eitaa logo
کانون مداحان
25.8هزار دنبال‌کننده
20.1هزار عکس
20هزار ویدیو
184 فایل
کانون مداحان استان مرکز آموزش عمومی ، تخصصی و سطح عالی مداحی. خیریه فرهنگی ذاکرین امام حسین (ع)
مشاهده در ایتا
دانلود
فعال فضای مجازی کانون مداحان: حرفی که دارم با شما گفتن ندارد این حرف های بی صدا گفتن ندارد این دردها درمان ندارد غیر وصلت این غصّه ی بی انتها گفتن ندارد چشم گنهکار من و دیدار رویت دردی که باشد بی دوا گفتن ندارد هر بار توبه کردم و هر بار ... بگذر این ماجرای توبه ها گفتن ندارد آقا اگر کاری برایت کرده باشم باشم اگر بی ادعا، گفتن ندارد هر صبح و شب گریان غمهایت نبودیم حال دل این بی وفا گفتن ندارد آقا خودت یک کربلا روزی من کن اصلاً فراق کربلا گفتن ندارد 🔸شاعر: ________________________________ ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan 🇮🇷کانون مداحان وشاعران موسسه خیریه فرهنگی ومراکزآموزش مداحی اصفهان
فعال فضای مجازی کانون مداحان: میان کوچه ها با دست بسته به من دستور نافرجام می داد برای آن که جانم را بگیرد فقط بر مادرم دشنام می داد ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesf
فعال فضای مجازی کانون مداحان: آه از آن خصم که دشنام به آقا میگفت عصبانی،سخنِ زشت به مولا میگفت مست بود و گهی از غِیظ تهاجم میکرد حرف بد میزد و گه طعنه به طاها میگفت وای از آن لحظه که حرف دهنش بدتر شد ناسزا بود که بی وقفه به زهرا میگفت نانجیب آنچه توانست به بُغضش افزود ناصبی بود که اینگونه سخنها میگفت صادق آل عبا را پیِ مرکب، دل شب میکشید و به زبانی بد و بیرا میگفت هر چه فرمود امام: عیب مگو می آیم باز با خنده و تهدید و تَقلّا میگفت... حیف که رخصت ذبحِ تو ندارم، وَرنه فَرض بود آنچه مرا سید و مولا میگفت پا برهنه پسر فاطمه را بُرد به قصر دید منصور هم از قتلِ مسیحا میگفت ناگهان صوتِ پیمبر به سَرایَش پیچید: چه کسی بود ز قتلِ پسرِ ما میگفت!؟ وای اگر تیغ تو بیرون ز غلافت آید... این نبی بود که اینگونه به اعدا میگفت پس کجا بود پیمبر که به گودال آید؟ بشنَود شمر، چه با زاده زهرا میگفت گاه میگفت سرت جایزه دار است،حسین! گاه میزد به گلو، خَنجر و درجا میگفت… زینت دوش نبی! وقت ملاقات شده! زینت دوش نبی داشت خدایا میگفت نالۀ فاطمه آمد که؛ بُنَیَّ قَتَلوک ذَبَحوکَ وَ مِنَ الماءِ حسینا مَنَعوک 🔸شاعر: ___________________________________ ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan 🇮🇷کانون مداحان وشاعران موسسه خیریه فرهنگی ومراکزآموزش مداحی اصفهان
فعال فضای مجازی کانون مداحان: دینِ خدا را عده ای در دام می بردند تحریفِ خود را در دِلِ اسلام می بردند با دیدنِ ریشِ سفیدش دشمنان ای کاش حداقل او را کمی آرام می بردند عمامه ی صدق خدا روی تنش باز است شاید شهید عشق را احرام می بردند وقتی رئیس مذهب شیعه ست یعنی که پخته ترین را جاهلانی خام می بردند داغی که افتاده به قلب شیعیان این ست تطهیر را با گفتن دشنام می بردند وقتی که فکر حاکمان شهر مسموم ست یعنی که مذهب را سوی اعدام می بردند با حبّه ای انگور زهر آلود عالم را آنان به سمت غربت فرجام می بردند 🔸شاعر: ________________________________ ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan 🇮🇷کانون مداحان وشاعران موسسه خیریه فرهنگی ومراکزآموزش مداحی اصفهان
فعال فضای مجازی کانون مداحان: خار با مهر تو مانند شقایق می شود سنگ هم با دیدن روی تو عاشق می شود بی ولایت طائر قدس است چون مرغی اسیر حضرت جبریل با حب تو لایق می شود  در خیالش منکرت طی طریقت می کند بی گمان گم میکند ره را ... منافق می شود باد هم در اعترافات اخیرش گفته است سوی او با سوی هوی تو موافق می شود تا کسی پا روی دریای حقایق می نهد بهر او دستان پر مهر تو قایق می شود قلب من وابسته به دنیای فانی گشته و در جوار تو تهی از این علایق می شود ما به تو قول شرف دادیم آبادش کنیم باش خاطر جمع قبرت مثل سابق می شود 🔸شاعر: _______________________________ ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan 🇮🇷کانون مداحان وشاعران موسسه خیریه فرهنگی ومراکزآموزش مداحی اصفهان
فعال فضای مجازی کانون مداحان: جگری شعله شد و سوخت و خاکستر شد شمع خاموش شد از باد و گُلی پرپر شد بازهم زهر نشست و بدنی گشت کبود باز یاسی به زمین ریخت و نیلوفر شد مو سفیدی به زمین خورد و به او خندیدند پیرمردی زِ نَفَس ماند و کمانی‌تر شد خانه‌ی سوخته را بارِ دگر سوزاندند باز تکرارِ غمِ آتش و دود و دَر شد همه بر مرکب و من در پِیِ شان رویِ زمین پشتشان آه فقط ناله‌یِ من مادر شد دستِ من بسته و از داغِ غمت اُفتادم یادِ دستت که به دنبالِ علی پَرپر شد یادِ دستان یتیمی که به اُمید پدر بِین زنجیر تَرَک خورد و کمی لاغر شد گوشواره ، گُلِ سر رفت زِ یادش اما در عوض روضه‌ی او غارت انگشتر شد 🔸شاعر: _______________________________ ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan 🇮🇷کانون مداحان وشاعران موسسه خیریه فرهنگی ومراکزآموزش مداحی اصفهان
فعال فضای مجازی کانون مداحان: آتش فتنه چه داغی سرِ داغت می ریخت! سر زده از در و دیوار به باغت می ریخت خانه ات بی خبر از اشک زلالت می سوخت چه بگویم!دلِ همسایه به حالت می سوخت پشت مرکب، چه غریبانه کشاندند تو را پا برهنه سرِ بازار دواندند تو را پشت مرکب، رمق اندک پایت افتاد سرشناس همه ی شهر، عبایت افتاد! ارثی از مرثیه اش بُردی و گفتی: مادر وسط کوچه زمین خوردی و گفتی: مادر هیچ کس بغض تو را، مونس و غمخوار نشد کربلا، کارِ خدا بود که تکرار نشد حُرمت مویِ سپید تو شکسته ست، قبول تو یداللهی و دستان تو بسته ست، قبول باز هم شکر! به عمامه ی تو دست نخورد حرف غارت نشد و جامه ی تو دست نخورد زخمی نیزه ی هر بی سر و پایی نشدی بی کفن مانده ی گودال بلایی نشدی باز هم شکر! به خلخال نگین باقی ماند اهل بیت حَرمت پرده نشین باقی ماند با دلی سوخته از غصه لبالب نشدند دخترانت ملأعام معذب نشدند 🔸شاعر: _______________________________ ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan 🇮🇷کانون مداحان وشاعران موسسه خیریه فرهنگی ومراکزآموزش مداحی اصفهان
هدایت شده از Yamahdiadrekni
فعال فضای مجازی کانون مداحان: تصور کن امامی دور تو مأمور هم باشد به ضرب و شتم تو مأمور هی معذور هم باشد درون خانه با ناموس خود باشی و جز اینها به هتک حرمت از بالا بر او دستور هم باشد به غیر از هَتک حُرمت در میان ناسزاهایش به جز فریاد و فحاشی کلام زور هم باشد تصور کن که در برخورد با ماهی که در سجده ست به جز توهین،به دستش حکم از منصور هم باشد تصور کن که حالا این تصورهای شرم آور برای آدمی از جنس خاک و ‌نور هم باشد تصور کن امام صادق از بین شکاف «در» ببیند لشکری اوضاعشان ناجور هم باشد تصور کن امام صادق است و بر سکوت و صبر به رغم لشکر شاگردها،مجبور هم باشد به جز تصویر میخی داغ در چشم امام ما در آن تصویر حالا چکمه ای در دور هم باشد چه خواهد شد اگر آتش بگیرد درب و بعد از آن کسی که هی لگد را می زند مغرور هم باشد به روی ساقه ی زردش دو چندان می شود دردش اگر آن که لگد را می زند منفور هم باشد برای خود نه،می گرید برای مادرش زهرا بساط گریه پشت «در»اگر که جور هم باشد 🔸شاعر: _________________________________ ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan 🇮🇷کانون مداحان وشاعران موسسه خیریه فرهنگی ومراکزآموزش مداحی اصفهان
فعال فضای مجازی کانون مداحان: هزار مرتبه شکر خدا که شیعه شدیم به سینه مُهر ولای علی نشانه زدیم غلام خانه ی اولاد مصطفی هستیم و دل به ریشه ی خاکی چادری بستیم، که گفته اید دو عالم گدای مادر ماست که خلق عالم و آدم برای مادر ماست به لطف درس تو ما شیعه ایم شکر خدا به زیر دین شمائیم تا ابد آقا تو شیعه را نه، که اسلام را بنا کردی چه مکتبی تو از این درس ها به پا کردی هزار حوزه و مکتب به پا شده امّا هنوز هم نرسیده به ابتدای شما اگر چه این همه عالِم به حوزه ها هستند هنوز جیره خور سفره ی شما هستند سلام ما به شما ای سلاله ی پر نور سلام ما به شما یا مروج العاشور نشسته ایم در این روضه ها کنار شما که اشک ما بشود مایه ی قرار شما چقدر گریه نوشتی به پای عاشورا چقدر روضه نوشتی برای عاشورا به داغ پیکر اکبر چقدر باریدی به یاد حنجر اصغر چقدر باریدی به دست بسته ی زینب چه گریه ها کردی چه گریه ها که به دست ز تن جدا کردی چقدر حسّ عجیبی حکایتت دارد چه ماجرای غریبی شهادتت دارد اسیر داغ شمائیم و سینه می کوبیم به سینه از غم داغ مدینه می کوبیم دوباره هیزم و آتش، دوباره دود سیاه دوباره روضه زهرا، دوباره گریه و آه تو را چو جدّ غریبت کشان کشان بردند میان خنده اوباش و این و آن بردند میان کوچه ی غم ها زمین زدند تو را شبیه حضرت زهرا زمین زدند تو را درست ... اینکه زمین خوردی و پر از دردی اگرچه پیر، ولی بازهم شما مردی خدا کند که دگر مادری زمین نخورد به پیش چشم ترِ دختری زمین نخورد 🔸شاعر: ________________________________ ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan 🇮🇷کانون مداحان وشاعران موسسه خیریه فرهنگی ومراکزآموزش مداحی اصفهان
فعال فضای مجازی کانون مداحان: نوحوعلی الحسین که این کارفاطمه است این اشک دیده ها همگی یار فاطمه است نوحوعلی الحسین که جدم غریب بود گودال قتلگاه پُر از بوی سیب بود نوحوعلی الحسین که لب تشنه جان سپُرد بیش از هزار و نهصد و پنجاه ضربه خورد نوحو علی الحسین درخاک وخون نشست هرکه رسید دربدنش نیزه را شکست نوحوعلی الحسین که مویش کشیده شد جان داشت جدِ من که گلویش بریده شد نوحو علی الحسین که در بین ازدحام با ضربة دوازدهم کار شد تمام نوحو علی الحسین که ذبحش حرام بود چشمان او هنوز به سوی خیام بود نوحوعلی الحسین که می دید خواهرش تاراج می شود همه هستش برابرش نوحوعلی الحسین که باصورتی کبود چشم ِ سرِ بریدة او باز مانده بود نوحوعلی الحسین که با ضجر کُشتَنَش چیزی نمانده بود ز رگهای گردنش 🔸شاعر: _______________________________ ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan 🇮🇷کانون مداحان وشاعران موسسه خیریه فرهنگی ومراکزآموزش مداحی اصفهان
سلام مراسم هفتمین روز در گذشت پدر مداح اهلبیت حاج محسن پور حاجی امروز بعدازظهر ازساعت ۴ الی ۶ در حسینیه امام صادق واقع در خیابان مسجد سید خیابان بید آبادی کوی علیقلی آقا برگزار میگردد.
فعال فضای مجازی کانون مداحان: السَّلام علیکَ یا جَعفر بنِ مُحَمَّد الصَّادِق هــزار طـائفـه آمـد هــزار مکتـب رفـت و ماند شیعه که «قال الامامُ صادق» داشت ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan
فعال فضای مجازی کانون مداحان: یا صادق الائمه ... امان از محنت تـو یابن الزهرا شکسته حرمت تو یابن الزهرا مزار تو چه خاموش و غریب است «فدای غربت تـو» «یابن الزهرا» ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madah
فعال فضای مجازی کانون مداحان: پرورده ی دامن شقایق هستیم از خیل بلا کشان عاشق هستیم قرآن محمدی ﮐﺘﺎﺏ ﺩﻝ ﻣﺎﺳﺖ در مکتب شیعیان صادق هستیم کمیل کاشانی ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan 🇮🇷کانون مداحان وشاعران موسسه خیریه فرهنگی ومراکزآموزش مداحی اصفهان
فعال فضای مجازی کانون مداحان: امام صادق(ع) - شهادت دینِ خدا را عده ای در دام می بردند تحریفِ خود را در دِلِ اسلام می بردند با دیدنِ ریشِ سفیدش دشمنان ای کاش حداقل او را کمی آرام می بردند عمامه ی صدق خدا روی تنش باز است شاید شهید عشق را احرام می بردند وقتی رأئیس مذهب شیعه ست یعنی که پخته ترین را جاهلانی خام می بردند داغی که افتاده به قلب شیعیان این ست تطهیر را با گفتن دشنام می بردند وقتی که فکر حاکمان شهر مسموم ست یعنی که مذهب را سوی اعدام می بردند با حبّه ای انگور زهر آلود عالم را آنان به سمت غربت فرجام می بردند ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan 🇮🇷کانون مداحان وشاعران موسسه خیریه فرهنگی ومراکزآموزش مداحی اصفهان
فعال فضای مجازی کانون مداحان: امام صادق(ع) - شهادت کوچه ها نیمه ی شب سوختنت را دیدند ریسمان ها به سراپای تنت پیچیدند در و دیوار به اشفتگی ات لرزیدند یادگاران سقیفه به غمت خندیدند اثر زهر کشنده بدنت راحت شد روضه ات موی سفیدی ست که بی حرمت شد پابرهنه عقب اسب چه بد درد سر است اسب ها سرعتشان از قدمت بیشتر است بسکه خوردی به زمین جان شما در خطر است صورت ملتهبت از عرق سرد،تر است بر سر شانه غم تلخ علی می بردی بی امامه وسط کوچه زمین می خوردی پیکرت اب شد از زهر ولی بی سر...نه خانه ات سوخت ولی کودک تو معجر...نه خواهرت بعد تو در هجمه ی یک لشکر...نه عقب قافله جا مانده ز تو دختر؟...نه خانه ی سوخته ات پنجره ی کرببلاست روضه ات جلوه ای از خاطره ی کرببلاست ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan 🇮🇷کانون مداحان وشاعران موسسه خیریه فرهنگی ومراکزآموزش مداحی اصفهان
فعال فضای مجازی کانون مداحان: امام صادق(ع) - شهادت نشسته روی لبم باز نام حضرت صادق نوشته اند مرا هم ، غلام حضرت صادق فدای لحن فصیح و پیام حضرت صادق ستون مذهب ما شد ، کلام حضرت صادق حدیث بی بدلش را بخوانم و بنویسم بناست مکتب او را بدانم و بنویسم رسید از سر خوانش هزار شاخه ی طوبی رسید بر همه عالم هزار مطلب والا کلیم علم پدر بود و از سلاله ی زهرا غلام درگه او صد هزار یوسف و موسی امام بود و همه شامل نگاه رحیم اش چقدر رفته به اجداد با سخا و کریم اش غریب بود و کنارش نبود یاور و یاری برای غربت شیعه نداشت صبر و قراری نشسته بود به قلب رحیم او چه شراری همیشه در غم جدش شبیه ابر بهاری همیشه بانی بزم عزای جد غریبش چه گریه ها که نکرده برای جد غریبش چه پیر گشته خدایا عزیز حضرت زهرا چه خسته و چه غریب و چقدر بی کس و تنها بگو به ابن ربیع ، ای حرامزاده ی دنیا رهاش کن که نحیف است جسم حضرت آقا بکش تو دست کثیف از سر امام غریبم نزن شراره به بال و پر امام غریبم دوباره آتش و دود و صدای هلهله آمد به کوچه های مدینه دوباره زلزله آمد صدای ضربه ی قفلی میان سلسله آمد بگو به اهل و عیالش دوباره حرمله آمد کمی امان بده عمامه بر سرش بگذارد ببین برای سپاه شما خطر که ندارد دو دست بسته و مثل علی چه بی کس و تنها کشان کشان وسط کوچه ، یاد غصه ی زهرا صدای دخترکان و صدای شیون زن ها گرفته شعله ی آتش میان معرکه بالا چه بی بهانه کشیدند پیر مکتب ما را چه بد نشانه گرفتند قلب مذهب ما را خراب شد دل عالم به پای روضه ی کوچه گریست حضرت صادق برای روضه ی کوچه گریز روضه ی ما شد ، فضای روضه ی کوچه دوباره گریه کنیم از عزای روضه ی کوچه گریز روضه همین جاست ، آتش و در و هیزم گریز روضه همین است ، بی وفایی مردم ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan 🇮🇷کانون مداحان وشاعران موسسه خیریه فرهنگی ومراکزآموزش مداحی اصفهان
فعال فضای مجازی کانون مداحان: امام صادق(ع) - شهادت هرآنکه از سوی تو انتخاب خواهد شد به ذره بودن خود آفتاب خواهد شد میان طایفه مرجع حساب خواهد شد فقیر دست تو عالی جناب خواهد شد گدا کجا و تو با این مقام آقا جان به منبری که نشستی سلام آقا جان مقام علم، مقام تورا نشان داده کلام نور تو بر حوزه ها توان داده کنیز خانه ات آقا به مرده جان داده حسین گفتن تو عرش را تکان داده بساط روضه و گریه بپاست هرهفته و صحن خانه ی تو کربلاست هرهفته تو بین سجده ای و شعله ها بلند شده چه دودی از در بیت الولا بلند شده صدای نعره ی یک بی حیا بلند شده کسی برای جسارت ز جا بلند شده طناب دست علی بسته شد به دستانت نگاه کن به زن و بچه ی هراسانت غریب در وسط شهر آشنا شده ای عمامه از سرت افتاد و بی عبا شده ای میان عربده ها بی سرو صدا شده ای شبیه عمه گرفتار اسب ها شده ای نفس بگیر ندو بین کوچه ها اینقدر که اذیتت نکند باز درد پا اینقدر اگرچه زندگی ات  آه و سربه سر درد است اگرچه رد شدنت از سر گذر درد است اگرچه بغض تو مابین صدنفر درد است بگو که سهم تو هم از لگد کمردرد است؟ بگو که بر کف پای تو خار افتاده؟ گذار تو طرف نیزه دار افتاده؟ به هرطرف بدنت را که لشگری نکشید کسی لباس تورا پیش مادری نکشید کسی ز اهل و عیال تو روسری نکشید ز گوش و گردن اطفال زیوری نکشید به جسم بی رمق تو عصا زدند اصلا؟ سر تو را بروی نیزه ها زدند اصلا؟؟ ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan 🇮🇷کانون مداحان وشاعران موسسه خیریه فرهنگی ومراکزآموزش مداحی اصفهان
فعال فضای مجازی کانون مداحان: امام صادق(ع) - شهادت ناگهان زلفِ پریشان تو را می گیرند سر سجاده گریبان تو را می گیرند تو در این خانه بنا نیست که راحت باشی چند هیزم سر و سامان تو را می گیرند وقت نعلین به پا کردن تو یک آن است چون حسودند همین آنِ تو را می گیرند دختران تو یقیناً زکسی ترسیدند بی سبب نیست که دامان تو را می گیرند سعی کن بلکه خودت را بکشانی ورنه ریسمان ها به خدا جانِ تو را می گیرند ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan 🇮🇷کانون مداحان وشاعران موسسه خیریه فرهنگی ومراکزآموزش مداحی اصفهان
فعال فضای مجازی کانون مداحان: امام صادق(ع) - شهادت هیاهویی به پا گشت و ، میان شهر طوفان شد مناجاتت به هم خورد و ، بساط غم فراوان شد شده تکرار تاریخ و ، نصیب کعبه آتش شد امان از این مدینه ، باز هم همدست شیطان شد تو را ترساند از آتش ، فراموشش شده انگار به عشق خادم ِ درگاه تو آتش گلستان شد** ندارد شهر زهرایی ، که یار رهبرش باشد دوباره دست بستن شیوه ی دنیا پرستان شد پیاده ، پا برهنه ، پیر مردی در پی مرکب تمام عالم بالا ، ازین غصه پریشان شد نوایت گاه وا اماه بود و ، گاه وا جداه بگو یاد چه افتادی چرا چشم تو گریان شد تو را بردند از آن کوچه ای که مادرت افتاد دلیل روشنی دارد اگر زانوت لرزان شد چه آورده سرت این روزگار بی مروت ها چه دردی داشتی آقا ، چرا با زهر درمان شد میان خانه ای که سوخته تا آخر عمرت به پا هر روز و هر شب روضه شام غریبان شد تو گریه می کنی جور دگر این آخر عمری بر آن جسمی که بی سر شد ، بر آن جسمی که عریان شد چه می شد گر نبود آن شب میان کربلا زینب همین که سر جدا شد بی حیایی ها دو چندان شد **جریان هارون مکی که در تنور رفت ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan 🇮🇷کانون مداحان وشاعران موسسه خیریه فرهنگی ومراکزآموزش مداحی اصفهان
فعال فضای مجازی کانون مداحان: امام صادق(ع) - شهادت از مسیر در نه ، از دیوارِ خانه ریختند روز نَه این قومِ نامحرم شبانه ریختند حتم دارم با قلاف و تازیانه ریختند یک نفر آمد به محراب و نمازش را شکست بی حیایی بی هوا راز و نیازش را شکست نیمه شب هست آه فکر سن و سالش نیستند ریسمان‌ها می‌کشند و فکر بالش نیستند بینِ این خانه مگر اهل و عیالش نیستند او خدای غیرت است از درد میریزد بِهَم پیش طفلانش مَکِش نامرد می‌ریزد بِهَم باز هم صد شُکر آتش بر سر و رویش نخورد این درِ سوزان حیا کرد و به پهلویش نخورد سنگ بی احساسِ دیواری به اَبرویش نخورد باز هم صد شُکر در ، آئینه‌اش را خط نزد در میانِ شعله میخی سینه‌اش را خط نزد در میانِ کوچه‌ها با زور او را می‌کِشند بر زمین می‌اُفتد و بدجور او را می‌کِشند روی مرکب میروند از دور او را می‌کِشند پیرمرد شهر با هر زحمتی پا می‌شود آه می‌گوید فقط " یا عَمَّتی" پا می‌شود دخترک میگفت با نِی حنجرش را پس بده من یتیمم طشتِ زر یک شب سرش را پس بده جان بابا ، ساربان انگشترش را پس بده حرمله وقتی که می‌آید پریشان می‌شوم پشتِ عمه ، زجر وقتی هست پنهان می‌شوم کوچه کوچه تکه تکه پیشِ ما نان ریختند شامیان نان خشک‌ها را پیش مهمان ریختند دختران تَه ماند‌ه‌ها را پای طفلان ریختند عمه جان حس می‌کنم مژگانِ بابا کم شده خیزران ای وای یک دندانِ بابا کم شده ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan 🇮🇷کانون مداحان وشاعران موسسه خیریه فرهنگی ومراکزآموزش مداحی اصفهان
فعال فضای مجازی کانون مداحان: امام صادق(ع) - شهادت مگر رسول به وصفش بیان کند سخنی که وصف ذات خدا نیست کار همچو منی جواب هر چه که باشد نوازش است مرا خدا کند بنوازد مرا ولو به " لن " ی بساط حوزه کرم میکند ، چه ذوالکرمی بساط روضه عطا میکند ، چه ذوالمننی به دست شیخ الائمه غدیر جان بگرفت بله ؛غدیر جوان شد ز باده ی کهنی ببین حدیث حدیث و ببین که بحث به بحث چگونه یک تنه رفته به جنگ تن به تنی به جعفر بن محمد بگو بسوز و بساز مباش فکر حرم گر نواده ی حسنی سیاه تر ز همه روزگار پروانه ست اگر که شمع بسوزد میان انجمنی نخست آنچه صدا میکند سر زانوست اگر کشیده شود ناگهان سر رسنی ببین چه بر سر زن یا که مرد میاید طناب را بکشی ، تازیانه هم بزنی عبا نداشت که از خجلتش به سر بکشد پناه برد به یک آستین پیرهنی چه سخت میگذرد مرد آبروداری طی طریق کند با غلام بددهنی اگر چه سوخته در ، جای شکر آن باقی ست که میخ در نگرفته به گوشه بدنی اگر چه از نفس افتاده باز هم راضی ست که بین کوچه نیفتاده است هیچ زنی چه حرفها نشنید و چه چیزها که ندید شکسته دل شد و آمد ولی چه آمدنی غریب نیز از اینجا نمیرود عریان برای تو کفن آورده اند ، عجب کفنی ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan 🇮🇷کانون مداحان وشاعران موسسه خیریه فرهنگی ومراکزآموزش مداحی اصفهان
فعال فضای مجازی کانون مداحان: 🌹السلام علیک یا جعفر الصادق🌹 دوباره هیزم و آتش دوباره فاجعه ای دوباره ضربه ی سنگین دست و اقعه ای چقدر مردم پست مدینه نامردند دوباره هر دو سر کوچه را قرق کردند ببین که آخر عمری چه بر سرت آمد صدای ناله ی جان سوز مادرت آمد مگر نه اینکه شما را دوان دوان بردند؟ دوان دوان نه که حتی کشان کشان بردند مگر نه اینکه زدند ریسمان به بازویت ؟ مگر نه اینکه فکندند شعله در کویت؟ مگر نه اینکه شما بین کوچه افتادی ؟ به یاد مادر پهلو شکسته افتادی؟ بناست کوچه و بازار بی عبابروی بناست دیدن یک قوم بی حیا بروی بناست تا که مدینه ادا کند دین ات بناست پای برهنه کجاست نعلین ات؟ بناست تا که نشیند به مرکبی لجنی ولی تو پای پیاده نفس نفس بزنی چقدر همسفر بد دهان عذابت داد چقدر تهمت و زخم زبان عذابت داد چه خوب شد پس در همسرت نیامده بود میان کوچه پی ات دخترت نیامده بود چه خوب شد در خانه نداشت مسماری نبود لکه ی خونی به روی دیواری ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan 🇮🇷کانون مداحان وشاعران موسسه خیریه فرهنگی ومراکزآموزش مداحی اصفهان