eitaa logo
کانون مداحان
20.7هزار دنبال‌کننده
19هزار عکس
18.9هزار ویدیو
138 فایل
کانون مداحان استان مرکز آموزش عمومی تخصصی و سطح عالی مداحی و خیریه فرهنگی ذاکرین امام حسین (ع)
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴 اشعار _______________ عالم علی و نورِ جهانتاب زینب است مثلِ علی و مثلِ نبی ناب زینب است از جلوه‌های فاطمه سیراب زینب است تشنه حسین تشنه حسن آب زینب است یعنی که پنج تَن دلِ یک قاب زینب است این کیست این عقیله‌ی آقای کربلاست این کیست این که غیرت فردای کربلاست این کیست این رَاَیتُ جمیلای کربلاست این کیست حضرت زهرای کربلاست   عصمت کم است صاحب القاب زینب است آورده رویِ دست خودش جانِ خویش را آماده کرده است دو قرآن خویش را رو کرده است بر همه شیران خویش را دو گِرد باد خویش دو طوفان خویش را خورشیدِ این دو اختر نایاب زینب است زخمِ دل شکسته‌ی خود را که هَم گذاشت اذن دخول خواند به خیمه قدم گذاشت از خود گذشت و تُحفه‌ای از بیش و کم گذاشت سنگِ تمام پیشِ امیرِ حرم گذاشت قبله حسین باشد و محراب زینب است زینب رسید و باز امام احترام کرد مثلِ علی ، حسین به پایش قیام کرد تا او سلام کرد خدا هم سلام کرد زینب که است؟ آنکه ادب را تمام کرد در کربلا معلمِ آداب زینب است دو مرد از  قبیله‌یِ خود انتخاب کرد آئینه بود و رو به سوی آفتاب کرد با التماس دامنِ خود را پُر آب کرد بر روی نام مادرش اما حساب کرد فرمود این شکسته‌ی بی تاب زینب است بالی اگر نیست برادر دلی که هست آورده‌ام شعله کشم حاصلی که هست حل کن به دست خویش مرا مشکی که هست از من بخر دو هدیه‌ی ناقابلی که هست باور بکن که اولِ اصحاب زینب است رفتند سمت معرکه پَر در بیاورند عباس گشته‌اند جگر در بیاوَرَند چون ذوالفقار تیغِ دوسر در بیاورند از یک یکِ سپاه پدر در بیاورند این دو  دو موج بوده و سیلاب زینب است از دور دید و گفت علمدار مرحبا بر ضربه‌هایشان صدو ده بار مرحبا بر دو امیر به دو جگردار مرحبا زینب شدند و حیدر کرار مرحبا اما میانِ خیمه‌ی بی آب زینب است اما رسید لحظه‌ی در خون صدا زدن خونین نَفَس نَفَس زدن و دست و پا زدن یک بار تیغ و بار دگر نیزه را زدن دور از نگاهِ مادرشان بی هوا زدن در بینِ خمیه شاهدِ گرداب زینب است یک نانجیب دشنه به اَبرویشان کشید یک بی حیا دو نیزه به پهلویشان کشید یک ناصبی که چکمه سَر و رویشان کشید یک پیرمرد پنجه به گیسویشان کشید آنکه دو چشم او شده خوناب زینب است آمد غروب و خنده‌ی دشمن بلند شد وقتی صدای غارت و شیون بلند شد دو نیزه در مقابلِ یک زن بلند شد زینب نظر نکرد ولیکن بلند شد چشم حسین از سرِ نِی ها به زینب است 🔸شاعر: *آدرس کانالهای مداحان👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *لطفااین کانال را به دوستان خودمعرفی نمایید*
🏴 اشعار _______________ رفت هرچند که عمرم همه بر باد حسین عوض‌اش بیشتر از عمر به ما داد حسین من نبودم کسی و او به حسابم آورد حق بده داد زنم خانه‌ات آباد حسین قبل از آنیکه شبِ قبر دهانم بندند نَفسی تا بزنم یکسره فریاد حسین چند وقتی است که خواب حرمت می‌بینم می‌روم باز دمِ پنجره فولاد حسین مادرم گفت حسین و پدرم گفت حسن نامتان از لبِ ما شُکر نیافتاد حسین تا مرا دید برای تو سیه پوشیدم مادرم گفت که آقا " اوون آباد حسین" مادرم * چشم ندارد حرمت را بیند مادرت در عوضش چشمِ دلش داد حسین دخترت تا که لبِ زخمی بابا را دید آنقدر زد به لبش از نفس اُفتاد حسین 🔸شاعر: *آدرس کانالهای مداحان👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *لطفااین کانال را به دوستان خودمعرفی نمایید*
🏴 اشعار _______________ به شوق محو نگاه دو شانه به شانست کبوتری که فدای سرت، پریشانست دلیل اینهمه غم جان طفل هایش نیست اگر عقیله چنین بی امان بارانست میان خیمه اگر آیه آیه میگرید به جان تو نگران عزیز قرآنست ز چشم تو چه بخواند قصیده ای پرشور غم خجالت تو صدهزار دیوانست خوشا به راه تو تقدیم جان دلبندان به راه دوست اگر دوست سیرِ از جانست 🔸شاعر: *آدرس کانالهای مداحان👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *لطفااین کانال را به دوستان خودمعرفی نمایید*
🏴 اشعار _______________ جمع صفات پنج تن یکجاست زینب اثبات ذات مادرش زهراست زینب نور حقیقت در شب ظلمت فقط اوست "اِنّا هَدَیناهُ السَّبیلِ" ماست زینب او را صداکردم" وَ ما اَدراک" گفتند از بس مقام و رتبه اش بالاست زینب دربارگاه قدس، در سیر اِلَی الله مرکز نشین حلقهء سرهاست زینب زنجیرهء وصل امامت بر امامت در امتداد روز عاشوراست زینب گفتیم " عَرِّفنی" ندا آمد که حاشا مثل خدا معروف ناپیداست زینب بَینی و بَین الله، مجذوب حسین است زینب نگو که محشر کبراست زینب دارد گره وا میکند از کار عالم وقت نماز شب اگر تنهاست زینب دادند دستم را به دستان ابالفضل هربار که حاجات من را خواست زینب محکم گره زد معجر خود را از امشب یعنی علمدار حرم فرداست زینب 🔸شاعر: *آدرس کانالهای مداحان👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *لطفااین کانال را به دوستان خودمعرفی نمایید*
🏴 اشعار _______________ وابسته ات هستم، تویی معشوقِ دلخواهِ خودم آگاهم از حال دلت با قلبِ آگاهِ خودم خورشید قلب بیقرار زینبت هستی و من نور از تو میگیرم حسینِ من(ع)؛ تویی ماهِ خودم داریم خاطرخواهِ بسیاری و جان ها میدهند یکروز در راهِ تو و یکروز در راهِ خودم راهی شدیم و خوب می‌دانستم اینجا کربلاست فهمیدم از دلشوره هایِ گاه و بیگاهِ خودم زیباییِ انگشترت دارد مرا دق میدهد تنها خبر دارم خودم از بغض جانکاهِ خودم بیزارم از آن نامه ها که نقشهٔ قتلَت شدند از غربتت میسوزم و میسوزم از آهِ خودم هاجر شدم در پاسخ نجوای هَل مِن ناصرت آورده ام تنها دو آیه از «فَدَیناهِ» خودم باید پسرهایم فدایی ات شوند و از خدا- میخواستم در سجده های هر سحرگاهِ خودم آورده ام عون و محمد را برایِ یاری ات آورده ام تیر و سپر از خانه همراهِ خودم! 🔸شاعر: *آدرس کانالهای مداحان👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *لطفااین کانال را به دوستان خودمعرفی نمایید*
🏴 اشعار _______________ صف کشیده می رسد آن حیدر زهرا نشان تا دهد آداب سر هدیه نمودن را تشان در دوستش حاصل عمرش دو رعنا نوجوان در پی اش الله اکبر گو همه هفت آسمان وه بنازم بر امیر عشق و این سرلشگرش تا به خرگاه سپه سالار عاشورا رسید قامت رعنای دلبر پیش پایش قد کشید از نفیر عصمت الهی به روح دل دمید رشته ی هرچه محبت بود از طفلان برید کرد امر عاشقی بر آن امیر و رهبرش گر که خواهی رزم زینب بنگری اینان نگر حاصل شیر محبت را به جسم و جان نگر حیدر و جعفر به دو آیینه تابان نگر عالمی را در پی گیسویشان حیران نگر این غریب کربلا و هدیه های خواهرش خود حمائل کرد شمشیری به روی دوششان وعده ی دیدار مادر داد بر آغوششان من نمی دانم چه سری گفت او در گوششان کرد از جام شهادت واله و مدهوششان آتش عشق حسینی بود از پا تا سرش گفت یا ابناء زینب ابرو داری کنید تا نفس دارید بهر غربتش کاری کنید از ابوفاضل مدد گیرید سالاری کنید من زنم امام شما باید علمداری کنید جانت قربان یک تاری ز موی اکبرش هستیش تا راهی میدان عاشورا نمود هرچه مجنون بود مست ساغر لیلا نمود لشگری را با دو رزمنده دگر رسوا نمود خود به خیمه رفت و بر امدادشان آوا نمود دستی از دل بر دعا دستی دگر بر معجرش مو پریشان بین خیمه ذکر یا حیدر گرفت بر قبول هدیه هایش دامن مادر گرفت هر دودست مستجابش را به روی سر گرفت تا خبر از کودکانش با دوچشم تر گرفت دیده آوره حسین دو یار خونین پیکرش به سر دوش حبیبش کعبه ی آمال او چون همای پر شکسته خون چکد از بال و تا که دید آن انکسار چهره و احوال او از حرم بیرون نیامد بهر استقبال او این اصول عاشقی آموخته از مادرش 🔸شاعر: *آدرس کانالهای مداحان👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *لطفااین کانال را به دوستان خودمعرفی نمایید*
خواهرت را دریاب دو پسر دارم و یک سینه‌ی از غم بی تاب مات تصویر غمت اشک‌ در گوشه‌ی چشمِ پسرانم شده قاب تا که راهی بشوند بر روی آبرویم پیشِ تو کردند حساب خوب یادم مانده که چگونه حسن از غصه‌ی مادر شد آب آه ... نگذار که باز مردی از ما بشود در غمِ ناموس عذاب من از این میترسم که پسرهام ببینند اسیرم به طناب باید این دو بروند تا نبینند مرا بعدِ تو در بزمِ شراب تیغِ حیدر شده‌اند جلوه‌ای از هنرِ فاتحِ خیبر شده‌اند این دو شمشیرِ حسین دم به دم ماحصل زینب و حیدر شده‌اند لشکرِ کوفه و شام محوِ جنگاوریِ این دو برادر شده‌اند بینِ میدانِ نبرد مایه‌ی فخرِ اباالفضل دلاور شده‌اند این دو تا سروِ رشید سببِ شوق و سرافرازی مادر شده‌اند دو سپاهِ زینب جلو‌ه‌ی دیگری از قاسم و اکبر شده‌اند ضربه‌ها کاری شد خونشان ریخت و بر رویِ زمین جاری شد تا بیفتند ز پا بین شمشیر و کمان نوبت همکاری شد پهلویِ هر دو شکست روشِ حمله همان نقشه‌ی تکراری شد دور از چشمِ همه مادرِ این دو پسر غرقِ عزاداری شد *آدرس کانالهای مداحان👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *لطفااین کانال را به دوستان خودمعرفی نمایید*
به چه دردی بخورد بی تو پسر داشتنم چه کنم بعد تو با داغ جگر داشتنم نه پسرهای من‌اند این دو نه خواهر زاده به تو سوگند که هستند دو حیدر زاده تیغ آماده رویِ دامنشان است ببین حرزِ یا فاطمه بر گردنشان است ببین این دو پولادِ جگر تافته یعنی زینب این دو سرباز و دو سرباخته یعنی زینب بر سر عهد تو هستیم و همان خواهد شد خواهرت مرد شود این دو جوان خواهد شد یار بی یار رسیدم که دلت غم نخورد آمدم در دلِ تو آب تکان هم نخورد دست و بازوی علمدار حرم آوردم پیشِ تو بر سرِ دوشم دو علم آوردم دو سپاه حرمِ فاطمه را می‌بینی ذوالفقار دو دم فاطمه را می‌بینی به درِ خیمه امّیدم امید آوردم تا که ردم نکنی موی سپید آوردم خواهرت موقع حج نذر دو قربانی کرد وقت نذرش شده قربانی عید آوردم دو علی‌اکبر و عباس ولی کوچکتر دو سلحشور دو شیر و دو رشید آوردم دو حسن روی دو سید دو حسینی زاده قابلت را که ندارد دو شهید آوردم این دم و بازدمم این ضربانهای من‌اند این حسین و حسن و تیر وکمان‌های من‌اند ای جوانمرده بگو که جگرم را چه‌کنم سر به زیرِ حرمِ دو رو برم را چه‌کنم تو اگر اذن دهی لشگر عالم با من مادرم گفته برو اذنِ حسینم با من.... مانده دایی که چگونه خبرش را بِبَرد خبر سوختن بال و پرش را بِبَرد با چه رویی برود دیدن زینب از دشت با چه جانی به حرم دو پسرش را بِبَرد دو جگرگوشه‌ی او روی زمین می‌غلتند ولی از خیمه نیامد جگرش را بِبَرد یک نفر آمده این‌سو بزند تیغش را یک نفر رفته به آن‌سو تبرش را بِبَرد یک نفر آمده این‌سو تن این را بکشد یک نفر رفته به آن‌سو که سرش را ببرد تنشه بودند و نشد جرعه‌ی دیگر بینند یا که یکبار دگر چهره‌ی مادر بینند  دید آخر چه بلایی سرشان آوردند زخمها بر جگرِ مادرشان آوردند قصدِ جانِ دو برادر دو برادر کردند ضربه‌ی تیغ و سنان را دوبرابر کردند مانعِ بُردنشان پشتِ خَمِ دایی بود  اِرباًاِربا شدنِ این دو تماشایی بود کمرش خم شده باید که عصا بردارد باید او خیمه رود تا دو عبا بردارد زینب انگار نه انگار که بی سر شده‌اند دید بر نیزه  ولی سایه مادر شده‌اند *آدرس کانالهای مداحان👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *لطفااین کانال را به دوستان خودمعرفی نمایید*
دو سر از دو پسرم مانده سرِ یار سلامت داغشان بر جگرم مانده سرِ یار سلامت همه‌یِ دشت بخندند به من عیب ندارد سایه‌یِ تو به سرم مانده سرِ یار سلامت بر پَر و پهلویشان نیزه اگر هست غمی نیست در حرم بال و پرم مانده سرِ یار سلامت دو پسر را سِپرِ جانِ تو کردم که نَباری روضه و چشمِ ترم مانده سرِ یار سلامت کاش می‌شد خود من تیغ بگیرم که ببینی در حرم این حیدرم مانده سرِ یار سلامت شکر کُن دور ُو برت قاسم و عبّاس که داری به سرم هم معجرم مانده سرِ یار سلامت غصّه‌ای جز تو ندارم روضه‌ای نیست به‌جز این حرمتم هست و حرم مانده سر یار سلامت تهِ گودال نبینم بدنِ شاه الهی العجل تا دلبرم مانده سرِ یار سلامت *آدرس کانالهای مداحان👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *لطفااین کانال را به دوستان خودمعرفی نمایید*
فرازی از یک باز شب جمعه و موکب نعم الحبیب نام تو بردم وزید از نفسم بوی سیب شور به پا کرده در هیأت انصار عشق روضۀ هل من معین، نالۀ أمن یجیب عشق، نفس‌گیر شد سینه‌زنت پیر شد زود بیا - دیر شد - بر سر نعش حبیب مهلت ما سررسید لحظۀ آخر رسید تا نفسی مانده أوصیکَ بِهذا الغریب «گر بشکافی هنوز خاک شهیدان عشق» می‌شنوی نوحه‌ای در غم شیب الخضیب: «آه از آن ساعتی که با تن چاک چاک نهادی ای تشنه لب صورت خود را به خاک» آتش عشق است و نیست حرفِ صغیر و کبیر در طلبت هستی‌ام سوخت أَجِر یا مُجیر پیر و جوان می‌رسند سینه‌زنان می‌رسند به کربلا با دَمِ «ای که به عشقت اسیر...» شور جوانی‌ست این، سوز نهانی‌ست این تپیده در خاک و خون به پای نعم الامیر راز رشید من است کاش شهیدت شود شیر من از کودکی با غم تو خورده شیر رفت گلم؛ والسلام سایۀ تو مستدام ای دل من در خیام شورِ دمادم بگیر: «آه از آن ساعتی که با تن چاک چاک نهادی ای تشنه لب صورت خود را به خاک» .. عرش خدا ولوله ارض و سما در قیام «وای حسین کشته شد» روضه همین والسلام ماه محرم کجاست؟ صاحب این دم کجاست؟ سینه‌زنان را ببین در عطش انتقام روضه به آخر رسید گریه ولی ناتمام نالۀ جانسوز کیست از حرمت صبح و شام؟ و أهلُکَ کالعَبید و صُفِّدوا فی الحدید باید از اینجا به بعد روضه بخواند امام «تا تو شدی کشته ما بی‌سر و سامان شدیم» غلغله شد در حرم ولوله شد در خیام «آه از آن ساعتی که با تن چاک چاک نهادی ای تشنه لب صورت خود را به خاک» اول دلتنگی است تازه شب آخری چه کردی ای روضه‌خوان چه کردی ای منبری «ای که به عشقت دچار»... «عجب گلی روزگار»... بر لب ما سال‌هاست که می‌کند دلبری «عشرت عالم فروخت» هر که دمی دید سوخت رأس تو را در تنور خونی و خاکستری «جان یارالی جان حسین حامی قرآن حسین» می‌کُشدم داغ تو... خاصه اگر آذری... با تو اگر سرنوشت برد مرا در بهشت باز بسوزاندم این دو دمِ کوثری: «آه از آن ساعتی که با تن چاک چاک نهادی ای تشنه لب صورت خود را به خاک» *آدرس کانالهای مداحان👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *لطفااین کانال را به دوستان خودمعرفی نمایید*
به چه دردی بخورد بی تو پسر داشتنم چه کنم بعد تو با داغ جگر داشتنم نه پسرهای من‌اند این دو نه خواهر زاده به تو سوگند که هستند دو حیدر زاده تیغ آماده رویِ دامنشان است ببین حرزِ یا فاطمه بر گردنشان است ببین این دو پولادِ جگر تافته یعنی زینب این دو سرباز و دو سرباخته یعنی زینب بر سر عهد تو هستیم و همان خواهد شد خواهرت مرد شود این دو جوان خواهد شد یار بی یار رسیدم که دلت غم نخورد آمدم در دلِ تو آب تکان هم نخورد دست و بازوی علمدار حرم آوردم پیشِ تو بر سرِ دوشم دو علم آوردم دو سپاه حرمِ فاطمه را می‌بینی ذوالفقار دو دم فاطمه را می‌بینی به درِ خیمه امّیدم امید آوردم تا که ردم نکنی موی سپید آوردم خواهرت موقع حج نذر دو قربانی کرد وقت نذرش شده قربانی عید آوردم دو علی‌اکبر و عباس ولی کوچکتر دو سلحشور دو شیر و دو رشید آوردم دو حسن روی دو سید دو حسینی زاده قابلت را که ندارد دو شهید آوردم این دم و بازدمم این ضربانهای من‌اند این حسین و حسن و تیر وکمان‌های من‌اند ای جوانمرده بگو که جگرم را چه‌کنم سر به زیرِ حرمِ دو رو برم را چه‌کنم تو اگر اذن دهی لشگر عالم با من مادرم گفته برو اذنِ حسینم با من.... * * * * مانده دایی که چگونه خبرش را بِبَرد خبر سوختن بال و پرش را بِبَرد با چه رویی برود دیدن زینب از دشت با چه جانی به حرم دو پسرش را بِبَرد دو جگرگوشه‌ی او روی زمین می‌غلتند ولی از خیمه نیامد جگرش را بِبَرد یک نفر آمده این‌سو بزند تیغش را یک نفر رفته به آن‌سو تبرش را بِبَرد یک نفر آمده این‌سو تن این را بکشد یک نفر رفته به آن‌سو که سرش را ببرد تنشه بودند و نشد جرعه‌ی دیگر بینند یا که یکبار دگر چهره‌ی مادر بینند  دید آخر چه بلایی سرشان آوردند زخمها بر جگرِ مادرشان آوردند قصدِ جانِ دو برادر دو برادر کردند ضربه‌ی تیغ و سنان را دوبرابر کردند مانعِ بُردنشان پشتِ خَمِ دایی بود  اِرباًاِربا شدنِ این دو تماشایی بود کمرش خم شده باید که عصا بردارد باید او خیمه رود تا دو عبا بردارد زینب انگار نه انگار که بی سر شده‌اند دید بر نیزه  ولی سایه مادر شده‌اند ۴۰۰/۰۵/۲۱ *آدرس کانالهای مداحان👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *لطفااین کانال را به دوستان خودمعرفی نمایید*
وابسته ات هستم، تویی معشوقِ دلخواهِ خودم آگاهم از حال دلت با قلبِ آگاهِ خودم خورشید قلب بیقرار زینبت هستی و من نور از تو میگیرم حسینِ من(ع)؛ تویی ماهِ خودم داریم خاطرخواهِ بسیاری و جان ها میدهند یکروز در راهِ تو و یکروز در راهِ خودم راهی شدیم و خوب می‌دانستم اینجا کربلاست فهمیدم از دلشوره هایِ گاه و بیگاهِ خودم زیباییِ انگشترت دارد مرا دق میدهد تنها خبر دارم خودم از بغض جانکاهِ خودم بیزارم از آن نامه ها که نقشهٔ قتلَت شدند از غربتت میسوزم و میسوزم از آهِ خودم هاجر شدم در پاسخ نجوای هَل مِن ناصرت آورده ام تنها دو آیه از «فَدَیناهِ» خودم باید پسرهایم فدایی ات شوند و از خدا- میخواستم در سجده های هر سحرگاهِ خودم آورده ام عون و محمد را برایِ یاری ات آورده ام تیر و سپر از خانه همراهِ خودم! *آدرس کانالهای مداحان👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *لطفااین کانال را به دوستان خودمعرفی نمایید*
به چه دردی بخورد بی تو پسر داشتنم چه کنم بعد تو با داغ جگر داشتنم نه پسرهای من‌اند این دو نه خواهر زاده به تو سوگند که هستند دو حیدر زاده تیغ آماده رویِ دامنشان است ببین حرزِ یا فاطمه بر گردنشان است ببین این دو پولادِ جگر تافته یعنی زینب این دو سرباز و دو سرباخته یعنی زینب بر سر عهد تو هستیم و همان خواهد شد خواهرت مرد شود این دو جوان خواهد شد یار بی یار رسیدم که دلت غم نخورد آمدم در دلِ تو آب تکان هم نخورد دست و بازوی علمدار حرم آوردم پیشِ تو بر سرِ دوشم دو علم آوردم دو سپاه حرمِ فاطمه را می‌بینی ذوالفقار دو دم فاطمه را می‌بینی به درِ خیمه امّیدم امید آوردم تا که ردم نکنی موی سپید آوردم خواهرت موقع حج نذر دو قربانی کرد وقت نذرش شده قربانی عید آوردم دو علی‌اکبر و عباس ولی کوچکتر دو سلحشور دو شیر و دو رشید آوردم دو حسن روی دو سید دو حسینی زاده قابلت را که ندارد دو شهید آوردم این دم و بازدمم این ضربانهای من‌اند این حسین و حسن و تیر وکمان‌های من‌اند ای جوانمرده بگو که جگرم را چه‌کنم سر به زیرِ حرمِ دو رو برم را چه‌کنم تو اگر اذن دهی لشگر عالم با من مادرم گفته برو اذنِ حسینم با من.... مانده دایی که چگونه خبرش را بِبَرد خبر سوختن بال و پرش را بِبَرد با چه رویی برود دیدن زینب از دشت با چه جانی به حرم دو پسرش را بِبَرد دو جگرگوشه‌ی او روی زمین می‌غلتند ولی از خیمه نیامد جگرش را بِبَرد یک نفر آمده این‌سو بزند تیغش را یک نفر رفته به آن‌سو تبرش را بِبَرد یک نفر آمده این‌سو تن این را بکشد یک نفر رفته به آن‌سو که سرش را ببرد تنشه بودند و نشد جرعه‌ی دیگر بینند یا که یکبار دگر چهره‌ی مادر بینند  دید آخر چه بلایی سرشان آوردند زخمها بر جگرِ مادرشان آوردند قصدِ جانِ دو برادر دو برادر کردند ضربه‌ی تیغ و سنان را دوبرابر کردند مانعِ بُردنشان پشتِ خَمِ دایی بود  اِرباًاِربا شدنِ این دو تماشایی بود کمرش خم شده باید که عصا بردارد باید او خیمه رود تا دو عبا بردارد زینب انگار نه انگار که بی سر شده‌اند دید بر نیزه  ولی سایه مادر شده‌اند *آدرس کانالهای مداحان👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *لطفااین کانال را به دوستان خودمعرفی نمایید*
رفت هرچند که عمرم همه بر باد حسین عوض‌اش بیشتر از عمر به ما داد حسین من نبودم کسی و او به حسابم آورد حق بده داد زنم خانه‌ات آباد حسین قبل از آنیکه شبِ قبر دهانم بندند نَفسی تا بزنم یکسره فریاد حسین چند وقتی است که خواب حرمت می‌بینم می‌روم باز دمِ پنجره فولاد حسین مادرم گفت حسین و پدرم گفت حسن نامتان از لبِ ما شُکر نیافتاد حسین تا مرا دید برای تو سیه پوشیدم مادرم گفت که آقا " اوون آباد حسین" مادرم * چشم ندارد حرمت را بیند مادرت در عوضش چشمِ دلش داد حسین دخترت تا که لبِ زخمی بابا را دید آنقدر زد به لبش از نفس اُفتاد حسین ۴۰۰/۰۵/۲۰ *آدرس کانالهای مداحان👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *لطفااین کانال را به دوستان خودمعرفی نمایید*
طفلان حضرت زینب س بیا بنگر که زینب با خودش دو اختر آورده دو خورشید جهان آرا دو ماهِ انور آورده به اینان نان عصمت شیر با مهر علی داده دو سرباز از تبار آستان جعفر آورده خداوندا پذیرا باش از من همچنان هاجر که سویت زینب اسماعیل های دیگر آورده اگر هاجر یکی گل هدیه کرده در ره داور عزیز حیدر و زهرا دو از گل بهتر آورده الا ای آسمان بنگر که وقت خیبر ثانی یکی مادر ز اولاد علی ، دو حیدر آورده بیا لیلا ببین اینجا دو جان بر کف در این صحرا برای یاریِ خون خدا و اکبر آورده عجب بازار سرخی پا گرفته بر سر این خاک به پیش پای اصغر لاله های احمر آورده خزان کربلا گر چه رسیده بر بنی هاشم ز باغ جان زینب دو اقاقی سر در آورده یکی از شوق جانبازی چو بازی پر در آورده یکی با رعد شمشیرش شکوه محشر آورده میان خنده میگریند و میگریند با خنده تو گویی تیغ ، پیغام وصال دلبر آورده ببین زینب برایت هدیه از بازار جانبازی حسین فاطمه دو سرو ، اما بی سر آورده عجب داغی به دل مانده از این تصویر جانفرسا شهیدان را حسین با خجلت و چشم تر آورده *آدرس کانالهای مداحان👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *لطفااین کانال را به دوستان خودمعرفی نمایید*
وابسته ات هستم، تویی معشوقِ دلخواهِ خودم آگاهم از حال دلت با قلبِ آگاهِ خودم خورشید قلب بیقرار زینبت هستی و من نور از تو میگیرم حسینِ من(ع)؛ تویی ماهِ خودم داریم خاطرخواهِ بسیاری و جان ها میدهند یکروز در راهِ تو و یکروز در راهِ خودم راهی شدیم و خوب می‌دانستم اینجا کربلاست فهمیدم از دلشوره هایِ گاه و بیگاهِ خودم زیباییِ انگشترت دارد مرا دق میدهد تنها خبر دارم خودم از بغض جانکاهِ خودم بیزارم از آن نامه ها که نقشهٔ قتلَت شدند از غربتت میسوزم و میسوزم از آهِ خودم هاجر شدم در پاسخ نجوای هَل مِن ناصرت آورده ام تنها دو آیه از «فَدَیناهِ» خودم باید پسرهایم فدایی ات شوند و از خدا- میخواستم در سجده های هر سحرگاهِ خودم آورده ام عون و محمد را برایِ یاری ات آورده ام تیر و سپر از خانه همراهِ خودم! شاعر: *آدرس کانالهای مداحان👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *لطفااین کانال را به دوستان خودمعرفی نمایید*
حسین آمد و آزاد از یزیدت کرد خلاص از قفسِ وعده و وعیدت کرد سیاه بود و سیاهی هرآنچه می‌دیدی تو را سپرد به آیینه، روسپیدت کرد به دست‌وپای تو بارِ چه قفل‌ها که نبود حسین آمد و سرشار از کلیدت کرد چه گفت با تو در آن لحظه‌های تشنه، حسین؟ کدام زمزمه سیراب از امیدت کرد؟ نصیب هرکس و ناکس نمی‌شود این بخت قرار بود بمیری، خدا شهیدت کرد نه پیشوند و نه پسوند، حرِّ حرّی تو حسین آمد و آزاد از یزدت کرد *آدرس کانالهای مداحان👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *لطفااین کانال را به دوستان خودمعرفی نمایید*
آموختم ز "حر" كه به دربار اهل بیت با دست خالی آیم و با دست پُر روم *آدرس کانالهای مداحان👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *لطفااین کانال را به دوستان خودمعرفی نمایید*
بادست خالی آمدم آقا ببخشی حُر نگون بخت پشیمان را ببخشی تاریکمو ظلمتکده محتاج نورم بر پای عفوم میشود امضا ببخشی حالا که من برگشته ام با روسیاهی ای کاش میشد که مرا درجا ببخشی اصلا تو حق داری تو صاحب اختیاری من را از آقایی نبخشی یا ببخشی اما تو را جان رقیه نه نیاور هرچه بگویی روی چشمم تا ببخشی روی نگه کردن به چشمت را ندارم ای کاش جان حضرت زهرا ببخشی نعم الامیری و به عشقت بنده هستم شرمنده ام از روی تو تا زنده هستم... *آدرس کانالهای مداحان👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *لطفااین کانال را به دوستان خودمعرفی نمایید*
۱۲ (جناب حر) یابن زهرا منم حر خطاکار تو آمدم تا شوم نوکر دربار تو آمدم روسیاه بر تو هستم پناه یا حسین جان۲ آمدم سوی تو با نگه مادرت تا به میدان روم شوم فدای سرت از تو شرمنده ام با تو پاینده ام یا حسین جان۲ سوی تو یا حسین دست تهی آمدم جان زینب مکن ز درگه خود ردم پر ز دردم حسین توبه کردم حسین یا حسین جان۲ از تو شرمنده ام راه تو را بسته ام سوی تو آمدم با دل بشکسته ام گل پیغمبری تو ز حر بگذری یا حسین جان۲ با نگاه تو من شدم هدایت حسین آمدم تا کنم جان به فدایت حسین ای همه هست من تو بگیر دست من یا حسین جان۲ بر من از کرامت تو اذن میدان بده نوری از خود به من به حق قرآن بده می دهم امتحان تا شوم جاودان یا حسین جان۲ شامل من شده نگاه تو یا حسین می دهم جان خود به راه تو یا حسین جان به کف آمدم مکن از در ردم یا حسین جان۲ *آدرس کانالهای مداحان👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *لطفااین کانال را به دوستان خودمعرفی نمایید*
۷ (جناب حر) من آن حر گنهکارم حسین جان به درگاه تو چون خارم حسین جان به تو بد کرده ام من ولی شرمنده ام من حسین جانم حسین جان۲ رهت را گرچه من بستم حسین جان کنون شرمنده ات هستم حسین جان ببین تو اشک و آهم تویی مولی پناهم حسین جانم حسین جان۲ رسیده جان من از غصه بر لب که رنجیده ز من مظلومه زینب امید و آرزویم تو دادی آبرویم حسین جانم حسین جان۲ تو دادی با ولایت بر من عزت رهایم کرده ای از بند ذلت ایا نور دو عینم حلالم کن حسینم حسین جانم حسین جان۲ گرفتی از کرم مولی تو دستم کنون از غیر تو مولی گسستم ببین شور و نوایم به درگاهت گدایم حسین جانم حسین جان۲ تو بر من داده ای تاب و توانی کنون آماده ام بر جانفشانی عجب حال و هوایی شدم من کربلایی حسین جانم حسین جان۲ *آدرس کانالهای مداحان👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *لطفااین کانال را به دوستان خودمعرفی نمایید*
۱۳ (جناب حر) ناقابلم حسین جان،کن قابلم حسین جان لطف و کرامتت را،کن شاملم حسین جان مولای من حسین جان۲ من حرم و گنهکار،کردی مرا تو بیدار با یک نگه شدم من،آماده بهر ایثار مولای من حسین جان۲ سر تا به پا گناهم،مولی بده پناهم به حق زینب آقا،بنما مرا نگاهم مولای من حسین جان۲ گر راه تو ببستم،شرمنده ی تو هستم آمده دست خالی،آقا بگیر تو دستم مولای من حسین جان۲ جانم رسیده بر لب،هستم به تاب و در تب خدا می دونه آقا،شرمنده ام ز زینب مولای من حسین جان۲ خجلت نموده آبم،رفته توان و تابم آلوده ام ز رحمت،آقا بده جوابم مولای من حسین جان۲ اذنم بده حسین جان،تا که روم به میدان تا جان کنم فدایت،در راه تو حسین جان مولای من حسین جان۲ از بهر دادن جان،آماده بی قرارم بیا کنارم آقا،در وقت احتضارم مولای من حسین جان۲ *آدرس کانالهای مداحان👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *لطفااین کانال را به دوستان خودمعرفی نمایید*
۱۴ (جناب حر) آمدم بر تو پناهم،عزیز زهرا بگذر از جرم و گناهم،عزیز زهرا منم آن حر گنهکار که راهت بستم دل آن خواهر مظلومه ی تو بشکستم بنگر آمده ام بر تو حسین پیوستم تا دهی عزت و جاهم،عزیز زهرا بگذر از جرم و گناهم،عزیز زهرا عشق تو در دل و جانم شرری افکنده با تلاقی نگاه تو شدم من زنده شده ام از تو و از خواهر تو شرمنده تو شدی هادی راهم،عزیز زهرا بگذر از جرم و گناهم،عزیز زهرا گرچه سوزانده دل کودک تو رفتارم بنمودی به نگاهی تو حسین بیدارم دگر از دشمن خونخوار تو من بیزارم ز خدا عفو تو خواهم،عزیز زهرا بگذر از جرم و گناهم،عزیز زهرا بده اذنم که روم جان به فدای تو کنم جنگ با دشمن تو بهر رضای تو کنم بین لشکر به خدا مدح و ثنای تو کنم بنگر روی سیاهم،عزیز زهرا بگذر از جرم و گناهم،عزیز زهرا بهر اطفال تو و خواهر تو غمگینم پر دردم نگهت داده حسین تسکینم آرزویم شده آیی به سر بالینم کن نگه ناله و آهم،عزیز زهرا بگذر از جرم و گناهم،عزیز زهرا *آدرس کانالهای مداحان👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *لطفااین کانال را به دوستان خودمعرفی نمایید*
۱۵ (جناب حر) حرم و بر درت روسیاهم آمدم بر تو مولی پناهم از تو شرمنده ام یابن زهرا حق زینب نما یک نگاهم آه-پا به سر تقصیرم آه-من ز عمرم سیرم آه-در رهت می میرم یا حسین یا مولی۳ میهمان شه عالمینم بر تو مولی به شور و به شینم کن نظر تا بگویم به فریاد اهل عالم فدای حسینم آه-بنگر بر حالم آه-بشکسته بالم آه-از غمت می نالم یا حسین یا مولی۳ ای به دریای عشق در نایاب شده ام یا حسین در تب و تاب تا به محشر کشم من خجالت که ببستم به رویت حسین آب آه-عالمی حیرانت آه-با لب عطشانت آه-جان من قربانت یا حسین یا مولی۳ حرم و از تو شرمنده هستم با نگاه تو پاینده هستم تو کرم کردی و با نگاهت گشته آزاده تا زنده هستم آه-ای شه بخشنده آه-ای مه تابنده آه-حر ز تو شد زنده یا حسین یا مولی۳ گشته شرمنده از خواهر تو از لب تشنه ی اصغر تو خواهم از تو شوم یا حسین جان جانفدای علی اکبر تو آه-گرچه من بد هستم آه-به شما دل بستم آه-تو گرفتی دستم یا حسین یا مولی۳ *آدرس کانالهای مداحان👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *لطفااین کانال را به دوستان خودمعرفی نمایید*
۱۶ (جناب حر) گر گنهکارم،من تو را دارم کن نگه مولی،بر دل زارم یا حسین جانم۴ ای گل زهرا،من پشیمانم با نگاه تو،غرق ایمانم یا حسین جانم۴ گشته شرمنده،راه تو بستم آمدم مولی،تو بگیر دستم یا حسین جانم۴ گرچه من کردم،خون دل زینب زین گنه باشد،جان من بر لب یا حسین جانم۴ شد عجین با تو،سرنوشت من مهر تو باشد،در سرشت من یا حسین جانم۴ گشته ام مولی،از تو شرمنده در کنار تو،مانده ام زنده یا حسین جانم۴ مهر تو مولی،داده سامانم بده یا مولی،اذن میدانم یا حسین جانم۴ جان دهم مولی،از برای تو می کنم جان،خود فدای تو یا حسین جانم۴ با تو گشتم من،حر آزاده بهر جان دادن،شدم آماده یا حسین جانم۴ می روم گردم،خاک پای تو می کنم مولی،جان فدای تو یا حسین جانم۴ حرم و با تو،از غم آزادم بنگر من از،نفس افتادم یا حسین جانم۴ پیکرم مولی،مانده روی خاک پیش پای تو،با تن صد چاک یا حسین جانم۴ *آدرس کانالهای مداحان👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *لطفااین کانال را به دوستان خودمعرفی نمایید*