#امام_صادق #مرثیه_امام_صادق
فرو می ریزد امشب از نگاهت بغضِ سنگینم
چنان محصور در اشکم که جایی را نمی بینم
دلم خون است از صحن و سرای بی نشانِ تو
تو می بینی که می سوزم تو می دانی که غمگینم
رواقت را تصوّر می کنم در خاطرم گاهی
دلم می خواهد آنجا رو به روی روضه بنشینم
پُرم از گریه آری مقتلِ تاریخِ اندوهم
که من مجموعه ای از دردهای تلخِ دیرینم
در آغوش دعا می گیرم امشب آن ضریحت را
به گردش در طوافم تا سحر فریادِ آمینم
دلم می خواهد اینجا معتکف باشم کنارِ تو
که بی شک می رسد از سمتِ چشمانِ تو تسکینم
جهانم از تو آباد است دنیای منی بی شک
تویی آرامشِ جانم تویی آن دین و آیینم
چنان دلگرمِ آن لطفِ فراوانم که می گویم
همین یک شعر در وصفِ تو خواهد کرد تضمینم
اگر بیتی نباشد حاوی مدحِ تو ننویسم
اگر جایی نباشد محفلِ ذکرِ تو ننشینم!
🔸شاعر:
#هستی_محرابی
┄┅┅❅💠❅┅┅┄
تلگرام👇👇👇
https://t.me/madahanesfahan
ایتا 👇👇👇
https://eitaa.com/maddahanesf
سروش👇👇👇
http://sapp.ir/maddahanesf
بله👇👇👇
https://ble.im/maddahanesf
گپ👇👇👇
https://gap.im/maddahanesf
اینستاگرام👇👇👇
Www.instagram.com/maddahanesf
✉مقدمتان گرامی
┄┅┅❅💠❅┅┅┄
#امام_صادق #مرثیه_امام_صادق
السلام ای دل و دلدار اباعبدالله
ششمین سید و سالار اباعبدالله
همه با دیدن تو یاد حسین افتادند
ای حسینیه سیار اباعبدالله
ما حسینی شدگان ِ نفس گرم توایم
به تو هستیم بدهکار اباعبدالله
کار تو داده نتیجه چه قیامت کردند
اربعین لشکر زوار اباعبدالله
در و دیوار مدینه ز غم بی کسیت
می زند تا به ابد زار اباعبدالله
مادری بودی و کوبید در ِ بیت ِ تو را
آتش آن در و دیوار اباعبدالله
یعنی از آن همه شاگر در آن شب آقا
یک نفر با تو نشد یار اباعبدالله ؟!
تا که بستند دو دستان تو را شد زنده
غربت حیدر کرار اباعبدالله
تو علی گشته ای و ابن ربیع هم قنفذ
وای از این همه تکرار اباعبدالله
این چه سری است که شد ذکر لبت وا اماه
با زمین خوردنت هر بار اباعبدالله
سر ِ پیری گذر ِ تو به چه جاها افتاد
وای از آن همه آزار اباعبدالله
هر چه هم بر سرت آمد دم آخر ز عطش
چشم های تو نشد تار اباعبدالله
خواهر تو نشد ای شاه برای پسرت
در دل شعله پرستار اباعبدالله
کفنت خار بیابان نشد و بی تو نرفت
دخترت بر سر بازار اباعبدالله
🔸شاعر:
#محمدحسین_رحیمیان
┄┅┅❅💠❅┅┅┄
تلگرام👇👇👇
https://t.me/madahanesfahan
ایتا 👇👇👇
https://eitaa.com/maddahanesf
سروش👇👇👇
http://sapp.ir/maddahanesf
بله👇👇👇
https://ble.im/maddahanesf
گپ👇👇👇
https://gap.im/maddahanesf
اینستاگرام👇👇👇
Www.instagram.com/maddahanesf
✉مقدمتان گرامی
┄┅┅❅💠❅┅┅┄
#امام_صادق #مرثیه_امام_صادق
در محضرت اصول صداقت به هم نخورد
جمله که هیچ واو روایت به هم نخورد
ای در خدا فنا شده، بر دیدن شما
هفتاد سال پلک عبادت به هم نخورد
در وقت سر نگونی آن قامت بلند
من مانده ام چگونه قیامت به هم نخورد
آتش زدند و هلهله کردند پس چرا
پلک امام این همه مدت به هم نخورد
آتش گرفت گرچه دری بین کوچه ای
اما شبیه قبل به سرعت به هم نخورد
من مطمئنم این در از آن در، تقیه کرد
حتی اگر که خورد به شدت به هم نخورد
حتی اگر که خورد، نشد محسنی شهید
این بار داستان امامت به هم نخورد
دیوار و سنگ و کوبه ی در هرچه بود که
پهلو و میخ از دو سه قسمت به هم نخورد
🔸شاعر:
#مهدی_رحیمی
┄┅┅❅💠❅┅┅┄
تلگرام👇👇👇
https://t.me/madahanesfahan
ایتا 👇👇👇
https://eitaa.com/maddahanesf
سروش👇👇👇
http://sapp.ir/maddahanesf
بله👇👇👇
https://ble.im/maddahanesf
گپ👇👇👇
https://gap.im/maddahanesf
اینستاگرام👇👇👇
Www.instagram.com/maddahanesf
✉مقدمتان گرامی
┄┅┅❅💠❅┅┅┄
#امام_صادق #مرثیه_امام_صادق
سلام ای مصحفِ توحیدِ سرمد
سلام ای صادقِ آلِ محمد (ص)
سلام ای آنکه نورِ راستینی
به جانها قبله ی اهلِ یقینی
لسانِ حکمتت موجی خروشان
زلالِ چشمه ات جاری و جوشان
لبت مملوِ تسبیحِ خداوند
دلت با مهرِ شیعه خورد پیوند
طنینِ عشقِ تو پیچیده در جان
به اوجِ عزت آمد عقل و عرفان
تویی پایه گذارِ مکتبِ عشق
شکوه و اقتدارِ مکتبِ عشق
حضورت جلوه ی تفسیرِ روشن
نگاهت عطرِ نابِ باغ و گلشن
طلوعِ صبحِ زیبای جهانی
مباهاتِ تمامِ شیعیانی
دو چشمانت زلالِ نور و دانش
تو دستانت پُر از شوقِ نوازش
درختِ علم سیراب از کلامت
بلند آوازهی شیعه به نامت
طلوعِ فجرِ تو چه صادقانه است
سراسر دلربا و عاشقانه است
تو در باغِ ولایت ریشه داری
زلالِ نور در اندیشه داری
مزارت مهبطِ افلاکیان است
تجلیگاهِ قلبِ عاشقان است
شعاعِ پُر فروغت تا به خورشید
حدیثِ ماندگارت باغِ توحید
دریغا که تویی از عشق محروم
تمامِ عمرِ خود مظلومِ مظلوم
فراخِ سینهات سرشار از نور
به چشمانِ جهالت لیک محصور
اگر چه عشقِ دریا جاودان است
گلستانِ دلت امّا خزان است
طلوعت سبز ای والفجرِ صادق
کلامت نور ای قرآنِ ناطق
شکوه و با وقاری تا همیشه
به دلها ماندگاری تا همیشه
غریبانه تو را می خوانیم ای نور
به پای عشقِ تو میمانیم ای نور
زمین از داغِ تو گشته سیه پوش
بقیع در ناله های سرد و خاموش
کبوتر ها مقیمِ خانه ی تو
تو شمعی و دلم پروانه ی تو
مدینه ای دیارِ زخمِ دیرین
شرارِ شعله های آتشِ کین
تمامِ کوچه هایت بوی دود است
به بستر مادری رویش کبود است
اگر چه در میانِ خون نشسته است
ولی قبرِ تو را با اشک شسته است
بگو آن ماهِ خفته زیرِ گِل را
به آتش می کشد داغِ تو دل را!
🔸شاعر:
#هستی_محرابی
┄┅┅❅💠❅┅┅┄
تلگرام👇👇👇
https://t.me/madahanesfahan
ایتا 👇👇👇
https://eitaa.com/maddahanesf
سروش👇👇👇
http://sapp.ir/maddahanesf
بله👇👇👇
https://ble.im/maddahanesf
گپ👇👇👇
https://gap.im/maddahanesf
اینستاگرام👇👇👇
Www.instagram.com/maddahanesf
✉مقدمتان گرامی
┄┅┅❅💠❅┅┅┄
#امام_صادق #مرثیه_امام_صادق
دلیكه سوخت وشد دود وگشت خاكستر
خزان لگد زدوشد ياس ديگری پرپر
دوباره پيكر پاكی كبود شد از زهر
دوباره تيغ عطش پارهپاره كرد جگر
سرای سوخته را باز هم عدو سوزاند
دوباره تازه شده داغ دود وآتش و در
ميان شعله فتاده خليل آل علی
چه آتشی كه شرر زد به قلب پيغمبر
امام صادق وسجاده وتهجد واشك
شب وتهاجم خصم وجسارتی ديگر
پياده، ازنفس افتاده، دست بسته امام
سواره، ابن ربيع سيه دل كافر
بهرقدم كه زمين خورد، چونكه برميخاست
بهياد پهلوی مجروح، گفت: ای مادر
ميان طعنه ودشنام وناسزای عدو
دلش شكست به احوال زينب مضطر
شنيد زخم زبان، هرچه ياعلی میگفت
مدينه ياس دگر ديد، رنگ نيلوفر
زداغ غربت قبر تو شيعهات دارد
دلی شكسته وقلبی كباب و ديدهء تر
هلاك میشود آل سعود از آه
دلی كه سوخت وشد دود وگشت خاكستر
🔸شاعر:
#سعید_نسیمی
┄┅┅❅💠❅┅┅┄
تلگرام👇👇👇
https://t.me/madahanesfahan
ایتا 👇👇👇
https://eitaa.com/maddahanesf
سروش👇👇👇
http://sapp.ir/maddahanesf
بله👇👇👇
https://ble.im/maddahanesf
گپ👇👇👇
https://gap.im/maddahanesf
اینستاگرام👇👇👇
Www.instagram.com/maddahanesf
✉مقدمتان گرامی
┄┅┅❅💠❅┅┅┄
#امام_صادق #مرثیه_امام_صادق
ای جلوه ی حقایق، مولا امامِ صادق
گشتی ز کینه پرپر، ای لاله ی شقایق
رنگِ عزا گرفته، امشب تمامِ عالم
از داغِ این مصیبت، در آه و شور و ماتم
شد کشته ی عداوت، از زهرِ بغض و کینه
آقا امامِ صادق، سبطِ رسولِ خاتم
شهرِ مدینه یکسر، در اوجِ غم به سر شد
شالِ عزا به سر کن، چون شیعه بی پدر شد
خورشیدِ دین و عترت، یکباره گشته خاموش
آقا امامِ کاظم، زین غصه نوحه گر شد
ای جلوه ی حقایق، مولا امامِ صادق
گشتی ز کینه پرپر، ای لاله ی شقایق
صادق همان طلوعِ خورشیدِ کائنات است
حقّا که هر دو عالم او کشتیِ نجات است
جانِ تمامِ عالم قربانِ آن گلی که_
هر پرتو جمالش آیینه ی حیات است
روحی دوباره بخشد، بر اقتدارِ شیعه
باشد ز بعدِ جدٌش، دین نزدِ او ودیعه
با جان و دل بها داد، بر مکتبِ شریعت
بر شیعیان عطا کرد او بهترین هدیه
ای جلوه ی حقایق، مولا امامِ صادق
گشتی ز کینه پرپر، ای لاله ی شقایق
پشتِ امامِ کاظم از داغِ او شکسته
سرتاسرِ وجودش آوارِ غم نشسته
آلاله ای خزان شد، از باغِ آلِ طاها
از داغِ این مصیبت، حبل المتین گسسته
امشب نوا وُ ناله، لبریز شد به سینه
بویِ عزا گرفته، سرتاسرِ مدینه
زهرِ عدو چِه کرده، با جسمِ مهربانش
جان مےدهد به جانان، آن ماهِ بی قرینه
چشم از جهان فرو بست، آن آفتابِ ثانی
جز رنج و غم ندیده در دارِ زندگانی
بس که ز دست کافر، او رنجها کشیده
رفت و دگر وداع کرد با این جهانِ فانی
شد کشته ی عداوت، مولا امامِ صادق
در گلشنِ امامت، پرپر شده شقایق
🔸شاعر:
#هستی_محرابی
┄┅┅❅💠❅┅┅┄
تلگرام👇👇👇
https://t.me/madahanesfahan
ایتا 👇👇👇
https://eitaa.com/maddahanesf
سروش👇👇👇
http://sapp.ir/maddahanesf
بله👇👇👇
https://ble.im/maddahanesf
گپ👇👇👇
https://gap.im/maddahanesf
اینستاگرام👇👇👇
Www.instagram.com/maddahanesf
✉مقدمتان گرامی
┄┅┅❅💠❅┅┅┄
#امام_صادق #مرثیه_امام_صادق
قسم به غربت خاكي كه فوق تفسير است
هواي شعر براي بقيع دلگير است
نفس كشيدن بين غبارها سخت است
سرودن از حرم بي مزارها سخت است
چگونه شعر بگويد دلي كه مي گيرد
الا بقيع! چرا شاعرت نمي ميرد
قرار نيست تو را بي سبب بهانه كنم
ولي بگو كه دلم را كجا روانه كنم
كبوتري كه در اين خانه لانه داشته است
در آستان رضا آشيانه داشته است
چگونه باخبر از آن سراي درد و غم است
دلش خوش است كه نامش كبوتر حرم است
بقيع، سامره و كربلا و مشهد نيست
در اين سرا خبري از رواق و گنبد نيست
بقيع مثل نجف نيست تا كه مهمانش
به راحتي بنشيند ميان ايوانش
ولي بقيع، بهشتي ست با چهار مزار
بقيع مژده سالي ست با چهار بهار
چهار مظهر غربت چهار تن مظلوم
چهار قبر غريب از چهارده معصوم
فقط ميان بقيع است اين قرار و تمام
به يك سلام شوي زائر چهار امام
ولي نه، آه دلم ناتمام مانده هنوز
به سينه حسرت عرض سلام مانده هنوز
سلام از عمق دل ديده اي كه پُر ابر است
به مادري كه بدون حرم نه بي قبر است
اگر سلام تو آتش به سينه ات افروخت
از آن دري ست كه روزي ميان آتش سوخت
مرا ببخش! نمي خواهم آتشت بزنم
چگونه گويم از آن روز، خاك بر دهنم
ز هرُم شعله ي در ياس را كه پژمردند
در آن هجوم علي را به ريسمان بردند
ميان تلخي آن صحنه ي غبارآلود
شكست قامت مرد و مدينه شاهد بود
از آن غروب غم انگير چند سال كذشت
كه باز خاطره ي كوچه از خيال گذشت
مدينه همدم اندوه دودمان علي ست
و باز شاهد مردي ز خاندان علي ست...
...كه باز آمده آتش در آستانه ي او
هزار شكر كه محسن نداشت خانه ي او
رسيده اند كه از باغ، لاله را ببرند
امام صادق هفتاد ساله را ببرند
تصورش چقدر سخت مي شود اي واي
بزرگ طايفه در كوچه مي دود اي واي
كسي نگفت مگر پيرمرد بردن داشت؟!
تن نحيف مگر تازيانه خوردن داشت؟!
ميان گريه ي آرام او بلند نخند
به دست بي رمقش لااقل طناب مبند
ميان سينه ي او روضه ي مدينه به پاست
طنين روضه اش از واي مادرش پيداست
عزيز فاطمه را بي اراده مي بردند
همه سواره و او را پياده مي بردند
دويد و از نفس افتاد پشت آن مركب
دويد و از نفس افتاد گفت يا زينب
اگرچه رفت ولي قامتش خميده نبود
به ني مقابل چشمش سر بريده نبود
اگرچه رفت ولي سلسله به شانه نداشت
به جاي جاي تنش رد تازيانه نداشت
🔸شاعر:
#محمدعلی_بیابانی
┄┅┅❅💠❅┅┅┄
تلگرام👇👇👇
https://t.me/madahanesfahan
ایتا 👇👇👇
https://eitaa.com/maddahanesf
سروش👇👇👇
http://sapp.ir/maddahanesf
بله👇👇👇
https://ble.im/maddahanesf
گپ👇👇👇
https://gap.im/maddahanesf
اینستاگرام👇👇👇
Www.instagram.com/maddahanesf
✉مقدمتان گرامی
┄┅┅❅💠❅┅┅┄
#امام_صادق_ع_مدح_و_شهادت
آسمان در سجده افتاد است پیش پای تو
عرش آرام است زیر سایه ی طوبای تو
بادها را مسخ کرده عطر جان افزای تو
ماه،فانوسی برای شب نشینی های تو
تو تجلّی اصولی،تو بنای منطقی
تو امام راستینی،تو امام صادقی
از قنوت صبحگاهت تا دعایی می رسد
مستمند تو به یک نان و نوایی می رسد
پای درس ات روح آدم تا رهایی می رسد
جابرِ حیّان در این مکتب به جایی می رسد
طایر علم لدُنّی جلد بامِ صادق است
شیعه هرچه دارد از قالَ الامام صادق است
خط ابروی تو سرمشق شب هر فاضل است
خواندن املای گیسوی سیاهت مشکل است
کسب علم از غیر باغ دانشت بی حاصل است
طفل ابجدخوانِ دَرسَت هم فقیه کامل است
نور علم ات را به ژرفای جهان تابانده اند
بعد از آن مردم تو را شیخ الائمه خوانده اند
حال عاشق نیمه شب با چشم بارانی خوش است
پس سحر لطفی کنی من را بگریانی،خوش است
یک نظر تنها،به سمتم،سربگردانی خوش است
در تنور عشق من را هم بسوزانی،خوش است
خواب شیرینی به چشم خیسِ فرهادم بده
مثل "هارون" راه و رسم عاشقی یادم بده
می چکد عطر خدا از اَلسّلام آخرت
شش قدم می خواست تا معراج، چشمان ترت
جبرئیل افتاد وقتی باز شد بال و پرت
بندگی ات شیعه را انداخت یاد مادرت
اشک را مانند مادر می کنی آب وضو
آنقدر،مولای من،زهراخِصالی که نگو
فصل کوچ عاشقی دل را پرستو می کنم
شالِ ممسوسِ به اشک روضه را بو می کنم
دست چشمم را کنار قبر تو رو می کنم
بارگاه خاکی ات را آب و جارو می کنم
کاش در خاک بقیع تو حرم می ساختیم
چارتا گنبد در آنجا دسته کم می ساختیم
بارها گفتی که اشک روضه ها مشکلگشاست
دردمندان گریه بر هر درد بی درمان دواست
ختم منبر هایت آغاز گریز کربلاست
قاتلِ جان تو آقا روضه ی طشت طلاست
اشک های گریه کن ها را شمارش کرده ای
گریه بر جدِّ غریبت را سفارش کرده ای
آه از آن شب که کوچه باز بوی غم گرفت
آسمان قلبش شکست و بارشی نم نم گرفت
روضه خوان"دیوار"شد "در" پا به پایش دم گرفت
دخترت از ترس دامان تو را محکم گرفت
نیمه شب بال و پر پروانه را آتش زدند
پیش چشم دختر تو خانه را آتش زدند
پیش پایت اشک های همسرت افتاده است
جای جای این گذر بال و پرت افتاده است
تکه ای از شعله بر روی سرت افتاده است
رد میخ آیا به روی پیکرت افتاده است؟
ریسمانِ بی مروّتها اسیرت کرده است
ناسزای بی حیا در کوچه پیرت کرده است
بین این کوچه تو را در نیمه ی شب می کِشند
بی عمامه بی عبا در پشت مرکب می کشند
تا گذر از جمعیت می شد لبالب می کشند
ذهنِ ما را سمت شام و داغ زینب می کشند
سوخت در بین گذر بال و پر پروانه ها
عمه جانت سنگ خورد از پشت بام خانه ها
گیسوان کودکی با پنجه شانه می خورد
پیش چشمانش رقیه تازیانه می خورد
طفلکی از زجر سیلی بی بهانه می خورد
دست سنگینی به رویِ کودکانه می خورد
دور تو شکر خدا انبوه شامی ها نبود
معجر ناموس تو دست حرامی ها نبود
شاعر: #بردیا_محمدی
┄┅┅❅💠❅┅┅┄
تلگرام👇👇👇
https://t.me/madahanesfahan
ایتا 👇👇👇
https://eitaa.com/maddahanesf
سروش👇👇👇
http://sapp.ir/maddahanesf
بله👇👇👇
https://ble.im/maddahanesf
گپ👇👇👇
https://gap.im/maddahanesf
اینستاگرام👇👇👇
Www.instagram.com/maddahanesf
✉مقدمتان گرامی
┄┅┅❅💠❅┅┅┄
#امام_صادق_ع_شهادت
کاسه ی چشم حضرتش انگار
شده از غصه و غریبی پُر
وسط کوچه های بی شرمی
نبریدش برهنه پا اینطور
از همین کوچه های نامردی
خاطرات بدی به دل دارد
توی گوشش صدای یک سیلی ست
مثل ابر بهار می بارد
وسط نافله کجا بردید
پیرمردی که بی کس و تنهاست
قصه ی تلخ بردنش امروز
چقدر مثل روضه ی مولاست
از غم چهره ای کبود انگار
روزگارش همیشه در غم بود
آسمان ِنگاه ِخونش خیس
قامتش مثل مادرش خم بود
دست شعله رسیده بود ای وای
بر دری که زبانه اش می سوخت
ناگهان در میان آتش داشت
همه ی آشیانه اش می سوخت
بین دود و شراره ها آنجا
فکر گلهای پرپرش افتاد
در ِآتش گرفته را می دید
چقدر یاد مادرش افتاد
در ِآتش گرفته را می دید
به لبش بود آه و واویلا
گریه می کرد و صحنه را می دید
آتش ِخیمه های عاشورا
گریه می کرد و صحنه را می دید
گیسوانی که آخرش می سوخت
وسط شعله های نامردی
عمه ای را که معجرش می سوخت
گریه می کرد و صحنه را می دید
غارت خیمه های زنها را
روضه می خواند در دلش آنجا
بر نوک نیزه اشک سقا را
شاعر: #مسعود_اکثیری
┄┅┅❅💠❅┅┅┄
تلگرام👇👇👇
https://t.me/madahanesfahan
ایتا 👇👇👇
https://eitaa.com/maddahanesf
سروش👇👇👇
http://sapp.ir/maddahanesf
بله👇👇👇
https://ble.im/maddahanesf
گپ👇👇👇
https://gap.im/maddahanesf
اینستاگرام👇👇👇
Www.instagram.com/maddahanesf
✉مقدمتان گرامی
┄┅┅❅💠❅┅┅┄
#امام_صادق_ع_شهادت
دوباره پای برهنه شبانه آوردت
شبانه باز که از کُنجِ خانه آوردت
کسی نگفت که از راه دور آمده است
کسی نگفت به منصور، نور آمده است
عبا نداری و عمامه و ردایت کو؟
چقدر خون شده پایت بگو عصایت کو؟
بمیرم آمدی و ردِ پایِ تو پیداست
چقدر زخم روی دستهای تو پیداست
حرم تو هستی او پشت بر حرم داده
تو ایستادهای و نانجیب لم داده
به گرد خویش غلام و کنیز دارد باز
به زیر بالش خود تیغ تیز دارد باز
نگاه تو پُرِ صبر است و سینهات آرام
نگاه او پُرِ خشم و دلش پُر از دشنام
سه بار خواست بسوزی به ناروا که نشد
سه بار خواست بگوید به ناسزا که نشد
سه بار سمت تو آمد ولی برِ تو نشست
سه بار تیغ کشید و قلاف کرد و نشست
سه بار خواست بتازد ولی سلامت کرد
بجای دشنه و دُشنام احترامت کرد
هزار شُکر شکست از نهیبِ پیغمبر
بجای خویش نشست از نهیبِ پیغمبر
هزار شُکر جسارت نشد به پیر حرم
هزار شُکر که رفتی حرم امیرِ حرم
تو کوه بودی و او در مقابلِ تو شکست
اگرچه پیش تو خم شد ولی دل تو شکست
شکست تا دل تو گفت: یا رسول الله
به گریه مقبل تو گفت با رسول الله_
بلند مرتبه شاهی زِ صدر زین اُفتاد
اگر غلط نکنم عرش بر زمین اُفتاد
تمام پیکرش از تیغ غرق خون گردید
عزیز فاطمه از اسب سرنگون گردید
مزاحم نفسش نیزه با عصا شده بود
هزار تیغ شکسته به زور جا شده بود
لبش پُر از ترک و آب را بردند
به روی ناقهی عریان رُباب را بردند...
شاعر #حسن_لطفی
┄┅┅❅💠❅┅┅┄
تلگرام👇👇👇
https://t.me/madahanesfahan
ایتا 👇👇👇
https://eitaa.com/maddahanesf
سروش👇👇👇
http://sapp.ir/maddahanesf
بله👇👇👇
https://ble.im/maddahanesf
گپ👇👇👇
https://gap.im/maddahanesf
اینستاگرام👇👇👇
Www.instagram.com/maddahanesf
✉مقدمتان گرامی
┄┅┅❅💠❅┅┅┄
نوحه۱۳
شهادت امام صادق علیه السلام
امام صادق شهید ظلم و کینه
مسموم زهر ستم شد در مدینه
مدینه از داغ او شد ماتم سرا
واویلا واویلا واویلا واویلا (۲)
شرر زده زهر کین بر جسم و جانش
سوزانده دشمن تا مغز استخوانش
در راه دین حق گشته جانش فدا
واویلا واویلا واویلا واویلا
امام صادق از کین نقش زمین شد
موسی بنجعفر از داغ اوحزین شد
ماتم عظمی در مدینه شد برپا
واویلا واویلا واویلا واویلا
دشمن عترت آمده بی بهانه
از راه کینه زده آتش به خانه
بوده به یاد حضرت خیرالنسا
واویلا واویلا واویلا واویلا
در میان آتش به یاد مادر بود
یاد مادر مظلومه پشت در بود
ذکر لبش گردیده با شور و نوا
واویلا واویلا واویلا واویلا
همچون علی دستان صادق را بستند
با این عمل قلب پاکش را شکستند
خون شد دل پاکش به دست اشقیا
واویلا واویلا واویلا واویلا
در میان خانه مولا را آزردند
با دست بسته او را از خانه بردند
پای پیاده برده او را بی حیا
واویلا واویلا واویلا واویلا
قرآن ناطق ما شد خموش امشب
با دست پسرش شد کفن پوش امشب
از این جهان میرود او سوی خدا
واویلا واویلا واویلا واویلا
# نوحه_شهادت_امام_صادق_علیه_السلام #مشهد_مقدس
#رضا_یعقوبیان
┄┅┅❅💠❅┅┅┄
تلگرام👇👇👇
https://t.me/madahanesfahan
ایتا 👇👇👇
https://eitaa.com/maddahanesf
سروش👇👇👇
http://sapp.ir/maddahanesf
بله👇👇👇
https://ble.im/maddahanesf
گپ👇👇👇
https://gap.im/maddahanesf
اینستاگرام👇👇👇
Www.instagram.com/maddahanesf
✉مقدمتان گرامی
┄┅┅❅💠❅┅┅┄
نوحه۱۶
شهادت امام صادق علیه السلام
آه
مدینه کربلاست
بر پا بزم عزاست
بر لب واغربتاست
واویلا واویلا(۲)
آه
گشته از ظلم و کین
صادق فدای دین
شیعه گشته حزین
واویلا واویلا
آه
دلها شد پریشان
پیش چشم طفلان
شد ظلم فراوان
واویلا واویلا
آه
وای از آن دقایق
دشمن بیمنطق
خون کرد دل صادق
واویلا واویلا
آه
از جور زمانه
دشمن بی بهانه
زد آتش به خانه
واویلا واویلا
آه
صادق خون جگر است
به یاد مادر است
یاد پشت در است
واویلا واویلا
آه
در کمین نشستند
دل اوشکستند
دستان او بستند
واویلا واویلا
آه
دل اوآزردند
طنابی آوردند
دست بسته بردند
واویلا واویلا
آه
زهر کین کرد اثر
بر جانش زد شرر
بسته بار سفر
واویلا واویلا
آه
شیعیان در خروش
شمس دین شد خموش
صادق شد کفنپوش
واویلا واویلا
آه
موسی شد خون جگر
با دل پر شرر
ریزد اشک از بصر
واویلا واویلا
# نوحه_شهادت_امام_صادق_علیه_السلام #مشهد_مقدس
#رضا_یعقوبیان
┄┅┅❅💠❅┅┅┄
تلگرام👇👇👇
https://t.me/madahanesfahan
ایتا 👇👇👇
https://eitaa.com/maddahanesf
سروش👇👇👇
http://sapp.ir/maddahanesf
بله👇👇👇
https://ble.im/maddahanesf
گپ👇👇👇
https://gap.im/maddahanesf
اینستاگرام👇👇👇
Www.instagram.com/maddahanesf
✉مقدمتان گرامی
┄┅┅❅💠❅┅┅┄