
علي برترين شاهكار خُداست
خُدا را بُود جان و جانـان علي
جُدا از خُدا نيست يك آن علي
چنان هست علي واجب الاحترام
كه معماري عرش چون شد تمـام
به امر خداوند در يك كلام
گرفت از علي مُلك هستي قوام
چه خوش ماندگاريش تضمين شده
كه با نام او عـرش تزئين شـده
به او داد از آغاز شمشير را
تبِ حمله هاي نفس گير را
نوشت اينچنين حُكم تقدير را
كه هركس كه مي بيند اين شير را
بفهمد خُدا قهر هم مي كنـد
چو تيغ علي قد عَلَم مي كند
سر زين علي تا كه پا مي شود
چو تيغش رها در هوا مي شود
سر از تن ، تن از سر جدا مي شود
به يك ضربه مرحب دوتا مي شود
به شوري كه در طرز پيكار اوست
در از قلعه كندن فقط كار اوست
"اگر مست مستي بگو يا علي"
"اگر حق پرستي بگو يا علي"
گر از پا نشستي بگو يا علي
تو كه شيعه هستي بگو يا علي
بگو يا علي تا بلندت كنند
تورا بنده اي حق پسندت كنند
ز گهواره تا گور با حيدريم
خراباتي ذكر يا حيدريم
حسن يا حسينيم يا حيدريم
به وقتش تمامي ما حيدريم
به پايان رسيد اين سخن باعلي
به حُسنِ ختامش بگو يا عـلي
محمدقاسمي
#مدح_امیرالمومنین_علیه_السلام
#فتح_خیبر
یا علی گفتم همه درها به رویم باز شد
یا علی گفتم، چه شیرین شعر من آغاز شد
یا امیرالمؤمنین، مولای عاشقها، سلام!
شاه مردان، فاتح دلهای عاشقها، سلام!
السلام ای در نگاهت موج و دریا بیقرار!
السلام ای در سکوتت کوه و صحرا بیقرار!...
جبرئیل آورده بود آیاتی از قرآن ولی
ماند تا قرآن چشمت را تو وا کردی علی!
داد زد تا شد امیر عشق بر مرکب سوار:
«لا فتی الا علی لا سیف الا ذوالفقار»...
::
ای که خود را پیش شمشیر دو دم آوردهای!
هرچه سر آورده باشی، باز کم آوردهای...
ذوالفقار است این که میچرخد، علیگویان و مست
چون نباشد مست؟ چون میگیردش ساقی به دست...
لشکری از تو فراری، آی مرحب! مرحبا!
خوب جولان دادهای دیروز و دیشب، مرحبا!
فرض کن دیروز تیغت چند تا سر را زده
فرق دارد قصه، چون امروز فاروق آمده
فرق دارد قصۀ کرّار، با اهل فرار
فرق دارد نیت آن تیغها، با ذوالفقار
فرق دارند آری! آن دلها که در دینبازیاند،
با کسی کز او خداوند و رسولش راضیاند
بنگر این شیر جوان را آمده غُرّان ز رَه
گفت: إنّی فارِسٌ، سَمَّتنی اُمّی حَیدَرَه
گفت: آری! این منم، حیدر امیرالمؤمنین
میرسم چون عاشقان بیتاب و میلرزد زمین
مرحب! آن «هل من مبارز» شد صدای آخَرَت
خوب میبینم که میچرخد اجل، دورِ سرت
گیرم از جنگاوران بر تو کسی غالب نبود
اسم آنها که علی بن ابیطالب نبود
در زمین با هر که جنگیدی تو بردی پهلوان!
دور، دورِ ماست دیگر، ما یلان آسمان
تیغ من در دستهایم نه، که در دستان اوست
ما رَمَیتَ إذ رَمَیتَ، تیر در فرمان اوست
این «یدالله» است، بیرون میکشد شمشیر را
دست حق است این که در چلّه نهاده تیر را
قلب حق در سینۀ من، در پسِ این جوشن است
جنگ با «قهار» تکلیفش از اول روشن است...
بود حیران مرحب و حیدر به سویش میشتافت
تا بفهمد فرق را، فاروق فرقش را شکافت...
::
اهل خیبر! این همان محبوب دلها، ایلیاست
جانِ موسی، چشم بگشایید، این هارون ماست
پیش خود گفتید: این در را چه محکم بستهاید
در به روی فاتح درهای عالم بستهاید؟...
دل به این دیوارهای بیاثر خوش کردهاید؟
آی! حیدر میرسد، دل را به در خوش کردهاید؟...
دست حق در «چارچوب و بَستِ در» انداخت چنگ
گفت: یا زهرا و در را کند، از جا، بیدرنگ
در، میان دست حیدر، هر دو لشکر در سکوت
قلعۀ بیدر، علیگویان و خیبر در سکوت
گاه لشکر، دست حیدر را تماشا میکنند
گاه آن دیوارِ بیدر را تماشا میکنند
بَه به این مولا و در را در هوا چرخاندنش
قلعهها مسحور آن «اِنّا فَتَحنا» خواندنش...
باز کن درهای دل را حضرت مشکلگشا
عاشقان را مست کن با آن جمال دلگشا
یا علی گفتم، دلم، دستم، زبانم جان گرفت
یا علی گفتم، چه شیرین شعر من پایان گرفت
#قاسم_صرافان
مقدمتان را به این کانال چندهزارنفری
■خوب
■پرمحتوا
■وارزشمندگرامی می داریم
╔═💎💫═══╗
https://zil.ink/maddahanesf
╚═══💫💎═╝
╭┅─────┅╮
🌺 hشما هم مبلغ این کانال خوب باشید
╰┅─────┅╯
💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠