eitaa logo
کانون مداحان
26.9هزار دنبال‌کننده
21.4هزار عکس
21.8هزار ویدیو
200 فایل
کانون مداحان استان مرکز آموزش عمومی ، تخصصی و سطح عالی مداحی اهلبیت علیهم السلام خیریه فرهنگی ذاکرین امام حسین علیه السلام
مشاهده در ایتا
دانلود
■سلام کلاس های فنون صدا در مداحی(صداسازی) ■فردا بعدازظهر(سه شنبه) در ساعت های از قبل مشخص شده برگزار میگردد مکان ■دقیقا مقابل مهدیه بزرگ اصفهان
سلام(بخوانیدوارسال کنید): سالها گریه سالها روضه همه ی عمر مجتبی روضه روزگارش گذشت با روضه کوچه،در،طشت چندتا روضه بانی و روضه خوان و سینه زن است سوخته نام دیگر حسن است دوستانی چو دشمنان دارد گله از دست این و ان دارد کارد بر روی استخوان دارد گرچه هرروز میهمان دارد شان اورا کسی نفهمیده از مدینه حسن چه ها دیده کس نفهمید ابتلایش را در گذر بغض بی صدایش را جوشن زیر این عبایش را روی پا زخم آشنایش را غصه اش را خضاب کرد حسن مرگ را انتخاب کرد حسن وای اگر بی کس حرم باشی خسته از جان به هررقم باشی بین خانه اسیر غم باشی روزه باشی و تشنه هم باشی پر شکسته ز خاک پر بکشی زهر را جای اب سر بکشی چون حسن بی کسی به دهر نبود شان او طعنه های شهر نبود با کسی جز مغیره قهر نبود جگر پاره اش ز زهر نبود داغ ناموس بود بر جگرش به در خانه بود هر نظرش داغ انروز که رسیدند و چهل نفر داد میکشیدند و پدرش را غریب دیدند و مادرش را زمین کشیدند و همه قاتل شدند حتی در بی هوا رد شدند از مادر گرچه آماده ی جدایی بود به لب تشنه اش نوایی بود دلش انگار کربلایی بود وقت گریه به روضه هایی بود روضه ی ذبح از قفای سری زدن خواهری بپای سری ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): خوشی از عمر ندیدم چقدر سخت گذشت نیست از خنده به لبهایم اثر! سخت گذشت شب که شد روضه غسل تن مادر خواندم تا سحر زار زدم تا به سحر سخت گذشت روضه زهر نخوان کشته ی یک کوچه شدم حرفی از حجره نزن وقت دگر سخت گذشت جگرم ریخت دراین تشت ولی سختم نیست وقتی افتاد زنی بین خطر سخت گذشت نظرم خورد به یک سایه میان کوچه بسته شد برروی ما راه گذر سخت گذشت غیرتی بودن من در همه جا معروف است مادری رفت عقب تر به پسر سخت گذشت یک صدا آمد و مادر نفسش بند آمد صورتش خورد به دیوار!اگر سخت گذشت چادر خاکی او موی سیاهم را برد یک نفر خورد زمین به دو نفر سخت گذشت ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): تصور کن که این آقا برای خود حرم دارد کریم آل طاها چند تا باب الکرم دارد تصور کن که مثل شهر مشهد باغ رضوانی و یا مانند شهر قم خیابان ارم دارد نه تنها صحن زیبایی به زیبایی گوهرشاد علاوه بر دو تا گلدسته سقاخانه هم دارد تصور کن که در گوشه کنار بارگاه خود همیشه خادمانی مهربان و محترم دارد تصور کن که دیگر در حرم گرد و غباری نیست تصور کن که بعد از این مزارش خاک کم دارد تصور کن گلاب قمصر کاشان رسید از راه و با شور و شعف قصد زیارت دم به دم دارد ببین با چشم دل مهمانسرایی و تصور کن که دیگر سفره دار فاطمه دارالنعم دارد تصور کن شب شعری کنار مرقدش برپاست تصور کن برای خود حسن هم محتشم دارد یکی از این هزارانی که گفتم را ندارد ، حیف غمش این آرزو را بر دل من میگذارد حیف شب و روزم عزا شد اهل بیتم را صدا کردم به لطف مادرش در خانه بزمی دست و پا کردم به پاس لطف بسیاری که آقا کرد در حقم منم دارایی ام را نذر خرج روضه ها کردم نشد که سرمه ی چشمم کنم خاک مزارش را ولیکن دیده را با خاک پرچم آشنا کردم رمضان تا محرم از محرم تا صفر هرشب نشستم روی سجاده حسن جان را صدا کردم خودش با دست خود من را نشانده بر سر سفره اگر کم از سر این سفره بردارم جفا کردم به هر ماتمسرایی سر زدم دیدم حسینیه ست حسینی ام ولی در دل حسنیه بنا کردم اگرچه بر سر و سینه زدم با روضه های او ولی با خویش میگویم خطا کردم خطا کردم نفهمیدم که آقایم به هرچه کوچه حساس است از او شرمنده ام امشب اگرکه کوچه وا کردم از انجایی که حتی خواهرش لطمه به صورت زد... میان روضه ها من هم به زینب اقتدا کردم مدینه دید آن شب مویه های نجم ثاقب را صدا زد تا صدای خسته اش ام المصایب را همه دیدند بی اندازه میلرزید سر در تشت به جای زهرها میریخت هر تکه جگر در تشت پسر گاهی به سینه میزد و گاهی به سر میزد و میبارید چشمان پر از اشک پدر در تشت اگرچه میگرفت از صورتش خونابه را زینب ولیکن می نشست از لخته خون ها بیشتر در تشت کبوتر ...نامه ای در دست... در ذهنش تداعی شد دوباره نقش بست از زخم روی بال و پر در تشت دم "لایوم…" را وقتی که جاری کرد بر لبها در آمد به صدا گویا دگر زنگ خطر در تشت نگاهی گاه بر زینب و گاهی بر حسین اش داشت چه ها میدید آقای غریب مان مگر در تشت !؟ صدا زد خواهرم این گریه را خرج حسین ات کن شبی که میروی آزرده به دیدار سر در تشت خدا را شکر اینجا خیزران در کار نیست اما چه خواهی کرد در شام بلا با چوب تر در تشت اگرچه زانوی غم در بغل داری و میباری خدا را شکر اینجا چادری بر روی سر داری ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): جنت، بهارِ پیرهنت أیها الکریم از نور جامه‌ای به تنت أیها الکریم ای همدم تو زمزمه‌های زلال وحی! ای جبرئیل هم‌سخنت أیها الکریم شب‌زنده‌دار، دیدهٔ دلخستگان شهر هر شب به شوق آمدنت أیها الکریم نشنید آن‌که بر تو روا داشت ناسزا یک ناروا هم از دهنت أیها الکریم هرچند که غریب‌نواز مدینه‌ای ماندی غریب در وطنت أیها الکریم حتی شهادت تو نداده‌ست خاتمه بر روضه‌های دل‌شکنت أیها الکریم جا مانده بود هر کسی از کوچه‌‌ها، رسید تشییع شد چگونه تنت؟ أیها الکریم حتی هزار تیرِ به تشییع آمده بردند سهمی از کفنت! أیها الکریم ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): حسین گفتم و شد سینه بی قرار حسن برای اینکه حسین است سوگوار حسن محرم و صفر اندوهگین غربت او دو چشم علقمه گریان و اشکبار حسن ضریح کرببلا نقره داغ تربت او زهیر و حر و حبیبند داغدار حسن اگر چه دور و برش از حبیب ها خالی است امام ها همه جمعند در کنار حسن مزار خاکی او شد ابوترابیِ محض از آن به بعد نجف گشت خاکسار حسن عجب نباشد اگر که به روز رستاخیز حسین فاطمه برخیزد از جوار حسن برای غربت او بی قرار می گریم شبیه شمع خیالی سر مزار حسن برای داغ دو تا ماهپاره اش یا که* برای لحظه جانسوز احتضار حسن برای روضه او با کنایه می خوانم مدینه ،کوچه،فدکنامه، گوشواره، حسن ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): عقل دارد سر سودا حسنی بودن را. برگزیده دل شیدا حسنی بودن را. مرغ روحم به کمال آمده دریافته از. سیر در عالم معنا حسنی بودن را. فاش می گویم و از گفته ی خود دل شادم*. ندهم من به دو دنیا حسنی بودن را. گر شوند اهل زمان تشنه به خونم، هرگز. نزنم بر در حاشا حسنی بودن را. داده با نغمه ی جانم حسنش پیغمبر. عاشقان، بر همه فتوا حسنی بودن را. گر چه عمری است سیه پوش حسینم، از من. می پسندد خود آقا حسنی بودن را. در عزای تو دو چشم ترم آموخته از. ماهیان کف دریا حسنی بودن را. مادری هستم و از عمق جگر می سوزم. دارم از غربت زهرا حسنی بودن را. روی هر قطره ی اشکم به شفاعت خواهی. خود زهرا زده امضا حسنی بودن را. *تضمین از شعر خواجه حافظ شیرازی ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): پرواز می کنم به خدا با حسن حسن دردم همیشه گشته دوا با حسن حسن مانند سال های گذشته قبول کرد زهرا حسین حسین مرا با حسن حسن بالاترین سعادت عالم به ما رسید پر شد همیشه سفره ما با حسن حسن این حاء و سین و نون به خدا اسم اعظم است حاجت همیشه گشته روا با حسن حسن روز دهم تمامی اشرار کوفه را می کشت سید الشهدا با حسن حسن بردند لذتی دگر آنانکه اربعین رفتند سوی کرببلا با حسن حسن ما نذر کرده ایم که روزی بنا کنیم بین بقیع صحن و سرا با حسن حسن ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): عاشق آن است که در بند نگارش باشد روز و شب خاطر معشوق کنارش باشد سر به کف گیرد و آمادهء دارش باشد ادعایی نکند خاک و غبارش باشد دارم از پر زدن از عشق سخن می گویم عاشقان شکر خدا باز حسن می گویم این حسن کیست؟ بخوان قبلهء اهل کَرَمش این حسن کیست که زنده است مسیحا به دَمَش انبیاء سر بگذارند به خاک قَدَمش اولیاء سینه زنانند به زیر عَلَمش سخن این است که ما تا به بدن جان داریم روی لبها همگی ذکر حسن جان داریم کار اسلام بدون تو تمام است حسن که قعود تو همان اوج قیام است حسن مصطفی گفت به هر نحو امام است حسن بی تو نان خوردن ما نیز حرام است حسن نان اگر هست فقط نان کرم خانهء توست عاقل آن است که شوریده و دیوانهء توست خادمت مُلک و مَلک،مست نگاهت ملکوت ای حسین بن علی محضر تو غرق سکوت آرزو داشت دعایش بکنی وقت قنوت تویی آن روضهء سر بستهء بین تابوت اشک چشمان تو سرخ است چنان یاقوت است چهارده قرن شده غربت تو مسکوت است اشک تو دُرّ و گُهر،آب دهانت تسنیم محضر تو همهء مُلک الهی تسلیم هر چه را هست خدا کرده به دستت تقدیم کار را داده خدا دست کریم بن کریم هر چه را داشتی آقا همه را دادی رفت دست شامیّ و جذامیّ و گدا دادی رفت درد ما نیز به دست تو دوا خواهد شد گره کار به چشمان تو وا خواهد شد حاجت دیدن صحن تو روا خواهد شد در بقیع گنبد و گلدسته بنا خواهد شد به امیدی که بیایم حرم ان شاءالله به زمینِ تو بیفتد سرم ان شاءالله در وطن هستی و افسوس کسی یارت نیست هیچ کس نیست که در نیّت آزارت نیست این همه ظلم به واللهِ سزاوارت نیست غم عالم به دلت مانده و غمخوارت نیست خانه رفتی که نمایی نفسی را تازه هست در خانه ات اما غمِ بی اندازه حق تو نیست که دارد جگرت می سوزد آنچنان زهر اثر کرده سرت می سوزد اشک آتش شده و چشم ترت می سوزد خانهء کودکی ات در نظرت می سوزد آتش زهر کجا آتش در بیشتر است زن اگر در دل آتش برود درد سر است همه عمر شما با غم مادر سر شد علت گریهء بی خاتمه ات یک در شد مادری رفت،دری سوخت،گلی پرپر شد پشت آن در به خدا مادرتان مضطر شد با حسن گفت حسین مادرمان در خطر است زن اگر در دل آتش برود درد سر است ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): داغی نهفته است در این قلب پاره ام همچون حباب منتظر یک اشاره ام عمریست لحظۀ گذر از کوچه هایِ تنگ آن صحنه غرور شکن در نظاره ام گفتم به زهر: خوب اثر کن بر این جگر در دست های توست فقط راه چاره ام در ظلمت همیشۀ شب های کوچه ها در جستجویِ تکّه چندین ستاره ام چون مادرم تمامِ تنم سوخت ای خدا امّا به سینه است تمامِ شراره ام اسرار کوچه را نتوان گفت با کسی راویِ این حقیقت پر استعاره ام یک جمله ای بگویم و ای خاک بر سرم بگذاشت پا به چادر و رد شد ز مادرم ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): قوتت همه شب خون جگر بود حسن جان گريان ز غمت چشم سحر بود حسن جان از دوست و دشمن به تو پيوسته ستم شد مظلومي تو ارث پدر بود حسن جان مادر که زمين خورد تن پاک تو لرزيد تنها کمکت اشک بصر بود حسن جان از طعنه و از زخم زبان هاي پياپي هر دم به دلت زخم دگر بود حسن جان شد قلب تو مجروح تر از جسم برادر کز او جگرت سوخته تر بود حسن جان گر ماه حسين بن علي بود محرم ماه غم تو ماه صفر بود حسن جان هر کس به تنش زخم رسد از دم شمشير زخم تو به تن نه، به جگر بود حسن جان در کوچه و در مسجد و در خانه مغيره پيوسته تو را پيش نظر بود حسن جان در راه حسين بن علي چار فداييت در کرببلا چار پسر بود حسن جان "ميثم" که سخن از دل سوزان تو مي گفت شعرش به دل شيعه شرر بود حسن جان ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): از هر غریب در وطنِ خود غریب تر از هرچه روضه، روضه ات آقا عجیب تر زهر جفا چه کرد به جسم مطهرت ای ناله های تو ز جگر پرلهیب تر خوردی زمین و کاسه ی صبرت شکسته شد گودال قتلگاه تو در هجره شیب تر نشنیده ماند ناله ی ای وای مادرت از بسکه بود همسر تو نانجیب تر یک عمر یادِ آن در و دیوار بوده ای از کودکی به جانِ تو غم ها نصیب تر ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): در کوچه ها برای خودت گریه می کنی یک عمر پا به پای خودت گریه می کنی سی سال می شود که تو در هیات دلت با ذکر روضه های خودت گریه می کنی تنها خودت برای خودت سینه می زنی در محضر خدای خودت گریه می کنی سیلی چرا؟ هجوم چرا؟ ناسزا چرا؟ با این چرا چرای خودت گریه می کنی با تو فقط نه شهر، که این خانه خائن است از بخت بی وفای خودت گریه می کنی این روضه های لخته شده داغ مادر است با تشت در بلای خودت گریه می کنی تشت وحسین و زینب وذهنت کجا پرید؟! با یااخا اخای خودت گریه می کنی ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): بعد از دو ماه اشک و عزا فابک للحسن خواهی رضای فاطمه را فابک للحسن این روضه وا کند گره ی کور را ، اگر دردت شده بدون دوا ، فابک للحسن بازین چه شورش است ؛ تو ای سینه زن بیا همراه سید الشهدا ، فابک للحسن نه گنبدی ، نه صحن و سرایی ، نه زائری ای زائران کرببلا فابک للحسن او گرچه مادری است ؛ ولی بی کسیش هست خیلی شبیه شیر خدا فابک للحسن آید به گوش ناله زهرا که می زند در کوچه مدینه صدا فابک للحسن جز او برای مادر قامت کمان که بود ؟ در کوچه مدینه صدا فابک للحسن مرد حماسه ساز جمل ، مانده بی سپاه در خانه و محله چرا ؟ فابک للحسن باران تیر و مجلس تشییع یک امام هرگز نبود شرط وفا فابک للحسن ... در مجلس یزید گمانم سر حسین زد ناله بین طشت طلا فابک للحسن ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): چشمی که گریان عزای مجتبی شد روز قیامت دیده گریان ندارد زهرا دعایش کرده هرکس عاشق اوست غیر از حسن هر عاشقی درمان ندارد بی چاره شد راهی دوزخ شد کسی که بر معجزات دست او ایمان ندارد هر کس که طعم نوکریش را چشیده گفته به جز شیر جمل سلطان ندارد وجه الله و شمس الله و مصداق قرآن قرآن دگر مانند او قرآن ندارد فرمان روای کائنات و آسمان هاست افسوس در دور و برش سلمان ندارد او حیدر و زهرا و ختم المرسلین است چیزی که دیگر شد عیان پنهان ندارد باید بمیرند عاشقانت زین مصیبت آقای عالم گنبد و ایوان ندارد... ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): عشقی که به دل کاشته بودی ثمر آورد هم آه شب آورد هم اشک سحر آورد آنقدر کریمی که گدا از سر کویت از آنچه دلش خواسته هم بیشتر آورد شرمنده اگر دیده ی پر اشک ندارم نوکر به عزای تو همین مختصر آورد غم پیش دل ریش تو ای مرد، کم آورد صبر تو دگر حوصله ی صبر سر آورد گیسوی سپیدت خبر از داغ جگر داد غم هرچه که آورد به روی جگر آورد سر بسته بگو پاسخ این پرسش ما را تا خانه چرا مادر خود را پسر آورد؟ دستی به روی جام غرورت ترک انداخت آن دست که پشت در خانه شرر آورد سم تا جگرت دید، خجالت زده تا تشت از کوچه و آن صورت نیلی خبر آورد در لحظه تشییع تو از کینه، سپاهی با تیر و کمان پیرزنِ فتنه گر آورد "یافاطمه" می گفت حسین بن علی با هر تیر که از سینه و پهلوت در آورد ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): کینهٔ جنگِ جمل تاب و‌ توانت را گرفت جرعه جرعه زهر آقاجان امانت را گرفت در همان ثانیه های اوّل افطار بود زهر اثر کرد و تکلّم از زبانت را گرفت حجره شد مقتل برایت! سوخت سر تا پای تو تشت را آورد زینب(س)؛ خون دهانت را گرفت پاره پاره از جگر می ریخت و با لرزش ِ دست هایش؛ لرزش ِ در بازوانت را گرفت خون به خوردِ شال سبزت رفت و تار و پودِ آن ضجّه زد! افتاد...دستِ مهربانت را گرفت روزه بودی سهم لبهایت به جای آب شد؛ آهِ جانسوزی که عمقِ استخوانت را گرفت یارِ خانه مار شد در آستینت عاقبت... زهرِ خود را ریخت! نور از دیدگانت را گرفت زهر در ظاهر! ولیکن در حقیقت سال ها لحظه لحظه ماجرای کوچه، جانت را گرفت! ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
■سلام کلاس های فنون صدا در مداحی(صداسازی) ■امروز بعدازظهر(سه شنبه) در ساعت های از قبل مشخص شده برگزار میگردد مکان ■دقیقا مقابل مهدیه بزرگ اصفهان
سلام(بخوانیدوارسال کنید): بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ یارسول الله برخیز ارمغان آورده‌ام از یتیمانِ حرم یک کاروان آورده‌ام دستباف مادرم شد، پاره پاره پیرهن زین سفر بنگر چه سوغاتی گران آورده‌ام رفتم از پیشَت اگر با لشگری از محرمان کاروان را همره نامحرمان آورده‌ام آستین ها شد بجای چادرِ زنها حجاب با چه وضعی دختران را نزدتان آورده‌ام از کنیزک خواندن ناموس، نشنیده بگیر من اماناتِ تو را با نیمه جان آورده‌ام این عبا عمّامه، این شمشیر، این هم خاتمت من دلی پُر نزد تو از ساربان آورده‌ام داغ هفتادو دوتن، یک صبح دیدم تا غروب خود مپرس از من چرا قدّی کمان آورده‌ام از جوانان بنی هاشم فقط سجاد ماند جمع را همراهِ مولای جوان آورده ام یارسول الله، یاجدّا حسینت کشته شد خویش را از قتلگه بر سرزنان آورده‌ام کوفیان می‌خواستند از دین نماند، هیچ چیز پرچم اسلام، با نطق و بیان آورده‌ام خوب میدانی که در شام آبرویم ریختند با دلی خون، آبرویی جاودان آورده ام همچو صدها خطبه، فریاد رقیه کار کرد گر چه از آن نیمه شب دردی نهان آورده ⏹ ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ عمر سفر آمد به سر مدینه داغ دلم شد تازه تر مدینه فریاد زن اعلام کن خبر ده برگشته زینب از سفر مدینه از کربلا و شام و کوفه سوغات آورده ام خون جگر مدینه هم داده ام از دست شش برادر هم دیده ام داغ پسر مدینه از کاروان بی حسین و عباس ام البنین را کن خبر مدینه گردیده جسم یوسف پیمبر از قلب زینب پاره تر مدینه پیراهن او را بگیر از من بر مادرم زهرا ببر مدینه بر یوسف زهرا ز سوز سینه قرآن بخوان، قرآن بخوان مدینه جان مرا لب تشنه سر بریدند هجده عزیزم را به خون کشیدند هم پیکرش را پاره پاره کردند هم سینه اش را از سنان دریدند گه دور خیمه گه به دور مقتل با کعب نی دنبال ما دویدند با کام خشک از هیجده عزیزم بین دو نهر آب سر بریدند از کربلا تا شام لحظه لحظه رأس حسینم را به نیزه دیدند اعضای او گردیده سوره سوره آیات قرآن از لبش شنیدند حالا که آمد این سفر به پایان اکنون که از ره کاروان رسیدند بر یوسف زهرا ز سوز سینه قرآن بخوان، قرآن بخوان مدینه دادم ز کف گل های پرپرم را عبدالله و عباس و اکبرم را راهم مده راهم مده که با خود نآورده ام گل های پرپرم را دیدم به روی شانة ذبیحم با کام عطشان ذبح اصغرم را تا سر بریدند از تن حسینم دیدم لب گودال مادرم را وقتی سکینه تازیانه می خورد کردم صدا جد مطهرم را دردا که با پیشانی شکسته دیدم به نی رأس برادرم را تا بر حسین خود کنم تأسی بر چوبة محمل زدم سرم را یک روزه یک باغ گلم خزان شد از دست دادم یار و یاورم را بر یوسف زهرا ز سوز سینه قرآن بخوان، قرآن بخوان مدینه عریانِ تن در خون شناورش بود پیراهنش گیسوی دخترش بود آبی که زخمش را به قتلگه شست در آن یم خون اشک مادرش بود وقتی که جسمش را به بر گرفتم لب های من بر زخم حنجرش بود یک سوی او نعش علی اکبر یک سوی او دست برادرش بود من زائر جسمش کنار گودال زهرا به کوفه زائر سرش بود پیشانی اش را جای سنگ دشمن نقش سم اسبان به پیکرش بود با من بنال از داغ آن شهیدی کز نوک نی چشمش به خواهرش بود از نیزه و شمشیر و تیر و خنجر بر زخم دیگر زخم دیگرش بود بر یوسف زهرا ز سوز سینه قرآن بخوان، قرآن بخوان مدینه ⏹ ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ کاروان عشق را سوي وطن آورده ام نوغزالان حرم رادرچمن آورده ام آن نسيم خانه بردوشم که ازگلزار عشق بوي چندين لاله خونين کفن آورده ام هر مسافر تحفه اي آرد براي دوستان هان ببينيد اين ره آوردي که من آورده ام خاطرات تلخ و جانفرساي شام و کربلاست آنچه را از اين سفر با خويشتن آورده ام سينه اي از غم کباب و قامتي همچون کمان کتف و بازو نيلي از بند و رسَن آورده ام در دل افسرده ام بنشسته هفتادودو داغ ماتم جانسوز هفتادودو تن آورده ام از جفاي کوفيان با اهل بيت مصطفي شکوه ها نزد رسول مؤتمن آورده ام يارسول الله! حسينت را نياوردم اگر يادگار ازيوسفت يک پيرهن آورده ام شد سر او برسنان و جسم پاکش غرقِ خون رازها از آن سر و از آن بدن آورده ام چون بنوشيد آب ياد آريد کام خشک من اين پيام از اوبراي مردوزن آورده ام جسم عبدالله و قاسم ديده ام در خون و خاک اين خبر با سوز دل بهر حسن آورده ام جان سپرد از غم سه ساله دختري در شام و من حسرتي بردل ازآن شيرين سخن آورده ام عاقبت پيروز گشتم گرچه بس ديدم ستم تک مدال افتخار اندر وطن آورده ام پيش رو بگذاشتم آئينه مهر حسين تا مؤيد را چو طوطي در سخن آورده ام ⏹ ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ مدینه رو به سوی تو دوباره آوردم به همرهم دل پر از شراره آوردم مدینه باز مکن دربه روی من زیرا ز کوی عشق غمی بی شماره آوردم مدینه سوی تو این کاروان عاشق را گهی پیاده و گاهی سواره آوردم من این سفینۀ در خون نشسته را با خود ز موج خیز بلا تا کناره آوردم مدینه این چمن غنچه های پرپر را ز زیر تیغ غم و سنگ و خاره آوردم ستاره های شب افروز من به خون خفتند کنون خبر ز شب بی ستاره آوردم پس از شکفتن لبخند خون گرفتۀ عشق خبر ز کودک و از گاهواره آوردم در این رسالت عظمی، تمام عالم را به پای خطبه خود بر نظاره آوردم دلم ز غارت گلچین لبالب از خون است اگر اشاره ای از گوشواره آوردم اگر ز یوسف زهرا نشانه می طلبی نشانه پیرهنی پاره پاره آوردم «وفائی» ازغم و دردم اگر سخن گفتم ز صد هزار سخن یک اشاره آوردم ⏹ ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ مدینه می طلبد با برادرم باشم چه خوب بود که همراه مادرم باشم مدینه ! زینب مظلومه بی حسین آمد روا نبود که من بی برادرم باشم رسد بگوش ، صدای تلاوت حسنم دلا بکوش که همدرد باورم باشم فضای شهر بدون حسین تاریک است نشد به سایۀ خورشید انورم باشم مدینه ! جای تو خالی چه کربلایی بود چگونه روای سالار بی سرم باشم مدینه ! زینب زهرا کجا و بی یاری ز بی کسی است که سالار لشگرم باشم بغیر پیرهن پاره ارمغانی نیست چه تحفه ایست ، که مدیون مادرم باشم هزار شکر که ما را اسیر دید خدا همانکه خواست نگهدار معجرم باشم مدینه ! دست مرا کوفه بست ، منزلها گمان نداشت چنین یار رهبرم باشم ز بس بحال پریشان و خسته خندیدند هنوز غمزدۀ حال مضطرم باشم مدینه ! باغ و بهارم خزان شده یکجا منم که شاهد گلهای پرپرم باشم مدینه ! زیور و خلخال دختران کَندَند چگونه راویِ غمهای دیگرم باشم مدینه ! امّ بنین را بگو مدد بدهد که سوگوار امیر دلاورم باشم خبر کنید به دیدار ، امّ لیلا را که داغدار تنِ چاک اکبرم باشم رباب را ننشانید زیر سایه که گفت : تمام عمر عزادار همسرم باشم مرا بدیدنِ گهواره هیچ حاجت نیست که فکر غارت گهوار اصغرم باشم رها کنید اهالی ! که تا سحر ، امشب به گریه معتکفِ جدّ اطهرم باشم دلم هوای مناجات دلبرم کرده کجاست قاری زینب که محترم باشم به قبر مخفی مادر گریز باید زد که نوحه خوان حریم پیمبرم باشم دعا کنید گرفتار فتنه گر نشوید که من اسیر همین خصم کافرم باشم ⏹ ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ من از سفـر، جگر داغدیـده آوردم سرشک دیـده و قد خمیده آوردم من از دیـار شهیـدان عشق می‌آیم پیام‌هـــا ز گلــوی بریــده آوردم رسیده بـر جگـم زخم نیزۀ خولی خبر ز سینـۀ از هم دریـده آوردم گـزارش بـدن پــاره‌پــاره را دارم خبر ز پیکر در خون کشیده آوردم ز دشت کرب‌وبـلا پاره‌پاره پیرهنی ز شش برادر در خون تپیده آوردم خجالتم مده ای باغبان گلشن وحی سلام بر تو ز گل‌های چیده آوردم برای مـادر مظلومه چادری خاکی از آن سه‌ساله یتیم شهیده آوردم در این سفر عوض درّ و گوهر و یاقوت برای مـادر خـود اشک دیـده آوردم من از محل یهـودی‌نشین شـام آیم ز بام سنگ به فرقم رسیـده می‌آیم ز آفتاب رسالت از این سفر «میثم!» خبر ز مـاه به خـون آرمیـده آوردم ⏹ ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ صبح هنگام که از پرده برون شد خورشید شرمسار آمد و کم کم ز پس پرده دمید دید آنروز فلک را که بحال دگری است پشتِ دروازه غمبار مدینه خبری است زنگ یک قافله از دور به غم می آید کاروانی است که با نوحه و دم می آید آه از قافله سالار که سالار نداشت وای از داغ علمدار ،علمدار نداشت قافله از سفر کرب و بلا می آمد بلکه از کوفه و از شام بلا می آمد دستها بود که با گریه به سرها می خورد تیرها بود که از غم به جگرها می خورد بین فریاد زنان ناله زینب برتر بود از اشک همه گریه زینب سرتر بانویی بین زنان ، ره سوی او وا می کرد نالۀ اُمِّ بنین بود که غوغا می کرد گفت ای وای، چرا قامت زینب شده خم سایه یار مگر از سر زینب شده کم آمدی زینب مظلومه، حسینم به کجاست دختر فاطمه ، پس نور دو عینم به کجاست گفت مادر، بخدا کشته شد آن شاه غریب بین رأس و بدنش فاصله افتاد عجیب بعد عباس چها کرد عطش با جگرش تن او زیر سم اسب و بریدند سرش بگذارید که این قافله هر دم گرید فاطمه همره پیغمبر اکرم گرید بگذارید ز دل فاطمه فریاد کند زینب از مشهد گودال کمی یاد کند تیغها بود که با هلهله بالا می رفت روحها بود که تا عرش معلی می رفت مادر، از درد چه گویم که چه آمد به سرت دیدم آن لحظه که شد نیزه به قلب پسرت نانجیبی که به چکمه به روی سینه نشست حُرمَتِ خون خدا را ته گودال شکست رفت عباس و حرم دست جسارت را دید خیل ناموس خدا روز اسارت را دید کوفه و شام بلا یک طرف اما، مادر! وای از توطئه شوم یزید کافر تیر چشمان عدو بر دل ما کاری بود سر فرزند تو در طشت طلا قاری بود "خیزران بود وسر قاری قرآن در طشت" چشم کفار بما،چشم یتیمان در طشت خطبه سید سجاد،سکینه،زینب بی اثر بود به دلهای حرامی ، اغلب هرکه فریاد برآورد، شهیدش کردند پیش چشم همه قربان یزیدش کردند دیده هایی که به ناموس خدا می افتاد چشم هر خارجی هیز، بما می افتاد داغ و هجران و غم و درد، کجا مارا کشت تهمت زشت کنیزی بخدا مارا کشت ⏹ ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯