eitaa logo
کانون مداحان
20.3هزار دنبال‌کننده
18.6هزار عکس
18.5هزار ویدیو
132 فایل
کانون مداحان استان اصفهان مرکز آموزش عمومی تخصصی و سطح عالی مداحی و خیریه فرهنگی ذاکرین امام حسین (ع)
مشاهده در ایتا
دانلود
از غم چه گویمت ، به دل مجلس یهود جز تازیانه محرم زینب کسی نبود برخیز ای برادر بی سر که بر سرت خواهر رسیده لیک چه خواهر؟ تنی کبود آن نیزه ای که برد سنان بین پهلویت آمد شبی به شانه ی مجروح من فرود زندان نرفته بودم و رفتم حسین من دارم نشانه بر بدن از حلقه ی قیود در زیر سنگ شیشه ی صبرم ترک نخورد ایوبِ صبر دید چنینم ، مرا ستود آنقدر سوخت قلب من از داغ دخترت که آتش گرفت ز آتش من عالم وجود آخر به وصل یار رسید آن (قتیل عشق) جان داد پای راس بریده ، ولی چه زود 🔻مقدمتان را به این کانال 15 هزار نفری ✅ خوب ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند گرامی می داریم ‌╔═💎💫═══╗ ➡️ www.mesf.ir/s ╚═══💫💎═╝ 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
بر سینه اش زخمی عمیق از میخِ در دارد پس هر نفس که میکشد ، یک درد سر دارد دیدند زهرا راه که میرفت در خانه یک دست بر دیوار و دستی بر کمر دارد میخواهد او تا موی زینب را کند شانه سخت است با این وضع بازو ، شانه بر دارد او بیشتر از غربت مولای خود سوزَد هرچند بر روی دلش داغ پسر دارد آن بانویی که پهلویش بشکسته ای مردم یک لحظه خواب راحتی آیا دگر دارد؟ با ناله ی عَجِّل وَفاتی اش علی فهمید یارِ جوانش گوئیا قصد سفر دارد! والله زهرا تا قیامت نفرتی بی حد در سینه خود از ابوبکر و عُمَر دارد سروده : 🔻مقدمتان را به این کانال 15 هزار نفری ✅ خوب ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند گرامی می داریم ‌╔═💎💫═══╗ ➡️ www.mesf.ir/s ╚═══💫💎═╝ 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
🔹️برای زمان غسل حضرت صدیقه طاهره دیدی اسما که چه آمد ز بلا بر سر من؟ این تن منتظر غسل بود همسر من وقت غسل بدنش دست علي می لرزد نه فقط دست، به لرزه است همه پیکر من بس که لاغر شده در پیرهنش گم شده است استخوان مانده فقط از بدن دلبر من هر کجای بدنش می نگرم رنگین است یاس من بوده و حالا شده نیلوفر من کودکان گریه کنان ناله ی غم سر دادند که مرو مادر من ، مادر من ، مادر من 🔻مقدمتان را به این کانال 16 هزار نفری ✅ خوب ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند گرامی می داریم ‌╔═💎💫═══╗ ➡️ www.mesf.ir/s ╚═══💫💎═╝ 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
شکسته آینه ی من شکسته تر شده ای تو عمر حیدری از چیست مختصر شده ای؟ تو ماه چاردهِ خانه ای ولی افسوس در این سه ماهه مه من هلال تر شده ای خمیده راه مرو خم مکن مرا ز غمت چرا صنوبر من دست بر کمر شده ای؟ تو یاس بودی و گلبرگ تو لطافت داشت شکسته از لگدی چیده با تبر شده ای به درب سوخته گر دیده دوختی حق است میان این در و دیوار بی پسر شده ای قبول ؛ همسفری با علی پر از رنج است ز چیست با اجل خویش همسفر شده ای؟ (قتیل عشقِ) منی من قتیل عشق توام چرا نمیرم از این غم که محتضر شده ای 🔻مقدمتان را به این کانال 16 هزار نفری ✅ خوب ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند گرامی می داریم ‌╔═💎💫═══╗ ➡️ www.mesf.ir/s ╚═══💫💎═╝ 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
🏴 🏴 ✍شاعر: قاسم نعمتي خداکند که زنی ناگهان زمین نخورد به پیش همسر خود بی امان زمین نخورد خداکند که نپیچد به پای او چادر شبیه پیرزنی قد کمان زمین نخورد تلاش کرد نیفتد ولی هلش دادند نشد مقابل نامحرمان زمین نخورد خداکند نرود آبروی یک مادر مقابل نظر کودکان زمین نخورد مگر که میشود از چند سو زنی بزنند سر شکستن هر استخوان زمین نخورد خداکند زن محجوب و بار شیشه او درست در گذر این و آن زمین نخورد خداکند که دو بازوی فاتح خیبر کنار در سرداغ جوان زمین نخورد مغیره قنفذ و خالد بلند خندیدند دوباره کاش چنین پهلوان زمین نخورد گرفت شال علی را زپشت سر زهرا که با کشیدن این ریسمان زمین نخورد میان گودی گودال ذوالجناح چه کرد کشید دست خودش آسمان زمین نخورد ولی چه فایده تیزی نیزه ها نگذاشت بدون درد سر و بی تکان زمین نخورد 🔻مقدمتان را به این کانال 16 هزار نفری ✅ خوب ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند گرامی می داریم ‌╔═💎💫═══╗ ➡️ www.mesf.ir/s ╚═══💫💎═╝ 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
جدید و جانسوز حضرت زهرا مقتل نوشته..... ای دختر نبیِّ خدا ، فاطمه سلام ای همسر ولیِّ خدا ، فاطمه سلام آتش گرفته سینه ی من با نوای تو مادر دلم گرفته دوباره برای تو بر روضه های پُر غم تو گریه می کنم بر ناله ها و ماتم تو گریه می کنم مقتل نوشته تا زِ ولایت بُریده اند آتش به درب خانه ی طاها کشیده اند مقتل نوشته است لگدها به در زدند بر قلب بی قرار علی هم شرر زدند مقتل نوشته تا که شما را کتک زدند بر زخمهای سینه ی حیدر نمک زدند مقتل نوشته دست علی را که بسته اند با تازیانه بازویتان را شکسته اند مقتل نوشته تا که شما خورده ای زمین شد کشته محسن تو زِ بیدادِ ظلم و کین مقتل نوشته کوچه و سیلی و مجتبی دستی پلید و صورت نیلی و مجتبی مقتل نوشته دومیِّ پست ، بی هوا سیلیِ محکمی زده بر صورت شما مقتل نوشته که زِ علی رو گرفته ای بانو همیشه دست به پهلو گرفته ای مقتل نوشته بعدِ پدر قد خمیده ای در آن سه ماه روی خوشی را ندیده ای 🔻مقدمتان را به این کانال 16 هزار نفری ✅ خوب ، عالی ، متفاوت ✅ وپرمحتوا ✅ گرامی می داریم 🟩⬜🟥 ‌╔═💎💫═══╗ ➡️ www.mesf.ir/s ╚═══💫💎═╝ 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
دخیل بسته فلک بر ضریح زنجیرش نماز گریه کند با نوای تکبیرش شکسته ساقه ی او آیه ای مقطعه بود که هیچ سوره نیاورد ، تاب تفسیرش چگونه حلقه ی آهن گرفت حلقش را چرا به گوشه ی زندان ؟ چه بود تقصیرش ؟ چگونه زهر هلاهل ، به زخمه ی الماس به نازنین جگرش ، مینوشت تقدیرش به روی تخته ی در میبرند دریا را قلم به شرم در آمد ، ز شرح تصویرش عجب که حامل عرش است دوش چار غلام زبان گشوده حقیری برای تحقیرش شبیه جد خودش روی خاک پرپر شد شبیه جد خودش زنده مانده تاثیرش 🔻مقدمتان را به این کانال 17 هزارنفری 🟩⬜🟥امامتفاوت وعالی گرامی می داریم ‌╔═💎💫═══╗ ➡️ www.mesf.ir/s ╚═══💫💎═╝ ╭┅───────────┅╮ 🕌 http://eitaa.com/maddahanesf ╰┅───────────┅╯
عجب تصور تلخی!سیاه چال و سپیده پراست سینه ی چاه از هزار آهِ کشیده تو کیستی که مقامت نمیشود متصور تو کیستی که خیالت شده ست حسرتِ دیده اسیر علم تو چشمان پر تحیر عالم گواه چشمه ی اعجاز تو لبان گزیده چقدر نسل علی بودنت به چشم می آید میان هق هق مسکوت و بغضهای چکیده تورا چگونه گرفته ست در محاصره،زنجیر که قامتت شده هم قامت کمان خمیده هجوم زخم زبان از زبان تیره تباران نحیف کرده تورا ای هلال رنگ پریده هزار بار شکستی به یاد خاطره ی در هزار بار بریدی به یاد حلق دریده چه سرنوشت غریبی رقم زدند برایت تویی که حامل جسمت دری ست نیمه بریده 🔻مقدمتان را به این کانال 17 هزارنفری 🟩⬜🟥امامتفاوت وعالی گرامی می داریم ‌╔═💎💫═══╗ ➡️ www.mesf.ir/s ╚═══💫💎═╝ ╭┅───────────┅╮ 🕌 http://eitaa.com/maddahanesf ╰┅───────────┅╯
تو را بردند نامردان؛ از این زندان به آن زندان شدی با خونِ دل مهمان؛ از این زندان به آن زندان شنیدم در غل و زنجیر با توهین ِ پی در پی تو را انداخت زندانبان از این زندان به آن زندان مناجاتت دو چندان شد! پس از هر سجده ات میرفت... صدای جذبۂ قران؛ از این زندان به آن زندان به جای آه و نفرین ذکر میگفتی و جاری شد- دعای بارش ِ باران؛ از این زندان به آن زندان عبایت را کشیدند و امان از هتک حرمت ها شدی حیران و سرگردان؛ از این زندان به آن زندان سرِ افطار خوردی تازیانه های محکم را به جای آب و قدری نان؛ از این زندان به آن زندان به دست سِندی بن شاهِک ملعون زمین خوردی بمیرم! با تنی لرزان؛ از این زندان به آن زندان سکوت و کظم غیظَت، زهرِ دشمن را دو چندان کرد چه مظلومانه دادی جان؛ از این زندان به آن زندان به یادِ جدّ لب تشنه گلویَت سوخت و خواندی- چه روضه با لبِ عطشان؛ از این زندان به آن زندان! 🔻مقدمتان را به این کانال 17 هزارنفری 🟩⬜🟥امامتفاوت وعالی گرامی می داریم ‌╔═💎💫═══╗ ➡️ www.mesf.ir/s ╚═══💫💎═╝ ╭┅───────────┅╮ 🕌 http://eitaa.com/maddahanesf ╰┅───────────┅╯
عمر علی چون آفتاب روی بام است ای استخوان در گلو کارم تمام است زهرا ز عرش آمد که بارم را ببندد الباقی عمرم سلام و والسلام است دنیای بی زهرا به یک ارزن نیرزد ارزانی کوفه اگر دنیا به کام است در خانه ی من قاتلم زحمت نبیند که از رحمت حیدر جهان دارالسلام است پیر جذامی بی غذا امشب نخوابد او ناتوان، بی خانمان و بی طعام است مرهم نمی خواهد سرم دردم دوا شد دیدار زهرا درد من را التیام است از آن شبی که فاطمه بار سفر بست نور دو عین من حسینم تشنه کام است 🔻مقدمتان را به این کانال 18 هزارنفری 🟩⬜🟥امامتفاوت وعالی گرامی می داریم ‌╔═💎💫═══╗ ➡️ www.mesf.ir/s ╚═══💫💎═╝ ╭┅───────────┅╮ 🕌 http://eitaa.com/maddahanesf ╰┅───────────┅╯
بسم الله اگر طالب نوری دل عاشق ! بسم الله اگر هست تو را رأی موافق اینک تو این راه به ادراک حقایق بنشین نفسی ، این تو و این‌ منبر صادق بگذار به آئینه ی تو نور بتابد نزدیک بمان ، هرچند از دور بتابد علم ، اول و آخر شده در دفتر او جمع المنةُ للَه که نشد منبر او جمع چونان که ملائک همه در محضر او جمع هستند فقیهان همه دور و بر او جمع علامه به علامه مفسّر به مفسّر بنگر همه را مستمع و ناظر و حاضر افتاده عقول همه در پای سوادش توحید مفضّل نم دریای سوادش طبع شعرا بسته به انشای سوادش حکم فقها مُهر به امضای سوادش دور است ز درک سخنش علم افاضل دنیا شده بی بهره از این بحر فضائل جز پرورش شیعه دگر کار ندارد روشن چه تنوری است ولی یار ندارد غم دارد و غم دارد و غمخوار ندارد مظلوم بقیع است و عزادار ندارد افسوس که در خیمه ی او جمع نبودیم جز یک شب تقویم غمش را نسرودیم در صدق که نام آور و در علم رفیع است همواره گنهکارم و همواره شفیع است او گوشه‌نشین شب بی نور بقیع است از روضه ی تنهایی او خون دل شیعه است مائیم و غم بی کسی حضرت صادق تنها شده تا شیعه نماند متفرّق بوده است پریشان پریشانی جدش حیران شده از روضه ی حیرانی جدش سنگ آمد و زد بوسه به پیشانی جدش خون می چکد از صورت نورانی جدش اشکش شده جاری به غم کرببلایش یک عمر خودش روضه گرفته است برایش به لطف خدا 🔻مقدمتان را به این کانال 19 هزارنفری 🟩⬜🟥امامتفاوت وعالی گرامی می داریم ‌╔═💎💫═══╗ ➡️ www.mesf.ir/s ╚═══💫💎═╝ ╭┅───────────┅╮ 🕌 http://eitaa.com/maddahanesf ╰┅───────────┅╯